جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

کلمه, ابزار زندگی


کلمه, ابزار زندگی

نقش تحولات فرهنگی و تکنولوژی در تولید کلمه

داستان افسردگی طولانی، نابسامانی های عاطفی و مشکلات کاری به پایان می رسد و حالا منتظر است که من چیزی بگویم. با شرمندگی و در کمال ادب اظهار می کنم متاسفانه در این گونه موارد من تخصص و صلاحیتی ندارم. برآشفته می شود که؛ «مگر شما دکتر اعصاب نیستید؟»

می گویم؛ «هستم ولی مقصود از اعصابی که من در آن تخصص دارم عصب ها یا سیم هایی است که در آنها برق جریان دارد و در تمام بدن وجود دارند. این سیم ها هیچ ارتباطی با اعصاب و روان ندارند چیزی مثل مفاصل و عضلات هستند و ارتباط آنها با وضعیت روحی به هیچ وجه بیشتر از ارتباط مفاصل و عضلات با وضعیت روحی نیست. شما باید به یک روانپزشک مراجعه کنید.»

این سوءتفاهم ساعاتی از وقت مفید کاری من را به خود اختصاص می دهد.

□□□

می پرسم؛ «دیگر تشنجی نداشته؟»

می گوید؛ «نه آقای دکتر. اصلاً تکرار نشده.»

تصمیم می گیرم داروی ضدتشنج کودک را قطع کنم. ناگهان چیزی به یاد آورده و می پرسم؛ «حالت های خفیف هم نداشته، مثلاً برای لحظه یی به جایی خیره نمیشه؟»

می گوید؛ «چرا چرا خیلی زیاد. هر روز همین طور میشه.»

نه تنها دارو را قطع نمی کنم بلکه مقدار آن را زیادتر هم می کنم. نزدیک بود با طناب زبان توی چاه بروم. مقصود من از تشنج همان سیژر است که ممکن است با لرزش همراه باشد یا نباشد، اما او از کلمه تشنج معنای کانوالشن را برداشت می کند که لازمه آن افتادن و دست و پا زدن است. اهمیت سیژر از کانوالشن کمتر نیست، اما برای هر دو این کلمات در زبان فارسی فقط یک کلمه «تشنج» را داریم که سوال برانگیز است.

□□□

البته که زبان و کلمه بخش مهمی از هویت و افتخارات ملی است و باید آن را حفظ کرد و پاک و پاکیزه هم نگه داشت، اما نمی توان فراموش کرد کلمه پیش و بیش از هر چیز دیگری یک ابزار است؛ ابزاری برای ارتباط، ارتباطی که در بسیاری از موارد با تار و پود زندگی ما سروکار پیدا می کند. کمبود یا اشکالات موجود در این ارتباط می تواند نتایج بسیار مهمی بر زندگی روزمره ما بگذارد. از سوی دیگر روند تولید کلمه در بسیاری از موارد مستقل از اراده ما و دارای قانونمندی خاصی است که طبق آن ابتدا کلمات ساخته می شوند، ارتباط برقرار می شود و دستور زبان به دنبال آن تعریف می شود. زبانشناسی در واقع چیزی نیست جز تلاش در جهت شناخت قوانینی که مستقل از اراده ما بر این روند تولید «کلمه» اشراف دارند. اما این مطلب به این معنی نیست که نمی توان بر روند تولید کلمه تاثیر گذاشت. اساساً هدف از قوانین علمی زبانشناسی تاثیرگذاری بر روند تولید کلمه است. کلمه که ابزار است و مستقیماً با مسائل زندگی ارتباط دارد. از سوی دیگر نمی توان با روند تولید کلمه به صورتی دستوری و اراده گرایانه برخورد و کلمات زیادی را ساخت و روانه بازار کرد، اما می توان کلمات مختلفی را که در عمل پدید آمده اند با تغییراتی مورد تصویب قرار داد یا معادل هایی را که شباهت های معقولی دارند، ساخت و در بسیاری از موارد می توان کوشید کلمات را به همان شکلی که در زادگاه شان مورد استفاده قرار می گیرند مورد تصویب قرار داد و به جریان انداخت.

کلمات ابزارهای زندگی هستند همان طور که غذاها و لباس و سایر اشیا هستند. روند تولید آنها نیز روندی است غیردستوری که می توان این روند را (مثل سایر علوم) شناخت و کوشید بر آن تاثیر گذاشت. حقیر مثل بسیاری از مردم تنها یک مصرف کننده ساده این ابزار هستم؛ مصرف کننده یی که تنها می توانم نیازهای خود را در مورد نقایص این ابزار به متولیان این کارخانه اطلاع دهم، اما حتی چون منی هم می تواند دریابد روند تولید کلمه ارتباط تنگاتنگی با میزان تحولات فرهنگی و تکنولوژیک یک جامعه دارد. نامی که بر مفاهیم و بر دستگاه های جدید می ماند بی تردید برگرفته از فرهنگی است که آن مفهوم یا آن دستگاه در آن بالیده است. بیهوده نیست که برخی معتقدند فلسفه آلمان را جز با زبان آلمانی نمی توان خواند یا زبان لاتین تنها در کلیسا همچنان به بقای خود ادامه می دهد، گاه طول و پهنای مفاهیم حتی در قالب همان زبان زادگاه آن مفهوم نیز جا نمی گیرند و ترجمه خام یعنی ترجمه یی که تنها حاصل ترجمه و حداکثر نشست و برخاستی فرهنگستانی و نه ممارستی فرهنگی است نه تنها مفهومی را به زندگی وارد نمی کند که گاه حتی بر مشکلات می افزاید و راه ورود آن مفهوم را می بندد. آیا در سال های اخیر شاهد چنین وقایعی در مورد کلماتی چون «دیس کورس» که به گفتمان ترجمه شد یا «ساب» اسپشیالیتی که به «فوق» تخصص ترجمه شد و... نبوده ایم. آیا چنین رویکردی بر کار و بار روزمره ما و بر کیفیت حیات مان بی تاثیر مانده است؟

از همه بدتر اینکه نوعی تعصب یا حداقل نوعی وجدان درد ناشی از «پاسداری از زبان» مانع از آن است که کلماتی بی جانشین همچون «سیژر» را در زندگی روزمره خود به کار گیریم و به زور بکوشیم کلمات «سیژر»، «کانوالشن»، «ایکتوس»، «ابسانس» و... که هرکدام پهنا و ویژگی معنای متفاوتی دارند در یک جلد یعنی در یک کلمه «تشنج» بگنجانیم که البته نمی گنجد و عوارض آن مستقیماً بر سر طبیبی فرود می آید که در معرض اشتباه است و بیماری که ممکن است «کانوالشن» نکند ولی روزی صد بار «سیژر» از نوع «ابسانس» داشته باشد.

در تمامی فرهنگ ها بسیاری از کلمات قاصدان فرهنگی مفاهیمی هستند که در زبان دیگری ساخته شده. این روند اجتناب ناپذیر است. «خانم» و «آقا» و «تومان» و «تلفن» و «معنا» و... تنها مشتی نمونه خروار هستند. البته ساخت یا تایید کلمات وظیفه فرهنگستان است اما نباید از یاد برد کلمات فارسی حاصل کار فرهنگی و اندیشه ورزی هستند که محدود به مسائل معنایی نیست بلکه مسائل تکنولوژیک را نیز شامل می شود. تعمق و آنسونگری و در یک کلام روشنفکری نه تنها در معنای عام آن بلکه به ویژه در معنای خاص و جزیی آن یعنی در جزییات زندگی ما ضرورتی است که کلمات تنها یکی از محصولات آن هستند.

دکتر بابک زمانی

متخصص مغز و اعصاب