پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پدر و مادرهای آدم آهنی


ایراد بیشتر کتابهای روانشناسی این است که والدین را یک موجود ثابت فرض می کنند و کودکان را متغیر ولی انعطاف پذیر حواسشان نیست که شاید حال مادر و پدری به خاطر هزار و یک دلیل به هم ریخته باشد و نسبت به رفتارهای یکسان فرزندشان در صبح و عصر یک روز واکنش های متفاوتی داشته باشند

مثلا صبح که مادر خوب خوابیده است و خانه اش مرتب است و برای ناهار ظهرش نگران نیست ، در برابر بهانه گیری های مختلف فرزندش صبوری به خرج می دهد و طاقت می آورد و منطقی برخورد می کند ولی بعدازظهر که بچه ها حسابی خانه را بهم ریخته اند و قرار است برای شام میهمان داشته باشند و مادر هنوز وقت نکرده ظرفهای ظهر را بشوید، در برابر دو تا سوال معمولی فرزند کوچکش بی طاقت می شود و فریاد می زند. شاید یکی از دلایلی که فرزندان هر چه بزرگتر می شوند از پدران و مادران شان دورتر می شوند، همین باشد.

دوست ماندن مهم ترین اصل تربیت

توی دوستی های دوران کودکی و دبیرستان و دانشگاه حواسمان خیلی جمع است که نکند یک وقت دوستی هایمان کمرنگ یا بیرنگ شود. سعی می کنیم اگر ناراحتیم دلیلش را برای دوستمان توضیح بدهیم یا اگر نمی خواهیم دلیلش را به او بگوییم ، لااقل مطلعش کنیم که حوصله نداریم.توی دوستی ها حواسمان جمع است که نکند وقت های بی حوصلگی و دلتنگی ، سر دوستمان بی دلیل فریاد بزنیم یا او را از خودمان برنجانیم.پس چرا آنجا که وظیفه مان سخت تر می شود، از یاد می بریم که اگر بلور روح فرزندمان با این تلنگرهای کوچک ترک بردارد، ممکن است هیچ بوسه یا نوازشی ، یا هیچ هدیه گرانقیمتی حتی جای ترک ها را از خاطرش پاک نکند. پس خیلی وقت ها به جای آن که در رفتارهای ریز و درشت فرزندمان دقیق شویم ، کمی هم به تغییر رفتارها و عکس العمل های خودمان فکر کنیم.

پیشنهاد هفته:

به او بفهمانید شما آدم آهنی نیستید. اشکالی ندارد کودک شما بفهمد امروز شما بی حوصله اید، یا بیش از حد خسته اید، یا حتی بی دلیل دلتان گرفته است.فقط نباید در این حالات روانی مختلف ، بی منطق عمل کنید. می توانید برای خودتان دفترچه ای داشته باشید و رفتارهای عصبی تان را در واکنش های مختلفی که نسبت به فرزندانتان دارید در طول هفته در آن یادداشت کنید.اگر دلایل غیرمنطقی بیشتر از دلایل منطقی باشد، باید به طور جدی به تغییر رفتارتان فکر کنید. خیلی وقت ها اگر رفتار ما ذره ای تغییر کند، رفتار کودکمان چندین برابر تغییر خواهد کرد.

فرصتی به نام خانه تکانی

توی همین روزهای خانه تکانی نزدیک عید، ممکن است توی شلوغی ها و بی نظمی های خانه از دست فرزندانتان کلافه شوید یا تحمل سر و صدای همیشگی شان را نداشته باشید. ممکن است وقتی تمام وسایل کابینت ها را چیده اید وسط آشپزخانه ، کودکتان کتاب نقاشی اش را بیاورد و از شما بخواهد به او بگویید چطور باید کتابش را نقاشی کند.به احتمال زیاد شما سر او داد می زنید و می گویید حالا وقت این حرفها نیست. در این شرایط می توانید متفاوت عمل کنید. حالت اول این که آشپزخانه به هم ریخته را برای دقایقی رها کنید و سراغ کودکتان بروید.یادتان باشد کارهای عید یکی دو روز دیرتر یا زودتر انجام می شود اما نگذارید خانه تکانی شب عید شما را از کودکتان دور کند و حالت دوم این که بچه ها را در خانه تکانی عید سهیم کنید. بیشتر بچه ها از شستشو لذت می برند. می توانید اسباب بازی های غیربرقی و باطری شان را توی یک تشت پر از کف بریزید و از آنها بخواهید تا آنها را بشویند. این کار برای مدتی آنها را مشغول می کند در عین حال احساس مسوولیت می کنند و کار شما را هم جدی می گیرند.

قصه های هزار و یک شب

قصه های سریالی بسازید. این قصه ها علاوه بر این که خلاقیت شما را پرورش می دهد، می تواند حلقه اتصال شبانه شما با فرزندتان باشد.قصه ها فرصت خوبی هستند که به شما مجال می دهند تا سرفرصت حرفهایتان را غیرمستقیم به فرزندتان بگویید. توی این قصه ها، می توانید از خستگی های یک مادر بگویید یا از فشار زیاد کار پدر، می توانید دایره دید کودکتان را از خودش فراتر ببرید و او را متوجه دنیای پیرامونش کنید.گاهی بچه ها چندان دلبسته شخصیت های قصه های سریالی شما می شوند که آنها را باور می کنند و شما می توانید از زبان آن شخصیت ها با کودکتان سخن بگویید، امتحان کنید.