پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ابزار کسب قدرت در محیط کار


ابزار کسب قدرت در محیط کار

قدرت برای افراد مختلف, معانی متفاوتی دارد برخی داشتن قدرت را عامل بروز فساد می دانند, بعضی کسب قدرت را به عنوان عامل موفقیت تلقی می کنند, برای عده معدودی هم, قدرت هیچ جذابیتی ندارد

قدرت برای افراد مختلف، معانی متفاوتی دارد؛ برخی داشتن قدرت را عامل بروز فساد می‌دانند، بعضی کسب قدرت را به عنوان عامل موفقیت تلقی می‌کنند، برای عده معدودی هم، قدرت هیچ جذابیتی ندارد.

اما قدرت و رهبری در یک سازمان دو موضوع گره خورده به هم هستند. افراد نیز تمایل دارند از اشخاص باقدرت پیروی کنند، چرا که همراهی با یک فرد قدرتمند، قدرت به همراه می‌آورد.

دراین نوشتار سعی خواهد شد منابع اصلی مولد قدرت در سازمان برای یک فرد، به عنوان یک ابزار کاربردی معرفی شود:

● منابع قدرت ناشی از موقعیت شغلی

قدرت رسمی؛ از نگاه اغلب ما، یک وزیر، یا یک مدیرکل قدرت دارد. افراد برای عناوین شغلی رسمی قدرت قائل هستند و معمولا براساس فرهنگ و عرف جامعه به آنها احترام می‌گذارند و این نوع منبع قدرت، منبع رسمی و مشروع به حساب می‌آید.

این نوع از قدرت می‌تواند غیرقابل پیش‌بینی و ناپایدار باشد. اگر شما عنوان شغلی خود را از دست بدهید، قدرت شما، بلافاصله از بین می‌رود، به دلیل اینکه منبع این قدرت ناشی از عنوان شغلی بوده است و نه خود شما! ضمن اینکه قدرت و نفوذ شما نیز به محدوده عنوان شغلی‌تان محدود می‌شود. برای مثال اگر یک فرمانده آتش نشانی، به افراد بگوید از یک ساختمان در حال آتش دور بمانند، احتمالا به فرمان او عمل خواهند کرد، اما معلوم نیست اگر تلاش کند افراد را از یک نزاع خیابانی دور کند، خیلی موفق باشد.

بنابراین با تکیه بر قدرت رسمی، دایره نفوذ شما بر افراد محدود خواهد بود. برای تکمیل نقش خود به عنوان یک رهبر سازمانی، نیاز به چیزی فراتر از منبع رسمی قدرت دارید.

قدرت پاداش دهی؛ معمولا افرادی که در مسند قدرت هستند، توان تشویق و پاداش دهی دارند. مواردی چون دادن ارتقا یا پست سازمانی، ارجاع کارهای مهم، فرصت‌های آموزشی خوب و حتی یک تشویق کلامی ساده در محیط کار، همه از جمله مواردی است که نشان می‌دهد این توان در دستان کسی است که «در جایگاه قدرت» قرار دارد. احتمالا کارکنان با توقع پاداش، از شما پیروی خواهند کرد. مشکل اساسی این نوع از قدرت، این است که روی خیلی از مولفه‌های پاداش‌دهی کنترلی ندارید. برای مثال، افزایش حقوق کارکنان در اختیار شما نیست و هیچ مدیری نمی‌تواند بر اساس این موضوع نفوذ خود را بر کارکنان افزایش دهد؛ حتی یک مدیرعامل برای این موضوع نیاز کسب اجازه از هیات مدیره شرکت را دارد. بنابراین اگر نتوانید در بعضی حوزه‌ها پاداش دهی و تشویق مناسب انجام دهید، ممکن است این منبع از قدرت به نقطه ضعفی بزرگ برای شما تبدیل شود.

قدرت قهری؛ این شکل از قدرت نیز مشکل ساز است و می‌تواند موجب بروز رفتارهای ناسالم و نارضایتی در محیط کار شود. تهدید و تنبیه از ابزار مشترک این نوع قدرت است؛ مواردی چون اخراج، کاهش یا حذف امتیازات سازمانی نمونه‌هایی از قدرت اجباری در سازمان هستند. دقت کنید که بودن شما در مسند قدرت به معنای استفاده از آن به این شکل نیست. ممکن است شما گاهی اوقات و به عنوان آخرین راه چاره، نیاز به تنبیه افراد داشته باشید. با وجود اینکه این ابزار قدرت در دست یک فرد همیشه وجود دارد، اما استفاده از آن به ندرت در محیط سازمان مناسب و قابل قبول است.

واضح است با تکیه بر این منابع قدرت به تنهایی، نتایج دلسرد کننده و سبک رهبری ضعیفی از خود به نمایش خواهید گذاشت. برای ایفای نقش یک رهبر سازمانی واقعی، به منابع قوی‌تری از عنوان شغلی، توانایی پاداش و تنبیه نیاز دارید.

● منابع قدرت فردی

قدرت تخصصی؛ زمانی که دانش و مهارت کافی برای درک موقعیت‌ها، پیشنهاد راه‌حل برای مسائل، قضاوت منطقی با شرایطی بهتر از دیگران از خود بروز دهید، احتمالا افراد از شما پذیرش و حرف شنوی خواهند داشت. رفتار همراه با تخصص و مهارت، منجر به اعتماد اطرافیان و احترام به گفته‌های شما خواهد شد.

به عنوان یک متخصص صاحبنظر، ایده‌های شما، ارزش بیشتری نسبت به سایرین خواهد داشت و دیگران به شما به عنوان یک رهبر در آن زمینه نگاه می‌کنند. با استفاده از اعتماد به نفس، قاطعیت و شهرت ناشی از تخصص خود می‌توانید، قدرت خود را در سازمان گسترش دهید. این راهی خوب و مطمئن برای ساختن و حفظ قدرت تخصصی است. این منبع از قدرت، نیازی به قدرت رسمی در سازمان ندارد و شما می‌توانید از آن فراتر از مرزهای قدرت رسمی استفاده کنید. قدرت تخصصی یکی از بهترین راه‌ها، برای بهبود مهارت‌های رهبری در شما است.

قدرت مرجع بودن؛ این جنبه از قدرت در اشکالی چون جذابیت (کاریزما بودن)، قابل تحسین بودن و خیرخواهی به وجود می‌آید. قدرت مرجع بودن، از علاقه و احترام به دیگران حاصل می‌شود. اغلب افراد مشهور در نقش یک رهبر، از چنین ویژگی‌ای برخوردار هستند و در سازمان‌ها نیز به خوبی مشاهده می‌شود که این گروه چه تاثیرگذاری عمیقی در افراد دارند.

به یاد داشته باشید هرکسی توانایی کسب قدرت و اعمال نفوذ در دیگران را به صورت بالقوه در وجود خود دارد؛ نیازی نیست شغلی مهم یا دفتر کاری مجلل داشته باشید، اما با شناخت و به کارگیری ابزار منابع قدرت، می‌توانید به یک رهبر سازمانی با نفوذ و مثبت تبدیل شوید. هنگامی که احساس می‌کنید قدرت شما در سازمان رو به کاهش است، توقف کنید و با دقت فکر کنید چگونه می‌توانید قدرت خود را بازیابی کنید. فراموش نکنید با داشتن قدرت، توان انجام کارها در شما دوچندان خواهد شد.

سید محمد اعظمی‌نژاد

عضو هیات رییسه کمیته تخصصی توسعه-انجمن مدیریت منابع انسانی ایران

منبع: Mindtools