چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

مکانیزمی برای کاهش بیکاری در زمان رکود


مکانیزمی برای کاهش بیکاری در زمان رکود

حساب های پس انداز بیمه بیکاری انگیزه یافتن شغل را افزایش می دهند

سیاست‌گذاران چگونه می‌توانند در حالی که انگیزه‌های معکوس را حداقل می‌کنند برنامه‌های بیمه بیکاری‌ای فراهم آورند؟ در این مقاله قصد داریم که شواهد جدیدی را از کشور شیلی ارائه دهیم که نشان می‌دهند حساب‌های پس‌انداز بیمه بیکاری می‌توانند نرخ یافتن شغل را افزایش دهند. این یافته‌ها می‌تواند برای اصلاح برنامه‌های سنتی بیمه بیکاری به کار بیایند.

زمانی که افراد شغل خود را از دست می‌دهند در صورتی که واجد شرایط باشند مبالغی را بابت بیمه بیکاری دریافت می‌کنند. در حالی که برنامه‌های بیمه بیکاری، اغلب، سختی‌های از دست دادن شغل را تخفیف می‌دهند، شواهد نشان می‌دهد که این برنامه‌ها از طریق کاهش دادن انگیزه کار کردن هزینه‌ای را روی دست جامعه می‌گذارند زیرا با توجه به وجود بیمه بیکاری، بیکاران کمتر دنبال کار می‌گردند و دستمزد درخواستی شان افزایش می‌یابد. به همین دلیل این برنامه‌ها احتمال این که بیکاران شغل جدیدی را بپذیرند کاهش می‌دهد(هولملاند ۱۹۹۸ و وودوپیوک ۲۰۰۴). این امر باعث به بار آمدن مشکل مخاطره اخلاقی می‌شود. بنابراین سوالی که پیش می‌آید این است که چه طور انگیزه‌های معکوس را که به خاطر برنامه‌های بیمه بیکاری ایجاد شده‌اند حداقل کنیم.

مکانیزم‌های زیادی وجود دارند که کمک می‌کنند برنامه‌های مزایای بیمه بیکاری انگیزه‌ها را کمتر کاهش دهند؛ مکانیزم‌هایی نظیر نظارت دقیق و اعطای مجوز دریافت مزایای بیکاری، بررسی الزامات شغلی و در نظر گرفتن انگیزه‌های شغلی (فردریکسون و هولملاند). اما بین روش‌های مالی ایجاد انگیزه، حساب‌های پس‌انداز بیمه بیکاری جزء رادیکال‌ترین و احتمالا امیدوار‌کننده‌ترین موارد هستند. در این سیستم، هر کارگر باید سهمی از دریافتی‌های خود را در حسابش نگهداری کند و سپس هنگام بیکار شدن، مزایای بیکاری را از همین حساب برداشت کند. در واقع انتظار می‌رود که سیستم حساب‌های پس‌انداز با درونی کردن هزینه‌های مزایای بیکاری انگیزه‌های کارگران را افزایش دهد و بنابراین مخاطره اخلاقی‌ای که در برنامه‌های سنتی بیمه بیکاری وجود دارد رفع کند. در برخی از موارد، حساب‌های پس‌انداز بیمه همان آسایش خاطری را ایجاد می‌کنند که سیستم بیمه سنتی. اما این سیستم می‌تواند بیکاری کل را کاهش داده و از طریق کاهش مالیات بر حقوق درآمدها را افزایش دهد.

اما بر خلاف دیگر مکانیزم‌های مورد استفاده برای رفع مشکل کاهش انگیزه‌ها، مطالعات صورت گرفته روی حساب‌های پس‌انداز بیمه معدود بوده و تقریبا تنها به مطالعات تئوریک محدود شده است. ما از سیستم مزایای بیکاری جدیدی که در شیلی ارائه شده استفاده کردیم تا در این زمینه تحقیق کنیم. مطالعه ما (گونزالو ریس، جان وان اورس، میلان ودوپیوک ۲۰۱۰) اولین مطالعه‌ای است که این به این سوال که آیا حساب‌های پس‌انداز بیمه بیکاری انگیزه یافتن شغل را افزایش می‌دهند به طور تجربی پاسخ داده است. نتایج به دست آمده در این مقاله پاسخ مثبتی به سوال فوق می‌دهد.

● برنامه اجرا شده در شیلی چه مکانیزمی دارد؟

در سال ۲۰۰۲، شیلی یک برنامه بیمه بیکاری جدید را معرفی کرد که بیمه اجتماعی را با بیمه شخصی ترکیب می‌کند. سهمی که کارکنان و کارفرماها از این بیمه می‌پردازند بین حساب‌های پس‌انداز بیمه بیکاری در سطح فردی و یک صندوق عمومی مشترک که دولت هم در تامین مالی آن مشارکت می‌کند تقسیم می‌شود. برای این که بیکاران تشویق شوند که کار پیدا کنند، دریافت‌کنندگان مزایای بیکاری ابتدا منابع را از حساب پس‌انداز خود و سپس با خالی شدن این حساب از صندوق مشترک بیرون می‌کشند. این افراد حداکثر می‌توانند تا پنج ماه از این حساب‌ها برداشت کنند.

فرد به هر دلیلی که بیکار شود می‌تواند از حساب شخصی خود برداشت کند.

منابع ناکافی در حساب‌های شخصی موجب می‌شود که فرد از حساب مشترک پول بردارد، اما باید ثابت کند که واجد شرایط است. تنها کسانی که قبل از بیکاری قرارداد کار دائمی بسته باشند و به دلایلی که مربوط به کارفرما می‌شود تعدیل شده باشند می‌توانند به این حساب مشترک دسترسی داشته باشند. اما حتی اگر این افراد واجد شرایط شناخته شوند ممکن است ترجیح دهند که از حساب مشترک استفاده نکنند تا مجبور نشوند شرایط دیگر این حساب را برآورده کنند.

شایان ذکر است که تا آخر سال ۲۰۰۸، سه میلیون نفر در این برنامه شرکت کرده بودند که این تعداد ۸۰ درصد کارگران حقوق و دستمزد بگیر بخش خصوصی را در بر می‌گیرد و همچنین ۱۰۰۰۰۰ عضو این برنامه یعنی تقریبا یک چهارم بیکاران از مزایای توزیع شده استفاده کردند.

● شواهد به دست آمده از آثار انگیزه‌ای برنامه شیلی

ما در پی پاسخ دادن به این سوال که کدام انگیزه‌های شغلی در سیستم برنامه بیمه بیکاری به سبک شیلی افزایش می‌یابد مطالعه خود را انجام دادیم. مدل سازی تئورک از اورسزاگ و اسنوور (۲۰۰۲) نشان می‌دهد که کارگرانی که روی حساب‌های پس‌انداز بیمه بیکاری تمرکز می‌کنند هزینه‌های بیکاری خود را درونی کرده و بنابراین از این انگیزه برخوردارند که بیشتر از کارگرانی که به حساب‌های پس‌انداز خود اتکا نمی‌کنند، دنبال شغل بگردند. با به کار بردن این منطق در برنامه شیلی و با فهم این که این برنامه از یک طبیعت دوگانه برخوردار است ما پیش‌بینی‌های زیر را صورت دادیم:

▪ برای کسانی که فقط واجد شرایط استفاده از حساب‌های پس‌انداز شناخته می‌شوند مبلغی که در حساب‌هایشان انباشته شده بر نرخ پیدا کردن شغل تاثیر نمی‌گذارد.

▪ در مقابل، در مورد کسانی که از صندوق‌های مشترک استفاده می‌کنند می‌توان انتظار داشت که نرخ یافتن شغل با سهمی از مزایای بالقوه که از حساب‌های پس‌اندازشان تامین مالی می‌شود متناسب باشد.

▪ به علاوه، زمانی که مهلت استفاده از مزایا نزدیک به پایان است می‌توان انتظار داشت که کارگرانی که از صندوق مشترک استفاده می‌کنند بیشتر دنبال کار بگردند یا دستمزد قابل پذیرش خود را کاهش دهند و بنابراین نرخ پیدا کردن شغل این دسته افراد افزایش می‌یابد (به مورتنسن ۱۹۷۷ رجوع کنید). اما چنین اثری برای کارگرانی که از صندوق‌های مشترک استفاده نمی‌کنند، وجود ندارد.

ما اعتبار این پیش‌بینی‌ها را با استفاده از داده‌های مربوط به برنامه مزایا بیکاری در شیلی بررسی کردیم. نمونه ما از زنان و مردانی تشکیل می‌شد که در سال ۲۰۰۷ شغل ثابت خود را از دست دادند. در رایز و دیگران (۲۰۱۰) ما وضعیت بازار کار برای مردان و زنان را جداگانه بررسی کرده بودیم. اما اینجا به اختصار فقط نتایج به دست آمده برای مردان را بازگو می‌کنیم.

نتایج تجربی پیش‌بینی‌های ما را تایید می‌کنند. همانطور که در شکل یک می‌بینید نرخ یافتن شغل و نرخ به طول انجامیدن بیکاری بین کارگران مردی که از صندوق مشترک استفاده می‌کنند و کسانی که از این صندوق اجبارا یا با اختیار خود استفاده نمی‌کنند تفاوت‌های سیستماتیکی وجود دارد. در ابتدای شدت گرفتن بیکاری، نرخ یافتن شغل برای کارگران مردی که از صندوق مشترک برداشت نمی‌کنند بر نرخ یافتن شغل برای کارگرانی که از این صندوق استفاده می‌کنند فزونی می‌گیرد(شکل ۱). نرخ یافتن شغل برای کسانی که از صندوق مشترک استفاده می‌کنند در ۵ ماه اول بیکاری افزایش پیدا می‌کند و بنابراین تفاوت بین این سه دسته کاهش می‌یابد. همچنین تابع مدت بیکاری نشان می‌دهد که کارگران مردی که از صندوق‌های مشترک استفاه می‌کنند بیشتر از کسانی (کارگرانی) که از این صندوق‌ها استفاده نمی‌کنند، بیکار می‌مانند(شکل ۲).

نتایج فوق با یک تحلیل اقتصادسنجی قوی تایید می‌شوند.

نرخ یافتن شغل برای دریافت‌کنندگان مزایای بیکاری با یک مدل نرخ مخاطره تخمین زده شد. ما فرض کردیم که نرخ یافتن شغل به مشخصات قابل مشاهده و غیرقابل مشاهده بستگی دارد و کسانی که تصمیم می‌گیرند از صندوق مشترک استفاده نکنند با کسانی که از این صندوق استفاده می‌کنند در مشخصات غیر قابل مشاهده به طور سیستماتیک متفاوتند.

مطالعه ما نشان می‌دهد که برای کسانی که نمی‌توانند از صندوق مشترک استفاده کنند، تعداد برداشت‌های بالقوه بر نرخ یافتن شغل تاثیر نگذاشته و این به آن معناست که مبلغ پس‌انداز شده بر نرخ خروج از بیکاری تاثیری نمی‌گذارد. به علاوه، الگوی زمانی نرخ یافتن شغل هیچ رابطه‌ای با مزایای بیکاری پرداخت شده ندارد. برای مثال هر چه مدت بیکاری طولانی‌تر باشد احتمال این که از بیکاری خارج شود کمتر است. این در حالی است که کسانی که از صندوق مشترک استفاده کردند هرچه نرخ انباشت حساب‌های پس‌اندازشان بیشتر بود نرخ یافتن شغلشان هم بیشتر بود.

در نهایت باید گفت نتایج به دست آمده برای آن دسته از کسانی که تصمیم گرفتند از صندوق مشترک استفاده نکنند، بسیار شبیه کسانی است که واجد شرایط استفاده از این صندوق نبوده‌اند. برای مردان، نرخ یافتن شغل تحت‌تاثیر برداشت‌های احتمالی قرار نمی‌گیرد و نرخ خروج برای مردان و زنان با دوره بیکاری رابطه منفی نشان می‌دهد.

● دلالت‌های سیاستی

نتایج ما این ایده را که حساب‌های پس‌انداز بیمه می‌توانند انگیزه کار کردن را افزایش دهند، حمایت می‌کند. با فراهم آوردن شواهد تجربی و ارائه استدلال‌های نظری مشخص شد که به کار گیری حساب‌های پس‌انداز می‌تواند برای اصلاح برنامه‌های بیمه بیکاری سنتی بسیار مفید واقع می‌شود.

به نظر می‌رسد که استفاده از حساب‌های پس‌انداز برای کشورهای در حال توسعه بسیار مفید باشد؛ چون این کشورها با یک بخش غیررسمی بزرگ مواجهند و از ظرفیت لازم برای اجرای یک برنامه بیکاری استاندارد برخوردار نیستند. تحت چنین شرایطی ودوپیوک (۲۰۰۹) پیشنهاد می‌کند که حساب‌های پس‌انداز به عنوان منبع اصلی تامین مالی مورد استفاده قرار گیرند و از صندوق مشترک برای افزایش مصرف استفاده شود(همچنین می‌توان به افراد اجازه داد که از حساب‌های پس‌انداز خود استقراض کنند). بنابراین می‌توان بر انگیزه‌های مالی به عنوان ابزار اصلی ایجاد انگیزه یافتن شغل استفاده کرد.

این مطالعه همچنین سوالاتی در مورد طرح مناسب برای برنامه حساب‌های پس‌انداز ایجاد می‌کند. نتایج ما نشان می‌دهد که برنامه شیلی همچنان دچار اشکالاتی است. بنابراین سوالاتی در مورد این که دامنه مناسب برای جزو صندوق مشترک چیست و چقدر باید بر این سیستم نظارت شود باقی می‌ماند. البته در مطالعه ما به این نکته اشاره شده که احتمال استفاده از صندوق مشترک به هزینه‌های آن بستگی دارد.

سوال دیگر این است که ‌اندازه نسبی حساب‌های پس‌انداز و صندوق مشترک باید چقدر باشد. در واقع نتایج ما نشان می‌دهند که اگر حساب پس‌انداز بزرگ‌تر شود(حتی اگر دولت هم در این حساب‌ها مشارکت کند) یافتن شغل تشویق شده و بنابراین منابع لازم برای صندوق مشترک کاهش می‌یابد. البته طرح نهایی هر برنامه بیمه‌ای باید به اهداف اصلی برنامه نیز پاسخ گوید.

گونزالو رایز، جان وان اورس، میلان ودوپیوک

مترجم: دومان بهرامی راد

منابع:

Fredriksson, Peter and Bertil Holmlund (۲۰۰۶), “Improving incentives in unemployment insurance: a review of recent research”, Journal of Economic Surveys, ۲۰: ۳۵۷-۳۸۶.

Holmlund, Bertil (۱۹۹۸), “Unemployment insurance in theory and practice”, Scandinavian Journal of Economics, ۱۰۰: ۱۱۳-۱۴۱.

Kletzer Lori G and Howard F Rosen (۲۰۰۶), “Reforming unemployment insurance for the twenty-first century workforce”, Brookings Institution, Discussion paper ۲۰۰۶-۰۶.

Kling Jeffrey R. (۲۰۰۶), “Fundamental restructuring of unemployment insurance: wage-loss insurance and temporary earnings replacement accounts”, Brookings Institution, Discussion paper ۲۰۰۶-۰۵.

Orszag, Michael and Dennis Snower (۲۰۰۲), “From unemployment benefits to unemployment accounts”, IZA Discussion Paper ۵۳۲, Bonn.

Reyes, Gonzalo, Jan C van Ours and Milan Vodopivec (۲۰۱۰), “Incentive Effects of Unemployment Insurance Savings Accounts: Evidence from Chile”, CEPR, Discussion Paper ۵۹۷۱.