شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ژرف اندیشی نیاز امروز جهان اسلام


ژرف اندیشی نیاز امروز جهان اسلام

حوادث اخیر در کشورهای اسلامی و مبارزات مهلک بین مسلمانان, بسیار اسفبار است بویژه این که این حوادث, نشان دهنده آن هستند که بسیاری از مسلمانان اسیر جهل خود شده و دشمنان اصلی را نادیده انگاشته و درگیر دشمنان غیرواقعی شده اند

حوادث اخیر در کشورهای اسلامی و مبارزات مهلک بین مسلمانان، بسیار اسفبار است. بویژه این که این حوادث، نشان‌دهنده آن هستند که بسیاری از مسلمانان اسیر جهل خود شده و دشمنان اصلی را نادیده انگاشته و درگیر دشمنان غیرواقعی شده‌اند.

شاید امروز، جهان اسلام بیش از هر زمانی، به فاصله گرفتن از تعصبات جاهلانه و کنار گذاشتن نگرش خشک و سطحی به دین و نزدیک شدن به روشن اندیشان دینی دارد، بویژه دیدگاه های آن دسته از روشن اندیشان که هموراه بر وحدت جهان اسلام تاکید داشتند و مسلمانان را متوجه خطر تعصبات جاهلانه و غفلت از نژادپرستی صهیونیسم می کردند.

روشن اندیشانی مانند شهید مطهری و دکتر شریعتی در ایران، سهم بسیار زیادی در بیداری مسلمانان این کشور، نسبت به خطر اصلی تهدیدکننده جهان اسلام، داشته اند.

روشنفکری دینی ایرانی پیش از انقلاب اسلامی داعیه فلسطین را داشت و این خطر از چشمان اندیشمندان دینی دور نمانده است. معلم شهید مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی ازجمله اندیشمندانی هستند که نسل انقلاب را با رویکرد انقلابی آشنا کردند. مجموعه سخنرانی ها و کتب این دو بزرگوار در شکل گیری اندیشه انقلاب اسلامی تاثیر شگرفی داشته است. توجهات عقل گرایانه مرتضی مطهری در رویکردش به اسلام و دغدغه عدالت و هویت علی شریعتی، جوانان را با بیان تازه ای مواجه کرد که غربی نبود و طعم سنت داشت و در عین حال تجددی دینی را زمینه سازی می کرد. مساله فلسطین در دیدگاه این دو اندیشمند دینی جایگاه اساسی داشته است.

نگاه معلم شهید در مورد فلسطین به مخاطبان خود نهیبی بیدارکننده است. وی معتقد است، اگر حسین بن علی [امروز] بود می‏گفت، اگر می‏خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمرِ امروز موشه دایان است. از نظر مطهری وظیفه هر مسلمان توجه به مساله فلسطین است. مطهری می گفت، واللَّهِ و باللَّهِ قسم می‏خورم که پیغمبر اکرم در قبر مقدسش امروز از یهود می‏لرزد. معلم شهید معتقد بود یهودیان می کوشند تا شاهرگ های ارتباطی و اقتصادی جهان را در دست گرفته و مسائل و رویداد ها را به نفع خود منعکس کنند. شهید مطهری نگاهی انتقادی به جایگاه یهودیان دارد، این نگاه او ریشه در سنت قرآنی داشت. مطهری می کوشید نشان دهد که توصیفات کتاب مقدس مسلمین در مورد یهودیان هنوز صادق است. وی قوم یهود را قومی متقلب معرفی کرد. وی اختلاف میان فرق اسلامی را از سیاست های یهود می دانست.

مطهری با رویکردی غیردینی نیز اسرائیل را واجد هویتی مجعول می داند، مطهری می گفت که در تاریخ سه هزارساله سرزمین زیتون هیچ گاه این سرزمین متعلق به قوم یهود نبوده است. شهید مطهری در همین خصوص می گوید، سرزمین زیتون نه قبل از اسلام و نه بعد از اسلام متعلق به یهودیان نبوده است. روزی که مسلمان ها فلسطین را فتح کردند، این سرزمین در اختیار مسیحی ها بود و نه در اختیار یهودی ها. یکی از مواردی که در صلح نامه مسیحی ها و مسلمان ها گنجانده شده بود این بود که شما یهود را در اینجا راه ندهید. مسیحیان گفتند که ما با مسلمانان زندگی می‏کنیم ولی با یهود زندگی نمی‏کنیم. مرتضی مطهری می پرسد، چگونه شده است که مسیحیان هوادار حقوق یهودیان شده اند. به نظر معلم شهید حمایت امروز جهان غرب برخلاف واقعیت تاریخی و بر علیه جهان اسلام است. به نظر وی آمال یهود فقط به تاسیس یک دول اسرائیلی کوچک در اسرائیل محدود نمی شود و آنها به دنبال تاسیس یک اسرائیل بزرگ هستند و ادعای وی تا ایران گسترده می شود. مطهری کوشش می کرد مسلمانان را به حمایت از فلسطین تشویق کند. وی مساله فلسطین را مساله ای دینی می دانست و معتقد بود وقتی یهودیان جهان در حال کمک مالی به فلسطین هستند ما نیز وظیفه داریم از مسلمانان حمایت کنیم.

● غم صحرای سینا

شریعتی نیز دل در غم صحرای سینا داشت. وی از شکست اعراب و پریشانی هزاران عرب بیچاره و بی خانمانی بیت المقدس و سینا و سوریه غمگین بود و اسرائیل را کاردستی غرب می دانست. وی روشنفکری بود که بر سیاق افکار خویش مساله فلسطین را مساله ای زاده استعمار می دانست و دستان امپریالیسم را آلوده به تضییع حقوق مسلمانان می دید. در توصیف شریعتی از مساله فلسطین دو عنصر غرب و اسلام دیده می شود. شریعتی، اسرائیل را رژیمی معرفی می کند که با اسلحه انگلیس، آمریکا و فرانسه، سرزمینی را اشغال کرده است و از سراسر اروپا، سرمایه داران را به یک کشور فقیر عربی می کشد و مردم آن را به صحرای سوزان سینا و اردن و سراسر آفریقا و خاورمیانه پراکنده می کند و دهقان مسلمان را در دهات خود محبوس می سازد. وی عام تر از بحث اسلامی، اسرائیل را نمادی برای سرمایه داری می داند.

این روشنفکر مسلمان به نقد روشنفکرانی نیز می پردازد که آدرس غلط می دهند و با بیان مفاهیمی چون انسانیت و دموکراسی از طرح مساله فلسطین سر باز می زنند، وی با لحن تند و انقلابی مختص به خود چنین روشنفکرانی را جاده کوبان و راه بلدان و کارچاق کُنان زبردست و مطمئن استعمار برای ورود و نفوذ آن در داخل کشورها می داند، این روشنفکران با تضییع، باور های دینی و دلمشغولی های وطنی آخرین سد های ورود استعمار را به کشور از بین می برند. از دیدگاه شریعتی ردپای امپریالیسم به صورت شرکت سابق نفت در ایران، کمپانی هند شرقی در هند، اتحادیه معدن در کنگو با صهیونیسم در کشورهای عربی تحقق یافته است و مبارزان ملی در ایران، هند، کنگو و فلسطین در یک سنگر و برای یک هدف مبارزه می کنند. شریعتی به نقل از استاد خود پروفسور برک، وجود آن دسته از روشنفکران در کشور های عقب مانده که از مردم خود گریزان هستند، نشانه ناپختگی این جوامع می داند. شریعتی گمان می کرد باید همراه با نسل خویش حقوق فلسطین را مطالبه کرد. دکتر شریعتی در جای دیگر می گوید که سیل اتهامات، دشنام، جعل و تحریف علیه حسینیه ارشاد از زمانی آغاز و تشدید شد که مساله وحدت اجتماعی همه مسلمانان در برابر استعمار فرهنگی و اقتصادی و بویژه مساله فلسطین و خطر مشترک صهیونیسم طرح شد. برای شریعتی مساله فلسطین فقط یک تضییع حق نبود بلکه دستمایه ای بود که مسلمانان باید در اقدامی مشترک علیه سرمایه داری متحد شوند.

اندیشمندان دینی در پیوند با جهان اسلام توجهی جدی به مساله فلسطین داشتند. در دیدگاه این اندیشمندان غرب به دنبال تقویت اسرائیل بود و مسلمانان باید در حمایت از فلسطین از اسلام حمایت می کردند. پس از انقلاب اسلامی دفاع از آرمان فلسطین ادامه یافت و سیاست خارجی ایران را جهت بخشید.

میثم قهوه چیان



همچنین مشاهده کنید