چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

گنجشک ها ویزا نمی خواهند


گنجشک ها ویزا نمی خواهند

فلسطین در شعر نزار قبانی

به یاد داشته باشید... همیشه به یاد داشته باشید.... که آمریکا - با همه کبکبه اش - خدا عزیز و قدیر نیست.... و آمریکا با همه دبدبه اش... هرگز نمی تواند پرندگان را از پرواز باز دارد. «نزار قبانی، خشم خوشه ها»

شعر عربی در قرن بیستم تحولات فراوانی را پشت سر گذاشت، اما در مجموع می توان این تحولات را به دو دسته تحلیل و طبقه بندی کرد که عبارت اند از: تحول محتوایی و تحول ساختاری.

تحول محتوایی شعر عربی در واقع محصول تلفیق جوامع عربی به نظام جهانی است. همین امر باعث ورود اندیشه های جدیدی به جهان عرب شد که تاثیرات شگرفی را بر فرهنگ، سیاست، عرف، اجتماع، اقتصاد اعراب از خود بر جای گذاشت و البته ادبیات عربی را نیز دگرگون کرد. آغاز این تحول محتوایی به زمانی می رسد که فرانسوی ها به رهبری ناپلئون بناپارت مصر را به تصرف خود درآورند. تصرف مصر به عنوان یکی از مهم ترین بخش های بلاد اسلامی به دست فرانسوی ها نقطه شروع بسیاری از تحولات فکری در جهان عرب محسوب می شود و اولین رگه های بیداری اسلامی و ملی گرایی عربی به این دوره مربوط می شوند. بزرگ ترین پیامد تحول محتوایی در شعر عربی را می توان در اجتماعی شدن شعر در جامعه عربی ارزیابی و مشاهده کرد.

تحولات تاریخی و ادبی سوای از این که محتوای ادبیات عربی را متحول کردند، ساختارهای ظاهری شعر عربی را نیز دگرگون کردند که به متولد شدن نسل جدید شعر اعراب یعنی شعر نو عربی (الشعر الحر) منجر شد. شعر نو عربی همانند قالب های شعر نو فارسی خود را اندک اندک از وزن، نظام قوافی و... عاری کرد و از این بابت ها هیچ محدودیتی برای خود قائل نشد. تحول محتوایی شعر عربی از مصر شروع شد و تحول ساختاری از عراق. اولین شاعران اجتماعی و دگراندیش با گرایش های مختلف از مصر ظهور کردند و اولین نوسرایان بزرگ عرب نیز با پیشگامی شاعره بزرگ عرب «نازک الملائکه» و همچنین «بدرالشاکر السیاب» از محافل ادبی بغداد سر برآوردند.

امروزه تحول محتوایی و ساختاری شعر معاصر عربی به اوج خود رسیده است به گونه ای که شعر عربی فقط از این که به زبان عربی سروده شده است، عربی محسوب می شود و از منظر محتوایی و ساختاری هیچ سنخیتی با بسیاری از جوامع سنتی عرب ندارد. «نزار قبانی» شاعری که در این مجال برآنم به بررسی حیات شعری او البته با تاکید بر آثار سیاسی او بپردازم یکی از مصداق های بزرگ تحول مفهومی و محتوایی شعر معاصر عرب به شمار می رود.

قبانی را بیشتر به عنوان یک شاعر عاشقانه سرا می شناسند تا یک شاعر سیاسی؛ چرا که اشعار سیاسی او به طرز عجیبی در اکثر کشورهای عربی ممنوع الانتشار شده اند. شعرهای عاشقانه او در جهان عرب به قدری مشهورند که کمتر کسی در میان اعراب پیدا می شود که نام و شعری از قبانی را نشنیده باشد. بسیاری از شعراء و ادیبان عرب از قبانی به عنوان بزرگترین شاعر عاشقانه سرای عرب در قرون معاصر و البته بعد از عمرو بن ابی ربیعه (شاعر عاشقانه سرای عصر اموی متوفی در ۹۳ ه. ق) دومین عاشقانه سرای بزرگ تاریخ ادبیات عربی یاد می کنند. ۱۹۴۴ سالی است که اولین مجموعه شعر نزار قبانی یعنی «گفت به من زن گندمگون» (قالت لی السمراء) منتشر شد.

مجموعه شعری که انتشار آن جنجال های فراوانی را در محافل ادبی سوریه به دنبال داشت و تا حدی نیز برای قبانی گران تمام شد. بعد از این کتاب قبانی، مجموعه شعرهای عاشقانه متعددی را منتشر کرد که از میان آن ها می توان به «شهادت می دهم که زنی جز تو نیست» (اشهد الا امرأة الا انت)، «در بندر آبی چشمانت» (فی مرفأ الازرق عینیک)، «تمامی سال ها تو محبوب منی» (کل عام و انت حبیبتی) و... اشاره داشت.

اما آن چه که به یکباره حیات شعری قبانی را به عنوان یک عاشقانه سرا متحول کرد، حوادث ۱۹۶۷ جهان عرب و اوج گیری بحران اسرائیل در منطقه فلسطین بود. در آن سال یکی از بزرگ ترین نبردهای اعراب و اسرائیل در تاریخ منطقه رخ داد که در نهایت به شکست اعراب انجامید. این شکست که جهان عرب را به شدت متاثر ساخت، لطمه بزرگی به ناسیونالیسم عربی محسوب می شود و از سوی دیگر رابطه ملل عربی با دولت های حاکم بر جهان عرب را نیز متزلزل کرد. شکست ۱۹۶۷ موج عظیمی را در شعر عربی به وجود آورد که در تاریخ ادبیات معاصر عرب از آن ها به سروده های ژوئن یا حزیزانیه یاد می کنند. نزار قبانی در همین سال و در راستای همین موج، اولین مجموعه شعر سیاسی خود را تحت عنوان «یادداشت هایی بر دفتر شکست» (هوامش علی دفتر النکسه) منتشر کرد.

قبانی در این مجموعه شعر، علت شکست اعراب را بی لیاقتی حکام عرب معرفی کرده است. او حتی از جمال عبدالناصر هم در آن زمان که بسیاری از اعراب به او به چشم یک قهرمان می نگریستند، انتقاد کرده بود. انتقادات او از رهبر کاریزماتیک مصر باعث شد که بسیاری از ادباء و سیاسیون مصری خواهان بایکوت آثار او در مصر و دیگر کشورهای عربی شوند، که همین طور هم شد و آثار او در اکثر کشورهای عربی ممنوع الانتشار شدند که این مسئله تا زمان فعلی نیز ادامه دارد. البته نزار بعد از مدتی نامه پرشوری به رهبر مصر نوشت و نتیجه آن شد که جمال عبدالناصر در طی حکمی بدین مضمون که «اجازه داده می شود که شعر نزار در مصر توزیع شود و فروش همه کتاب هایش آزاد باشد. من هیچ گونه اعتراضی به شخص نزار، یا اشخاصی که مانند او فکر می کنند، ندارم.» اشعار او را آزاد کند.

چند مدت بعد از این، نزار مجموعه شعر دیگری را تحت عنوان «خشم خوشه ها» منتشر کرد که از عالی ترین مجموعه های حماسی شعر عربی به شمار می رود. در بخش هایی از این مجموعه شعر آمده است:

هارون الرشید مدت زمانی است که مرده است

و دیگر در قصرش...

نه غلامی است و نه خواجه ای...

زیرا که ما خود او را کشتیم...

و جسدش را طعمه مارها کردیم...

زیرا که هارون الرشید انسان نبود

زیرا که او در تخت نرم و راحتش

نه قدس را می شناخت و نه بیسان را

...

از احد می آییم و از بدر

از غم های کربلا...

می آییم تا تاریخ و چیزها را تصحیح کنیم

و حروف عبری را

از اسامی خیابان ها محو نماییم...

«جمهوری در اتوبوس» (الجمهوریة فی السیاره)، «عشق و نفت» (الحب و البترول)، «چه زمانی مرگ عرب را اعلام می کنند» (متی یعلنون وفاة العرب)، «با تو وصلت کردم ای آزادی: (تزوجت معک ایتها الحریه)، «گنجشک ها ویزا نمی خواهند: (العصافیر لاتطلب تأشیرة الدخول) و... از دیگر مجموعه شعرهای سیاسی او به شمار می روند که از شهرت به سزایی در جهان عرب برخوردارند. ۱۹۶۶ سالی است که قبانی از شغل های رسمی خود در وزارت خارجه سوریه کناره گیری کرد و به لبنان رفت و در آن جا انتشارات معروف خود را تحت عنوان «دار نزار قبانی» تاسیس کرد.

بعد از فلسطین آن چه که در شعرهای سیاسی نزار قبانی جای باز کرده است، لبنان است. چند سال بعد از حضور نزار در لبنان جنگ های داخلی در ۱۹۷۵ در این کشور آغاز شدند و بعد از آن جنوب لبنان به اشغال اسرائیل درآمد و «بلقیس الراوی» همسر نزار قبانی نیز در یکی از بمب گذاری های گروه های معارض لبنانی کشته شد. نزار همواره در شعرها، سخنرانی ها، مصاحبه ها، اظهار نظرها و... از این سال ها به عنوان بدترین سال های عمر خود یاد می کند. «خواهرم بیروت» (اختی بیروت) و «جمهوری در اتوبوس» (الجمهوریة فی السیارة) دو مجموعه شعری هستند که نزار به مسئله لبنان، بیش از هر چیز دیگر توجه کرده است.

در سال ۱۹۷۵ بر شانه دریای مدیترانه

زیبارویی به نام بیروت غنوده بود...

و مردمش به اتفاق آراء تصمیم گرفتند آن را با بنزین نژادپرستی آتش بزنند

و خاکستر آن را در یک مراسم بی نظیر و وحشیانه به دریا بریزند

او همچنین در جای دیگری می سراید:

وارد قانا شدند...

به مانند گرگ های گرسنه...

آتش در خانه مسیح افکندند...

و پیراهن حسین را لگد مال کردند،

درست بر سرزمین ارزشمند جنوب

اشک را در چشمان علی (ع) دیدیم...

صدایش را شنیدیم که نماز می خواند،

آن هم در باران و آسمان خون آلود...

هر کس تاریخ قانا را بنویسد

بر اوراقش خواهد نوشت:

کربلای دوم! (جمهوری در اتوبوس)

با ادامه یافتن بحران و جنگ داخلی در لبنان، نزار این کشور را به مقصد لندن و ژنو ترک کرد و البته بعد از پایان جنگ های داخلی مجددا به این کشور بازگشت و فعالیت های انتشاراتی خود را احیاء کرد. انتشارات او یکی از فعال ترین و پرطرفدارترین انتشارات های بیروت و جهان عرب محسوب می شود. مجموع آثار نزار قبانی به پنجاه جلد کتاب اعم از مجموعه های شعر، نقد و نثر ادبی بالغ می شوند که از مهم ترین فراورده های ادبیات عربی در نیمه دوم قرن بیستم به شمار می روند. نزار در سال ۱۹۹۷ در هفتاد و پنج سالگی در انگلستان درگذشت و به دستور حافظ اسد (رئیس جمهور سابق سوریه) با یک هواپیمای ویژه و دیپلماتیک به سوریه منتقل شد و در دمشق به خاک سپرده شد.

نویسنده: سید محمد رضا - موسوی