پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
زندگی در میان اقتصادی ها
«اقتصادیها» نام قبیلهای است که مردمان آن منطقه وسیعی را در شمالِ دور به خود اختصاص دادهاند.
وضعیت سرزمین آنها در نگاه اول ممکن است برای خارجیانِ ناآشنا با احوال این مردمان دلگیر و ملالآور به نظر برسد و سفر به این منطقه برایشان چیزی جز گشت و گذاری آزاردهنده نباشد، اما باید توجه داشت که اینان با گذراندن دورهای طولانی از تقلید و انطباق خود با شرایط، سرانجام آموختهاند که چگونه معاششان را از این سرزمین لم یزرع تامین کنند. در حال حاضر آنها دیگر مردمانی اصیل به حساب میآیند که حتی گه گاه تعلق خاطری شدید به زمین آباء و اجدادی شان نشان میدهند. به جوانان این قبیله از همان ابتدا آموخته میشود که زمینهای گرم و مساعدتر همسایه را که سیاسیها و اجتماعیها در آن زندگی میکنند، خوار و خفیف بشمارند. زیرا از دیر باز رابطه میان اینان، با وجود برخورداری از ژنهای وراثتی مشترک، به شدت شکرآب بوده است. البته این را هم باید اضافه کرد که این احساس عدم اطمینان و تحقیر که هر اقتصادیِ شریف نسبت به همسایگان دیوار به دیوارش دارد، متقابلا از سوی آنها نیز بیپاسخ نمیماند. برقراری روابط اجتماعی بین اعضای این قبایل جزو تابوهای دیرینه این منطقه به حساب میآید. از طرف دیگر به دلیل خاندان پرستی و بیگانه ستیزی افراطی اقتصادیها، زندگی در میان آنان برای خارجیها بسیار دشوار و حتی گاها خطرناک، است. اساسا شاید به همین جهت باشد که تاکنون هیچ مطالعه همه جانبهای در مورد قبیله اقتصادیها صورت نگرفته است. تمامی اطلاعات موجود در مورد ساختار اجتماعی و شیوه زندگی افراد این قبیله جزئی و پراکنده بوده و از اعتبار کافی نیز برخوردار نیستند. در یک کلام، انجام تحقیقات بیشتر پیرامون این قبیله شدیدا مورد نیاز است.
● کاستها و مراتب اجتماعی اقتصادیها
اطلاعات کنونی نشان میدهند که با وجود بَدوی بودن این مردمان، ساختار اجتماعی آنها بسیار پیچیده است. دو بعد اصلی ساختار اجتماعی اینان «کاست» و «مرتبه اجتماعی» میباشد. در پایهترین سطح، قبیله به کاستهای مختلف تقسیم میشود و درون هریک از این کاستها شبکهای عظیم و در هم تنیده از مراتب اجتماعی وجود دارد.
یکی از ویژگیهای بسیار جالبِ جایگاه اجتماعی در قبیله اقتصادیها عدم وجود ساختار «سلسله مراتبی» مرسوم در مورد آن است. یعنی ممکن است A موقعیت بالاتری از B داشته باشد و B هم بالاتر از C باشد، اما موقعیت C از A بالاتر باشد! به عبارت دیگر موقعیت اجتماعی در اینجا خاصیت تراگذری ندارد. به همین دلیل، آن طور که بازدیدکنندگان گزارش کردهاند، زندگی اجتماعی اینان در هر لحظه به قدری با نزاع و مرافعه همراه است که چشم هر بینندهای را میآزارد.
تقریبا تمامی کسانی که به قلمرو این قبیله پای گذشتهاند اذعان دارند که آنها «قومی مشاجرهطلب» هستند و اغلب بدون هیچ گونه رودربایستی «هرچه از دهنشان در بیاید پشت سر هم قبیلهایهایشان میگویند.» تنها عاملی که باعث حفظ انسجام اجتماعی در میان اینان میشود بدگمانی مشترکی است که همگی نسبت به خارجیها دارند. توجه کنید که در جوامعی که سلسله مراتب در آنها دارای خاصیت تراگذری است در عمل تعادلی شکل میگیرد که به نامحسوس شدن سلسله مراتب کمک میکند چیزی که در میان اقتصادیها اساسا به چشم نمیخورد. وجود این خصلت نا متمدنانه در حال حاضر خود به معمایی بزرگ تبدیل شده است که حل آن تنها از دست مقتصد شناسانِ خبره برمیآید.
اما آنچه در نگاه اول مانعی بزرگ بر سر راه درک ما از وضعیت قبیله اقتصادیها بهنظر میرسد، ممکن است در تحلیل نهایی خود به کلید حل مساله سلسله مراتب تبدیل شود. یعنی هر چند که معمولا در مورد کاستها از سلسله مراتب سخنی به میان نمیآید، ما این قاعده بدون استثناء هم نیست. در قبیله اقتصادیها، اعضای کاستهای بالاتر هیچ گاه از فخر فروشی به کاستهای پایینتر دریغ نمیورزند. هرچند چنین رفتاری جای بحث دارد، ولی هیچ قانون رسمی آن را منع نمیکند. از طرف دیگر اگر کسی از کاستهای پایینتر بخواهد خودش را به رخ اعضای کاستهای بالاتر بکشد ریسک بزرگی را پذیرفته است چنین فردی ممکن است با محرومیت از حقوق اجتماعی یا عدم دعوت به گردهماییهای زمستانی قبیله روبهرو شود.
برای آنکه معنای گفتههایم مشخصتر شود، اجازه دهید توضیح روشن تری در مورد مفهوم کاستها و مراتب اجتماعی در این قبیله خدمتتان عرض کنم. نام مرسومِ کاست در میان اقتصادیها «رشته» است. کاست (یا رشته) برای اینان اهمیت فوقالعادهای دارد، تا آنجا که خود شناسی و احساس هویتشان تا حدود زیادی بستگی به کاستی دارد که عضوش هستند. هر گاه جوانی بخواهد خود را به غریبهای معرفی کند، میگوید «من از فلان رشته هستم، که چنین و چنان است.» البته توجه به ریشه این کلمه نیز خالی از لطف نیست، زیرا اقتصادیها معمولا اکراه عجیبی نسبت به استفاده از زبان ساده و صریح دارند. به همین خاطر کلماتی که اینها درزبانشان به کار میبرند، با وجود شباهت ظاهری به کلمات ما، در معنای کاملا متفاوتی استعمال میشوند. طبعا معنای «رشته» نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ آنان خود را از رشتههای مختلف میخوانند حال آنکه این زیر شاخههای قبیله که اینان رشته مینامند شان اساسا تفاوت ماهوی چندانی با یکدیگر ندارند.
توضیح دیگر هم اینکه، کوچکترین واحد اجتماعی اقتصادیها دهکده است که به آن «دپارت» میگویند. هر دپارت خود معمولا افرادی از چند رشته را شامل میشود، اما در برخی موارد هم هر رشته به طور تقریبی در یک دپارت جای میگیرد.
اکسل لیجون هافواد
مجید روئین پرویزی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست