سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

با من این کردند، با تو چه کنند


با من این کردند، با تو چه کنند

در بغداد فردی به نام ابراهیم بود. روزی وزیر خلیفه او را به مهمانی برد.اتفاقا جز قرص نان جویی چیزی به دست او نیفتاد.زمانی نگذشت که گفتند یاقوتی سه مثقالی گم شده است.مردم را برهنه …

در بغداد فردی به نام ابراهیم بود. روزی وزیر خلیفه او را به مهمانی برد.اتفاقا جز قرص نان جویی چیزی به دست او نیفتاد.زمانی نگذشت که گفتند یاقوتی سه مثقالی گم شده است.مردم را برهنه کردند؛ نیافتند.

ابراهیم و جمعی دیگر را در خانه کردند و گفتند: شاید که شما فرو برده باشید؛ سه روز در این خانه بمانید تا از شما جدا شود.

روز سوم خلیفه از آن خانه می گذشت ابراهیم بانگ زد که ای خلیفه! من در این خانه قرصی نان جوین خوردم سه روز است محبوسم کرده اند که یاقوتی سه مثقالی بردی.تو که همه اموال و نعمت های مردم بردی و به زیان رساندی با تو چه کنند؟