جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
وحدت نفس و كثرت نقش
انسان با فكر خود میاندیشد و با نفس (وجدان) خود اراده میكند؛ بنابراین چون میاندیشد پس اندیشه دارد و چون میل و اراده میكند پس نفس و كانون خواهش دارد. هر دو بعد هستی انسان از فكر و نفس او مجرد از ماده و فیزیك هستند. هستی غیرمادی فكر و نفس در انسان آن دو را به دور از آزمایشهای تجربیو عینی در آزمایشگاه فیزیك نگاه داشته است اما آثار عینی آن دو بعد وجودی انسان در دنیای فیزیك موجب شده است تا بشر بیشتر در وجدان و فكر خود كاوش كند و ماهیت وجودی آن دو را بهتر بشناسد. كار فكر، اندیشیدن است و ابتدای كار، درك و نظر و سپس فرمان برای عمل است اما نفس، كانون عشق و تنفر یا خواستن و نخواستن است كه به لحاظ مقارنت با جسم، اعضا و اندام بدن را بنا به خواست خود به خدمت میگیرد و كاری را انجام میدهد یا ترك میكند ؛ بنابراین عقل میاندیشد و نفس میل میكند. حال این نكته مهم قابل تامل است كه نفس انسان در واقع بر اساس مفهوم عقل تصمیم به فعل یا ترك فعل میگیرد. پذیرش یا رد نفس انسان نسبت به یك مفهوم ذهنی اعتقاد انسان را میسازد خواه آن كه مورد اعتقاد مثبت و مقبول یا اینكه منفی و مردود باشد.
انسان در نفس خود یك اعتقاد دارد و آن اعتقاد هر چه كه باشد نمادهای عینی مشخصی در طول حیات شخص و اجتماع او بروز میدهد؛یعنی انسان آن گونه زندگی میكند كه میاندیشد و باور دارد و این باور انسان یك واحد بسیط است كه ضمیر انسان بدان تربیت و سرشته میشود و عوض شدن نفس انسان از یك مقطع زمانی به بعد هرگز نفیكننده باطن بسیط نفسانی او در قبل از زمان تغییر نیست و نفس انسان یك مقطع زمانی به طور قطع یك باطن دارد و در واقع وجود خود چندتایی نیست. ضرورت یكتایی نفس انسان در باطن وی موجب میشود برای گمراه كردن مخاطب، ظاهری خلاف باطنش ارائه دهد و به اصطلاح ظاهرسازی كند. نفاق یا اظهار غیرواقعی همان نقشسازی انسان در زندگی اجتماعی است.مهمترین نقشبازی انسان به لحاظ مفهوم توحید و دینداری در زندگی اجتماعی است؛ مفهومی كه انسان براساس آن در قبال خالق خود مسئول است كه فعلها و ترك فعلهای مورد رضایت خداوند را بشناسد و آنها را انجام دهد یا ترك كند. چه اندازه مردم جهان و مسلمانان، توحیدی میاندیشند؟
شمار كثیری از مردم جهان مسئولیت انسان در قبال خداوند را قبول ندارند پس اینها هرگز نسبت به مفهوم دینداری نقش بازی نمیكنند زیرا با صراحت اعلام میكنند كه خداوند را قبول ندارند ولی شماری دیگر كه مسئولیت انسان را در قبال خداوند قبول دارند تا چه اندازه نفس خود را ملتزم و خواهان رعایت مفهوم توحیدی میدانند؟
ماه مبارك رمضان فرصت بسیار مناسبی برای اندیشه و پاسخ به پرسشهای فوق است تا در مسیر بودن خود از اصلاب و ارحام گذشتگان تا برزخ و آخرت آیندگان اندكی فكر كنیم و نفس بسیط خود را با نقش كثیر خود مقایسه كنیم و میزان اعتقاد و التزام نفس را به مفهوم توحیدی در جهت ساختن دنیایمان در قالب علم و هنر و اقتصاد و... بسنجیم تا چه اندازه خالقمان را حاضر فعلها و ترك فعلهایمان میدانیم؟ و تا چه اندازه برای این حضور، اهمیت و ارزش قائل هستیم؟
ماه رمضان هنگام ضیافت الهی است. اگر صاحبخانه جهان را حاضر بدانیم بیتردید به وقت ضیافت نیز، او را حاضر و ناظر میدانیم. حال در این حضور چه اندازه به او كه خالق و رازق و محیی و ممیت ماست توجه داریم؟
جلوههای گوناگون انسان در جامعه نقشهای زیادی است كه انسان به ظاهر و در مقام رفتار و گفتار و ترك آن دو، ارائه میدهد؛ ولی باطن انسان نفس بسیط است كه یا خدای بزرگ را قبول دارد و یا ندارد و اگر خدای خالق را قبول دارد و حاضر میداند تا چه درجه به حضور و تاثیر او ایمان و اعتقاد دارد؟ نابترین توحید كه توحید انبیا و اولیاست و در این اعتقاد تا سر حد جان و آبرو تمام وجود خود را به محضر حضرت دوست قربانی میدهند دور از دسترس ما انسانهای عادی است ولی به قدر ممكن سعی و تلاش كنیم تا آنجا كه ممكن است بر پایه توحید و بنا به محور حضور حضرت دوست زندگی شخصی و اجتماعی خودمان را بسازیم چرا كه گذر این دنیا در نگاه آخرت بسیار سریع است و رسیدن به آخرت و پایان مسیر وجود انسان در سیر تحولات وجود مادی و مجرد از ماده قریب است و آن وجودی كه كتاب آفرینش را گشود به زودی آن را خواهد بست و غافلان چنین وعدهای را بعید میدانند اما موحدان آن را نزدیك میبینند. كثرت نقشها برای رسیدن به برتری مادی و معنوی در این دنیا است كه همواره با نفی توحید و كنار گذاشتن باور خدایی انسان است؛ انسانی كه نفس خود را به خواستههای خالق منان تربیت میكند هرگز نقشهای مزور و منافق به خود پیدا نمیكند تا در سایه این نقشهای خوش خط و خال، جان و مال و نوامیس مردم را به تاراج ببرد.
رمضان صحرای سوخته تنهایی و اندیشه است. در این صحرا فكر كنیم و با خدایمان سخن بگوییم و از او برای زیستن توحیدی مدد بجوییم. ما ضعیف و ناتوان هستیم و فقدان نبی و وصی و ولی را شكایت داریم و حیرت حیران آفرین پرسشهای بیانتهای فكر، نفسمان را پریشان ساخته است و ما را به هر سویی میكشاند، پس ای خالق هستی و پروردگار ما (هب لنا كمال الانقطاع الیك).
احمد اسماعیل تبار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست