چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مکزیک اعتراضات گسترده مردم, خصوصی سازی صنعت نفت را متوقف کرد
«آدِلیتا»ها (۱) به اینجا آمدهاند
تا از نفت خود دفاع کنند
هرکس بخواهد نفت ما را به خارجیان بدهد
دمار از روزگارش برخواهیم آورد!»
این فریاد گروه گروه زنانی بود که به درون سنای مکزیک ریخته بودند. تضاهرات این زنان در اعتراض به برنامهٔ خصوصیسازی صنعت نفت مکزیک توسط «فلیپه کالدرون» رییس جمهور آن کشور است که وی طرح آن را در ماه آوریل به قید فوریت برای تصویب به سنای مکزیک فرستاد. «کالدرون» مدعی است که این یک برنامهٔ خصوصیسازی نیست.
در داخل سالن کوچک اما پرتزئین سنا، نمایندگان چپ عضو «جبههٔ گستردهٔ پیشرو»، برخی با اونیفورم سفید کارگران نفت بر تن و کلاه حفاظتی بر سر، زیر چادرهای موقتی که دور جایگاه سخنران از هشت روز پیش برپا شده بود خیمه زده بودند. آنها فعالیتهای پارلمانی را مختل کرده بودند و خواستار یک مناظرهٔ وسیع در سطح ملی در مورد برنامهٔ «کالدرون» برای گشودن درهای شرکت ملی نفت مکزیک، «پِمِکس» (PEMEX)، به روی سرمایهگذاری خارجی بودند.
● خصوصیسازی پنهانی
این سر و صدا برای ماهها در جریان بود، اما هنگاهی به مرحلهٔ انفجار رسید که این شایعه در میان مردم پخش شد که حزب دست راستی «کالدرون»، «حزب اقدام ملی» (PAN)، و متحدان آن در «حزب انقلابی بینالمللی» (PRI)، که برای ۷۱ سال حکومت را در دست داشت، قصد دارند با یک رأیگیری پنهانی برنامهٔ خصوصیسازی را بهتصویب برسانند.
یک چنین مانور محرمانهای را مکزیکیها «غارت صبحگاهی» یا «خیزش پیش از طلوع» مینامند ـــ یک «خیزش پیش از طلوع» برای تصویب قانون در تاریکی، و اغلب در پشت درهای بسته و یا در پادگانهای پلیس و ارتش، هنگامی که با آن مخالفت جدی وجود دارد. اشغال جایگاه رییس کنگره و رسیدن بهموقع «آدِلیتا»ها، مانع از این «غارت صبحگاهی» شد و روند تصویب سریع برنامهٔ خصوصیسازی را از ریل خارج کرد.
بر اساس برنامهٔ «رفرم انرژی» پیشنهادی «کالدرون»، ساختمان و ادارهٔ پالایشگاهها و لولههای نفتی بهروی بخش خصوصی باز خواهد شد و بعضی قسمتهای ۳۷ واحد از ۴۱ واحد «پِمِکس» مشمول خصوصیسازی خواهد گردید.
در تحلیلی که در دفاع از برنامهٔ خود برای کنگره فرستاد ـــ تحلیلی که مخالفان خصوصیسازی آن را «فاجعهبار» خواندهاند ـــ «کالدرون» نجات «پِمِکس» را در استخراج نفت از قعر خلیج مکزیک ارزیابی کرد و آن را نیازمند «پیوستن» سرمایهٔ خصوصی دانست.
صنعت نفت مکزیک، در ماه مارس ۱۹۳۸، توسط رییس جمهور وقت «لازارو کاردِناس»، از دست گروهی از شرکتهای نفتی که عموماً بهنام «هفت خواهران» شناخته شدهاند، خارج و مصادره شد، اقدامی که جایگاه خود را بهعنوان مظهر ملیگرایی انقلابی در سراسر آمریکای لاتین همچنان حفظ کرده است.
اما در طول دهههای گذشته «پِمِکس» بخشهای مهمی از ساختار خود را بهشکل قراردادی به شرکتهای حفاری و خدماتی چون «هالیبرتون»، که اکنون طرف قرارداد درجه اول آن است، واگذار کرده است و این شرکت سالانه میلیاردها دلار به شکل سود از بدن مکزیک میمکد.
پیدا شدن «آدِلیتا»ها، و همتایان مرد آنان («آدِلیتو»ها)، تازهترین تلاش رهبر چپ پوپولیست، «آندرِس مانوئل لوپِز اوبرادور» (آملو) برای چوب انداختن در چرخ برنامهٔ دولت برای بازگرداندن «پِمِکس» به بدلهای امروزین «هفتخواهران» است.
بریگادهای «آدِلیتا»ها، که در محلات و محلهای کار سازماندهی شدهاند، فرزندان مستقیم گروههای هوادار «آملو» هستند که پس از دزدیده شدن انتخابات در سال ۲۰۰۶، با سازماندهی مجدد عبور و مرور در شاهراههای پایتخت را بهمدت هفت هفته بهطور کامل مختل کردند. بر اساس آخرین شمارش، اکنون ۴۱ بریگاد نامنویسی شده ـــ ۲۸ بریگاد «آدِلیتا»ها و ۱۳ بریگاد «آدِلیتو»ها ـــ وجود دارد که حدود ۵۰ هزار شهروند مکزیک در آنها عضویت دارند. با فعالیت در شیفتهای مختلف، تاکنون ۱۳ هزار نفر از اعضای این بریگادها، هر یک برای یک هفته، در برابر سنا و مجلس نمایندگان خیمه زدهاند.
این بریگادها بر اساس مناسبتهای گوناگون سیاسی نامگذاری شدهاند، مثلاً بریگاد «۱۸ مارس» بهمناسبت روز مصادرهٔ صنعت نفت توسط «کاردِناس»؛ یا به احترام افرادی چون «هِسوس پییِدرا»، فرزند ناپدید شدهٔ سناتور چپ «روساریو ایبارا»، و زنان مبارزهجویی چون «لئونا ویکارا» و «بِنیتا گالِئانا.»
● ارتش شهروندان
تشکیل چنین ارتش بزرگی از شهروندان، که برای جلوگیری از تصویب قانونی که آن را برای جمهوری مکزیک زیانبخش میداند و بدین منظور آمادهٔ دست زدن به سرپیچیهای مدنی است، در تاریخ سیاسی مکزیک بیسابقه است. این بریگادها، بهرهبری زنان، مجالس قانونگذاری محلی در اطراف «مکزیکوسیتی» را به اشغال در آوردهاند، و گروهی از این فعالان فرودگاه پر رفت و آمد «آکاپولکو» را تعطیل کردند. تعطیل «فرودگاه بینالمللی بنیتو خووارِس» شهر «مکزیکوسیتی» اکنون بهخطری جدی بدل شده است.
«آدِلیتا»ها، مانند اغلب سلاحهای دیگر «آملو»، از دل تاریخ انقلابی مکزیک زاده شدهاند. «لاس آدِلیتاس»، «زنان سرباز»ی بودند که در سالهای انقلاب، ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۹، در «هنگ شمالی» ارتش «پانچو ویلا» شانه بهشانهٔ مردان جنگیدند. با دامنهای بلند، کلاههای پهن مکزیکی، فانسقههای مورب بر سینه، و تفنگهای کالیبر ۲۲ در دست، «آدِلیتا»ها نمونهٔ زنان باشهامتی بودند که در آن مبارزهٔ اسطورهای شرکت جستند.
کارزار «آملو» تنها به کنگره محدود نبوده است. در روز ۸ آوریل، روزی که «کالدرون» برنامهٔ خود را بهشکلی ناگهانی در مقابل قانونگذاران قرار داد و نمایندگان آماده میشدند تا به او اجازه دهند برای شرکت در اجلاس «پیمان امنیت و رونق آمریکا»، که قرار بود در روزهای ۲۱ و ۲۲ آوریل برگزار شود، به شهر «نیو اورلئان» آمریکا سفر کند (طبق قوانین مکزیک، رییس جمهور باید برای سفر از مجلس اجازه بگیرد)، اعضای «جبههٔ گستردهٔ پیشرو» به جایگاه رییس مجلس نمایندگان یورش بردند. «کالدرون» خیلی مشتاق بود که با در دست داشتن حکم خصوصیسازی صنعت نفت مکزیک در این اجلاس شرکت کند.
ناگهان، اعضای «جبههٔ گستردهٔ پیشرو» یک پلاکارد بیست متری را که در آن گفته میشد «کنگره تعطیل است» بیرون کشیدند و آن را، در حالی که رییس مجلس، «روت زاوالِتا»، در لا بهلای آن گم شده بود، در بالای جایگاه او قرار دادند. هرج و مرج ایجاد شده بهواسطهٔ این حرکت مانع از آن شد که رییس مجلس بتواند در مورد برنامهٔ سفر رییس جمهور رأیگیری کند.
هشت روز بعد، این پلاکارد هنوز بهدور جایگاه رییس مجلس پیچیده بود و نمایندگان «جبههٔ گستردهٔ پیشرو» درهای سالن مجلس را با قفل و زنجیر بسته بودند. آنها میزهای خود را به دور جایگاه چیده بودند تا کسی نتواند آن را از آنها پس بگیرد.
«زاوالِتا»، که عضو حزب «آملو» بهنام «حزب انقلاب دموکراتیک» است اما با شخص او میانهٔ خوبی ندارد، خواستار استفاده از «نیروی مردم» برای بیرون کشیدن نمایندگان یاغی شده است .
«آملو» هدف زهرآگینترین حملهها از سوی رسانههای عمومی است؛ امری که یادآور حملاتی مشابه به او در دوران پرتلاطم انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۶ است. گزارش شبکهٔ غولپیکر تلویزیونی «تلهویزا» از اشغال کنگره توسط نمایندگان چپ چنان زهرآگین بود که هزاران «آدِلیتا»، فانسقه بر سینه و تفنگهای دروغین کالیبر ۲۲ در دست، در محل ادارهٔ مرکزی این شبکه در «مکزیکوسیتی» تجمع کردند و دست بهاعتراض زدند؛ اقدامی که باعث شد یکی از رهبران «حزب اقدام ملی» آنها را «گروه شبهنظامی» بخواند.
در تخلف آشکار از متمم قانون اساسی که حملههای «سیاه» سیاسی بهدیگران را ممنوع اعلام میکند، یک گروه وابسته به «حزب اقدام ملی» بهنام «جامعهٔ بهتر، دولت بهتر» در تبلیغات خود در «تلهویزا»، که در پربینندهترین اوقات روز نیز پخش میشود، «آملو» را به هیتلر و موسولینی و پینوشه تشبیه میکند. «شورای هماهنگی اِمپرِسوریال»، که یک فدراسیون متشکل از سرمایهداران بزرگ کشور است، در آگهیهای تمامصفحهای که در مطبوعات منتشر میکند، «آملو» را به تدارک دیدن یک کودتا متهم میسازد.
● شکافهای درونی «حزب انقلاب دموکراتیک»
بهرغم موج حملات ضد «آملو» در رسانههای عمومی، و شاید بهعلت آن، «لوپز اوبرادور» اکنون تنها شخصیتی در صحنهٔ سیاسی مکزیک است که میتواند دهها هزار نفر از هواداران خود را، اغلب بدون اطلاع قبلی، بهطور متشکل بهحرکت درآورد.
از روز ۱۸ مارس که او کارزار خود را آغاز کرد تاکنون، او توانسته است سه بار میدان پهناور «زوکالو»، قلب سیاسی مکزیک، را از هواداران خود پر کند. آنچه این تجمعهای عظیم را چشمگیرتر میکند این است که این کار در شرایطی انجام میگیرد که خود «حزب انقلاب دموکراتیک» در حال فرو ریختن است.
اختلافات درونی ناشی از انتخابات فاسد ریاست جمهوری در ۱۶ مارس «حزب انقلاب دموکراتیک» را از وسط به دو نیم تقسیم کرده است: یک نیمه متشکل از فعالان حزبی زیر رهبری «لوپز اوبرادور» و نیمهٔ دیگر زیر رهبری بوروکراتهای حزبی که «حزب انقلاب دموکراتیک» را وسیلهای برای پیشبرد مقاصد سیاسی و شخصی خود میدانند. گروه اخیر میکوشد تا «آدِلیتا»ها را منحل کند.
«چوچو»ها ــ که بسیاری از رهبران آن خود را «هِسوس» (مسیح) میخوانند ـــ از گردهماییها و تجمعهای اعتراضی «آملو» دوری میجویند و در عوض اعتصاب غذاهای خصوصی در اعتراض به خصوصیسازی سازمان میدهند. «چوچو»ها خود را بهعنوان چپهای «منطقی» معرفی میکنند که آمادهٔ «مذاکره» با «کالدرون» هستند ـــ رییس جمهوری که «لوپز اوبرادور» حاضر نیست او را بهدلیل «پیروزی» متقلبانهاش در انتخابات سال ۲۰۰۶ بهرسمیت بشناسد.
اینکه کدام گروه در «حزب انقلاب دموکراتیک» دست بالا را پیدا کند دیگر اهمیتی ندارد، زیرا پس دو سال فعالیت تودهای، اکنون پایهٔ اجتماعی «آملو» از پایهٔ اجتماعی «حزب انقلاب دموکراتیک» گستردهتر شده است.
هرچند ترفند «کالدرون» برای بهتصویب رساندن سریع برنامهٔ خصوصیسازی در کنگره توسط «آدلیتا»ها و «جبههٔ گستردهٔ پیشرو» خنثی شده است، «حزب اقدام ملی» و «حزب انقلابی بینالمللی» هنوز امکانات زیادی برای توطئهچینی دارند. «حزب انقلابی بینالمللی»، با پشتیبانی دنبالهروان دست راستی «کالدرون»، اکنون پیشنهاد یک مناظرهٔ بیوقفهٔ پنجاه روزه در سطح «ملی» را بهپیش کشیده است، با این شرط که این مناظره در سطح کنگره محدود بماند و تا اواسط تابستان رأیگیری نهایی بهعمل آید.
برنامهٔ خصوصیسازی «کالدرون» تنها زمانی میتواند بهتصویب برسد که حداقل نیمی از ۱۲۰ نمایندهٔ «حزب انقلابی بینالمللی» در کنگره به آن رأی مثبت دهند. اما حتی در صورت بهتصویب رسیدن برنامه خصوصیسازی در کنگره، کار بلافاصله به «دیوانعالی قضایی مکزیک» خواهد کشید.
همزمان، هواداران «آملو» در صدد سازماندهی نوع دیگری از مناظره هستند: مناظرهای عمومی که در طول چهار ماه آینده در همهجا، در درون و بیرون کنگره، در هر شهر و ایالت، با هدف برگزاری یک همهپرسی ملی در مورد مسأله بهپیش برده خواهد شد. بر اساس نظرپرسیهای موجود، ۶۲ درصد مردم مکزیک با برنامهٔ خصوصیسازی مخالفاند.
یک چنین تصمیمگیری در سطح تودهای، در سرزمین «غارت صبحگاهی» و «خیزش پیش از طلوع»، گامی انقلابی خواهد بود.
بیرون در محوطهٔ سنا، «آدِلیتا»ها با خواندن آهنگ «رقاصی نفت» خود را تکان میدادند. یکی از زنان مبارز، با بلندگویی که در دست داشت، از جمعیت پرسید: «آیا خستهاید، رفقا؟» «برتا روبلدو»، یک پرستار «بیمارستان ملی کودکان» که در مرز بازنشستگی است، با هیجان بهپا خاست و فریاد زد «نه!».
او در پاسخ به سؤال احمقانهٔ یک خبرنگار آمریکایی گفت: «البته که آفتاب داغ است، اما که چه؟» و ادامه داد: «نه خورشید، نه باران، نه سرما، هیچکدام نمیتواند ما را متوقف کند. میدانی چرا؟ برای اینکه حق با ماست. ما برای نفت خود و برای کشورمان مبارزه میکنیم. این مقاومت مکزیک است. ما هرگز خسته نخواهیم شد.»
نوشتهٔ: جان راس
برگردان: تارنگاشت مهر
۱) «آدِلیتا» نام یکی از معروفترین ترانههای فولکوریک انقلاب مکزیک است. این ترانه داستان یک زن جوان را بازگو میکند که بهخاطر عشق خود به یک سرباز، بههمراه او به جبهه میرود و در کنار گروهان او میماند.
گفته میشود که این داستان زندگی یک زن واقعی است، هرچند که هویت او هنوز بهطور قطع معلوم نشده است. برخی معتقدند که نام او «آلتاگراسیا مارتینِز» (که او را بهنام «ماریِتا ماتینز» میشناختند) بوده است. برخی دیگر میگویند که او «آدِلا وِلارده» است که واقعاً بهعنوان یک پرستار به جبهههای جنگ رفت، اما نه بهخاطر عشق به یک سرباز.
«آدِلیتا» بعدها به مظهر یک زن جنگجو در انقلاب مکزیک بدل شد. «آدِلیتا» به زن سربازی گفته میشد که نهتنها از زخمیها مراقبت میکرد بلکه در عملیات نظامی علیه نیروهای دولتی مکزیک نیز شرکت میجست.
لقب «آدِلیتا» از آن زمان بهبعد در مورد زنان قوی و باشهامت بهکار برده شد.
سایت پژوهشهای جهانی
گرفته از تارنگاشت مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست