جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
کارگران
از گل فروش، فال فروش و واکسی تا کارگاههای قالیبافی، آجرپزی و بازیافت زباله. از ایران، آفریقا و تایلند تا برزیل، اروپا و آمریکا. کودکان کار و خیابان. کودکان خیابانی. سالهای زیادی از دوران بردهداری گذشته اما همچنان دنیای انسانها دست به گریبان یکی از شرم آورترین نمودهای استثمار انسانهاست؛ کار حرفهای کودکان. کار کودک یعنی آسیب روانی، یعنی آسیب جسمانی، یعنی بازماندن از تحصیل. کار کودک یعنی بازتولید استثمار و نابرابری اجتماعی.
کودک کار، کارگری ارزان است. اعتراض نمیکند. سندیکا ندارد. دستان ظریفش گرههای ریز قالی را بهتر میگیرد. کارفرمایش کار اضافیِ بیشتری از او میکشد.
سر به زیر است. از شرایط ایمنی و بهداشتی بیبهرهتر است. از حقوق خود بیخبر است. نه میداند همین قوانین نصفه و نیمه کار چیست و نه اسم سازمان جهانیکار به گوشش خورده است. کودکان کار، بردگانی ارزانند.
کودک کار بیش از دیگر اقشار طبقه کار مورد خشونت جنسی قرار میگیرد. در زمانی که کودک، ایده تبلیغ ژل مو و لوازم بهداشتی و آرایشی بوده و اروتیسم پنهان و آشکارِ تمامیِ مجلات به اصطلاح خانوادگی کودکان را نشانه رفتهاند؛ عجیب نیست اگر عقدههای جنسیِ بزرگسالان در محل کار به سوی کودکان منحرف گردد. بگذریم از محیط پرخطر خیابان که آسیبهای گستردهتری را برای کودکان خیابان به ارمغان میآورد. خدمات جنسی کودکان کارگر تبدیل به جزئی طبیعی از فعالیتهای کاریِ آنها گشته است.
نظام آموزش ایران با نادیده گرفتن حق تحصیل رایگان، سختگیریهای فرمیِ بیمورد و کنکورهای رنگارنگ در مراحل مختلف فرآیند طبقاتی شدن مدارک تحصیلی را کامل کرده است. کودک کار به احتمال بسیار بیشتری از تحصیل باز مانده و فرصت بالا رفتن از نردبانهای تخیلیِ پیشرفت اجتماعی را از دست میدهد. و این گونه از مناسبات نابرابر اجتماعی نسل به نسل بازتولید شده و طبقات اجتماعی به کاستهای جاودانه تبدیل میگردند. تا نسل به نسل کارگرانِ ارزان و بیدفاع را برای رشد ماشین تولید نظام جهانیِ سرمایه داری فراهم آورند.
کارگاههای زیر پنچ نفر از شمول قانون کار خارج گشتهاند؛ کارگاههایی که بیشترین تعداد کودکان کار را در اختیار دارند. کودکان مهاجری که در ایران به دنیا آمدهاند از حق هویت بیبهره باقی مانده و تمام راههای تحصیل مهاجران به بهانه ایجاد فشار برای بازگرداندن آنها به کشور جنگزده و پرآشوبشان بسته میگردد. و این گونه است که تمامی عوامل در سطح سیاسی دست به دست هم میدهند تا شرایط استثمار کودکان فراهم باشد. شرایط که نه تنها ارادهای جدی برای مقاومت در برابرشان وجود ندارد بلکه عملاً با چشم پوشاندن بر این فاجعه مزمن و هر روزه، مورد تأئید قرار میگیرند.
در سطح ایدئولوژیک با ایجاد تصویری واژگونه از واقعیت عینیِ جامعه، مسئله کار کودک یک چالش فرهنگی تلقی میگردد. مشکلی که لابد قرار است با تبلیغاتِ سطحی و نصب چند بیلبورد حل شده و سفرههای خالیِ شام با نصایح و شعارهای توخالی رنگین شود. این بازنماییِ کژدیسه از واقعیت، گناه کار کودکان را به گردن خانوادههای ناآگاه، بدسرپرست یا بیسرپرست، مهاجرتهای خودخواسته و یا برداشتی عجیب وتخیلی از فقر میاندازد. فقری که انگاری انتخابِ آگاهانه یا نتیجه کاهلی و سستیِ نسلهای پیشین است. این نگاه کودکان کار را از جامعه ایزوله نموده و آنها را به صورت جنایتکارانِ آتی، دلیل بیکاری در ایران، عوامل باندهای مخوف و یا انتقال دهندههای بیماریهای عجیب معرفی میکند. در صورتی که در ایران کودکانِ خیابانی که درگیر باندهای حرفهای هستند تنها در حدود ده درصد از جمعیت کودکان کارگر را تشکیل میدهند. و شایان توجه است که همین ده درصد هم قربانیان شرایط اجتماعیاند و نه کنشگرانی آگاه و بد طینت.
نگاه سطحی و ساده به کودکان کار نتایج فجیعی در سراسر دنیا به بار آورده است. در برزیل برای حل معضل کودکان خیابانی به شکار و کشتن آنها اقدام نمودند. در تایلند با فشار بر کارگاهها و عدم پشتیبانی از کودکان کارگر، جمعیت کودکان کار را به سوی کارگاههای
غیر رسمی که شرایطی به مراتب بدتر داشته و یا
خود فروشی و فحشا راندند. و هزاران مثال دیگر که نشان میدهد حل معضل کار حرفهای کودکان با چند دستور و سمینار و قوانین بدون پشتوانه حل نخواهد شد.
آمارهای غیر رسمی از وجود در حدود دو میلیون کودکان کار در ایران خبر میدهند. فاجعهای که از فرط تکرار و گستردگی به چشم نمیآید. کودکان کار جزئی طبیعی از نمای شهریِ ایران شدهاند. نمایی که هر چند وقت یک بار برای زیباییِ ظاهرش، سازمانهای مسئول چند روزی تعدادی از کودکان کار را از سطح شهرها جمع میکنند. سازمان هایی که با اعلام رسمیِ وجود هفتصد هزار کودک کار در کشور، با افتخار از ساماندهیِ هفت هزار نفرِ این جمعیت سخن میگویند. ساماندهی! بسترسازی! توسعه همهجانبه! بهتر است معنی واژههای مد روز را از خود کودکان بپرسید تا بدانید سازمانِ حامیِ خود را چگونه تصویر میکنند.
محمدرضا ۱۴ سالش بود. در خیاطی کار میکرد. مهاجر است. رد مرزش که کردند چند ماه مجبور به قاچاق مواد مخدر در مرز ایران و افغانستان شد. فرار کرده است و حالا در کفاشی کار میکند. با اضطرابی همیشگی برای بازداشت و رد مرز. آذر ۱۲ سالش بود. فال میفروخت که مورد تجاوز قرار گرفت. نمیدانم حالا در کابل چه میکند. شهرام کارگری ۱۵ ساله است. گاهی شعر میگوید اگر امانش دهند صاحبکار و خانواده. مرتضی بعد از تعطیلی مدرسه فال میفروخت تا جسدش را پیدا کردند. همین پارسال بود. تجاوز شده و کبود از خفگی... و از این دست روایتها بسیارند. پرسش اساسی این است که چگونه در دنیایی با این همه ادعا، از پایان تاریخ گرفته تا جهانیسازی و کرامت انسانی و برادری، فاجعهای به این عظمت و سیاهی هر روز تکرار میگردد و هیچ ارادهای برای حل آن وجود ندارد؟
کار کودکان چگونه از جامعه محو میشود؟ با کارتپستال و بیلبورد؟ با تصویب پیماننامههای نصیحتی؟ با گسترش خیریههای آبکی؟ با شعارهای رنگ رنگ و سمینارهای تکراری؟ با جمع کردن کودکان کار بدون توجه به جایگاههای اقتصادی؟ با امید به آیندهای وهم آلود؟ نه! سادهتر از این حرفها و گزارههاست. ننگِ کار کودکان را همین امروز میتوان از دامانِ حامعه انسانی شست. به شرط دیدن حقایق عینی و جسارت برای عملی ریشهای.
نادر طالبی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر بارش باران یسنا آتش سوزی پلیس قوه قضاییه تهران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار قیمت سکه خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
فضای مجازی سریال نمایشگاه کتاب تلویزیون مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه فلسطین حماس اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی