جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
دو همسایه در برابر هم
برای نخستین بار طی دههها، احتمال بروز جنگ در شبه جزیره کره جدی به نظر میرسد. نه فقط رژیم کره شمالی به نظر میرسد مصمم است تحریکات خود را تشدید کند بلکه اوضاع در کره جنوبی نیز تغییر کرده و مردم آن این روزها در شرایط خصمانه بیسابقهای قرار دارند. پس از این که توپخانه کره شمالی ماه گذشته با بمباران جزیره جنوبی یئون پیونگ، که به مرگ ۴ نفر و جراحت ۲۰ نفر دیگر منجر شد حیرت جهانیان را برانگیخت، حالا ژنرالهای کره جنوبی با خشونتی غیرعادی از جنگ سخن میگویند. مثلا ژنرال هان مین ـ کو، رئیس ستاد مشترک ارتش، اخیرا قول داد در صورت حمله دیگر کره شمالی، نیروهای او دشمن را بطور کامل نابود خواهند کرد.
اینگونه سخن گفتن چیزی است که مردم کوچه و بازار سئول میخواهند بشنوند. در یک نظرخواهی اخیر ۸۰ درصد مردم کره جنوبی گفتند در صورت حمله دوباره کره شمالی از مقابله به مثل نظامی حمایت خواهند کرد. در حالی که همین ۶ ماه پیش که یک اژدرافکن کره شمالی یک کشتی جنگی کره جنوبی را غرق کرد و ۴۶ ملاح آن را کشت فقط ۳۰درصد مردم جنوب طرفدار اقدام نظامی بودند.
این تغییر نگاه نظر خوبی نیست زیرا واقعیت این است که خویشتنداری تنها انتخاب عاقلانه برای کره جنوبی است زیرا انتقام نظامی حتی در بهترین شرایط زیانبار و در بدترین شرایط به فاجعه منجر خواهد شد.
مردم و دولت کره جنوبی در گذشته هربار که با تحریکات کره شمالی مواجه شدهاند ـ که موارد آن فراوان بوده ـ بردباری فوقالعاده نشان دادهاند. کره شمالی طی چند دهه گذشته یک هواپیمای غیرنظامی کره جنوبی را سرنگون کرد و هواپیمای دیگری را ربود، به کاخ ریاست جمهوری حمله کرد، نیمی از وزیران کابینه آن را هدف حمله قرار داد و حداقل دوبار به جان رئیس جمهوری آن سوء قصد کرد. اینها غیر از آدمرباییهای فراوان، حملات کماندویی (با کشتار گاه و بیگاه غیرنظامیان) و غرق کردن قایقهای جنوب بوده است. سئول به همه این اقدامات چگونه واکنش نشان داد؟ به همان روش عاقلانه همیشگی، یعنی با انجام هیچ کاری. این خویشتنداری غیرعادی نشاندهنده واقعیت ناخوشایند موقعیت جغرافیایی کره جنوبی است. نیمی از کل جمعیت کشور، حدود ۲۴ میلیون نفر، در پایتخت آن، سئول و اطراف این شهر زندگی میکنند که در تیررس توپخانه کره شمالی قرار دارد. زیرا ساختار کشور بشدت پیشرفته و شدیدا آسیبپذیر است. از اواخر دهه ۱۹۵۰ یعنی از زمانی که طراحان سرخورده نظامی سئول به این نتیجه رسیدند که حملات نظامی به جنگ منجر خواهد شد ـ و حاصلی نداردـ توسل به راه حل نظامی انتخاب اصلی کره جنوبی نبوده است. این نتیجهگیری احتمالا درست بود.
ناظران امور کره شمالی اقدامات تحریکآمیز آن را غیرمنطقی یا ناشی از سیاستهای مربوط به جانشینی و تغییر رهبری این کشور میدانند، که معمولا به شیوهای تا حدی غیرعادی انجام میشود.
کره جنوبی در اواخر دهه ۱۹۹۰ براساس سیاست شادی و نور شروع به دادن کمکهای بیقید و شرط به شمال کرد اما دولت راستگرای جدید در ۲۰۰۸ از این کمکها بشدت کاست. ایالات متحده نیز پس از دومین آزمایش هستهای پیونگیانگ در می ۲۰۰۹ برنامه کمک خود را قطع کرد و به سیاست بردباری استراتژیک ـ به بیان دیگر نادیده گرفتن کره شمالی ـ رو آورد. اما برخلاف تصور بسیاری از سیاستگذاران آمریکایی هیچکدام از این اقدامات باعث فروپاشی اقتصادی شمال نشد. اما یک نتیجه داشت و آن این بود که پیونگیانگ را بشدت به کمکهای مالی و دیپلماتیک پکن وابسته کرد.
اما این تحولی نبود که مورد علاقه رهبران کره شمالی باشد زیرا آنان از چین نفرت دارند و به آن بیاعتمادند (موضوعی که افشاگریهای اخیر ویکی لیکس نیز آن را تایید میکند.) رژیم کره شمالی مایل است سیاست قدیمی خود را در زمینه داشتن ۲ یا ۳ حامی رقیب احیا کند تا بتواند در زمان ضرورت از آنها به آسانی علیه یکدیگر استفاده کند. به این دلیل پیونگ یانگ تصمیم گرفت به سئول و واشنگتن درسی بدهد و نشان دهد که کره شمالی مشکل آفرینتر از آن است که بتوان آن را نادیده گرفت. این پیام به آمریکاییها وقتی ابلاغ شد که کارخانه جدید تولید اورانیوم غنیسازی شده خود را به زیگفرید هکر، مدیر پیشین آزمایشگاه ملی لسآلا موس نشان دادند. پیام به کره جنوبی با گلولههای توپ ارسال شد.
سیاستگذاران کره شمالی میخواستند نشان دهند میتوانند به یک دولت کره جنوبی ـ حتی دولت جنگطلبی مثل لی میونگ ـ بک رئیسجمهوری کنونی آن ـ ضربه سختی بزنند. وقتی رژیم کیم جونگ ـ ایل در انزوای بینالمللی خود خوش باشد میداند چنین اتفاقات نظامی برای جنوب بد است، برای جنوبی که زندگی آن به تجارت جهانی وابسته است. شرکای بالقوه تجاری سئول از مشاهده عنوانهایی مانند کره در آستانه جنگ ناراحت میشوند. عملکرد اقتصادی از نظر رای دهنده کره جنوبی مهمترین عامل است. مردم کره جنوبی دوست ندارند در حالت محاصره مداوم زندگی کنند.
سیاستگذاران کره شمالی بر این باورند که دولت کره جنوبی حتی اگر موقعیت مستحکم خود را حفظ کند، این احتمال وجود دارد که مشکلات اقتصادی و احساس ناامنی عمومی به شکست نهایی لی در انتخابات کمک کند.
مبارزات کنونی بر سر جانشینی مشکلات دیگری به وجود میآورد. کیم جونگ یون، جوانترین ژنرال چهار ستاره دنیا، میخواهد سرسختی خود را نشان دهد، درست همان کاری که پدرش هنگامی که تدارک برای رسیدن به قدرت را در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ شروع کرد، انجام داد. اما نباید درباره اهمیت فرآیند جانشینی مبالغه کرد چون پیونگ یانگ به هر حال کاری در این زمینه انجام خواهد داد و چون دولت کره جنوبی خیال جازدن ندارد، احتمال حمله دیگری در آینده، طی چند ماه آینده وجود دارد.
● مقابله به مثل
مردم کره جنوبی انتظار دارند این بار دولتشان مقابلهبهمثل کند و به نظر میرسد رهبران نظامی آن ـ بویژه پس از تغییرات اخیر در سطوح بالای ارتش به وسیله لی ـ نیز چنین روحیهای داشته باشند. بیشک این واکنشی قابل درک است اما ممکن است نتیجه معکوس بدهد.
اولا حتی اگر یک ضد حمله گسترده کره جنوبی موفقیتآمیز باشد، تاثیری بر رفتار سیاسی رهبران کره شمالی نخواهد داشت. برای مثال ارتش کره جنوبی با برتری فنی فراوان خود احتمالا میتواند در طول حدود یک ساعت، نیمی از نیروی دریایی کره شمالی را غرق کند. در بیشتر کشورها چنین شکستی عواقب سیاسی جدی به بار خواهد آورد، اما نه در کره شمالی.
زندگی سربازان و ملوانان عادی در آنجا هیچ اهمیت سیاسی ندارد. نخبگان حاکم کره شمالی نشان دادهاند برای حفظ قدرت خود حاضرند هرتعداد از مردم عادی را که لازم باشد قربانی کنند (در قحطی اواخر دهه ۱۹۹۰ این کشور حدود یک میلیون نفر از مردم عادی مردند بیاینکه هیچ عارضه سیاسی قابل توجهی برای دولت رخ دهد.) کشته شدن چند سرباز را بهایی غمانگیز اما کاملا قابل قبول به حساب خواهند آورد که حتی مانع از برنامهریزی برای دور جدید تحریکات از سوی پیونگ یانگ نخواهد شد.
بعضیها میگویند یک چنین فاجعه نظامی به رژیم کره شمالی، که اساس آن برنظریه اول ارتش کیم جونگ ایل استوار است، لطمه خواهد زد. اما رژیم کیم چنان کنترل کاملی بر رسانهها دارد که حتی تحقیرآمیزترین شکستها را به عنوان پیروزی بزرگ و نشانه برتری کامل سلاحهای کره شمالی جلوه خواهد داد. تنها چند ژنرال واقعیت را خواهند دانست که آنان هم خوب میدانند که بدون رژیم کنونی هیچ آیندهای ندارند و به این دلیل بعید است اعتراض کنند.
براین اساس از حمله انتقامی گسترده هیچچیز نصیب کره جنوبی نخواهد شد اما میتواند زیانهای بسیار داشته باشد این شاید واقعیت داشته باشد که هیچ کدام ازطرفین خواهان جنگ نیست اما این خطر وجود دارد که ضد حمله کره جنوبی از نظر شمالیها افراطی و شدید باشد. پیونگ یانگ ممکن است مقابلهبهمثل را برگزیند وشاید این بار حتی سئول را هدف قرار دهد و وجود حدود ۳۰۰ توپ دوربرد، در نزدیک پایتخت، میتواند طی چند ساعت هزاران نفررا به کشتن بدهد. نمیتوان اطمینان داشت یک چنین درگیری را بتوان به موقع متوقف کرد و احتمال تشدید آن به جنگی تمام عیار، اگرچه نسبتا کوچک، واقعی است. لازم به ذکر نیست که یک جنگ قرن بیست و یکمی در شبه جزیره کره عوارضی فاجعهآمیز، نه تنها برای کره، بلکه برای اقتصاد جهان که هنوز از بحران قبلی کمر راست نکرده، خواهد داشت.
بله، احتمال بیشتر این است که کل درگیری به مبادله آتش بین دو کره محدود بماند. با این حال حتی همین به پیونگیانگ کمک خواهد کرد به هدف اصلی خود برسد. براحتی میتوان تصور کرد که حتی در صورت وقوع یک درگیری محدود، روزنامههای بزرگ دنیا چنین عنوانهای جنجالی جنگ در کره! خواهند داشت که سرمایهگذاران را وحشت زده کرده و ضربهای سنگین به اقتصاد کره جنوبی وارد خواهد کرد. این دقیقا همان چیزی است که پیونگ یانگ میخواهد.
خصومتطلبی کنونی مردم سئول نیز نباید ما را گمراه کند. اگر رویدادهای کنونی به درگیری مسلحانه منجر شود همان کسانی که حالا آشکارا خواهان مقابلهبهمثل هستند دولت را مسوول مشکلات اقتصادی و ناامنی فیزیکی خود خواهند دانست. این که لی و گروه وی از این بحران جان به سلامت بدر برند یا نه سوالی بیجواب است اما، بصراحت بگویم، چندان مهم نیست. مهم این است که بحرانی حتی کاملا محدود و کنترل شده به پیونگ یانگ نشان خواهد داد سیاست باج خواهی آن موثر است.
آیا معنی این سخن این است که کره جنوبی باید طرف دیگر صورت خود را برای سیلی خوردن جلوی کره شمالی بگذارد؟ قطعا خیر، اما مقابلهبهمثل احتمالی باید آنی و از نظر مقیاس کوچک (و بیشتر دارای ماهیت نمادین) باشد. مردم کره جنوبی برای دههها قادر بودند به اقدامات واقعا تهاجمی و غیرعادلانه با خویشتنداری قابل توجه واکنش نشان دهند و این یکی از دلایلی است که آنان صاحب جامعهای شدهاند که رفاه، آزادی و پیچیدگی و پیشرفت آن مایه رشک آسیا است. آنان اگر در ماههای آینده این رسم عاقلانه را کنار بگذارند بهای سنگینی برای آن خواهند پرداخت، همچنان که همه ما خواهیم پرداخت.
مجله فارین پالسی
مترجم: علی کسمایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست