جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

کوچ کاغذی و نگرانی مولفان


کوچ کاغذی و نگرانی مولفان

هنگامی که صحبت از گسترش نشر دیجیتال در ایران به میان می آید, معمولا صحبت های ناشران و مدیران فرهنگی در این باره بازگو می شود و ما اهالی رسانه هم سریع بحث کپی رایت و پیوستن به کنوانسیون برن را مطرح می کنیم و در این رویکرد اغلب مولفان در حاشیه قرار می گیرند, در حالی که گاهی عامل برهم زننده قراردادهای تولید کتاب به صورت دیجیتال, خود نویسندگان و ناآشنایی آنها با فضای روز انتشار آثار است

هنگامی که صحبت از گسترش نشر دیجیتال در ایران به میان می‌آید، معمولا صحبت‌های ناشران و مدیران فرهنگی در این باره بازگو می‌شود و ما اهالی رسانه هم سریع بحث کپی‌رایت و پیوستن به کنوانسیون برن را مطرح می‌کنیم و در این رویکرد اغلب مولفان در حاشیه قرار می‌گیرند، در‌حالی‌ که‌ گاهی عامل برهم زننده قراردادهای تولید کتاب به صورت دیجیتال، خود نویسندگان و ناآشنایی آنها با فضای روز انتشار آثار است.

بنابراین مهم است صحبت این گروه را ـ که حقوق مادی و معنوی کتاب در اصل از آنان است و اگر نبودند اصلا کتابی منتشر نمی شد ـ شنید. دغدغه مولفان بیش از هر چیز، متمرکز بر حق التالیف ها و نگرانی از کم شدن میزان فروش و توزیع هایی بدون منفعت مادی و حتی معنوی برای آنها در بازار کتاب است.البته پیش از طرح نظرات مولفان ضروری است مروری کوتاه بر تاریخچه و سیر تحول مالکیت معنوی آثار داشته باشیم.

● سرگذشت قانون مالکیت معنوی

شناخت تاریخچه قانون مالکیت معنوی از آن منظر ضروری است که سابقه آن در دنیا و نتیجه تصمیم گیری های درست و غلط در این حوزه را بشناسیم و بدانیم ایران تا چه حد در این راه پستی ها و بلندی های مسیر را تجربه کرده است. اولین قانون حق مولف در دنیا «قانون آن» است که پارلمان انگلستان سال ۱۷۱۰ وضع کرد. در این قانون، ابتدایی ترین نوع حق مولف برای پدیدآورندگان تدوین شد که در آن مولف را به عنوان صاحب حق صدور مجوز نسخه برداری از اثر به رسمیت شناخت. پس از آن در دیگر کشورها و طی سالیان متمادی کم کم تصویب این قانون و اجرایی شدن آن رواج پیدا کرد، مانند: دانمارک (۱۷۴۱)، آمریکا (۱۷۹۰)، شیلی (۱۸۳۴)، پرو (۱۸۴۹) و... یکی از مهم ترین قوانین و معاهدات مهم و مشهور در این حوزه، «میثاق حمایت از آثار ادبی و هنری برن» (سال ۱۸۸۶) است. این موافقت نامه بین المللی حمایت همه کشورهای عضو را از حقوق مولف تضمین می کند؛ سازمان جهانی مالکیت معنوی در ژنو مسئول اجرای معاهده برن است. با گذشت زمان، وسایل توزیع آثار به روز و همین تغییرات موجب ایجاد قراردادهای جدید شد. مانند «میثاق رم» (۱۹۶۸) که معاهده ای بین المللی در حمایت از اجراکنندگان و تولیدکنندگان صوت نگاشت ها و سازما ن های پخش بود و نیز معاهده معروف به «میثاق ماهواره ها» در بروکسل (۱۹۷۴) که مربوط به توزیع و پخش علائم حامل برنامه از طریق ماهواره ها می شد. با استفاده عمومی از رایانه ها و دیجیتال شدن انتشار آثار، دو عهدنامه جدید به نام های «عهدنامه حق مولف وایپو (دبلیو.سی.تی)» و «عهدنامه اجراها و صوت نگاشت ها (دبلیو.پی.پی. تی)» در کنفرانسی دیپلماتیک در دسامبر ۱۹۹۶ تصویب شد.

● ایران در مسیر حفظ حقوق مولفان

در ایران اولین قانون حق مولف، پانزدهم مرداد ۱۳۱۰ به تصویب رسید که در آن برای استفاده از آثار مولفان و مصنفان بدون ذکر ماخذ و چاپ اثر افراد بدون نام خود، غرامت تعیین شد. فراز و نشیب های در نظر گرفتن قوانین جدید در این حوزه را باید در سال های ۱۳۳۴ و ۱۳۳۶ (لایحه تالیف و ترجمه)، ۱۳۳۸ (لایحه قانونی حفظ حقوق مولف)، ۱۳۴۲ (طرح مالکیت ادبی و هنری از سوی وزارت فرهنگ)، ۱۳۴۶ (لایحه ای درباره حق مولف از سوی وزارت فرهنگ) جستجو کرد و نتیجه آن که یازدهم دی ۱۳۴۸ «قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان» به تصویب مجلس رسید. اگر از اتفاقات ریز و درشت در این حوزه تا سال ۵۲ بگذریم، می بینیم در این سال «قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی» تصویب شد. پس از دوران انقلاب، فتوای مراجع تقلید نیاز به تجدیدنظر در این قانون را فراهم کرد تا این که سال ۷۹ «قانون حمایت از نرم افزارهای رایانه ای» در مجلس به تصویب رسید. بر اساس این قانون هرگونه دخل و تصرف غیر مجاز از طریق ورود یا خروج، ضبط و ذخیره، پردازش و انتقال داده ها و نرم افزارهای رایانه ای، ایجاد یا ورود انواع ویروس های رایانه ای و امثال آن جرم محسوب می شود و مرتکب علاوه بر جبران خسارت وارده به مجازات حبس از سه ماه تا یک سال یا جزای نقدی از یکصد هزار تا ده میلیون ریال محکوم خواهد شد. آخرین اقدام جمهوری اسلامی ایران، پیوستن به جمع امضا کنندگان کنوانسیون تاسیس سازمان جهانی مالکیت فکری در اواسط ماه مارس ۲۰۰۲ یعنی هفته آخر سال ۸۰ بود.

● قوانین گنگ نشر دیجیتال

جدای از رعایت حقوق معنوی نویسندگان در نشر مکتوب ـ که امکان کنترل آن بسیار بیشتر است ـ مدت هاست انتشار کتاب بر صفحه موبایل و کامپیوتر رایج شده و این شیوه ذخیره اطلاعات، کتاب دیجیتال نام دارد. اکنون تولید ای بوک ها و نرم افزارهایی که مجموعه ای از کتاب ها را جمع آوری می کند، رواج یافته و مراکز متعددی در کشور مشغول کار هستند ولی در نسخه های جدید این نرم افزارها گاهی اوقات از تعداد کتاب ها کاسته می شود یا مخالفت هایی با دیجیتال شدن کتاب ها صورت می گیرد، اما چرا؟

وقتی سراغ مولفان مختلف می روم و از آنها می پرسم آیا تمایلی دارند کتاب هایشان وارد حوزه نشر دیجیتال شود یا خیر، معمولا با پاسخ های کلی مواجه می شوم، پاسخ هایی که گاهی اوقات نشان می دهد مولفان ما درباره ساز و کارها و امنیت مالی و معنوی تالیفاتشان به حد کافی توجیه نشده اند یا اصلا آگاهی بسیار کمی از آن دارند. مولفان خواسته زیادی ندارند. چه اشکالی دارد نوشته های یک نفر بیشتر دیده و خوانده شود؟

پرویز بیگی حبیب آبادی، شاعری که مدیریت یک انتشارات را هم بر عهده دارد، درباره جلب اعتماد از سوی فعالان حوزه نشر دیجیتال می گوید: «من با گسترش نشر دیجیتال موافق هستم ولی باید سازوکارهای لازم ـ که به رعایت حقوق متقابل ناشر و مولف منجر می شود ـ به حد کافی سنجیده و دقیق باشد.»

دلیل این همه تاکید از سوی بیگی آن است که تجربه دیجیتال شدن یکی از کتاب هایش را در انتشارات فصل پنجم داشته است. او می گوید: از وقتی کتاب به صورت دیجیتال درمی آید میزان فروش آن کاهش می یابد، زیرا خواننده در خانه می نشیند و کتاب را براحتی به دست می آورد و براحتی در اختیار دیگران قرار می دهد و این یعنی ضایع شدن حقوق مولف.

چاره ایمن ماندن از کپی های غیرقانونی در نشر دیجیتال چیست؟ پاسخ این سوال ساده است. بیگی معتقد است «اگر قراردادهای مشخصی بین مولف و شرکت های مجازی صورت بگیرد، حق کسی ضایع نمی شود. وقتی کتاب ها حتی با نسخه دیجیتال به فروش می رسد یعنی مردم اهل کتاب خریدن و هزینه کردن برای آن هستند. چرا باید در این میان فقط مولف از حقوق مادی خود محروم شود؟ مولف می تواند کتاب را به یک ناشر محصولات دیجیتال واگذار کند و معادل چند چاپ آن در سیستم نشر مکتوب دریافت کند.»

حسن کریم پور، داستان نویس که کتاب هایش چندین چاپ می خورد، معتقد است: ما کتاب خواندن را با نشانه هایی مانند ورق زدن و سطر و تا کردن صفحات برای نشانه گذاری جایی که خوانده ایم و چوب کبریت گذاشتن در بین صفحات می شناسیم. از نظر او زمان می برد تا نشر دیجیتال بر نشر مکتوب غالب شود. در عین حال، کریم پور گرچه تا حدی با نشر دیجیتال آثارش مشکل دارد، اما معتقد است چون نمی توان از این روند دوری گزید، باید راهکارهایی برای جلب اعتماد نویسنده یافت. او می گوید: «اگر قرار باشد رمان های من که بیش از ۳۰ بار تجدید چاپ شده به صورت جهانی عرضه شود، مسلما با چاپ دیجیتال مخالفتی نمی کنم ولی در ایران وقتی کتاب کاغذی براحتی در دسترس مردم قرار می گیرد، چرا باید سراغ نشر دیجیتال با تمام جنبه های مبهم آن رفت؟» نه تنها این دو نویسنده، بلکه بسیاری از نویسندگان دیگر بارها و بارها در جلسات متعدد، نگرانی خود را درباره از بین رفتن حقوق معنوی و مادی آثارشان در حوزه نشر دیجیتال شرح داده اند. مسلما رشد نشر دیجیتال در ایران به خوش فکری ناشران این حوزه بازمی گردد تا هم نویسندگان برای تحویل آثارشان به آنان اعتماد کنند و هم مخاطب سریع تر و متفاوت تر از قبل به آثار دست پیدا کند.

* همه اطلاعات تاریخی این نوشته برگرفته از مقاله «حق مولف در محیط دیجیتال» نوشته داریوش مطلبی در فصلنامه کتاب ۷۰ (تابستان ۸۶) است.

حورا نژاد صداقت