یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
۶۰ هـزار تـخـت روان پـزشـکـی کـم داریـم
مبتلایان به بیماریهای شدید روانی بیشتر به علل غیرمستقیم ناشی از بیماری روانی، مرتکب جرمهای خفیف و متوسط میشوند. فقر، بیخانمانی، بیکاری، طرد، تبعیض و مهمتر از همه محروم ماندن از درمان، مهمترین دلایل ارتکاب جرم مبتلایان به بیماریهای شدید روانی هستند...
بیشتر اوقات، جرایم مبتلایان به بیماریهای شدید روانی با بیماری روانی آنها رابطه مستقیمی ندارد. به ندرت ممکن است بیمار روانپریش تحتتاثیر نشانههای بیماری (توهم یا هذیان) مرتکب جرم شود. هر علتی که باعث ارتکاب جرم کل جمعیت میشود، میتواند در مبتلایان به بیماریهای شدید روانی هم باعث اقدام مجرمانه شود و طبعا ربطی به بیماری روانی ندارد. اگر فرد مبتلا به بیماری شدید روانی مرتکب جرم شود، باید وارد سامانه بهداشتی شود، اما در بیشتر موارد وارد سامانه کیفری میشود. گاه وضعیت بیمار به صورتی است که قاضی متوجه شرایط غیرعادی این به اصطلاح مجرم میشود و او را برای معاینه به پزشکی قانونی میفرستد و در صورت تایید «جنون»، او را برای درمان به بیمارستان روانی اعزام میکنند، اما در بسیاری موارد فرد مبتلا به بیماری شدید روانی (اسکیزوفرنیا، نابسامانی اسکیزوافکتیو، نابسامانی اسکیزوفرنیفرم، نابسامانی دوقطبی، افسردگی روانپریشانه) که مرتکب جرم خفیف یا متوسط شده است، در سامانه کیفری میماند و مجازات میشود در حالیکه مسوولیت کیفری نداشته است.
● تخت های روانپزشکی درآمدزا نیستند ولی ...
مهمترین دلیل این امور، در کشورهای غربی، سیاستی با نام «موسسهزدایی» است که با نیت خیرخواهانه و تحتلوای بشردوستانه، اما در واقع بدون دوراندیشی در مورد آینده بیمارانی که با بسته شدن بیمارستانهای بزرگ روانپزشکی به امان خود رها شدهاند، انجام شد. از آنجا که امکانات درمانی مناسب در جامعه برای بیماران روانی پیشبینی نشده بود و خانوادهها امکان نگهداری از آنها را نداشتند و فکری هم برای اسکان این بیماران نشده بود، به حال خود رها شدند و از درمان و مراقبت محروم ماندند و به علت ناتوانی در مراقبت از خود و نداشتن امکان مهار تکانهها، مرتکب جرم شدند. گاهی این بیماران نگونبخت به علت گرسنگی و برای زنده ماندن، به جرایم پرخاشگرانهای روی بردند تا پول یا غذا تهیه کنند یا برای زندهماندن در شبهای سرد زمستان، به ملک دیگران وارد شدند، اما در کشور ما، علت ارتکاب جرایم خفیف و متوسط بهوسیله مبتلایان به بیماریهای شدید روانی، فقدان تخت روانپزشکی کافی است به نحوی که این بیماران از درمان ضروری بستری و گاه مراقبت و توانبخشی درازمدت در بیمارستان روانپزشکی یا بخش روانپزشکی در بیمارستان عمومی محروم میمانند. باید دانست سیاستهای موسسهزدایی در کشورهای غربی و کاهش تختهای روانپزشکی، برای خود آن کشورها نتایج ناخوشایندی به بار آورده است و بیماران نیازمند را از آسایش حضور در بیمارستانهای روانپزشکی محروم کرده و اغلب اوقات نگهداری از بیماران را به دوش والدینی انداخته است که خود ضعیف و شکننده و محتاج حمایت هستند. گاهی به نظر میرسد با توجه به درآمدزا نبودن تختهای روانپزشکی، سامانههای بهداشتی کشورهای گوناگون بیمیل نیستند با تعطیلکردن بیمارستانهای بزرگ روانپزشکی، خود را از مخارج آنها خلاص کنند غافل از اینکه هزینه درماننشدن بیماران مبتلا به بیماریهای شدید روانی، چندبرابر و گاه همراه با هزینههای اجتماعی فراوان به کل جامعه تحمیل میشود. در ایالات متحده آمریکا به قیمت پرکردن بازداشتگاهها و زندانها از بیماران مبتلا به بیماریهای شدید روانی، تعداد تختهای روانپزشکی کاسته شده است.
● از تجربه ها پند بگیریم
جالب است بدانیم بین سالهای ۱۹۵۵ تا ۲۰۰۷، تعداد بیماران بستری در بیمارستانهای ایالتی روانپزشکی به یک دهم رسیده و در همین فاصله شمار زندانیان ایالات متحده آمریکا ۱۰ برابر شده است. تعداد مبتلایان به بیماریهای شدید روانی که در سامانه کیفری آمریکا زندانی هستند (به جای آنکه در بیمارستان بستری باشند)، نزدیک به نیم میلیون نفر تخمینزده میشود. تردیدی نیست که در صورت امکان، درمان بیماران مبتلا به بیماریهای شدید روانی بهتر است به صورت سرپایی و در جامعه انجام شود و واقعا این نخستین گزینه هر روانپزشک است، اما با توجه به کثرت تعداد بیماریهای شدید روانی، همیشه درصدی از این بیماران به بستری کوتاه مدت نیاز پیدا میکنند (که امکان بستری آنها در بخشهای روانپزشکی بیمارستانهای عمومی وجود دارد)، اما تعدادی نیز به بستری درازمدت نیاز دارند و باید اقدامهای ویژه برای آنها انجام شود و از امکانات خاص برخوردار باشند. دلایل جای گرفتن افرادی با بیماری شدید روانی در زندانها را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
▪ نبودن تخت کافی روانپزشکی و کمبود متخصص روانپزشکی در بیشتر کشورها (از جمله ایران).
▪ موسسهزدایی شتابزده و بیبرنامه در برخی کشورهای صنعتی (یعنی بستن بیمارستانهای بزرگ روانی و اخراج بیماران).
▪ نداشتن سامانه بهداشت روانی جامعهنگر در بیشتر کشورها، یا بیکفایت بودن آن در کشورهایی که چنین سامانهای در آنها وجود دارد.
▪ قوانین افراطی بهداشت روانی که امکان بستری اجباری بیمارانی که بالقوه و بالفعل ممکن است برای خود و دیگران خطرناک باشند، کاهش میدهد.
▪ تامیننشدن مسکن برای بیماران مبتلا به بیماریهای شدید روانی که از بیمارستانهای تعطیل شده اخراج شدهاند.
▪ تخصیصنیافتن منابع برای توانبخشی اجتماعی.
▪ امکانات ناکافی مراقبت ساختارمند ۲۴ ساعته روانپزشکی در سامانههای بهداشت روانی جامعهنگر.
باید دانست که هرچند این واقعیتی تلخ است، اما به علت هزینه بالاتر تخصیص تختهای روانپزشکی و تامین کارکنان لازم، برخی کشورهای جهان ازجمله ایالات متحده که به مردم فقیر و نیازمند خود توجهی ندارند، برپاکردن زندانهای بیشتر را راهحل کمخرجتری یافتهاند آن هم غافل از عواقب اجتماعی، اقتصادی و انسانی این راهکار. گاهی نیز فیلمسازان ناآگاه و غیرمسوول که از واقعیت بیماریهای روانی و درمان آنها بیخبر هستند، با انعکاس دیدگاههای مخدوش خود در مورد این بیماران، باعث ترس و وحشت مردم از بیماران دچار بیماریهای شدید روانی و ایجاد ذهنیت منفی در آنها میشوند. به هر حال، این موارد همه باعث محروم شدن مبتلایان به بیماریهای شدید روانی از درمان و در نتیجه ارتکاب جرم آنها میشود، همانطور که بخش عمده جمعیت کثیر بیخانمانهای ایالات متحده را همین بیماران رهاشده تشکیل میدهد.
● راهحلهای پیشنهادی
باید مراقب باشیم روش نادرست برخی کشورهای صنعتی غرب را دوباره تجربه نکنیم. ضمن کوشش برای ایجاد سامانه بهداشت روانی جامعهنگر، باید بدانیم که تعداد تختهای روانپزشکی کشور ما بسیار کم است (حدود ۱۰ هزار تخت با در نظر گرفتن موسسههای کوچک تحتنظارت سازمان بهزیستی) و حداقل به برپایی ۶۰ هزار تخت روانپزشکی دیگر نیاز داریم تا از حداقل امکانات برخوردار باشیم، بنابراین این راهکارها پیشنهاد میشود:
▪ افزایش تعداد روانپزشکان تا ۱۲ هزار نفر.
▪ افزایش بخشهای روانپزشکی در بیمارستانهای عمومی.
▪ تاسیس بیمارستانهای دولتی تک تخصصی روانپزشکی که کشور به آن نیاز مبرمی دارد.
▪ برقراری فوقتخصص روانپزشکی کیفری.
▪ ساخت ساختمان بیمارستانهای روانی با ضریب امنیتی بالا (با حداقل ۶ هزار تخت).
▪ امید آنکه بتوانیم با برنامهریزی صحیح و پندگرفتن از اشتباههای دیگران، جامعهای سالمتر، امنتر، کارآمدتر و شادتر داشته باشیم.
دکتر فربد فدایی
عضو هیات مدیره انجمن علمی روانپزشکان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست