جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تحلیل عبدالله رمضان زاده از شرایط سیاسی


تحلیل عبدالله رمضان زاده از شرایط سیاسی

متاسفانه پس از دوم خرداد ۷۶ و نیز علی رغم تاثیری که مردم در سرنوشت خود در سال ۸۰ داشتند به دلا یلی از جمله افزایش توقعات جامعه در نتیجه سو رفتار برخی سیاسیون درون حاکمیت شکافی بین حاکمیت و مردم ایجاد شد و از مجموعه اصلا ح طلبان از سال ۷۶ تا ۸۳ و نیز جناح رقیب در همین سال ها که باعث شدند شکاف بین ملت و دولت افزایش پیدا کند, انتقاد می کنم

جامعه به‌دلیل مایوس شدن از شعارهای اقتصادی و سیاسی در حال پیش‌روی به سمت رادیکالیسم است، پس بهتر است تلا‌ش کنیم تا جامعه را به سمت حرکت‌های قانونی پیش ببریم و تنها گزینه این راه رویکردهای اجتماعی برای ایجاد تغییرات اجتماعی است. ‌

متاسفانه پس از دوم خرداد ۷۶ و نیز علی‌رغم تاثیری که مردم در سرنوشت خود در سال ۸۰ داشتند به دلا‌یلی از جمله افزایش توقعات جامعه در نتیجه سو رفتار برخی سیاسیون درون حاکمیت شکافی بین حاکمیت و مردم ایجاد شد و از مجموعه‌اصلا‌ح‌طلبان از سال ۷۶ تا ۸۳ و نیز جناح رقیب در همین سال‌ها که باعث شدند شکاف بین ملت و دولت افزایش پیدا کند، انتقاد می‌کنم.

معتقدم به‌دلیل نشناختن ظرفیت‌های سیاسی جامعه و نیز به‌دلیل عدم دقت در ساختار حقیقی و حقوقی کشور و دامن زدن به توقعات سیاسی جامعه با ارائه شعارهای غیرقابل تحقق نوعی بی‌اعتمادی در جامعه نسبت به توانایی‌های حاکمیت ایجاد شد، یعنی شعارهای افراطی داده شد که قطعا از عهده‌هیچ نیروی سیاسی اصلا‌ح‌طلبی در کوتاه مدت بر نمی‌آید. البته این بدان معنا نیست که شخص رئیس‌جمهور (آقای خاتمی) و مرکزیت اصلا‌ح‌طلبی به این توقعات دامن زده‌اند بلکه عده‌ای از اصلا‌ح‌طلبان در این زمینه مسوولیت مشترک داشتند. ‌

این عدم تحقق شعارها به نقطه‌اصلی یا مرکزیت بنای توسعه کشور ضربه زد، یعنی عدم تحقق وعده‌های سیاسی توسط بخشی از حاکمیت باعث شد مجموعه‌ای که مردم به آنها اعتماد کرده بودند با عدم تحقق وعده‌های‌شان به این نتیجه برسند که نمی‌توان به این بخش از حاکمیت در تحقق وعده‌ها اعتماد کرد. نکته ظریف اینجاست که کسانی که به دنبال تحقق اینگونه وعده‌ها بودند، به‌دلیل اینکه از نظر طبقه‌سیاسی بر یک طبقه‌متوسط قرار داشتند، وقتی اعتمادشان سلب شد به راحتی کنار کشیده یا مقاله انتقادی می‌نویسند و یا خانه‌نشین می‌شوند. ‌

وعده‌های اقتصادی بسیار گسترده که از بنیان معلوم بود تا چه حد غیرقابل تحقق است، در نهایت به سقوط جریان اقتدارگرا منجر خواهد شد اما در عین حال مصیبت بزرگ از بین بردن سرمایه اعتماد کسانی است که در حوزه سیاست کار می‌کنند، یعنی بخشی از اعتماد طرفداران شعارهای سیاسی. و این قسمت، بخش عظیمی از جامعه را مدنظر قرار داده است، یعنی در تقابل بین جناح سیاسی داخل حاکمیت به یک نقطه‌مشترک می‌رسیم و آن اعتمادسوزی در جامعه است.

با این وجود عده‌ای که در واقع طبقه‌ضعیف اقتصادی جامعه ایران هستند دل مشغول تحقق این شعارها می‌مانند، در حالی که این شعارها حداقل در ۴ سال و حداکثر تا ۱۵ سال قابل تحقق نیست. اما انتظاری که در طبقه ضعیف جامعه وجود دارد و مرتب به آن دامن زده می‌شود، تحقق این شعارها در شش ماه یا یک‌سال است و وقتی این موضوع ادامه می‌یابد، مشکلا‌ت جدی در بحث اعتمادسازی ایجاد می‌شود.

در عین حال که این وعده‌های شش ماهه را به مردم می‌دهند اعلا‌م می‌کنند که قبلی‌ها فاسد بودند و ما عرضه داریم و سالم هستیم. اما وقتی مردم می‌بینند که این وعده‌ها هم محقق نمی‌شود اعتماد اجتماعی از بین می‌رود.در این حال کسی نباید از رشد حرکت‌های رادیکال و کور خوشحال شود، چون ممکن است دامن خیلی‌ها را بگیرد، بله در یک حرکت تدریجی که نیازمند اعتمادسازی به نخبگان است، باید حرکت کرد تا مردم را مجدد قانع کرد که به صحنه بیایند. متاسفانه در حوزه‌سیاست جلب اعتماد مردم غیرممکن است و بهترین حالت در انتخابات این است که ۶۵ درصد اصلا‌ح‌طلبان رای دهند، اما مشکل ما این است که حتی اگر این اتفاق هم رخ دهد در زیر لا‌یه جامعه اتفاق دیگری در حال وقوع است و آن اینکه مردم به در نتیجه رفتارهای غلط اعتمادشان سلب شده و ممکن است به تفکر دولت هشتم برگردند اما این انتخاب اصلح مردم نیست بلکه انتخاب بهتر و بدتر است.

ما به‌عنوان کسانی که دغدغه جامعه را داریم باید جلوی اضمحلا‌ل سرمایه‌های جامعه را بگیریم و سعی کنیم به میزان انباشت سرمایه اجتماعی اضافه کنیم. این سرمایه‌های اجتماعی در حرکت‌های فرهنگی و اجتماعی کوچک و در درون گروه‌های کوچک اجتماعی باید شکل بگیرند و حرکت‌های گسترده اجتماعی فقط امکان دارد توده‌وار رخ دهد، چنانچه در ده سال اخیر دو حرکت توده‌وار انتخاب آقای خاتمی و به مقدار بسیار ضعیف‌تر انتخاب آقای احمدی‌نژاد را شاهد بودیم و اگر خواهان جلوگیری از آنارشیسم، افراطی‌گرایی و اقتدارگرایی در جامعه هستیم باید همآنگونه که در سند چشم‌انداز دیده شده به حرکت‌های اجتماعی روی بیاوریم و برای بازسازی اعتماد از میان گروه‌های کوچک آغاز و حرکت مکرر برای رسیدن به گروه‌های بزرگ‌تر را ادامه دهیم. لذا باید از هزینه کردهای سیاسی بیخودی جلوگیری کنیم. ‌

عده‌ای منتظرند یکی شعار افراطی بدهد تا او را محکوم کنند. وقتی برای یک حزب قانونی می‌توانند نامه‌ای بفرستند و آنها را به دادگاه بخوانند این کار را نمی‌کنند بلکه تصمیم می‌گیرند آنها را با بگیر و ببند بترسانند. اما من این حرکت‌ها را افراطی می‌دانم. ‌

به نقل از ایسنا