چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ساختن تاریخ در رمان


ساختن تاریخ در رمان

نگاهی به رمان « بائودولینو » اثر اومبرتو اکو

۱) آخرین نوشته‌هایی که از ایتالو کالوینو به جا مانده، یادداشت‌هایی است که برای سخنرانی‌هایش در آمریکا تدارک دیده بود، و تحت عنوان «شش یادداشت برای هزاره بعدی» با ترجمه لیلی گلستان به فارسی منتشر شده است. عمر کالوینو قد نداد تا بسط و تکامل ایده‌های درخشانی را که در این شش یادداشت مطرح کرده بود در کارهای بعدی‌اش ببینیم، اما از همان کتاب کم‌حجم مشخص است که جهان ادبیات نه فقط نویسنده‌ای بزرگ، که نظریه‌پردازی مهم را نیز از دست داد، کسی که شاید اگر چند سالی بیشتر زنده می‌ماند، تنها با اتکا به ایده‌هایی که نطفه‌شان در آن کتاب بسته شد، می‌توانست نظریه‌پرداز بزرگی برای عالم ادبیات نیز به شمار رود. یکی از درخشان‌ترین ایده‌های این کتاب، گنجاندن جهان در یک کتاب است که کالوینو با اتکا به نقل‌قول‌هایی از گوته و فلوبر مطرح می‌کند. از قول گوته نقل می‌کند که اواخر عمر به دوستی گفته بود می‌خواهد «کتاب جهان» را بنویسد، کتابی که کل جهان را در خود جای دهد. فلوبر نیز هنگام نوشتن رمان ناتمام «بووار و پکوشه» همین سودا را در سر داشت، او نیز می‌خواست کتابی که می‌نویسد، علاوه بر رمان، به نوعی دایره‌المعارف تمام معرفت بشری باشد. وسواس مشهور فلوبر را در جمع‌آوری مواد اولیه رمان‌هایش می‌توان به همین گرایش او به «دایره‌المعارف‌نویسی» نسبت داد، طوری که خود در نامه‌ای به دوستی می‌گوید که برای نوشتن همین رمان آخرش، بیش از ۱۵۰ کتاب فقط درباره کشاورزی و باغبانی خوانده است.

امبرتو اکوی رمان‌نویس، لااقل در همین دو رمانی که از او به فارسی ترجمه شده، نشان داده است که نویسنده‌ای از همین جنس است. اکو نیز مانند گوته، در هر رمانش در پی نوشتن کتاب جهان است، و مانند فلوبر تمام تلاشش را به کار می‌برد تا تمام معرفت بشری دوره‌ای خاص را، که نزد او قرون وسطی است، در رمانش بگنجاند. بائودولینو، نمونه درخشان چنین تلاش غریبی است.

۲) برای آن کس که می‌خواهد کتاب جهان را بنویسد، تاریخ نقشی حیاتی ایفا می‌کند، به این دلیل ساده که «کتاب جهان» به نوعی «کتاب تاریخ جهان» نیز هست، مگر آن که به گسستی تمام‌عیار تاریخ هر دوره از دوران‌های قبل باور داشته باشیم. این حرف به هیچ وجه به معنای الزام به نوشتن رمان تاریخی نیست، چنان که خود فلوبر نیز هیچ‌گاه ننوشت. اما با زبانی هگلی، می‌توان گفت که نوشتن کتاب جهان نتیجه سروکله زدن با روح تاریخ است، و در نتیجه این درگیری نویسنده با روح تاریخ عصر خود است که در هر رمان بزرگی می‌توان انعکاسی از روح دوره تاریخی خاصی را ملاحظه کرد.

در اغلب موارد، آن روح تاریخی که در رمان منعکس می‌شود و تلألو آن را در اعصار بعد نیز می‌توان مشاهده کرد، روح دوران حیات نویسنده است. به دلایلی روشن، رمان‌های هر نویسنده‌ای، هر چه‌قدر هم که دور از زمان و مکان زندگی او به نظر برسند، بخشی از انرژی خود را از تجربه زیسته نویسنده و زندگی شخصی او می‌گیرند، و در نتیجه در اغلب موارد، آن روح تاریخی که در آثار نویسنده انعکاس می‌یابد، روح دوران خود اوست. از سروانتس تا یوسا، هر نویسنده بزرگی را صادق‌‌ترین راوی عصر خود، و ترسیم‌کننده دقیق‌ترین تصویر از جامعه خود دانسته‌اند، و می‌توان به جرات گفت رمان بزرگ از این نظر جایی می‌ایستد که بهترین نمونه‌های متون جامعه‌شناختی و تحلیلی آکادمیک، به آن رشک می‌برند. اما نویسندگانی هستند که از نظر تعداد در اقلیت‌اند، و برخلاف گروه نخست، انعکاس روح تاریخی عصر خود نیستند. این نویسندگان گویی در نوعی ناهمزمانی عجیب به سر می‌برند، و خواننده را به یاد قهرمان داستان «ماشین زمان» اچ جی ولز می‌اندازند. این نویسندگان همه چیز را با معیار دورانی تاریخی می‌بینند که ناهمزمان با عصر آنهاست، گویی ناخواسته سوار بر ماشین زمانی شده‌ و به دوران تاریخی دیگری در زمین پرت شده‌اند، و نوشته‌های‌شان از آنجاست که به دست ما خوانندگان هم‌عصرشان می‌رسد. ساده‌ترین نمونه چنین کسانی، نویسندگان داستان‌های علمی تخیلی‌اند که گویی به کل در زمانی غیر از زمان ما به سر می‌برند. نمونه‌های دیگر نویسندگان رمان تاریخی‌اند، که ماجراهای کتاب‌های‌شان در زمان‌های گذشته، علی‌الخصوص گذشته‌های دور اتفاق می‌افتد. امبرتو اکو را نیز باید از همین گروه دانست، او استاد نوشتن رمان تاریخی است، و کمتر کسی با توانایی او تاکنون رمانی را روایت کرده که بتوان در آن انعکاس روح قرون وسطا را به وضوح دید.

اما این ایده خود نتیجه نوعی ساده‌نگری، و اهمیت دادن بیش از حد به زمان وقوع داستان است. ارسطو تاریخ را جزء «علوم نقلی» می‌دانست، به این دلیل که معتقد بود تاریخ با کلیات سروکار ندارد و علم جزئیات است، علم نقل بی‌طرفانه وقایع جزئی است و ایده در آن راهی ندارد. هرچند بدیهی است که قول ارسطو نیز امروزه اعتباری ندارد، اما ایده خام او سنگ محکی برای بیان تفاوت تاریخ و رمان در اختیار می‌گذارد: رمان برخلاف تاریخ مدنظر ارسطو با کلیات سروکار دارد، و همین تفاوت کلیدی رمان با تاریخ است. در یک متن تاریخی وقایعی روایت می‌شوند که تکرار آنها در هیچ لحظه دیگری در تاریخ به همان شکل ممکن نیست، حال آنکه رمان راوی وقایعی است که امکان وقوع آنها در سرتاسر تاریخ وجود دارد. از این رو، چه نویسنده داستان علمی تخیلی و چه نویسنده داستان تاریخی، هر دو در عین حال نویسنده عصر خود، و همچنین نویسنده تمام تاریخ نیز هستند.

۳) رمان «بائودولینو»، از این مرز نیز یک گام فراتر می‌نهد. بائودولینو با ماجرای سقوط قسطنطنیه آغاز می‌شود، و صحنه نخست آن ماجرای تهدید جانی استاد نیکتاس، از بزرگان دربار قسطنطنیه به دست مهاجمان است، و بائودولینو از راه می‌رسد و جان او را نجات می‌دهد. باقی رمان داستان زندگی پرماجرا و جذاب بائودولینو است که در حین فرار از محاصره قسطنطنیه، برای استاد نیکتاس روایت می‌شود. بائودولینو، دروغگوی مشهور روم باستان، از نزدیک‌ترین افراد به فردریک بارباروسا، امپراتور بیزانس در سده‌های میانه بود که تا دم مرگ به همراه امپراتور ماند، و دست آخر نیز تلاش کرد انتقام قاتل او را بگیرد. داستانی که بائودولینو برای استاد نیکتاس روایت می‌کند، معجون غریبی است از فانتزی و واقعیت، از تاریخ و داستان، که مرز این دو را به هم می‌ریزد، و در پایان هر بخش از روایت، خواننده نیز مانند استاد نیکتاس مبهوت می‌ماند که کدام قسمت‌ها واقعا زندگی بائودولینو بوده و او کجا را از خود درآورده است، کدام بخش‌ها سندیت تاریخی یا حتی اسطوره‌ای دارد و کدام محصول بی‌واسطه تخیل اکو است. اما حتی این نیز نکته چندان مهمی در رمان اکو نیست، چنین اغتشاش مرز واقعیت و تخیل را در ده‌ها رمان پیش از بائودولینو دیده بودیم.

نکته کلیدی‌ای که کار اکو را نسبت به نمونه‌های مشابه برجسته می‌کند، توجه او به نحوه ساخته شدن تاریخ است. اکو راوی محض نیست، از دل روایت به درون تاریخ نقب می‌زند و تلاش می‌کند نحوه ساخته شدن آن را درک کند. بائودولینو از نزدیکان امپراتور است، و بنابراین همان طور که خود روایت می‌کند، می‌تواند در ساختن تاریخ نقش مهمی ایفا کند: نامه‌ای جعلی از جانب کشیشی خیالی به نام کشیش یوحنا نزد امپراتور برد، فردریک بارباروسا را غسل تعمید دهد، با جا زدن کسی به عنوان سنت‌پل تلاش کند تا مانع از شکست نیروهای امپراتور در محاصره الساندریا شود، ظرفی معمولی را به جای جامی که مسیح از آن شراب نوشید جا بزند و … اکو استادانه نشان می‌دهد که چگونه بخش اعظم آنچه به عنوان حقیقت تاریخی می‌شناسیم، بر پایه مجموعه‌ای از دروغ‌های گاه پیش‌ پا افتاده بنا می‌شود.

امیر احمدی آریان

بائودولینو

اومبرتو اکو

ترجمه: رضا علیزاده

ناشر: انتشارات روزنه

چاپ اول، ۱۳۸۶

شمارگان: ۲۰۰۰ نسخه



همچنین مشاهده کنید