دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

بحران شعار


بحران شعار

شعارهای انتخاباتی بخش مهمی از فعالیتهای تبلیغاتی است، به گونه‌ای که نامزدهای رقابت در هر انتخاباتی بخش مهمی از توان خود را بر طراحی و ارائه شعارهای انتخاباتی متمرکز می‌کنند. …

شعارهای انتخاباتی بخش مهمی از فعالیتهای تبلیغاتی است، به گونه‌ای که نامزدهای رقابت در هر انتخاباتی بخش مهمی از توان خود را بر طراحی و ارائه شعارهای انتخاباتی متمرکز می‌کنند. افراد حاضر با شناسایی گروه‌های هدف، شعارهایی را مطرح می‌سازند که باب طبع آنها باشد. زنان، جوانان، طبقات متوسط شهری، لایه‌های مذهبی، لایه‌های محروم، گروه‌های حاشیه‌نشین هر کدام مطالبه و خواست مخصوص به خود را دارند و نامزدهای حاضر با شناسایی و انگشت گذاشتن بر آن مطالبات، آرای آن بخش از جامعه را به سوی خود گسیل می‌کنند. این مطالبات می‌تواند سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اقتصادی و ... باشد.

دوم خرداد ۱۳۷۶ نقطه عطفی در تاریخ رقابت‌های انتخاباتی بعد از انقلاب است چه پیش از آن و در ایام حضور هاشمی رفسنجانی، سیاست‌های تعدیل و اصلاحات اقتصادی منجر به ظهور و نقش‌آفرینی طبقات جدیدی شد که مطالبات آنها وجه سیاسی داشت در واقع گروه هدف شعارهای سید محمد خاتمی در دوم خرداد ۷۶ طبقات جدید عمدتا جوان، زنان و دانشگاهیان بودند که توانستند خواست و مطالبه خود را به عرصه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی وارد سازند و این روند تا ۸ سال تداوم یافت. اما تیرماه ۸۴ را باید نقطه عطف دیگری بدانیم که احمدی‌نژاد با شعارهایی چون بازگشت به گفتمان انقلاب، مقاومت در مقابل قدرت‌های خارجی، مبارزه با فساد اداری و البته طرح شعار عدالت اقتصادی به سراغ لایه‌های پایین جامعه و محرومین و مستضعفین رفت و توانست نگاه بخش‌های وسیعی از جامعه که مورد فراموشی و غفلت قرار گرفته بودند را به سوی خود برگرداند.حقیقت این است که شکاف طبقاتی در طی این سالها روز به روز در جامعه گسترش یافته و تبدیل به دره وحشتناکی شده که می‌تواند هرگروه ،حزب و دسته سیاسی را در خود فرو بلعد و از این رهگذر اصلاح‌طلبان اولین گروهی بودند که از پرتگاه این شکاف به پایین افتادند.

در طی دوران حاکمیت اصلاح‌طلبان و اصولگرایان بخش اعظم شعارها مصادره و مصرف شده است، بماند که چه میزان از این شعارها جامه عمل به خود گرفته وچقدر توانسته گروههای هدف را راضی کند. دیگر نه شعارهای توسعه سیاسی و نه شعارهای عدالت محوری تازگی ندارد و از این بابت نامزدهای انتخابات در مقطع حاضر با بحران شعار مواجهند، شعارهایی که بتواند برای گروه‌های هدف جاذبه وتازگی داشته باشد، و از نظر این گروه‌ها قابلیت برآورده شدن هم داشته باشد و بتواند چشم‌اندازی را برای این گروه‌ها ترسیم نماید. در میان سه نامزد مطرح احمدی‌نژاد همچنان بر شعارهای پیشین خود پای می‌فشارد و همچنان یارانه‌ها و دادن آن به مردم محور شعارهای اوست، احمدی‌نژاد همچنان لایه‌های پایین جامعه را هدف قرار داده و امیدوار است این بار هم بتواند به کرسی ریاست جمهوری بنشیند. نامزدهای اصلاح‌طلبان وضع بغرنج‌تری دارند کروبی از سویی همچنان خود را ملتزم و معتقد شرایط ساختارهای موجود می‌داند و از سوی دیگر با طرح شعارهایی که عمدتا طیف رادیکال اصلاحات بر آن تاکید می‌کنند، سعی در جذب آرای این گروه دارد.به نظر می‌رسد اتخاذ این رویکرد متناقض از سوی کروبی هدر دادن هزینه و وقت برای خود وی و طرفدارانش باشد.

از سوی دیگر میرحسین موسوی، نخست‌وزیر دوران جنگ که وارد عرصه رقابت شده نیز به نوعی دچار این وضع است در واقع گروه هدف میرحسین مشخص نیست. او از سویی با شعار گفتمان انقلاب، عدالت‌خواهی و ایستادگی در مقابل قدرت‌های خارجی چشم به لایه‌هایی دارد که قبل از وی از سوی احمدی‌نژاد جذب شده و از سوی دیگر در همراهی با اصلاح طلبان شعارهای خاتمی را تکرار می‌کند. این در حالی است که هر کدام از این شعارها گروه‌های خاصی را هدف قرار می‌دهد که بعضا از یکدیگر فاصله و حتی تقابل آشکار و معناداری دارند. گرچه میرحسین یکی از چهره‌هایی است که توانایی بالایی در کسب آرا دارد، اما این وضعیت باعث شده که شعارهای نخست‌وزیر دوران جنگ برای گروه‌های هدف جاذبه ‌و توانایی اقناع نداشته باشد به نظر می‌رسد که مشاوران و نزدیکان میرحسین از این بابت دچار ضعف تئوریک شده باشند. آن پویایی ، نشاط و جاذبه‌‌ای را که بتواند توده‌های مردم را به پای صندوق‌های رای بکشند، ندارند و لازم است در فاصله کوتاه تا انتخابات فکر عاجلی بنمایند. در هر صورت فارغ از این که چه کسی و با چه گرایشی بتواند به پاستور گام بگذارد، حضور میلیونی در پای صندوقهای رای، اولین و مهمترین هدف در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری است.