شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
قله سترگ نواحی
ترانههای محلی اولین پایه تجربی موسیقی هر کشوری به شمار میروند، غمها ، شادیها و شکستها و پیروزیهای قهرمانان و شخصیتهای برجسته مردم به این موسیقی راه مییابند و از ارزش ویژهای برخوردارند. سرمایه اصلی موسیقی یک کشور را باید در موسیقیها و نغمههای محلی و بومی آن کشور جستوجو کرد. موسیقی فولکلوریک ایران از تاریخ و فرهنگ و آداب و رسوم زندگی مردم در طول قرون متمادی سرچشمه میگیرد. موسیقی فولکلور برای مردم ایران فقط یک وسیله ساده تفریحی یا یک منبع ارضای روحی یا یک هنر رایج نیست، بلکه با اعمال و رفتار روزمره افراد جامعه ارتباط دارد، ملتی که سعی میکنند احساسات خود را بیتکلف با تشبیهات ساده به شکل آهنگها و ترانههای ساده و عامیانه بیان کنند و گاه به قدری ماهرانه از عهده این کار برمیآیند که اثری جاودانه از آنان باقی میماند. اسناد تاریخی نشان میدهد که ایرانیها از قرنهای اولیه تمدن و تاریخ خود اهل و دوستدار موسیقی بودند.
در دوره حکومت هخامنشیان لشکریان این امپراتوری با صدای موسیقی رژه میرفتند، تاریخنویسان معروف بهخصوص هرودت و گزنفون گزارش دادهاند که در دوره هخامنشیان موسیقی به سه شکل درباری، مذهبی مردمی و نظامی وجود داشته است. موسیقی درباری جهت برگزاری مراسم گوناگون جشنها و سرودها و آئینهای مذهبی در دربار بوده است. پادشاهان هنگام شکار به منظور گیج کردن شکار دستور نواختن طبل و نعره کشیدن و بوق زدن را میدادند.
آوازهای مردمی مذهبی در مورد اجرای مراسم و آئینهای زرتشتی بوده که اغلب با موسیقی همراه بوده است، آوازهایی که متنشان در گاتها و قسمتی از اوستا آمده را میبایستی به صورت گروهی همراه با آهنگهای سادهای خوانده میشد. موسیقی نظامی دوره هخامنشی موسیقی بوده که دارای ویژگیهایی به منظور تهییج و برانگیخته شدن روحیه سربازان نواخته میشد و در آن قواعد و اصول خاصی را بهکار میبردند و بیشتر از الحان رزمی استفاده میکردند از آنجا که موسیقی از شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور برمیخاست به علت کشورگشاییها، رزمها و جنگهای پیدرپی پادشاهان و نقش بهسزای موسیقی در این پیروزی ها، موسیقی به سازمانهای حکومتی راه یافت و سرودهای حماسی و جنگی بسیاری ساخته شد. سازهای دوره هخامنشی عبارت بودند از عود، چنگ و نی و نوعی ارغنون (ساز دهنی) و سازهای موسیقی نظامی مثل شیپور، نقاره، کوس، دهل، جام نوعی طبل، کرنا و سرنا. فردوسی در شاهنامه به سازهای بزمی و رزمی اشاره میکند مثلاً:
بپرسید کاندر جهان بانگ رود
شنیدی و آواز مست و سرود
یا
بفرمود تا خوان بیاراستند
نوازنده رود و میخواستند
پس از هخامنشیان دوران ساسانیان عصر ترقی موسیقیایی کشور بود. موسیقیدانها و سازهایی از قبیل چنگ، سرنا، عود و تنبور را نشان میدهد. خسرو دوم (۶۲۸-۵۹۰ بعد از میلاد) تعدادی از موسیقیدانها را در دربار خود نگه میداشت که از معروفترین آنها میتوان به رامتین آزاد، سرکش، بامشاد، نکیسا و باربد اشاره کرد. باربد یکی از برجستهترین موسیقیدانان آن عصر بهشمار میرفت که تنظیم یک سیستم واحد موسیقی که شامل هفت مقام ۳۰ مد مشق از آن و ۳۶۰ آهنگ (دستان) که ظاهراً با روزهای هفته، ماه و سال در تقویم ساسانیان در ارتباط است به او نسبت داده شده عناوینی چون کین سیاوش، تخت اردشیر، باغ شیرین، سبز بهار و هفت گنج از جمله ملودیهای ساخت آن دوران است که متأسفانه فقط تنها نامش باقیمانده و دقیقاً نمیتوان گفت که چیست؟
با این همه ورود اسلام به ایران غنای بیشتری به موسیقی فولکلوریک ایران داد و بخش اعظمی از موسیقی فولکلور ایران به موسیقیهای مذهبی اختصاص داده شد که برخلاف موسیقی مذهبی زرتشتی که تنها از آهنگهای ساده و سرود تشکیل میشد در موسیقی مذهبی اسلامی ادبیات، نثر، شعر، درام، حماسه، اسطوره و نمایش آرایش صحنه لباس، نگارگری، زبان و لهجه نیز در آن مهم و مؤثر بود.
موسیقی عاشورایی از شاخصترین نمونههای موسیقی فولکلور ایران است که نوحه، ذکر، منقبت و مرثیه و روضه در آن وجود دارد موسیقیهای عبادی و خانقاهی و عرفانی نوع دیگر موسیقی مذهبی ایران است و تعزیه یکی از مردمپسندترین شکل موسیقی مذهبی فولکلور بهشمار میرود که در آن از آلات شیپور، دهل و سنج استفاده میشود و غالباً نه توسط نوازندگان حرفهای بل عامه مردم بهخصوص جوانان هم در نواختن آن شریکند.
فولکلور ایرانی آئینه تمامنمای اندیشه و فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران است ولی چون در ایران اقوام مختلفی ساکناند که از نظر فرهنگی و قومی تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند بنابراین موسیقی فولکلوریک ایران دارای خصوصیات بسیار متنوع از نظر طرز بیان و لحن موسیقی است. موسیقی آذربایجانی، گیلانی، خراسانی، بختیاری، کردی، شیرازی و بلوچی نه تنها در ملودیها که در گویشها نیز با یکدیگر متفاوتند، ترانههایی بسیار متفاوت و غنی که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر رسیده است و سعی در انتقال احساسات و عواطف و اندیشهها و تاریخ مردم آن دیار به نسل جدید دارد مثلاً موسیقی ترکمنها بازگویی همیشگی رنجها و دردهایی است که این قوم متحمل شدهاند، موسیقی و ترانه های آنها پر از فریاد و شکایت و نالههای جانسوز است قوم ترکمن به علت سرکوب مداومی که از طرف خانها، فئودالهای متعلقه و نیز دولت مرکزی داشته هیچگاه امکان بروز تمایلات و خواستههای خود را به شکل صریح نداشته است و موسیقی بزرگترین وسیله بیان خواستهای ترکمنها بوده و هست و شاید به همین دلیل است که موسیقی ترکمن یکی از تجریدیترین و در نوع خود پیچیدهترین انواع موسیقی محلی در ایران بوده است نوازندگان موسیقی محلی ترکمنی به باغشی یا بخشی معروفاند که شامل دو تار نواز و یک کمانچه نوازند بخشیها در تمام مراسم و اعیاد مخصوصاً عروسیها از دیرباز تا به امروز مردم را سرگرم میکنند و «آیدیم»ها که مهمترین بخش ادبیات شفاهی عامه ترکمنهاست سخنانی موزون و منظوم بوده و دربردارنده عشق، قهرمانی، زیباییهای طبیعت و ستایش حیوانات بویژه اسب است و به عبارت دیگر سرشار از روایات، حکایات و داستانهای اجتماعی و حماسی آن سامان است که توسط بخشیها خوانده میشود.
موسیقی در ترکمن از ریشه عمیقی برخوردار است. چنان که مردم ترکمن با موسیقی زاده میشوند و زندگی میکنند و با آن از دنیا میروند. جشنها، بازیهای سنتی، سوگواریها، شب چرهها، آئینها و تولد فرزندان بویژه پسران و عروسی همه با موسیقی همراه است. تأثیر طبیعت در موسیقی محلی ترکمنی از خصوصیات بارز آن به شمار میرود.
میتوان در موسیقی ترکمن ریتمهای حاصل از تاختهای مختلف اسب را هم تشخیص داد یا صدای برخورد شانه برتار و پود قالی و نوای حاصل از کار طاقتفرسای نمدمالی را در مضرابهای دوتار، تحریرهای سازی و آوازی و صدای قوپوز شنید، تحت تأثیر این عوامل ترانههای پرواز درنا و چابکسوار خلق شدند.
چوپانی خوانی موسیقی تغزلی ترکمن است که شبان در کنار گوسفند خود نی مینوازد و در مرغزارها با خواندن نغمههای دلپذیر و غزلیاتی که بیانگر روزگاران سخت و دربهدریشان است گوش هر شنونده را مینوازد. گاه ترکمانها برای دور کردن بلا و بیماری از تن و روان بیمار به ذکرخوانی همراه با رقص خنجر رومیآورند و گاه برای رهایی از شر ارواح خبیث پرخوانی با رقص را انجام میدهند تا روان بیمار را درمان کنند.
هودی یا لالایی نمونه بارز موسیقی عاطفی ترکمن است که بیانگر احساسات و عواطف لطیف مادر بر بالین فرزند است که با دعاهای خیر، آرزوها و خواستار سرافرازی او به درگاه خداست، دختران در هنگام قالیبافی همگی با هم لالهخوانی یا اللهخوانی میخوانند و احساسات و عشق درونی خود را بیان میکنند و در این حین دختری تکنواز با قوپوز یا همان (تنبورک) به آنها میپیوندد و به شور و زیبایی آن میافزاید. بخشی ترکمن در مراسم عروسی و جشنها با دوتار برای مردم نقلخوانی میکند. نقلخوانی اگرچه در عروسی است ولی این موسیقی هرگز با رقص همراه نیست. در نقلخوانی اشعار قهرمانان و اشعار حماسی همراه با دوتار برای مردم خوانده میشود. اگرچه شاد نمیگوید ولی با غرور و استوار میگوید و همین استواری حتی در هقهقهای جانگذار بخشی حکایت از اندوه غرورآمیز یک قوم دارد. این موسیقی با این ویژگیها تنها در عروسیها زنده مانده است. در مضرابها، زینتها، تحریرها و چرخشهای ملودی نقلخوانی نیز اولین چیزی که جلب نظر میکند همین استواری است. تداوم این موسیقی از طریق مجالس عروسی با وجود تضاد و تفاوتهای ظاهری میان محتوای آن و مراسم عروسی خود نشاندهنده ویژگی و پیچیدگی خاصی است که در فرهنگ و سنن ترکمنها وجود دارد و نوحهسرایی آخرین موسیقی است که برای انسان ترکمن در هنگام خاکسپاری و دفن او نواخته میشود.
درباره موسیقی گیلان میتوان گفت که ریتم موسیقی گیلانی از طبیعت الهام گرفته شده است و غالباً به صورت بکر و دست نخورده باقی مانده. ابونصر فارابی در کتاب الموسیقی از تنبور گیلانی نام برده است: «... شیوه کوک کردن تنبور گیلانی از شیوه کودک خراسانیان جداست» آهنگها و آواها در فولکلور گیلان تمام مراحل زندگی فرد را در برمیگیرد از آن زمان که کودک چشم به جهان میگشاید مادر هنگام خوابانیدن او آواز محزون به نام گاره سری (گهواره سری) سر میدهد پائیز فرا میرسد و نغمه ولگ ریزی تمام خطه سبز را پر میکند و با رسیدن بهار زنان شالیکار با قامتی خمیده در مزارع پر آب و گل برنج نغمه (لیلی ماری) را سر میدهند تا خستگی کار طاقتفرسا بر روی هکتارها شالیزار برنج و گاهاً مزارع چای را احساس نکنند. در مراسم عروسی گیلکها آواهای متفاوتی سر داده و نواخته میشود.
مثلاً هنگام بردن عروس از خانه پدر، پدر در کنار ایوان محزون ایستاده و رفتن عروس را تماشا میکند و اینجاست که نوازنده سرنا قطعه غمگینی را اجرا میکند ولی با نزدیک شدن به منزل داماد موسیقی با نشاطی توسط نوازندگان ساز و نقاره نواخته میشود و جوانان پایکوبی میکنند. به هنگام ورود عروس و داماد به منزل، کارگرانی که مشغول آشپزی هستند حرکت قاشق را آغاز میکنند و در یک دست قاشق یا کفگیر و در دست دیگر ملاقه را بالا میگیرند و به شکل ضربدری حرکت میدهند و از برخورد این دو، آهنگی شاد پدید میآید.
کردستان سرزمین ترانهها و آهنگهاست و در هر منطقه آن صدها آهنگ، ترانه، بیت و لالایی وجود دارد. تاریخنویسان و موسیقیدانان معروف جهان معتقدند که کردستان مهد تمدن موسیقی جهان به حساب میآید. گزنفون تاریخنویس یونانی گزارش میدهد در سال ۴۰۱ قبل از میلاد و بعد از حمله یونان به ایران و شکست پادشاه وقت هخامنشی از یونانیها هنگامی که لشکر یونان قصد بازگشت از راه کردستان را داشت کردها با خواندن نغمهها و سرودهای دستجمعی یونانیها را مورد حمله قرار دادند.
گزنفون افزوده است که چگونه کردها در آن زمان با هنر موسیقی آشنایی داشتند و از آن در جنگها استفاده میکردند. ویژهنامه موسیقایی فاسکه که در فرانسه چاپ میشود اذعان کرده: ایران قدیم و سرزمین (میسو پوتامیا) یعنی کردستان کنونی) قدیمیترین مهد موسیقی جهان بوده است موسیقی کردستان به دلیل تاریخ آنجا و همچنین زندگی سخت و معیشت دشوار آنان در کوهستانها حالتی رزمی و کوبنده دارد. کردها به فرهنگ، زبان و ادبیات، سنت و موسیقی خود بسیار علاقهمندند و لذا در موسیقی فولکلور پیشرفت بسیاری کردهاند. سازهای رایج در موسیقی کردی، نی، سرنا، نابه، دهل، تنبک، تنبور و کمانچه است. یکی از مهمترین مقامهای کلاسیک کردی بیت است که از یک نغمه ساده پدید میآید و در وصف جنگ و سرداران و شخصیتهای ملی در کوهستانها خوانده میشود. سوز و مقام یکی دیگر از انواع موسیقی کردی است که با توجه به سوز درون و شکایت و زاری میباشد. هوره از دیگر شیوههای موسیقی کردی است که در سوگ ماتم غریبی و عزاداران به شیوههای ملیح و متین به گوش میرسد، به اعتقاد موسیقیدانان هوره همان ستایش اهورامزدا است که قبل از اسلام توسط پیروان کرد زرتشتی اجرا میشده. حیران متنی عاشقانه و پرسوز و گداز با توسل جستن به خدا و پیامبران است.
گورانی با شکوهترین شیوه موسیقی کردی است و عظیمترین نغمات موسیقی کرد را که ریشه در سنت و مسائل مردم آن دیار دارد شامل میشود. ترانههای کردی را از جهت مناسبتی میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
۱) ترانههای کار که از زبان سادهترین انسان گرفته و تصویری طبیعی از احساسات دلدادگان جوان را بیان میکند. ترانههای عروسی، مشکزنی، خرمنکوبی و دوشیدن گاو که از آرزوهای انسانها، زندگی و آینده، شادیها و رنجها و بالاخره امید و تلاش سخن میگوید.
ترانههای خانقاهی برای دراویشی است که از زرق و برق دنیای مادی به ستوه آمدهاند و خسته و نالان لاالهالاالله گویان دف و نی به دست میگیرند و با خواندن اشعار عرفانی از چنگ نامرادیها و نامردیها به خانقاه پناه میبرند.
گاهی دف زنان در مراسم عرفانی روزها و شبهای ربیعالاول مولود حضرت رسول (ص) را جشن گرفته و دراویش گورانی آهنگ مخصوص مولودی را با گروه دف برای مردم سرمیدهند البته در تمدن عیلامی که از مردم کرد و لر تشکیل شده نیز ترانههای محلی دیده میشود که از آلات موسیقی کمانچه، تنبک و ساز و دهل استفاده میکنند. از ساز و دهل بیشتر برای نواختن آهنگ رقص و از کمانچه و تنبک برای نواختن سایر آهنگها استفاده میشود. در مزارع برای فراموشی سختی کار یک نفر قوال که صدای رسایی دارد یک بیت را به عنوان سر بیت میخواند و دیگران آن را تکرار میکنند ترانههایی که حماسیاند و در وصف دلاوران، قهرمانان جنگ و اسب سروده میشود به همراه کمانچه و تنبک اجرا میشود ولی کردهای کرمانشاه از دایره در مراسم شادی و جشنها استفاده میکنند برروی چوب دایرهای شکل پوست نازک گوسفند و بز میکشند و دورتادور آن را زنگولههایی منظم آویزان میکنند. آلت دیگر موسیقی کرمانشاهی نیلبک مسی است که از دیرباز بر بالین بیمار نواخته میشد و سخت بر این باور بودند که شدت تب را کاهش میدهد.
دوزله سازی بادی است که از استخوان بال هما یا پرندهای موسوم به دال ساخته میشد، که با دمیدن ممتد توسط دهان در فیقه صدای دلنشین و گیرایی پدید میآید که همراه دایره در مراسم جشن و عروسی و شادی مورد استفاده قرار میگیرد.
موسیقی و شعر آذری در حقیقت با عاشیقلار شروع و در شادی عشق و عاشقی ختم میشود. عاشیقلار در تاریخ و حتی افسانههای آذری هم حضور دارد و در داستانها قهرمان، همیشه بیانات شعر و عرفان را با عشق بیان میکند، گفتنیها و کنایههای خود را با ساز و سوز در پوشش عاشق بیان میکند و در فراق معشوق اظهار عجز میکند و همیشه با رقبایش در جدال است. آوازخوانی محلی آذریها توسط عاشقها اجرا میشود از داستانهای معروف به لیلی و مجنون، کوراوغلی و سایر داستانهای محلی که اکثراً با نظم و با ساز و دایره و سرنا به وسیله عاشقها خوانده و نواخته میشود.
در موسیقی فولکلور استان فارس ایل قشقایی سه گروه موسیقیدان وجود دارد؛ عاشقها که همان نوازندگان ترک زبان شیروان و قفقازند که به استان فارس مهاجرت کردهاند ولی به دلیل وضع معیشتی ناگوار در شهر یا در آبادیهای دور افتاده زندگی میکنند و از ایل جدا شدهاند و بدین ترتیب بسیاری از آهنگهای آنها فراموش شده است. عاشقها معمولاً داستانهای طولانی را توأم با ساز و آواز ارائه میکنند، از آهنگهای قدیمی عاشقها میتوان سحرآوازی، جنگنامه، هلیله و خسرو و بیستون را نام برد که با کمانچه مینوازند.
چنگیان: که نوازنده کرنا، ساز و نقارهاند و در جشنها مینوازند آنها نیز مثل عاشیقها مردمی زحمتکش و محرومند. چنگیان نمایانگر موسیقی متداول طایفه خویش در ایل قشقاییاند و نواهای آنها پیچیدگی و دشواری نواهای عاشقی را ندارد و آینه تمام نمای موسیقی عامیانهاند.
دسته سوم ساربانان هستند که با نی آهنگهای قومی ایل را مینوازند. در میان آهنگهای مخصوص ساربانان میتوان از گدا دارنما که در وصف شترهای در حال حرکت است نام برد. بخش قابل توجهی از موسیقی ایل قشقایی را لالایی تشکیل میدهدکه در میان مادران ایل معمول است.
ترانههای عامیانه سیستان و بلوچستان چون تمدن با قدمتش غنی و سرشار است و نمایانگر زندگی مادی و معنوی این سرزمین است. ترانههایی که توسط شاعران محلی سروده شده اند و توسط سازهای محلی به صدا درمیآیند. رودها و بلندیها در ترانههای سیستانی برای خود جایگاهی دارند چندان که رودخانه هیرمند همانند رود نیل برای مردم این خطه حیات بخش است میعادگاه عاشق و معشوق واقع میشود. مبنای تولید مردم سیستان کشاورزی و دامداری است و این فعالیتها بخوبی در ترانههای سیستانی مشهود است چنانکه شکوه از معشوق و نفرینبار با نام ابزار کشاورزی همراه میشود.
اگر آهی کشو از گو بسوزه
سر رخت ته جیگو بسوزه
(اگر آهی بکشم زمین مزرعه میسوزد
سر چوب گاوآهن و ته چوب میسوزد)
اگر آه دگه از دل کشومه
خود دلبر و جای خود بسوزه
(و اگر آه دیگری از دل کشم من
خود دلبر به جای خود بسوزه)
قیچک از سازهای اصیل سیستان است که در مراسم مختلف شادی و غم از آن استفاده میشود. کوزه نیز از سازهای قدیمی سیستان است که ریشه در صنعت سفال آن دیار دارد از جنس سفال است و به شکل خمره که از پوست بز پوشیده شده است.
تا اوایل قرن بیستم بسیاری از آفریقاییها به عنوان برده و غلام وارد استان بوشهر شدند. در استان بوشهر در ماه محرم و رمضان مردم به عزاداری و سینهزنی میپردازند. شکل سینهزنی در استان بوشهر با بیشتر شهرها فرق دارد مردم در صفوف فشرده چون یک مرکز در شکل دایرهای سینه میزنند نوحهها با آهنگهای و بیشتر خواندن سرود میباشد در روزهای سوگواری ماه محرم یا رمضان نواختن طبل، سنج و شیپور که از شاخ گوزن تهیه شده متداول است. به طبلها دمام میگویند. ترانههای بوشهری متأثر از موسیقی بومیان آفریقایی است. یکی از فرمهای موسیقی که سبالو نام داشته آوازی است که با دایره همراه است و مردم دایرهوار کنار هم مینشینند و با اجرای سبالو شانهها را به طرف راست و چپ حرکت میدهند. سبالو متأثر از موسیقی آفریقایی است.کل: در مراسم عروسی زنان هم آهنگ و با همنوای دلنشین سر میدهند که بیشتر شبیه فریاد شادی است البته نوع دیگر کل هم در مراسم عزاداری برای خبر دادن به دیگران به کار میرود. در مراسم و جشنهای دیگر دوبیتیهای شاد محلی را با آهنگ مخصوص و با صدای بلند همراه ساز محلی به نام نیانبان که از پوست گوسفند و نی درست میشود میخوانند.
منابع:
۱-کتاب کرمانشاهان و تمدن دیرینه آن/ ایرج امنه / سیستانی
۲- کتاب بلوچستان و تمدن دیرینیه آن/ ایرج امنه/ سیستانی
۳- کتاب مقالات ایرانشناسی/ ایرج امنه/ سیستانی
۴- کتاب عشایر آذربایجان و ایلات مغان/ جمشید اسماعیلپور
۵- کتاب تاریخ موسیقی ایران/ روحانگیز راهکانی
۶- کتاب موسیقی سنتی در ایران/ پروفسور هرمز فرهت ترجمه مهدی پورمحمد
۷- مجموعه مقالات موسیقی سینما تئاتر
۸- ایران و اقتباسهای فرهنگی شرق از مغرب زمین/ زیر نظر یان ریشار/ ابوالحسن سروقد مقدم
۹- مجموعه مقالات مطالعات ایرانی/ موسیقی آئینی و مذهبی ایران/ محمدرضا درویش
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست