پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

اهمیت نیت اعمال


اهمیت نیت اعمال

مدت‌ها پیش کشاورز فقیری برای پیدا کردن غذا یا شکاری به دل جنگل رفت. هنوز مسیر زیادی را طی نکرده بود که صدای فریاد کمکی به گوشش رسید. او صدا را دنبال کرد تا به منبع آن رسید و دید که …

مدت‌ها پیش کشاورز فقیری برای پیدا کردن غذا یا شکاری به دل جنگل رفت. هنوز مسیر زیادی را طی نکرده بود که صدای فریاد کمکی به گوشش رسید. او صدا را دنبال کرد تا به منبع آن رسید و دید که پسربچه‌ای در باتلاقی افتاده و آهسته و آرام به سمت پایین می‌رود. آن پسربچه به شدت وحشت زده بود و با چشمانش به کشاورز التماس می‌کرد تا جانش را نجات دهد و کشاورز هم با هزار بدبختی با به خطر انداختن جان خودش بالاخره موفق شد پسرک را از مرگ حتمی و تدریجی نجات دهد و او را از باتلاق بیرون بکشد.

فردای آن روز وقتی که کشاورز روی زمینش مشغول کار بود، کالسکه سلطنتی مجللی در کنار نرده‌های ورودی زمین کشاورز ایستاد. دو سرباز از آن پیاده شدند و در را برای آقای قد بلندی که لباس‌های اشرافی بر تن داشت، بازکردند. زمانی‌که آن مرد با لباس‌های گرانقیمتی که برتن داشت پایین آمد، خود را پدر پسری که کشاورز روز گذشته او را از مرگ نجات داده بود، معرفی کرد.

او به کشاورز گفت که می‌خواهد این محبتش را جبران کند و حاضر است در عوض کار بزرگی که او انجام داده، هرچه بخواهد به او بدهد. کشاورز با مناعت طبعی که داشت به مرد ثروتمند گفت که او این کار را برای رضای خدا و بخاطر انسانیت انجام داده و هیچ چشمداشتی در مقابل آن ندارد. در همین موقع پسر کشاورز از ساختمان وسط زمین بیرون آمد.

مرد ثروتمند که متوجه شد کشاورز پسرس هم سن و سال پسر خودش دارد، به پیرمرد گفت که می‌خواهد یک معامله با او بکند. مرد ثروتمند گفت حال که تو پسرم را نجات دادی، من هم پسر تو را مثل پسر خودم می‌دانم، پس اجازه بده هزینه تحصیل او را در بهترین مدارس و دانشگاه‌ها بپردازم. کشاورز موافقت کرد و پسرش پس از چند سال از دانشگاه علوم پزشکی لندن فارغ‌التحصیل شد و بخاطر کشف یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین داروهای نجات بخش جهان که «پنی‌سیلین» بود، بعنوان یک دانشمند مشهور شناخته شد. آن پسر کسی نبود جز «الکساندر فلیمینگ».

چند سال گذشت و دست بر قضا پسرِ مردِ ثروتمند به بیماری لاعلاجی مبتلا شد و این‌بار الکساندر، پسر کشاورز که امروز یک دانشمند برجسته بود با داروی جدیدش بار دیگر جان آن پسر را نجات داد. جالب است بدانید که آن مرد ثروتمند و نجیب‌زاده کسی نبود جز «لرد راندلف چرچیل» و پسرش هم کسی نبود جز «وینستون چرچیل»!