دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
بلبشو در سینمای دفاع مقدس
پیك نیك در میدان جنگ
كارگردان: سیدرحیم حسینی، فیلمنامه: مجتبی خشك دامن
سهراب جوان سادهدل روستایی مسئول نگهداری احشام در جبهه، به خاطر یك اشتباه از خط مقدم جبهه سر درمیآورد، جایی كه برادرش فرمانده آنجاست. او به شدت از حضور سهراب در منطقه عصبانی میشود. اما سهراب تصمیم میگیرد در خط مقدم بماند. سیدرحیم حسینی در دومین تجربه سینمایی خود، بعد از فیلم نوروز، به كمدی محض در جبهه پرداخته است. چوپان جوان عاشق دختری است و همین باعث حضور او در جبهه میشود و ناچار است بیست و پنج نفر از نیروهای عراقی را اسیر نماید تا بتواند با آن دختر ازدواج نماید. از طرفی دیگر جعفر همرزم او رقیب او در ازدواج با آن دختر است. لر بودن شخصیتها، سادگی، صمیمیت و صداقت قومیت لرها دستمایه كارگردان برای پردخت و روایت طنز یك داستان جنگی است كه با شیوههای جدیدی سعی كرده موقعیتهای طنز جنگی خلق نماید. اما ساخت یك فیلم كمدی آن هم از نوع جنگی، در عین دور ماندن از دلقكبازی و لودگی باید ورای طنز به واقعیتی قابل تعمیم بدل شود كه این كار استادی بسیار میخواهد. پیكنیك نتوانسته است از تصنع و تكلف در شخصیتپردازیها و ماجراهای داستان بگریزد و پرسوناژهای خود را به واقعیت نزدیك كند. آدمهای اغراقآمیز و احساسات تصنعی در رفتار، پرسوناژهای مناسبی برای دفاع مقدس حتی در نوع طنز آن نیستند. دنیای فیلم پیك نیك یك جبهه بلبشویی است كه آدمها با داد و فریاد جبهه را به هم ریختهاند ـ هیچ نظم و نظارتی حاكم نیست و حتی چوپان جوان فرمانده را به طرز مسخرهآمیزی دستگیر و آزار میدهد. تمام ۹۲ دقیقه فیلم داد و فریاد بلند آدمهای جبهه است و در این جبهه زیباییهای دفاع مقدس حذف شده تا حركات و رفتار آنها خندهدار باشد. حرفی نیست اگر فیلمی میخواهد در محدوده كمدی محض جنگی باقی بماند و با كاراكترهای غیر معمول مخاطب را بخنداند. اما در این فیلم تماشاگر هرگز در ارتباط با كاراكترها از سطح عبور نمیكند. هیچكدام از شخصیتها چندان واقعی به نظر نمیرسند و در سطح رفتارهای كلیشهای مورد نیاز فیلمنامه متوقف شدهاند. مردم پای خندهای مینشینند كه مزه حقیقت داشته باشد. حقیقت دفاع مقدس ما سرشار از امید برای جهاد در راه خدا بود و همان امیدها طنزهای زیادی در جبهه خلق میكرد. اما به دور از لودگی بود. حال با این اوضاع آیا فیلمهای دفاع مقدس به سوی تفنن میروند؟ و آیا فیلمسازان عرصه دفاع مقدس در خط كمال سینمای جنگ و هنر مقاومت دچار اشتباه شدهاند؟ ما میتوانیم با پشتوانه و تلاش هنرمندانه فیلمهای خوب طنز جنگی بسازیم اما تاریخ جنگ دفاع مقدس ما با اینگونه فیلمهای ضعیف مخدوش میشود.
جنگ كودكانه
نویسنده و كارگردان: ابوالقاسم طالبی
علی پسرك ۱۲ ساله عراقی در پی حمله آمریكا به عراق تمام اعضای خانواده را از دست میدهد و تنها برادر یكساله خود را نیز گم میكند. او به دنبال برادرش موسی به طرف مرز ایران میآید و در اردوگاهی برادرش را مییابد.جنگی كودكانه بین بوش و صدام درگرفته و كودكان عراقی بدون اینكه دخالتی داشته باشند، بیشترین آسیب را از جنگ میبینند. ابوالقاسم طالبی با یك نگاه ژورنالیستی به یك مسئله حاد سیاسی در سطح بینالمللی پرداخته است اما متأسفانه تمام حوادث داستان دم دستی و تصادفی اتفاق نمیافتد. بازیها غیر قابل باور و بسیار بیرمق است. بازی نقش اول فیلم (علی) كه باید نقش مهمی در ارائه یك داستان باورپذیر میداشت، سست و بیحال است. ماجراهای داستان چفت و بست محكمی نداشته و گرهافكنیها و گرهگشاییها بسیار ساده و بدون هیچ تنشی در ذهن تماشاگر در سیر داستان به پیش رفته است. صحنههای مستند از حمله آمریكا و وضعیت مردم و كودكان تركیب خوشی با دیگر صحنههای ساخته كارگردان نداشته است. نمادها و نشانههای به كار رفته در فیلم همخوانی خوبی با روایت قصه ندارد. اما بیشترین نقطه ضعف فیلم كودكانه در شخصیتپردازی و بازیهای ناموفق فیلم است.فضا، آدمها و نوع ارتباطشان با وضعیت به وجود آمده برای آنها و پرداخت خوب این وضع است كه میتوانست فیلم را به سرانجام خوبی برساند. وقتی شخصیتها از آب دربیایند و فضا و ارتباط این دو با هم و با تماشاگر خوب حاصل شود، تشخص اثر قابل قبول خواهد بود. با این حال طالبی به رویداد مهمی در جهان پرداخته و این جسارت قابل تحسین است اما انتظار میرفت حداقل در حد و اندازههای فیلم قبلی خودش فیلمی محكم و موفق ارائه میداد و كاش بازمانده طالبی هم مثل «بازمانده» سیفالله داد؛ برای نجات ملت عراق از خطر بازمیماند.
خواب تلخ
نویسنده و كارگردان: محسن امیریوسفی
پیرمرد مردهشوری به نام اسفندیار پس از یك عمر كار در قبرستان احساس میكند كه به زمان مرگ خودش نزدیك شده است. خواب تلخ یك حادثه و یك اتفاق مهم در سینمای ایران و جهان است، هم از لحاظ مضمون و طرح داستان و هم از لحاظ نوع پرداخت و روایت قصه و ساختار فیلم دارای شیوهای كاملاً نو و بیبدیل است. محسن امیریوسفی این موضوع به ظاهر تراژیك را با دیدی طنز روایت كرده است و این كار طنز در موقعیتی بومی در مواجهه با مسئلهای جهانی یعنی مواجهه انسان با مرگ موقعیت طنز شیرینی را از فضای تراژیك این مسئله جهانی به وجود آورده است. قصهگویی در حال و هوای مستند با استفاده از نابازیگران و بازیهای متفاوت و خاص آنان یكی از وجوه برتری فیلم است. داستانی كه در پرداخت رنگ و شكلی متفاوت دارد. فیلم در ابتدا در بین یك اثر مستند و داستانی معلق است ولی هر چه به پیش میرود قوام داستانی آن نیز بیشتر میشود. كارگردان با شكستن مرزهای بین تخیل و واقعیت سعی در خلق موقعیتی سورئالیستسی برای باورپذیری داستان دارد و در این بین بازیهای خوب شخصیت بدون اینكه به نظر مستند یا داستانی باشد در این باورپذیری برای مخاطبان تأثیر زیادی داشته است. جسارت كارگردان جوان در به كارگیری شیوههای نو در فرم روایت قصه در تمام سكانسهای فیلم عمده موفقیت این فیلمساز در ساختار خواب تلخ به شمار میرود. برخورد طنز با مرگ و هجو این مقوله جهانی و همهگیر آدمهای دنیا با نگاهی نو به دغدغه همیشگی انسانها در تمام طول عمر خودشان از بهترین ویژگیهای موفقیتآمیز خواب تلخ محسوب میشود. سكانسهای برخورد اسفندیار مردهشور با عزرائیل، روابط او با سایر كارگران قبرستان و طنز حاكم بر این روابط خصوصاً رابطه او با دلبر، صحنههای پخش مستقیم بدگویهای كارگران دیگر از اسفندیار در تلویزیون و بالاخره انتقام مردهها از عزرائیل همه و همه از اهمیت بهسزایی در برجستگی این فیلم دارد. صحنه رویارویی مردهشور با عزرائیل از فصول مهم خواب تلخ است كه به نظر میرسد همه آدمها را در همه جای دنیا به خندهای عمیق و دوست داشتنی وامیدارد. اسفندیار مردهشور خود از مواجهه با مرگ میترسد و با احساس آن با خود كلنجار میرود و در آخر تصمیم میگیرد عامل مرگ یعنی عزرائیل را ناكار كند تا بلكه مرگ خود را به عقب بیندازد. تمام دیالوگهای مردهشور و سایر شخصیتها به صورت طنزی باورپذیر و واقعی بیان شده كه بار اصلی طنز بودن كار را به دوش میكشد. همكار و رفیق عزرائیل، اسفندیار مردهشور، به نظر بسیاری از كسانی كه فیلم را دیدهاند بهترین نوع بازی بدون در نظر داشتن مستند یا داستانی بودن فیلم ارائه داده است. داستان خواب تلخ در بطن خود دراماتیزه میشود و به آن جایی ختم میشود كه مردهشور پس از فراز و فرود احساسی و فكری میآموزد كه خودش چگونه با مرگ مواجه شود و این پایان شیرین حقیقتی به نام خواب تلخ است. اما خارج كردن این فیلم موفق جهانی از عرصه رقابت و مسابقه یك دلیل بیشتری ندارد و آن اینكه هیئت انتخاب و مسئولان جشنواره ۲۳ از عزرائیل ترسیدهاند!!!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست