چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
دراماتورژی حساب شده
"آبیگونه"نمایشی است به کارگردانی کاوه مهدوی شرکت کننده در دومین جشنواره تئاتر صاحبدلان که این روزها در خانه نمایش اجرا می شود.
آنچه که نمایش "آبیگونه" را میتواند نمایشی متفاوت و قابل توجه در زمینه نمایشهای موضوعی قرار دهد، ساختار نو روایت و خلاقیتهای اجرایی آن است. این نمایش صرف نظر از این که با محوریت موضوعی جشنواره تولید شده، با نگاهی که نویسنده و کارگردان در پرداخت سوژه داشته قابل توجه است.
نمایش داستان پسر یک خادم حرم امام رضا(ع) است که یکی از طرفداران فوتبال است که آرزو دارد برای دیدن نزدیک بازی فوتبال و تشویق تیم مورد علاقهاش راهی تهران شود، اما با مخالفتهای مادرش مواجه میشود. با اصرار پسر و تحت شرایطی مادر قبول می کند تا پسر راهی تهران شود که در این مسیر اتفاقاتی برای او رخ میدهد...
سوژه نمایش ممکن است سوژهای معمولی و تکراری باشد که در راستای اهداف و اولویتهای ارزشی مطرح در جشنواره صاحبدلان مانند پرهیز از دروغگویی، تهمت و افترا، ایمان و اعتقادات مذهبی شکل گرفته اما نگاه و نحوه پرداخت نویسنده قابل تأمل است. مهدوی با توجه به معذوریتهایی که در طرح موضوعات و اهداف جشنواره داشته نمایشنامه خود را برمبنای یک سوژه قابل توجه اجتماعی، طرفداران فوتبال و حواشی آن، پایهگذاری میکند با دادن رنگ و بویی اجتماعی به محتوای اثرش و استفاده از زبان طنز به بهترین شکل ممکن مخاطب را جذب و از مستقیمگویی درباره موضوعات مطرح پرهیز میکند و از کلیشههای رایج در این نوع نمایشها تا حد ممکن دوری .
او با نقد یک سوژه اجتماعی مثل رفتارها و معضلات حاشیهای طرفداران فوتبال که آن را در لابهلای اثر گنجانده، سعی میکند نمایش خود را از یک اجرای سفارشی فراتر ببرد و به یک نمایش طنز اجتماعی نزدیک کند و در این میان استفاده از زبان طنز به او کمک فراوانی کرده است.
در این نمایش ناهنجاریها و مشکلات جوانان در جامعه امروز ایران و اختلاف نظرهای دو نسل متفاوت جامعه در یک خانواده سنتی و مذهبی هم به چالش کشیده میشود و به نوعی بخش عمدهای از مشکلات نسل جوان در دل یک نمایش موضوعی به طور موجز و مفید در یک ساعت نشان داده می شود.
در این نمایش اخلاق محور، هیچ حکم و قضاوتی در راستای طبقهبندی و سیاه و سفید کردن انسانها صورت نمیگیرد و نشان میدهد همه افراد در جایگاههای مختلف میتوانند با وجود داشتن ویژگیهای شاخص رفتاری و اخلاقی در موقعیتهای مختلف از خود ضعفها و رفتارهای ناپسند ( خلاف عرف جامعه) نشان دهند.
نویسنده "آبیگونه" با در هم ریختن فاصلههای زمانی و مکانی و استفاده از موقعیتهای نمایشی، از قالب تئاتر به خوبی برای بیان موضوعات محوری جشنواره استفاده میکند که هر چند کاملا مشهود است، این محوریت موضوعی تا حدودی دستش را برای خلق یک درام اجتماعی بسته و برایش محدودیتهایی در ارائه خلاقیتهای بیشتر ایجاد کرده است.
داستان در یک فضای رئالیستی اتفاق میافتد. کارگردان که خود نویسنده نمایشنامه هم است با در هم ریختن ساختار روایتی این نمایش و دراماتورژی حساب شده از آن در جهت فضاسازی نمایش به یک خلاقیت تازه در اجرا میرسد.
این نمایش را میتوان از این جنبه که در کل ساختار اجرایی خود در قالبی مینیمالیستی ارائه میشود، قابل توجه دانست. آنچه که بیش از هر چیز نمایش «آبی گونه» را به عنوان یک تئاتر خوب مطرح کند خلاقیتهای اجرایی و کارگردانی تمیز و حساب شده و قدرت بازیگران در فضاسازی نمایش است.
کارگردان در این اجرا، از نهایت امکانی که محتوای نمایش و سالن اجرا به او میداده استفاده کرده و سعی کرده در شکل کارگردانی خود با رفتن به سمت المانهای یک اجرای مینیمالیستی، در یک زمان محدود با زبانی نو همه حرفهای موجود در نمایشنامه را روی صحنه بیاورد و با استفاده کاربردی از همه چیز در صحنه سعی کند، با کمترین امکانات بهترین فضاسازی را ارائه دهد.
استفاده کاربردی از ابزار و وسایل صحنه یکی از خلاقیتهای جالب این اجراست. در این نمایش همه چیز در راستای فضاسازی فانتزی نمایش شکل میگیرد و وسایل صحنه در کاربردیترین شکل ممکن در جهت فضا و تصویرسازی تئاتر مورد استفاده قرار میگیرد. در این اجرا طراحی صحنه خاصی مشاهده نمیشود، تنها چند نیمکت به عنوان جایگاهی برای گروه بازیگران در انتهای صحنه طراحی شده و وسایل صحنه طبق اصول یک اجرای مینیمالیستی بسیار اندک و کاربردی هستند؛ در جایی از چراغ قوههایی استفاده میشود که گروه بازیگران علاوه بر استفاده ابزاری از آن، در صحنه سازیهای مختلف، به عنوان وسیلهای برای نورپردازی بر روی بازیگران اصلی استفاده میکند. یا بوقهای نمایشی آبی و قرمز علاوه بر نقش المانی خود برای معرفی طرفداران دو تیم فوتبال و ساختن فضای استادیوم در صحنه نمایش، به عنوان ابزاری برای نورپردازی و در جهت فضاسازی فانتزیگونه نمایش هم کاربرد دارند. همچنین در این اجرا از سویی، همه ابزار به شکل قراردادهایی برای تغییر صحنهها و تعیین یک فضای متفاوت مورد استفاده قرار میگیرند و از سویی برای ساخت یک فضای فانتزی و طنزگونه کاربرد پیدا میکنند یا چند تکه ورق نازک پلاستیکی شبیه شیشه مشجر، با یک نورپرداری خلاق که توسط چراغ قوههایی در دست گروه بازیگری، پشت این سطوح شیشهای پلاستیکی میشود، یک بار تبدیل به پنجره و المانی برای معرفی خانه می شوند و در صحنه دیگر المانی برای ساختن موقعیت مکانی دیگر.
بازیهای بازیگران نیز در این نمایش، به دو شکل گروهی و انفرادی است، چون سوژه نمایش پیرامون فوتبال و تماشاگرانش است، کارگردان سعی میکند از یک تیم بازیگری در حاشیه و در کنار دو بازیگر اصلی استفاده کند؛ گروه بازیگری که در مواقع لازم برای ارائه تیپهای اجتماعی مورد نظر، کاربرد دارند و در مواردی هم کار نورپرداز، عوامل اجرایی صحنه را در این اجرا به عهده می گیرند. البته این دو چنان در هم آمیخته که تماشاگر نمیتواند در هنگام دیدن نمایش این دو حالت را ازهم تفکیک کند.
بازی بازیگران شخصیتهای اصلی نمایش؛ مادر و پسر که مرجان قمری و امیر کربلایی زاده آن را ایفا میکنند در عین این که جنس رئالیستی دارد، اما کاملا فانتزی گونه است و با وجود داشتن طنزی اغراق آمیز به سمت لودگی نمیرود. استفاده درستی که بازیگران از لهجه مشهدی در ارائه شخصیتپردازی نقشهای خود میکنند، بسیار کارآمد است وعلاوه بر طناز کردن بازیها، فضای غیرواقعی اغراقهای فانتزی گونه را می شکند و بازی ها را به سمت رئالیستی میبرد تا نمایش را برای مخاطبان باور پذیرتر کند. بازی دو بازیگر اصلی به ویژه مرجان قمری در این میان نمونه کامل این تجربه خلاق بازیگری است.
گذاشتن گروه موسیقی زنده که به شکل تلفیقی و متناسب با فضای نمایش از سازهای خود استفاده می کنند در جایگاه تماشاگران و کنار صحنه، یکی دیگر از ایده های خوب این نمایش است که با وجود شکل قرارگرفتنشان در کنار تماشاگران به نوعی نواختن خود را با اجرا هماهنگ می کنند، که حضورشان خارج از صحنه اجرا حس نمی شود.
هرچند نمایش آبیگونه به دلیل ویژگیهایی که از آن یاد کردیم اثری متمایز از دیگر نمایشهای جشنوارههای موضوعی است و نمایشی خلاق و خاص محسوب میشود، اما مشهود است ؛محدودیت و شکل صحنه اجرا به دلیل کوچکی خانه نمایش، اجرا را تحت فشار قرار داده و کارگردان در مواقعی مجبور به دادن میزانسنهای بیاساس و گذاشتن نتیجهگیریها و پند و اندرزهای اخلاقی در محتوای اثر برای پایانبندی آن بوده است.
فروغ سجادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست