پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

کالبد اسلامی محتوای غیر اسلامی


کالبد اسلامی محتوای غیر اسلامی

در آستانه‌ حماسه‌ بزرگ دیگری یعنی انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ قرار داریم .از آغاز انقلاب اسلامی و حتی پیش از کلید خوردن قیام ۱۵ خرداد جریان‌های سیاسی مختلفی در کشور با شاه و طاغوت …

در آستانه‌ حماسه‌ بزرگ دیگری یعنی انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ قرار داریم .از آغاز انقلاب اسلامی و حتی پیش از کلید خوردن قیام ۱۵ خرداد جریان‌های سیاسی مختلفی در کشور با شاه و طاغوت مبارزه می‌کردند، اما همه زیر لوای یک جریان سیاسی قرار نداشتند، بلکه مبانی فکری آنها متفاوت بود و هر فردی با انگیزه‌ای خاص مبارزه می‌کرد. در آن زمان هدف امام (ره) و بچه مسلمان‌ها مبارزه برای تحقق حاکمیت اسلامی و ارزش‌های دینی بود، اما افراد دیگری همچون جبهه‌ ملی و گروه‌های چپ کمونیستی برای تحقق حکومت دیگری با اشکال لیبرالیسم، کمونیسم و سوسیالیسم تلاش می‌کردند. با نزدیک شدن به انقلاب همه‌ اقشار و گروه‌ها با نظرات و تفکرات گوناگون شعار مرگ بر شاه می‌دادند، اما اهداف آنها از یکدیگر متفاوت بود. در این شرایط افرادی که به مسائل آگاه بودند شعارها را کنترل می‌کردند و اجازه‌ بیان هر شعاری داده نمی‌شد. آنها مراقب بودند مسیر درستی طی شود. از سوی دیگر مردم به دلیل رهبری امام و حضور روحانیت حواس‌شان برای فعالیت در این زمینه به خوبی جمع بود. آنها گام به گام در این مسیر شفاف و روشن حرکت کردند تا ما امروز در این مکان قرار بگیریم.

پس از انقلاب اسلامی و بعد از سال ۶۰ فضا به گونه‌ای شد که دیگر کسی نمی‌توانست به صراحت بگوید کمونیست است. این شرایط بدین معنا نیست که حزب توده، چریک‌های فدایی خلق و سازمان مجاهدین وجود نداشتند، بلکه آنها دیگر به صورت رسمی و علنی نتوانستند فعالیت کنند. این افراد زیر یک چتر دیگر به فعالیت پرداختند. آنها در قالبی با نام اسلامی اما با محتوای غیراسلامی فعالیت می‌کردند. به این افراد آموزش دادند به فعالیت با برچسب اسلامی بپردازد. البته آنها حتی چنین گروه‌هایی را تاسیس نکردند بلکه با زرنگی و برنامه‌ریزی خاصی به تشکل‌هایی همچون انجمن‌های اسلامی نفوذ کردند. این افراد زیر تابلوی اسلامی و در لوای نام اسلام کار خود را می‌کنند و به صراحت بیان نمی‌کنند که کمونیست هستند.

در این شرایط در دانشگاه افرادی را که اسلام را قبول ندارند برای سخنرانی دعوت می‌کنند و برایشان کف می‌زنند. اگر چیزی مبنی بر بی‌دینی و بی‌اسلامی به آنها بگوییم می‌گویند که اسلام شما فاشیستی و اسلام ما آزاد است. خطری که اکنون ما را تهدید می‌کند این است که افرادی با نام اسلام اما با محتوای کفر فعالیت می‌کنند. چند سال پیش آیت‌الله مصباح در دوران اصلاحات فرمودند که یک مرتبه بگویید اسلام بی‌اسلام. آنها می‌گفتند ما اسلام را قبول داریم اما اسلامی که نظرات اسلامی‌اش با همه‌ ادیان و مکاتب بشری می‌سازد و با اعلامیه‌ حقوق بشر کاملا تطبیق می‌کند. به طور مثال آنها رسما می‌گویند حدود و قصاص در اسلام باید تعطیل شود. از سوی دیگر بنا به گفته آنها از آنجا که احکام حقوق زن در اسلام با مکاتب آنها نمی‌سازد، باید حذف شود. به طور مثال بحث تفاوت ارث زن که آیه صریح قرآن است را نباید در نظر گرفت. به باور آنها اگر زندگی پیامبر ادامه پیدا می‌کرد این مورد را تصحیح می‌کرد. همچنین آنها می‌گویند در اسلام‌شان باید برخی احکام اقتصادی و حقوقی را نیز کنار گذاشت. در این صورت تنها چیزی که باقی می‌ماند فقط نامی از اسلام است و محتوایش اسلام نیست. آنها در سخنان‌شان نام شهید مطهری را می‌برند در حالی که افکار شهید مطهری با سخنان آنها صددرصد در تعارض و تناقض است. بر این اساس افرادی که بخواهند با اسلام مبارزه کنند راهی جز اینکه زیر تابلوی اسلام قرار گیرند و سپس به مبارزه بپردازند ندارند.

فضا امروز به گونه‌ای شده که به فضل الهی و به رغم مبارزات با دین، امروز دین اسلام با ارزش‌های دینی با گفتمان امام (ره) احیا شده است. چنین رویکردی را در سودان، ترکیه، عربستان، فلسطین و حتی آمریکا که سمبل شیطان بزرگ است می‌بینیم. در چنین شرایطی شما توقع دارید در داخل کشور برخی رسما بگویند اسلام به درد نمی‌خورد؟ آنان سخنانی را که در هشت سال اصلاحات بیان کردند دیگر نمی‌گویند. دیگر نمی‌گویند که امام (ره) باید به موزه تاریخ برود و امام زمان (عج) را می‌توان استیضاح کرد. در حال حاضر نسبت به سخنان همان چند نفر از حامیان‌شان همچون مجتهد شبستری و اکبر گنجی اعتراض می‌کنند. آنها در واکنش به سخنان اکبر گنجی گفتند او زمانی در گروه‌های ما قرار داشته است اما اکنون جزء ما نیست. در چنین شرایطی یکی از رسالت‌های مهم ما این است که چنین افرادی را که پشت این فکر و تابلو قرار گرفته‌اند بشناسیم.

قاسم روانبخش