شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

یک فیل در اتاق تاریک


یک فیل در اتاق تاریک

از آنجا که مباحث فرهنگ و آزادی و... ناظر بر وقایع جاری جوامع است، از این رو، مداقه در این حوزه‌ها فرد را در تحلیل رویداد‌ها توانا کرده و به حل مسائل اجتماعی مدد می‌رساند.
بسیاری …

از آنجا که مباحث فرهنگ و آزادی و... ناظر بر وقایع جاری جوامع است، از این رو، مداقه در این حوزه‌ها فرد را در تحلیل رویداد‌ها توانا کرده و به حل مسائل اجتماعی مدد می‌رساند.

بسیاری از مفاهیم در نگاه اول آشنا، پرکاربرد و بی‌نیاز از کندوکاو می‌نماید اما اندکی جست‌وجو، عمق نامحسوس آنها را بر ملا می‌کند. فرهنگ، تمدن، عقل، عشق، اخلاق، معنویت، عدالت و آزادی و... از جمله این مفاهیم هستند. حقیقت این است که امروزه، این مفاهیم محل نزاع اندیشه‌هاست و ریشه انحطاط و توسعه جوامع نیز در همین امور معرفتی است که جست‌وجو می‌شود.

از آنجا که این مباحث، صرفاً انتزاعی نبوده، بلکه ناظر بر وقایع جاری جوامع می‌باشد، بنابراین، غواصی در عمق این حوزه‌ها، لایه‌های زیرین اجتماعات را آشکار ساخته و گره‌های کور را می‌نمایاند و فرد را در تحلیل رویداد‌ها توانا کرده و به حل مسائل اجتماعی مدد می‌رساند. در این سلسله نوشتار، تلاش بر آن است که مواردی چند از این مفاهیم گزینش و موضوع کنجکاوی قرار گیرد.

این زنجیره را از حلقه فرهنگ می‌آغازیم. «فرهنگ» چیست؟ می‌دانیم در پاسخ بدین سؤال، از جانب اندیشمندان، تعاریف متعددی به میان آمده‌ است. نیم نگاهی به متون فرهنگی و جامعه‌شناسی به خوبی کثرت تعاریف را نشان می‌دهد. این مقال، جست‌وجویی در جهت استخراج معنای گوهری فرهنگ است. سخن را با طرح دو تعریف کلی از فرهنگ آغاز می‌کنیم. در تعریف اول فرهنگ عبارت از مجموع سازه‌های مادی و معنوی بشر در طول تاریخ است. آثاری نظیر شعر، فلسفه، زبان، قصه، هنر، اساطیر، علوم، اخلاقیات، حقوق و... و نیز، مجموعه‌ ابزارها، جنگ افزارها، بناها، سرپناها، فنون و صنعت و... از نمونه‌های این ساخته‌ها هستند.(دکتر علی شریعتی-مجموعه آثار ۱۱- تاریخ تمدن). در تعریف دوم، فرهنگ عبارت از مجموعه سازه‌های مادی و معنوی بشر که در طول تاریخ یک ملت فراهم آمده و در افراد آن حلول کرده و شیوه‌های زندگی اجتماعی آنها را شکل داده و به نوعی در ساخت شخصیت اجتماعی آن ملت مؤثر افتاده است (دکتر علی شریعتی- مجموعه آثار ۲۵- انسان بی‌خود). در جهت نزدیک شدن به هدف این نوشتار می‌پرسیم: تفاوت این تعاریف در چیست؟ پاسخ بدین سؤال، مدخل ورود به معنای گوهری فرهنگ است. در تعریف اول، سخن از فرهنگ، سخن از صرف ساخته‌های مادی و معنوی بشر است بدون هرگونه تأثیر بر شکل‌گیری شخصیت اجتماعی افراد. اما در تعریف دوم-که تعریف تحت تعقیب و تحلیل این نوشتار است- سخن از اثرگذاری ساخته‌‌های مادی و معنوی بشر بر زندگی اجتماعی است. به عبارت دیگر، در تعریف دوم، مفهوم فرهنگ، ناظر بر مجموع اساطیر، ادبیات، مذهب، اخلاقیات، اندیشه‌ها، اندیشمندان، متون و هر آن اموری است که به نحوی از انحا در شکل دادن به طرز تفکر و روحیات یک قوم مؤثر بوده‌اند. مطابق با این بیان، اگر شعر و دیوانی، هنر و فنی، حکایت و قصه‌ای، اندیشه و اندیشمندی مخلوق یک قوم باشد، اما در بین افراد آن حاضر نباشد، مردم آن را نشناسند و سینه به سینه نگشته و نسل به نسل منتقل نشده و هیچگونه تأثیری در زندگی اجتماعی و شکل‌گیری روحیات افراد نداشته باشد، جزو فرهنگ آن قوم-به معنای جامعه شناختی آن- محسوب نخواهد شد و البته در دایره تعریف اول فرهنگ قرار خواهد گرفت. نیز، مطابق با این تلقی، اگر یک اثر از فراسوی مرزهای جغرافیایی وارد یک جامعه شده و فرهنگ آن اجتماع را متأثر کرده باشد، لاجرم جزو فرهنگ آن جامعه خواهد بود.

اگر بخواهیم نمونه‌ای به دست دهیم می‌توان از «کلیله و دمنه» نام برد. می‌دانیم «کلیله و دمنه» یکی از بزرگترین و قدیمی‌ترین متون ادبی جهان است. این اثر محتوی جنبه‌های تربیتی و اخلاقی و بویژه تعالیم اجتماعی بسیاری است که به صورت حکایت‌های گوناگون ( بیشتر از زبان‌ حیوانات) ظاهر گردیده است. بپرسیم آیا «کلیله و دمنه» جزو فرهنگ ایرانی است؟ این سؤال از آن روست که کلیله و دمنه یک اثر فارسی نیست، بل از اصل هندی و فراهم آمده‌ علما و براهنه آن خطه می‌باشد که بطور دقیق، تاریخ خلق و نام خالق آن نیز مشخص نیست.