شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
دولت در اندیشه ی امام حسن البناء

حادثه ی سقوط دولت خلافت در مارس ۱۹۲۴ به دست مصطفی کمال آتا تورک و اجرای توطئه جدای دین از دولت و الغای کامل دین که دولت ترکیه را به صورت یک دولت بی دین در آورد و نیز حوادثی که به دنبال این فاجعه به وجود آمد و امت اسلامی را در تمام اقطار عالم اسلام به لرزه در آورد باز تابی سخت در روحیه ی حسن البنا ی جوان داشت ....هجوم فکری صلیبی و علمانی {{لائیک }ای که به دنبال این حادثه حیات فکری و فرهنگی مصر را فرا گرفت نیز بر شدت در د او افزود این هجوم با ظهور چند کتاب که از مهمترین آنها (فی الشعر الجاهلی )طه حسین و (الاسلام و اصول الحکم )شیخ علی عبد الرزاق بود به اوج خود رسید .
طه حسین در کتاب خود در قرآن شک کرد و گفته های دروغ مستشرقین را بر ضد اسلام و پیامبر اسلام تکرار نمود و علی عبد الرزاق نیز در کتاب خود در صدد اثبات آن بود که دین از دولت جدا است و اسلام را از نظام حکومتی جدا کرد و آن را در همان مفهوم لاهوتی تنگ به همان گونه ی که غربیها می شناختند محصور ساخت .
اینها همه در تکوین اندیشه ی اما م البنا و بر انگیختن همت او و در رد این دروغ بافی ها و آشکار ساختن نادرستی آنها و بیان چهره ی واقعی آنها اثر گذاشت .
نادرست اندیشی ها و تبیین درک صحیح از اسلام به عنوان یک نظام فراگیر زندگی که به حیات امت هیمنه و تسلط دارد و در همه ی امور زندگی نظر می دهد قلمرو بزرگی گشود و بر پایه ی درک صحیح بود که امام البنا اهمیت بسیار زیادی به بیان منزلت و موقعیت دولت در اسلام داد .
او می گوید اسلامی که اخوان بدان ایمان دارد حکومت را رکنی از ارکان خود میداند و همان گونه که به ارشاد تکیه دارد بر اجرا نیز تکیه دارد ، خلیفه ی سوم قرنها قبل گفته بود (اجرای احکام اسلامی از را ه قدرت میسر است و نه تنها از راه تلاوت قرآن ) و و بالاتر از آن آنکه پیامبر (ص ) حکومت را یکی از دستگیره ها یاسلام می شناخت حکومت در کتب فقهی ما از عقاید و اصول به شمار میرود حکومت هم تشریع و تعلیم است هم قانون و قضا و هیچ کدام از اینها از همدیگر انفکاک پذیر نیست و بنابراین اگر اصلاحگرای اسلامی به همین دلخوش داشت که خود فقیه و مرشد باشد و احکام اسلامی را تقریر کند و تعلیمات اسلامی را پیوسته فرو خواند و فروع و اصول را تشریح کند اما دست اندر کاران را به حال خود بگذارد که برای امت قوانینی را بگذارند که خدا اذن نداده و امت را با نیروی اجرای شان وادار سازند با اوامر خدا مخالفت کنند نتیجه ی طبیعی چنین وضعیتی این است که صدای چنین اصلاح گرای همانند فریاد کردن در دشت و یا دمیدن در خاکستر باشد .
باز می گوید اسلام حنیف حکومت را به عنوان پایه ای از پایه های آن نظامی میداند که برای مردم آورده است .زیرا اسلام اجازه ی هرج و مرج نمی دهد و هیچ گاه جماعت مسلمانان را بدون پیشوا و رهبر نمی گذارد پیغمبر خدا (ص ) به پاره ای از اصحاب خود می فرمود :
(وقتی به شهری فرود آمدی که فرمانروا ندارد از آنجا بیرون شو ) ودر حدیث دیگری به پاره ای از اصحاب خود فرمود :
( وقتی سه نفر شدید یکی را امیر خود کنید )
امام البناء خوددارای مصلحان اسلامی از مطالبه ی حکومت را جرم می داند و می گوید : اگر مصلحان مسلمان ببینند مجریان امور گوش به فرمان خدایند و مجری احکام اویند و آیات خدا و احادیث پیامبر (ص ) را به مردم میرسانند در این صورت قابل قبول است که به همان صورت مرحله ی وعظ و ارشاد قناعت کنند .ولی اکنون که داریم می بینیم تشریع اسلامی در یک ودای است و قانونگذاری عملی و اجرای د ر ودای دیگری است خودداری مصلحان اسلامی از مطالبه ی حکومت یک جنایت است که هیچ چیز جز قیام و رها سازی قوه ی اجرای از دست کسانی که به احکام اسلام حنیف گردن نمی نهند کفاره ی آن نیست .امام البنا معتقد است حکومت قلب همه ی اصلاحات اجتماعی است زیرا اگر حکومت تباه و فاسد باشد تمام کارها تباه و به فساد می گراید و اگر صالح با شد تمام کارها به درستی می گراید
امام بنا بر پا سازی دولت اسلامی در مصر یکی از دو هدف اساسی جماعت می شمارد : ((همیشه به یاد داشته باشید شما دو هدف اساسی دارید :
وطن اسلامی از هر گونه ساطه ی بیگانه رها شود :این حق طبیعی هر انسانی است و کسی جز ستمکاران جائر و مستبدان زور گو منکر آن نیست .
در این وطن آزاد دولت اسلامی آزاد بر پا شود که به احکام اسلام عمل کند و نظام اجتماعی اسلام را پیاده کند و مبادی ارزشمند اسلام را برای مردم علنی سازد و دعوت حکمت آمیز اسلام را به مردم تبلیغ کند و تا چنین دولتی بر پا نشده است همه ی مسلمانان گناه کار اند و در برابر خدای علی کبیر به خاطر تقصیری که در اقامه ی چنین دولتی و خودداری از ایجاد چنین حکومتی روا می دارند ،مسئولند .و در چنین شرایط حیرت آوری ظلم به انسانیت است که دولتها بر پا شوند که به مبانی ستمکارانه ی خود ندا در دهند و برای دعوت های پوشالی خود فریاد بر آورند ولی در میان مردم کسی نباشند که به منظور بر پای دولت حق و عدل و صلح کار کنند .
و بدین سان دولت در اندیشه ی امام البنا دارای یک وظیفه ی اساسی است که همان نگاهبانی از دعوت اسلام و توحید کلمه ی مسلمین و نشر کلمه الله و تبلیغ رسالت الهی است تا فتنه نابود شود و دین همه از آن خدا باشد او می گوید :
اگر ما حکومت اسلامی داشته باشیم که دارای دیدگاه اسلامی صحیح و فکری مستقل باشد و آنگونه که در خور است عظمت گنجی را در اختیار دارد و جلال نظام اسلامی ای را به ارث برده است بشناسد و ایمان داشته باشد که درمان ملت و آئین همه ی مردم در آن است در آن هنگام است که همه ی ما حق داریم که مردم را بدان فرا خوانیم و دنیا را به نام اسلام دعوت کنیم .
امام بناء این را محکوم و رد می نماید که کمونیسم برای خود دولتی دست و پا کند و به نام آن شعار دهد و مردم را به آن فرا خواند و تبلیغات راه اندازد و در آن هزینه کند و مردم را به فرمانبرداری وا دارد و فاشیزو و ناشیزم ملتهای درست کنند و آن را مقدس شمارند و در راهش به مجاهده بپردازند و به پیرویش افتخار ورزند و کلیه ی نظامهای زندگیشان در بابر آموزشهایش خاضع شود مسلکهای اجتماعی و سیاسی گوناگون دیگر نیز یارانی نیرومند پیداکنند جانها و خردها و اندیشه ها و قلمروها و دارایهاو کتاهبها و همه ی کوششهایشان را وقف آن کنند و به خاطر آن زندگی کنند و به خاطر آن بمیرند ولی ما مسلمانها یک حکومت اسلامی به دست نیاوریم که دعوت واجب اسلامی را که واجد همه ی خوبیهای این نظامها و فاقد همه ی بدیهای آنهاست ،بر پا سازد و به عنوان یک نظام جهانی که همه ی مشکلات بشریت را به صورتی صحیح و واضح و آسان حل کند و به دیگر ملتها عرضه دارد در حالی که پیش از پیدای نظامات گوناگون دیگر و پیش از آنکه این نظامات دعوت و تبلیغ را آئین خود کنند اسلام دعوت را فریضه ی قطعی دانسته و آن را بر ملتها و جماعات مسلمان واجب کرده است .
امام بناء در رساله الاخوان المسلمون تحت رایه القرآن ، نیز از مأموریت جماعت خود سخن می گوید (ماموریت اصلی ما چیست؟ )
به اجمال آنکه ما در برابر این موج طغیانگر شهر نشینی ماده گرایانه و تمدن مادی آمیخته با کامجویها و شهواتی که ریشه ی امت اسلامی را بر افکنده و آنان را از زعامت پیامبر (ص ) و هدایت قرآن دو رساخته و عالم را نیز از انوار هدایت آنها محروم کرده و صدها سال پیشرفت آنها را به تاخیر انداخته است ایستادگی کنیم تا این موج طغیانگر از سرزمین ما رخت بر بندد و قوم ما از بلای آن آزاد شود البته ما بدین حد متوقف نمی شویم بلکه ما این تمدن را در زادگاه خودش نیز دنبال می کنیم و در اعماق سرزمینش با آن می جنگیم تا همه ی جهان به نا م پیامبر (ص ) ندا در دهند و همه ی دنیا به تعالیم قرآن یقین آورند و پرتو بلند اسلام به کره ی اسلام سایه افکند ...در این هنگام اسیت که آنچه مسلمانان در سر داشتند تحقق خواهد یافت و دیگر فتنه ای نخواهد بود و همه ی دین ازان خدا خواهد بود .
آنگاه در کشور های اسلامی چنان حکومتی بر پا کنیم که در نظامات مختلف خود این آیات را تحقق بخشد :در نظام داخلی این آیه را می فرماید :
((میان مردم با آنچه خدا نازل کرده حکم کن و از هوا های آنان پیروی مکن و از این که تورا از پاره ای از آنچه خدا به تو فرو فر ستاده است بفریبند بپرهیز ...))
و در نظام روابط بین المللی این آیه را می فرماید :
(( و بدن سان ما شما را امتی میانه قرار دادیم که گواه بر مردم باشید و پیامبر (ص ) گواه شما باشد ))
و در نظام قضای از این آیه مدد می گیرد که می فرماید :
(نه به خدا سوگند که اینان ایمان نیاورند تا مگر تو را در آنچه در میان آنان در می گیرد به داوری گیرند و آن گاه از آنچه داوری کرده ای هیچ رنجشی در جان خود نیابند و به راستبی سر به فرمان آرند )).
و در نظام دفاعی و ارتش از این آیه که هدف بسیج عمومی را تحقق می بخشد :
((سبک و سنگین کوچ کنید و در راه خدا با جان و مالتان به جهاد بپردازید ))
و در نظام اقتصادی مستقل د رمورد ثروت و مال و دولت افراد این آیه را اساس قرار می دهد که می فرماید :
((داراییهایتان را که خدا مایه ی پایداریتان قرار داده به بی خردان ندهید ))
و نظام فرهنگی و آموزشی که به جهالت و تاریکی پایان می دهد و با جلال و شکوه وحی با نخستین ایه ی کتاب خدا هماهنگ است می فرماید :
((بخوان به نام پروردگارت که بیافرید )).
و در نظام خانه و خانواده که دختر و پسر و زن و مرد مسلمان می پرورد این آیه را تحقق می بخشد که می فرماید :
((ای کسانی که ایمان آورده اید خودتان و خاندانتان را از آتشی که آتشگیره اش مردم و سنگ است نگاهداری کنید ))
و رد نظام فردی و رفتار شخصی رستگاری ای را که در این آیه خواسته شده است پیاده می کند :
((براستی که آنکه نفس خود را تزکیه کرد رستگار شد ))
همه ی اینها همراه با روح عامی که بر تمان افراد امت از حاکم و محکوم سایه افکنده و بر این آیه استوار است که می فر ماید ::
((در آنچه خدا به تو داده خانه ی آخرت بجوی و بهرهات را از دنیا فراموش نکن و همان گونه که خدا به تو نیکی کرده تو هم نیکی کن و درجستجوی تباهی بر روی زمین نباش ))
آری ما فرد مسلمان ، خانواده ی مسلمان ، ملت مسلمان ، نظم مسلمان و دولت مسلمانی می خواهیم که دولتهای اسلامی را رهبری کند و پراکندگیهای مسلمانان را فراهم آورد و مجدشان را به آنان باز گرداند و سرزمینهای گمشده وطن های غصب شده و کشورهای شکست خورده شان را به آنان باز پس دهد و آ نگاه پرچم جهاد و لوای دعوت به سوی خدا را بر افرازد تا جهان را با تعالیم اسلام سعادتمند سازد .
این است آن جایگاهی که امام بنا برای دولت قائل بود و این است آن وظیفه ای که او بدان آغازید به عقیده ی او داشتن دولت در طبیعت اسلام است زیرا اسلام بدون دولت بر پا نخواهد شد چون هر امری که در قرآن و سنت است اگر بخواهد اجرا شود اقتضای آن دارد که نظام اسلامی و دولت اسلامی برپا شود
زیرا اجرای این احکام جز در پناه نظام خالص اسلامی و دولت اسلامی که امر خدا را بر پادارد تضمین شده نیست برپای اسلام در ان حدودی که خدا ترسیم کرده و پیغمبر تبیین نموده مقتضی آم است تا دولتی اسلامی بر پا شود که اسلام را در همان حدود تعیین شده بر پا دارد و این منطقی است که جز گردنکشان کسب منکر آن نیست چه ممکن نیست در سایه ی یک دولت غیر اسلامی که همت آن بر پا شدن اسلام نیست اسلام بر پا شود زیرا چنین دولتی اگر چیزی از اسلام کم شود به او زیانی نمی رسد و هیچ چیزی مانع جنین دو لتی نیست که اسلام را تعطیل کند و یا آن را منحرف ساخته و به کژراه برد اسلام به صورت صحیح تنها در سایه ی دولتی بر پا می شود که خود بر مبنای اسلام و اجرای حدود اسلام بر پا شده باشد زیرا بیشتر احکامی که اسلام آورده و اجرای آن بر عهده ی افراد نیست و بلکه بر عهده ی حکومتها است و همین به تنهای دلیبل قطعی است بر آنکهخ حکومت جزو طبیعت اسلام و از مقتضیات آن است و اسلام هم دین است هم دولت .
آری حسن البناء برپاداری دولت اسلامی که نظام اسلامی را در همه ی قلمروهای زندگی بر پا دارد بزرگترین هدف اخوان المسلمین قرار داد و بر نامه ها و خط مشیها پیاده کردن این هدف را با الهام از قرآن کریم و با هدایت یابی از سیره ی رسول کریم (ص)و با رهنمود خواهی از تاریخ سلف صالح این امت و با درک کامل متغییر های زمان و شرایط زندگی بر نهاد .
و پس از او جانشین او رهبر کار آزموده حسن الهضیمی نیز از او پیروی کرد آنجا که در گفتاری که پیوسته در گوش اخوان طنین انداز است گفت :
شما باید دولت قرآن را در جان خودتان بر پا کنید تا در سرزمین شما بر پا شود و پایان سخن آنکه کاروانئ اخوان در هر کجا که برادران مسلمانی باشند به همین راه خواهد رفت .
منبع : دین و دولت در اندیشه شهید حسن البنّاء
مؤلف : استاد جابر رزق
مترجم : محمد جواد حجتی کرمانی
انتشارات : اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست