پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
ازدواج, سنت, مدرنیته
کشور ما مثل بسیاری از کشورهای دیگر، در حال گذار از یک جامعه سنتی به صنعتی و مدرن است و این گذار، به هر حال منجر به تغییراتی میشود که مواجهه با آن اجتنابناپذیر خواهد بود. از جمله این تغییرات میتوان به مجموعهای از دگرگونیها در شیوه زندگی فردی و اجتماعی و بهعنوان نمونه، تغییر در نگرش خانوادهها و جوانان در مورد شیوه ازدواج اشاره کرد. در حالی که جوانان گذشته، با گزینههای معدودی از شیوههای ازدواج روبرو بودند و همان روال سنتی را در پیش میگرفتند، جوانان امروز با گزینههای متعدد و متفاوتی روبرو هستند بنابراین این سوال برایشان پیش میآید کدام روش بهتر است؛ روش سنتی یا امروزی؟
از قدیم خانوادهها برای ازدواج فرزندان خود مسائلی را در نظر میگرفتهاند و هنوز هم مدنظر میگیرند. این مسائل، حاصل تجربههای خاص خودشان یا تعالیم فرهنگی و اجتماعی بوده است. هر خانواده، اصول و قوانین ویژهای دارد و تلاش میکند طبق این اصول اقدام کند. وقتی پسری آمادگی خود را برای ازدواج اعلام میکند، بهطور سنتی، بزرگترها مینشینند و با هم گفتوگو میکنند. در مرحله اول، از طریق پرسوجو، دختر خانمهایی را برای ازدواج انتخاب و در مورد آنها و خانوادههایشان تحقیق و بررسی میکنند و بعد، بر اساس اصول و قوانین خانواده، یک نفر را برمیگزینند و این گزینش، معمولا با نظرخواهی از ریشسفیدها و به اصطلاح عقلای قوم است.
فرایند سنتی ازدواج، معمولا با خواستگاری رسمی و خانوادگی شروع میشود. خانوادهها همدیگر را میسنجند تا ببینند آیا مطابق با اصول و هنجارهای یکدیگر هستند یا نه. در صورتی که تطابق وجود داشت، از دختر و پسر هم نظرخواهی میکنند و اگر این دو به ازدواج رضایت دادند، بقیه مراحل اجرا میشود. حتی هنوز هم در برخی از ازدواجهای سنتی در همان شب خواستگاری مراسم عقدکنان انجام میشود ولی شکل امروزیتر آن، این است که خانوادهها به دختر و پسر فرصت میدهند تا همدیگر را بیشتر بشناسند و در طی چند جلسه گفتوگو تصمیم بگیرند.
ازدواج به شیوههایی متفاوت
امروزه جوانان و خانوادهها با شکل متفاوتی از ازدواج روبرو میشوند که اصطلاحا به آن ازدواج غیرسنتی گفته میشود؛ ازدواجی که متفاوت با رسوم و قراردادهای خانوادگی و فرهنگی است. مثلا دختر و پسری با همدیگر آشنا میشوند، قرار ازدواج میگذارند و مدتی را برای شناخت همدیگر صرف میکنند و بعد از اینکه تصمیم نهایی را برای ازدواج گرفتند، خانوادههایشان را در جریان قرار میدهند. یک شکل دیگر هم وجود دارد که دختر و پسری بدون هیچ قصدی برای ازدواج وارد رابطه عاطفی میشوند، به همدیگر علاقهمند و وابسته میشوند و بعد تصمیم به ازدواج میگیرند. در برخی موارد، این دو اصلا آماده ازدواج نیستند اما به دلیل وابستگیهایی که ایجاد میشود، ازدواج را اجتنابناپذیر میبینند. در شکل دیگر، دختر و پسری وارد رابطه عاطفی شده و بعد از مدتی به دلیل احساس تعهد و مسئولیتی که نسبت به طرف مقابل ایجاد میشود، تن به ازدواج میدهند بدون اینکه آماده ازدواج باشند یا واقعا یکدیگر را برای ازدواج انتخاب کرده باشند. در ازدواجهایی از این قبیل، تقریبا در بیشتر موارد زمانی که خانوادهها متوجه قصد ازدواج فرزندشان میشوند، بهخصوص وقتی میبینند او از مدتها قبل همسر خود را انتخاب کرده است، اصلا واکنش خوبی نشان نمیدهند. وقتی هم که پافشاری فرزندشان را میبینند، این بحران شدیدتر میشود اما در بیشتر موارد، این جوان عاشق و مصمم ظاهرا پیروز میدان است و خواستهاش را به کرسی مینشاند، بیآنکه بداند آیا تصمیم درستی گرفته است؟
کدام ازدواج موفقتر است؟
هنوز هم خیلی از کارشناسان بر این باورند که ازدواج سنتی در مقایسه با ازدواجهای امروزی، به لحاظ توجه به هنجارها و قوانین خانوادهها، ازدواج باثبات و امنتری محسوب میشود اما واقعیت این است که در اینگونه ازدواجها، به برخی از ویژگیهای فردی دو طرف ازدواج مثلا به ابعاد عاطفی، جنسی، ویژگیهای شخصیتی و شیوههای رفتاری فرد توجه چندانی نمیشود. شاید به این دلیل که این ویژگیها برعکس خصایص جسمانی، خانوادگی و سطح اجتماعی فرد مقابل، کمتر ملموس است. در ازدواجهای خیلی سنتی، معمولا خانوادهها تمایلی به صبر کردن و وقت گذاشتن برای بررسی خصایص فردی طرف مقابل ندارند. معمولا خیلی عجله میکنند که کار را تمام کنند. البته آنچه در مورد ازدواجهای سنتی گفته شد، به معنای این نیست که در ازدواجهای غیرسنتی که احتمالا بدون توجه کامل به معیارها و اصول خانوادگی انجام میشود (مانند ازدواجهایی که با روابط عاشقانه شروع میشود و با وجود مخالفت خانوادهها انجام میگیرد)، نیازهای عاطفی، جنسی، و... زوجها در نظر گرفته و برآورده میشود.
تغییر تدریجی معیارهای ازدواج
هر زن و مردی که با همدیگر ازدواج میکنند، بعد از ازدواج، از خود و همسرشان توقع و انتظار دارند. بعضی از این انتظارها یا در راستای خصایص فرهنگی، جسمی و طبیعی فرد بوده یا نسل اندر نسل به ما منتقل شده است (مانند نقشهای فرزندپروری پدر و مادر) اما در کنار این وظایف نسبتا ثابت، برخی انتظارها هم وجود دارد که با توجه به شرایط روز، ایجاد میشود و تغییر میکند. مثلا اگر سالها قبل، از یک پسر
۲۰ ساله میپرسیدند: «چرا میخواهی ازدواج کنی؟» به احتمال زیاد پاسخ میداد: «میخواهم ازدواج کنم تا همسری داشته باشم تا به امور خانهام رسیدگی کند و...». یعنی ازدواج بیشتر به خاطر نقشهای اجتماعی و فرهنگی صورت میگرفت ولی امروزه از خیلی از جوانها میشنویم که: «اگر بخواهم غذا بخورم، یک نفر را استخدام میکنم که برایم غذا بپزد یا به رستوران میروم. یک نظافتچی استخدام میکنم تا به خانهام برسد و... پس اصلا چرا باید ازدواج کنم؟» در مقابل، دختر خانمهایی را میبینیم که استقلال مالی دارند و به لحاظ مالی نیازی به داشتن همسر و تکیهگاه احساس نمیکنند. اینگونه صحبتها، نشان میدهد در دنیای امروز، صرفا به دلیل نقشهای اجتماعی و فرهنگی که بهطور سنتی به زن سپرده شده، مانند خانهداری و آشپزی یا به دلیل نقشهای اجتماعی و فرهنگی که به مرد سپرده شده است، نمیتوان ازدواج کرد و باز هم انگیزه بالاتری برای ازدواج لازم است بنابراین دلایل سابق برای ازدواج، هر چند عالی و لازم است اما کافی نیست. بهنظر میرسد یک ضرورت قوی برای ازدواج کردن، نیاز به صمیمیت و رابطه پربار عاطفی با شریک زندگی است. پس صمیمیت و رابطه توأم با عشق و محبت چیزی نیست که به آسانی و بهوفور قابل دسترسی باشد. به عبارت دیگر اگر در گذشته ازدواجهایی بدون عشق، عاطفه و صمیمیت جنسی صورت میگرفت و ادامه مییافت، امروزه این ازدواجها قطعا دوامی نخواهند داشت چراکه برای جوانان امروز، دو پایه و ستون مهم ازدواج، صمیمیت جنسی و عاطفی است که بدون آن هیچ ازدواجی استوار نخواهد بود.
خیلی از اینگونه ازدواجها، بیشتر به دلیل کششهای شدید عاطفی و جنسی صورت میگیرد و به دیگر شباهتها (حتی شباهت در نیازهای عاطفی و جنسی) کمتر توجه میشود. متاسفانه کم نیستند زوجهایی که با موانع دشوار اجتماعی و خانوادگی مبارزه و در نهایت، با اشتیاق فراوان ازدواج میکنند اما بعد از فروکش کردن اشتیاق شدیدشان، تازه متوجه میشوند که چقدر با هم متفاوتند!
حرف آخر
در ازدواجهایی که در آن فقط به اصول و شرایط و هنجارهای خانوادگی و فرهنگی توجه میشود (آنطور که در ازدواجهای سنتی مدنظر است) و حتی زمانی که جذابیت جسمی (بهویژه در زن) هم مدنظر قرار میگیرد، ممکن است تصادفا شباهت شخصیتی، عاطفی، جنسی و رفتاری وجود داشته باشد و وجود نداشته باشد بنابراین با توجه به تغییر نگرش و انتظارهای زنان و مردان امروزی، احتمال اینکه چنین ازدواجی با وجود چارچوب درستی که دارد، نتواند نیازهای عاطفی و جنسی زوجهای امروزی را بر آورده کند، کم نیست.
ازدواجهای صرفا سنتی که در آن شباهت، علاقه، جذابیت جنسی و رابطه عاطفی طرفین اهمیتی ندارد، امروزه کارایی لازم را نخواهد داشت. در نتیجه، با توجه به آنچه ذکر شد، به نظر میرسد در ازدواجهای امروزی ترکیبی از ازدواج سنتی با شیوههای نوین، نتیجه بهتری داشته باشد. یعنی ازدواج براساس یافتههای نوین علمی که روی شباهتهای زوج و ویژگیهای مرتبط با رضایت زناشویی و در نتیجه، ازدواج موفق تاکید میکند و علاوه بر آن، توجه به اصول، هنجارها و معیارهای فردی، خانوادگی و فرهنگی دو طرف.
دکتر اعظم صالحی
روانشناس و مشاور خانواده
عضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی اصفهان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست