چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

اولویتهای سیاست خارجی دولت آتی


اولویتهای سیاست خارجی دولت آتی

بهره گیری از دیپلماسی افكار عمومی در سیاست خارجی باید در دولت آتی جایگاه خود را پیدا كند تهران باید در بین افكار عمومی دنیا فضاسازی نماید و بخشی از مواضع, سیاستها و برنامههای خود را از این طریق به پیش ببرد حاكمیت عقلانیت و خرد جمعی در دیپلماسی نیز غیر قابل انكار و غیر قابل اجتناب است

در ارتباط با سیاست خارجی دیدگاه و نظریه‌های مختلف و متنوعی مطرح است. برخی از نظریه‌پردازان روابط بین الملل، سیاست خارجی را امتداد سیاست داخلی میدانند و عده‌ای نیز به عكس این دیدگاه اعتقاد دارند و معتقدند سیاست داخلی امتداد سیاست خارجی است. (گذشته از این نظریه‌ها و دیدگاه‌های موجود در ارتباط با سیاست خارجی، باید گفت سیاست خارجی از متعالیترین امور عمومی در زندگی بشر امروز است و تامین صلح، امنیت، ضامن ملی و بازكردن مسیر رشد و تعالی جایگاه یك كشور در فراسوی مرزها برعهده دیپلماسی است.) علاوه بر آن نگارنده بر این اعتقاد است تاثیر سیاست داخلی و خارجی بر یكدیگر متقابل است و این تاثیر خود به پیچیدگی امور سیاست خارجی و تصمیم‌گیری در این حوزه افزوده است. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی ایران، اكنون بخشی از نگاه افكار عمومی متوجه برنامه‌ها و سیاستهای دولت آتی در حوزه سیاست خارجی است و اینكه اولویتهای سیاست خارجی دولت آینده كدامند؟ واقعیت اینست ملت ایران جهانی فكر میكند و به تحولات و رویدادهای جهانی نگاه خاص دارد و پیگیر تحولات و رخدادها در عرصه روابط بین‌الملل است. از این رو موضوع اولویتهای سیاست خارجی از سوی دولت آینده برای ملت ما بسیار مهم است.

بدون تردید در اجرای سیاست خارجی، سازمانها، نهادها و تشكیلات متنوع اداری و سیاسی درگیر میباشند. اما با این حال برنامه و راهبرد دولت و دستگاه دیپلماسی برای حفظ امنیت، تامین منافع، اقتدار و ارتقای عزت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی در فراسوی مرزها بسیار مهم و اساسی است. قطعاً مسئولیت كار در این موارد بر عهده دولت و دستگاه وزارت امور خارجه است. از اینرو این دستگاه را نیز باید متناسب با تحولات و پیچیدگیهای دنیای دیپلماسی امروز، متحول، كارآمد و توانمند ساخت و از رابطه سالاری، تبارگرایی، باندبازی، جریان سالاری و بخشی نگری در دولت در حوزه سیاست خارجی پرهیز و دوری جست. هركس در این حوزه مشغول كار است باید بداند اولاً با كار جدی سروكار دارد و ثانیاً نتیجه عمل او بر دیگر حوزه‌ها تاثیر میگذارد و باید این تاثیرات را جدی گرفت.

اولویتها

دولت برای كارآمدی و كسب بیشترین دستاورد، عزت و افتخار ایران اسلامی در دنیای بحرانی و انحصارگرا در عرصه روابط بین‌الملل، باید برنامه و راهبرد مشخص داشته باشد و براساس اصول و مبانی وابسته با بهره‌گیری از فرصتها و تاكتیك‌های كارآمد، در مسیر پرداخت حداقل هزینه و حداكثر منافع در سیاست خارجی حركت كند. اصول و مبانی سیاست خارجی كشور ما در مواضع رهبر كبیر انقلاب اسلامی حضرت امام (ره)، مقام معظم رهبری و قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح و تبیین شده است. قطعاً دولت آتی در سیاست خارجی باید این اصول و مبانی را محور برنامه و راهبردهای خود در سیاست خارجی قرار داده و در راستای عملیاتی كردن این اصول نیز گام بردارد. تاكید بر نفی سلطه و یكجانبه‌گرایی، تاكید بر اصل احترام متقابل، تاكید بر ثبات و امنیت جهانی، تلاش برای ایجاد و تقویت همگرایی در جهان اسلام، نفی ناعدالتی در عرصه روابط بینالملل، تاكید بر حفظ هویت دینی و فرهنگی جهان اسلام در ساختار ارتباطی جهان، ایجاد سازوكار مشخص و كارآمد در همكاری و تعامل سازنده با سازمان ملل متحد و نهادهای اقتصادی بین‌المللی و ... جزو اصولی و مبانی سیاست خارجی كشور ما هستند. قطعاً این اصول و مبانی باید محور اولویتها و برنامه‌های دولت آتی در سیاست خارجی باشد. روحیه عدالت‌طلبی و ظلم‌ناپذیری نباید در سیاست خارجی مغفول واقع شود یا به آن بی‌مهری شود. این روحیه را باید تقویت و پرورش داد. عدالت طلبی و ظلم‌ستیزی به منزله استقبال از ستیز با نظام بین‌الملل یا كشورهای پیرامون جمهوری اسلامی ایران نیست. بلكه برعكس این گفتمان و راهبرد سیاست خارجی در بسیاری از مواقع درهای بسته نظام بین‌الملل را به روی ما باز میكند. این گفتمان موجب افزایش تعامل با دنیای پیرامونی و ایجاد ائتلاف برای عدالت در عرصه روابط بین‌الملل، نفی یكجانبه‌گرایی، همزیستی مسالمت‌آمیز ملتها، ایجاد ائتلاف و جبهه قوی علیه جنگ و سرانجام گسترش مناسبات مسالمت‌آمیز و پایدار بر محور عدالت، نفی سلطه و احترام به حقوق و حاكمیت یكدیگر است. گفتمان عدالت، دستگاه دیپلماسی را از حالت انفعال خارج میكند و موجب میشود تا ما در عرصه روابط بین‌الملل، ابتكار عمل را به دست گیریم. آمریكا امروز گفتمان جنگ در دنیا سر داده است و جبهه‌ای را به همین منظور نیز تشكیل داده است. لندن از كشورهایی است كه در این جبهه حضور دارد. ملتها از این جبهه و گفتمان خسته هستند، هرچند توان مقاومت را در مقابل آن ندارند. از اینرو دولت آتی میتواند پیشگام در این راه باشد و با گفتمان عدالت و نفی یكجانبه‌گرایی، جبهه‌ای از ملتهای خواهان صلح و امنیت جهانی را در این جبهه گرد هم آورد. علاوه بر آن دولت آتی در سیاست خارجی، باید كشورهای همجوار و پیرامون را نیز مدنظر قرار دهد و روابط خود را با دولتهای همسایه تحكیم بخشد. امروز بخشی از خطر و تهدیدات در اطراف مرزهای جمهوری اسلامی ایران و در افغانستان، عراق و جمهوری آذربایجان و در خاك كشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس متمركز شده‌اند. با ارتقای روابط و ایجاد مناسبات پایدار با دولتهای این كشورها می‌توان بخشی از خطر و تهدید را كاهش داد. هرچند در این راستا باید تقویت روابط بین ملتها افزایش یابد تا قدرت نرمافزاری جمهوری اسلامی ایران در خاك افغانستان و عراق جای مانور پیدا كند. البته نفوذ این قدرت نیاز به سازوكار مشخص است و دولت آتی نباید در این عرصه غفلت نماید. در كنار این موارد، دولت آتی باید در سیاست خارجی، ارتقای روابط با قدرتهای بزرگ آسیایی نظیر چین، هند و ژاپن را نیز مدنظر قرار دهد. ایجاد مناسبات پایدار با این كشورها، بخشی از تهدیدات سایر قدرتها علیه ایران را كاهش میدهد. آراء هر یك از این كشورها در سازمانهای بین‌المللی چون سازمان ملل متحد برای جمهوری اسلامی ایران مهم است. روسیه نیز باید در جای خود به آن توجه شود. همكاری اتمی تهران با كرملین و همراهیهای پوتین با ایران در بعضی از مواقع بخشی از فشار هستهای جهانی را علیه كشور ما كاهش داد. هرچند كرملین نیز در پرونده هسته‌ای ایران و در چالش بین ایران و آمریكا، نقش یك بازیگر را به عهده دارد و در این بازی به منافع اقتصادی و ملاحظات سیاسی خود نیز می‌اندیشد. اما به هرحال باید صف كرملین را در پرونده اتمی همچنان از صف كاخ سفید جدا نگه داشت و مانع از قرار گرفتن روسیه در جبهه مخالف ایران بر سر پرونده هسته‌ای شد. البته ادامه این وضعیت و مانع شدن از شكل گیری ائتلاف جهانی علیه فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز كشورمان، نیاز به یك دیپلماسی هوشمندانه دارد كه دولت آتی باید از هم‌اكنون در مورد آن چاره‌اندیشی كند و تدابیر كارآمدی را در این حوزه و پرونده اتخاذ و بر مرحله اجرا دربیاورد. هدف آمریكا تضعیف اروپا است و رای منفی فرانسویها و هلندیها به قانون اساسی واحد اروپایی، تا اندازهای آمریكاییها را خوشحال كرده است. اروپای واحد و مقتدر برای آمریكا هزینه است. در این شرایط تهران باید اهمیت و منافع استقلال اروپا از آمریكا را در حوزه سیاست و اقتصاد به آنها یادآور شود و سیاست و راهبرد مشخص برای تداوم و تقویت مناسبات با اروپاییها اندیشیده شود. بهره‌گیری از دیپلماسی افكار عمومی در سیاست خارجی باید در دولت آتی جایگاه خود را پیدا كند. تهران باید در بین افكار عمومی دنیا فضاسازی نماید و بخشی از مواضع، سیاستها و برنامههای خود را از این طریق به پیش ببرد. حاكمیت عقلانیت و خرد جمعی در دیپلماسی نیز غیر قابل انكار و غیر قابل اجتناب است. دیپلماسی مشاركتی و همگرایی اسلامی و منطقه‌ای میتواند بخشی از موانع پیشروی ما را در عرصه روابط بین‌الملل بردارد. باید به سمت بومی كردن امنیت دریای خزر و خلیج فارس پیش رفت. این دیدگاه بارها از سوی تهران مطرح شده است. اما باید این طرح و ایده را عملیاتی ساخت. استراتژی نوینی برای امنیت خلیج فارس ترسیم و طراحی شود. شورای همكاری خلیج فارس ناكارآمد است. حضور آمریكا در خلیج فارس علیه امنیت این منطقه است. باید سازوكار جدیدی طراحی و به مرحله اجرا درآید.

از نظامی شدن بیشتر خزر باید جلوگیری كرد. رقابت منفی و ناسالم در این حوزه بین همسایگان خزر، امنیت دریای آرامش و صلح را به خطر میاندازد. قطعاً دولت آتی باید موارد پیش گفته را در سیاست خارجی لحاظ و آنها را در اولویت كار خود قرار دهد. انتظار افكار عمومی نیز حاكمیت عقلانیت و خرد جمعی در سیاست خارجی با تاكید و پایبندی به اصول و مبانی دیپلماسی است.

منبع:هفته نامه جام