پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

پشت پرده فیلم های خارجی سیما


پشت پرده فیلم های خارجی سیما

تحلیلی بر برنامه ها و فیلم های نوروزی رسانه ملی

درایام نوروز امسال صدا وسیما از ابتدا با برنامه ریزی منظم برای پخش برنامه ها وفیلم ها وسریال های نوروزی سعی کرد توجه بینندگان خود را به نحو شایسته ای جلب کند که به عقیده بسیاری از بینندگان دراین امر موفق عمل کرد. برنامه ها وفیلم های نوروزی امسال چه دربعد ایرانی و چه محصولات خارجی از سطح کیفی خوبی برخوردار بودند و همین موضوع باعث شد که صدا وسیما میزان رضایت مندی خوبی از طرف مخاطبان خود کسب کند. البته این را هم نباید نادیده گرفت که صداوسیما امسال بیش از سالهای دیگر دریک رقابت تنگاتنگ با برنامه های نوروزی شبکه های ماهواره ای قرار گرفت که بیشتر آن شبکه ها امسال پخش معمول برنامه های خود را رها کرده و به اصطلاح به پخش برنامه های ویژه نوروز پرداختند وبه جرات می توان گفت که دراین مبارزه رسانه ای ، سیما موفق و سربلند بیرون آمد.

شبکه هایی مانند صدای آمریکا و بی بی سی برخلاف سال گذشته ، امسال ویژه برنامه تحویل سال داشتند. هر چند که ویژه برنامه های آن شبکه ها برای سال تحویل هیچ همخوانی با فضای سال تحویل در جامعه ما نداشت و مثل همیشه شاهد نوعی ابتذال و فضا سازی اهانت آمیز به فرهنگ ایرانی ، حتی در این ویژه برنامه های ماهواره ها بودیم .به واقع صدا وسیما دراین بعد ، همان طور که انتظار می رفت بسیار قوی تر از شبکه های ماهواره ای عمل کرد . چه دربرنامه های تحویل سال نو و چه دربرنامه هایی که درطول ایام نوروز پخش شد.

البته این نکته را هم نباید نادیده گرفت که هدف ما دراینجا مقایسه نیست اما ذکر این نکته بسیار مهم است که امسال شبکه های ماهواره ای سعی و تلاش بسیاری برای جذب مخاطب با برنامه های ویژه خود درایام نوروز کرده بودند اما به جرات می توان گفت که به هیچ وجه موفق عمل نکردند.چرا که به عنوان مثال در برنامه های ویژه تحویل سال که از صدای آمریکا پخش شد بیشتر به جای آنکه شبیه به برنامه تحویل سال نو باشد به گردهمایی رقص و آواز تبدیل شد. این موضوع درمورد شبکه های دیگر ماهواره ای هم صدق می کرد. همه آنها دربرنامه های ویژه تحویل سال مانند روند تکراری خود در طول سال به پخش موسیقی های بی محتوا و

آواز های پیش پا افتاده پرداختند. حتی دراین شبکه ها ما نه شاهد آیینهای عید نوروز بودیم و نه حتی شادی های بومی و محلی زیبای ایرانی که امسال تلویزیون به خوبی آنها را به نمایش گذاشته بود. اجراهای زننده با حرف های بیهوده و مضحک از سوی مجریان شبکه های ماهواره ای از دیگر بخش های برنامه های نوروزی فارسی زبان های خارج نشین بود.

نکته بسیار ظریف وجالب این بود که دراین شبکه ها به خصوص شبکه صدای آمریکا که تبلیغات فراوانی برای برنامه های خود کرده بود، به اندازه بسیار کم هم به آداب و رسوم مرسوم سال تحویل مانند شعرخوانی شعرای بزرگ هم نپرداخت ، چه رسد به دعا و نیایش! اما درنقطه مقابل صدا سیما با پخش ویژه برنامه های سال نو همراه با آیین ها ومراسم معنوی ومذهبی وبومی ایرانی لحظات زیبایی را برای بینندگان خودرقم زد.این برتری درقسمت های دیگری مانند پخش فیلم های سینمایی هم به خوبی آشکار بود .

نمایش حدود ۱۰۰ فیلم ایرانی وخارجی از شبکه های مختلف با هدف جذب ذائقه های مختلف از جمله بخش های اصلی ویژه برنامه های نوروزی رسانه ملی بود. اما دراین بین انتقادهایی هم به پخش ونحوه نمایش بعضی فیلم ها وارد است. به عنوان مثال درمورد فیلم «شرلوک هولمز» که از شبکه چهار سیما به نمایش درآمد علاوه براینکه سعی درتطهیر چهره سیاسی وجامعه انگلستان دارد به موضوعاتی مانند شیطان پرستی وخرافه گرایی هم پرداخته شده است که با بسیاری از عقاید دینی ما تضاد است و فضای کامل فیلم دراختیار فراماسونها است که به نوعی همیشه به دنبال جریان سازی به نفع صهیونیسم در دنیا هستند. در این فیلم جهان بینی کابالاییستها غالب است. فرقه ای که معتقد به عرفان یهود همراه با جادو است و نوعی تبلیغ برای جامعه غرب وجریانهای صهیونیستی آنها است .

یا درمورد فیلم «تبدیل شوندگان» باید به این نکته اشاره کرد که پخش این فیلم حتماً باید با یک تحلیل دقیق همراه می شد. چرا که این فیلم جزء مجموعه فیلم های آخرالزمانی است که پشت پرده ساخت آنها اهداف سیاسی گسترده بسیاری نهفته است که باید دریک برنامه تحلیل کامل به آن پرداخته می شد تا مخاطبان کاملاً آگاه می شدند. اما این اتفاق نیفتاد. چیزی که درمورد سری فیلم «ارباب حلقه ها» درعید سالهای قبل شاهد آن بودیم. درآن زمان هم باید آگاهی کاملی به مخاطب داده می شد اما این کار انجام نشد.

درآن زمان هم این موضوع بسیار حائز اهمیت بود چرا که این فیلم متناسب با گفته های بوش درباره آرماگدون و نبرد خیروشر در آخرالزمان ساخته شد. چیزی که خواست ایوانجلیستها (مسیحیان صهیونیست) درآمریکا بود و به واقع تحلیل سینمایی سیاسی این گونه فیلم ها می تواند کمک بزرگی به افزایش ظرفیت فکری مخاطب کند.این موضوع درباره فیلم «ترمیناتور ۴» هم که در سه شنبه پایان سال ۸۸ از شبکه سوم سیما پخش شد صدق می کند. چرا که این فیلم یکی از آثار بسیار مهمی است که درآن دست های پشت پرده سینمای سیاسی آمریکا که مستقیماً زیر نظر سیاستمداران غربی است دیده

می شد. مسائلی نظیر قدرت نظامی و توهم توطئه علیه غرب ویا بحث آخرالزمان از فاکتورهایی است که دراین فیلم به شدت و به صورت کاملاً آشکار به نمایش گذاشته می شود. البته فاکتورهای گفته شده درفیلم «منطقه ۹» هم که از شبکه سه سیما به نمایش درآمد نیز قابل مشاهده است. چرا که دراین فیلم هم می بینیم که به صورت کاملا اغراق آمیزی برای تکنولوژی نظامی آمریکا تبلیغ می کند که با کمی دقت می توان دریافت که فیلم تنها دارای جلوه های مجذوب کننده مانند بسیاری از فیلم های دیگر آمریکایی است. اما در بحث محتوا کاملاً بی مایه و فاقد انسجام است. به طوری که صحنه های فیلم کاملاً تبلیغی وفانتزیک است و هیچ چیز دیگری برای گفتن ندارد. این فیلم همچنین شباهت های زیادی با فیلم «جک هانتر» دارد که از شبکه سوم پخش شد. چرا که دراین فیلم هم قهرمانان آمریکایی با سلاح های فوق تصور وتخیلی آمریکایی به جنگ دشمن می روند و از نابودی جهان جلوگیری میکنند و به نوعی ناجی دنیا معرفی می شوند که درباره این فیلمها صدا وسیما می توانست با برنامه های نقد وبررسی جدی کمک بسیار شایانی دربالا رفتن درک تصویری سیاسی بینندگان خود کند .

اما درکنار این فیلم ها تلویزیون امسال آثاری را به نمایش گذاشت که دراصطلاح به آنها تریلرهای سیاسی گفته می شود. فیلم هایی مانند

شمال و جنوب محصول ۲۰۰۴ کشور انگلستان که درباره تلاش مسئولان سیاسی برای سرپوش گذاشتن بر جنایت های خود به وسیله فشار برقوه قضاییه است . این اثر یک فیلم سیاسی متوسط است که با کمی روشنگری تحلیلی نکات جالب نهفته شده درآن برملا می شد. همچنین فیلم هایی مانند «شهروند مطیع قانون» به کارگردانی اف گری گری از شبکه سوم و فیلم «بازی شاه» محصول سوئد و دانمارک در سال ۲۰۰۴ به کارگردانی نیکولای آرسل ازاین مقوله تریلرهای سیاسی بودند. به ویژه فیلم بازی شاه که درعین اینکه داستان ساده ای دارد اما به خوبی پرده از ارتباطات پنهانی احزاب بزرگ با مسئولان رسانه ها دردنیای غرب برداشته بود.

این فیلم داستان روزنامه نگاری است که سعی می کند درمقابل تبانی رسانه ها و روزنامه ها درغرب با روسای احزاب سیاسی برای سرپوش گذاشتن برجنایات آنها بایستد و درمقابل حزب قدرتمند ودارای نفوذی وجود دارد که رئیس حزب سیاسی آن برای به قدرت رسیدن دست به هرکاری می زند. هر چند که درپایان به طور اغراق آمیزی این خبرنگار پیروز می شود و فیلم اغراق های زیادی دراین باره دارد، اما بسیاری از قسمت های فیلم نکات جالبی را از فساد رسانه ای ودست آویز شدن رسانه ها درغرب فاش می کند. همچنین در مورد فیلم شهروند مطیع قانون هم باید به این نکته اشاره کرد که فیلم درعین اینکه از فساد سیستم امنیتی آمریکا دربرخورد با جرایم صحبت می کند اما درعین حال صحبت از دادستان درستکاری را می کند که سعی دارد درمقابل این فساد درسیستم پلیس امنیتی آمریکا که باعث انتقام جویی شخصیت اول داستان شده است بایستد. یعنی به واقع فیلم سعی دارد با منحرف کردن ذهن بیننده خود مفهوم تبلیغی خود را القا کند و از این نظر شباهت هایی هم به فیلم «درمه الکترونیکی» دارد که از شبکه چهار پخش شد .

فیلمی که بازهم صحبت از یک پلیس وظیفه شناس آمریکایی می کند که درجنگ جهانی برای کشور خود خدمت کرده و حالا هم دراین عرصه خدمت خود را انجام می دهد. این موضوع درفیلم «ربوده شده» به کارگردانی پیر مورل که از شبکه دوسیما پخش شد هم به چشم می خورد، که بازهم وجهه تبلیغی برای نیروهای امنیتی آمریکا و کشورهای غربی درآنها به صورت آشکار مشخص است.

درکنار این فیلم های خارجی که جای بحث داشتند تلویزیون امسال اقدام به پخش فیلم های ایرانی نسبتاً جدید نمود. این حرکت از سوی سیما چند ویژگی مثبت داشت؛ اول اینکه فیلم های ایرانی همیشه مخاطبان خود را دارند و باید خواسته های آنان برآورده می شد .دوم آنکه این حرکت درآغاز سال می تواند کمک موثری به جذب مخاطب به سینما واعتماد بیشتر مخاطبان تلویزیون به سینما شود. البته تله فیلم ها هم امسال نسبت به گذشته از سطح قابل قبول تری برخوردار بودند. اما به هر حال جای کار بیشتری دارند. به خصوص درزمینه بهبود کیفیت فیلم برداری ومحتوای آنها باید سرمایه گذاری مادی ومعنوی بیشتری صورت گیرد. همچنین از دیگر حرکت های مثبت سیما درنوروز امسال پخش

فیلم های نسبتاً خوب جنوب شرقی آسیا مانند فیلم «شنود» محصول مشترک کشورهای هنگ کنگ، چین و سنگاپور در سال ۲۰۰۹ و «سلاح مقدس» محصول کره جنوبی و...بود که باعث شناخت بیشتر مخاطبان ازاین سینما است و نسبت به فیلم هایی هالیودی از پشتوانه های اخلاقی بیشتری برخوردارهستند.

دریک نگاه کلی صدا وسیما، نورز نسبتا موفقی را پشت شر گذاشت. چرا که درکنار ویژه برنامه های خود با پخش فیلم ها وسریال های مختلف توانست مخاطبان را راضی کند واگر دراینجا ما به بعضی از قسمت های برنامه های نوروزی سیما نقدی وارد می کنیم با هدف بهبود کیفی

برنامه ها برای سال های بعد است. به عنوان مثال اگر خواهان برقراری بحث های تحلیلی درکنار پخش بعضی فیلم ها شده ایم به این دلیل است که به عینه می بینیم که دررسانه های خارجی امثال اسپیلبرگ برتراند تاورینر ، جیمز کامرون ، جوزف مک گینتی نیکول و ... درکنار پخش فیلم های خود به شخصه به تحلیل مفهومی آن در رسانه ها ، در برنامه های موسوم به talk show می پردازند . با این کار علاوه براین که در فیلم های خود به زبان تصویر پیام را به مخاطب القا می کنند، دریک تحلیل رسانه ای از راه دیگری هم این کار را انجام می دهند تا به طور مضاعف تری از همه ابزارها برای القای مفهوم مورد نظر غرب استفاده کرده باشند. در نتیجه جا دارد تا رسانه ملی در یک روند مبارزه رسانه ای به تحلیل این اهداف از زبان تصویر بپردازد تا علاوه براین که مخاطب خود را سرگرم کرده به جریان سازی در جنگ رسانه ای و افشای ناتوی فرهنگی غرب بپردازد.

رضا فرخی