یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

خط قرمز به دور گنج پنهان‌


خط قرمز به دور گنج پنهان‌

اگر محتوای دفترچه یادداشت‌ دلال‌های بین‌المللی آثار هنری و بویژه آثار نقاشی جایی برملا شود، مطمئنا در صفحه‌ای از این دفترچه‌ها جایی دور یک نام خط قرمز کشیده شده است؛ موزه …

اگر محتوای دفترچه یادداشت‌ دلال‌های بین‌المللی آثار هنری و بویژه آثار نقاشی جایی برملا شود، مطمئنا در صفحه‌ای از این دفترچه‌ها جایی دور یک نام خط قرمز کشیده شده است؛ موزه هنرهای معاصر تهران.

این‌که وقتی ایشان این نام را به زبان می‌رانند به چه میزان از ته دل آه می‌کشند بماند، اما آن که چرا موزه هنرهای معاصر تهران همیشه در سطر حسرت‌های فروخفته دلالان بین‌المللی آثار نقاشی بوده است، بحثی دیگر است که آن هم به چند صد اثر هنری‌ای برمی‌گردد که در گنجینه این موزه سال‌هاست نگهداری می‌شود.

از این آثار به‌واسطه این که سال‌ها در خفا به سر می‌برند و نام و نشانی از آنها نبوده است، همیشه و همه جا به‌عنوان «گنج پنهان» یاد می‌شود.

آقایان پیکاسو، ونگوگ، گوگن و همه نام‌آوران هنر نقاشی معاصر جهان هر یک به نوعی اثری در صندوق گنج پنهان به یادگار دارند که نشان می‌دهد این مجموعه به چه میزان از اهمیت برخوردار است.

این یک واقعیت است بسیاری از دلال‌های بین‌المللی سال‌هاست که دندان تیز کرده‌اند که گنج پنهان موزه هنرهای معاصر تهران را به نحوی از کشورمان خارج کنند. دلالان همیشه در کمین بوده‌اند ، یک فرصت کوتاه برایشان کافی است.

زمانی به بهانه برخی از این‌آثار صور قبیحه هستند و زمانی دیگر با توجه به بهایشان و طرح این موضوع که با قیمت این تابلو‌ها چه کار‌ها که نمی‌توان کرد و از این قبیل. راست هم می‌گویند این واسطه‌های هنری؛ وقتی هیچ‌کس در ایران نمی‌داند قیمت این آثار چند است، حتما ما نباید قدرشان را بدانیم.

اما روز گذشته یکی از نقاشان برجسته کشورمان در گفتگو با یک خبرگزاری داخلی گلایه کرده بود که چرا این آثار قیمت‌گذاری نمی‌شوند.

در مجامع هنری بین‌المللی وقتی بحث قیمت‌گذاری بر یک اثر هنری که قرار نیست فروخته شود مطرح می‌شود، همه به دید یک عمل غیرکارشناسی به آن می‌نگرند، زیرا قیمت‌گذاری یک اثر نقاشی که قرار نیست فروخته شود جز این معنی پیدا نمی‌کند که این اثر با افت قیمت در آینده روبه‌رو شود.

حال با این فرض، اگر قیمت‌گذاری آثار گنجینه‌ای نیز زمانی بخواهد رنگ واقعیت به خود بگیرد آیا ما در ایران یک کارشناس رسمی و بین‌المللی برای قیمت‌گذاری این آثار داریم و یا خیر؟ مطمئنا تمام واقعیت‌های هنرهای تجسمی امروز ایران نیز همچون «و یا خیر» آخر پارگراف قبل کمی تلخ است.

درست مثل همان روزهای چند سال پیش که جنجال خروج و فروش این گنج پنهان بالا گرفت و حتی سر و کله چندین دلال حراج‌های معتبر بین‌المللی نیز با پیشنهادهای پر و پیمان در تهران پیدا شد و همه به این فکر افتادند که مبادا آثار صور قبیحه نگهداری کنیم، بد نیست چند اثر را بفروشیم.

مهدی نورعلیشاهی‌