یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
انسان و راز آفرینش

چگونگی آفرینش آسمانها و زمین یکی از اسراری است که فکر آدمی را به خود مشغول کرده است. پاسخ به این سوال غامض موجب شده در اساطیر ملل مختلف داستانهای متفاوتی درباره آفرینش وجود داشته باشد.
این در حالی است که آدمی فقط درباره خلقت زمین، آسمان و ستارهها نیندیشیده، بلکه از همان ابتدا در پی آن بوده که دریابد نظام آفرینش قبل از خلقت آسمانها و زمین چه صورتی داشته است.
پیدایش شب، روز و زمین لرزه یکی از عواملی است که باعث شده این تفکر بین انسانها ایجاد شود که زمین بر پشت موجودی متحرک قرار دارد.
این باور در اساطیر مردم مختلف به صورتهایی متفاوت نمایان شده است. در اساطیر یونانیان آمده که زمین بر پشت یکی از خدایان به نام اطلس قرار دارد و در اساطیر ژاپنی آمده است که در کنار یکی از معابد ژاپن خرسنگی در زمین فرو رفته که خود او بر پشت ماهی عظیمالجثهای است که حرکات او باعث زمینلرزه میشود. (زمردی، حمیرا، انتشارات زوار، ۱۳۸۵) در اساطیر اعراب نیز آمده است که زمین بر پشت ماهی بزرگی به نام بهموت قرار دارد که سری به شکل گاو دارد.
مسعودی در کتاب خود این تفکر را به روشنی توصیف کرده است: «و زمین را بر ماهی آفرید و ماهی همان است که خدای در قرآن در گفتار والای خویش یاد کرده که «ن و القلم ما یسطرون» و ماهی در آب بود و آب بر تخته سنگ بود و تخته سنگ بر پشت فرشته بود و فرشته بر صخره و صخره بر باد...پس ماهی بجنبید و زمین بلرزید و خداوند کوهها را در آن استوار کرد و زمین آرام گرفت...» (مسعودی، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰)
این تفکرکه به ادبیات ایران زمین نیز سریان یافت و در اشعار شاعران ایرانی همچون نظامی و عطار نمود پیدا کرد، نشاندهنده توصیفناپذیر بودن آفرینش و چگونگی آن است.
چون زمین بر پشت گاو اِستاد راست/ گاو بر ماهی و ماهی در هواست (عطار)
این ماهی در یکی از داستانهای هزار و یکشب به این صورت به تصویر درآمده که فقط دیدن سر آن که به شکل گاو است سه روز زمان میبرد. این بیان نشاندهنده فراتر از اندیشه بودن راز آفرینش است.
رفتهرفته جایگاه این موجود غولپیکر نه در فضا که در دریاها تصور شد و دیدار آن صورتی ملموستر به خود گرفت و به زندگی مردم نیز راه یافت؛ آنچنان که مسافرانی که از سفرهای دریایی باز میگشتند، ادعا میکردند ماهی بزرگی را دیدهاند که کشتیها را به همراه مسافرانش بلعیده است.
نمونه بارز این نقلها ماجراهای سندباد است که شرح مفصل آن در کتاب «هزار و یکشب» آمده است. در شاهنامه نیز از ماهی بزرگی سخن به میان رفته است که اسکندر آن را دیده است.
این داستان حاکی از ناتوانی آدمی در برابر سرنوشتی است که برای او رقم خورده است. (سرامی، قدمعلی، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸ ) از این روست که آدمی پیوسته از تحقیق و تفحص درباره راز آفرینش که سرِّ سرنوشت آدمی در آن مستتر است، برحذر دانسته شده است.
عجز آدمی در برابر سرنوشت در داستان جستجوی اسکندر به دنبال آب حیات و همچنین در داستان یونس که در قرآن و کتاب مقدس آمده نیز تکرار شده است.
غالب پژوهشگران بر آنند که داستان یونس معنایی رمزی دارد؛ چرا که یونس پیامبری است که از فرمان خداوند سرپیچی کرد و این امر با صفات پیامبران خدا که معصوم و دور از خطا هستند، همخوانی ندارد.
از این روست که یونس نماد انسانی است که از اطاعت از سرنوشت خویش که همان اطاعت از امر خداوند است، سرباز میزند. یونس در مقام پیامبری انذاردهنده به سراغ مردم نینوا رفت.
آن مردم مشرک توبه کردند و خداوند نیز آنان را بخشید؛ اما یونس از بخشوده شدن آن مردم ناخشنود گردید و خواستِ او که تأدیب مردم بود با خواستِ خداوند که بخشودن آن ملت بود، تضاد پیدا کرد و این امر به این دلیل بود که یونس در برابر سرنوشتی که خداوند با مصلحت خویش برای مردم نینوا در نظر گرفته بود، مخالفت کرده بود.
ماهی غولپیکری که زمین را بر پشت خود حمل میکند و در دریای بیکران به سوی ناکجاآباد در سفر است، موفق نشدن اسکندر در دانستن راز ماهیای که با آن روبهرو شد و داستان یونس که به خاطر تمرّد از دستور خداوند در دل ماهی اسیر شد، همگی نمایانگر عجز آدمی در برابر راز آفرینش و ناتوانی او نسبت به سرنوشت خویش است. (هر چند در دین مبین اسلام ذکر شده این آدمی است که سرنوشت خویش را رقم میزند، اما برخی وقایع در زندگی آدمی مانند سرزمینی که شخص در آن به دنیا میآید یا از دنیا میرود، دور از اختیار اوست و کسی نمیداند فردا چه به دست میآورد و کسی نمیداند در کدامین سرزمین میمیرد. در حقیقت خداست [که] دانای آگاه است.» (۳۱:۳۴)
داستانهایی که درباره مواجه انسان با ماهی عظیمالجثه گفته شده، علاوه بر بیان دور از ذهن بودن راز آفرینش، بیانکننده این واقعیت هستند که شاید انسان کهن در روزگار خویش با چنین حیوانی برخورد داشته است، حیوانی که عظیمالجثه بودن و کمبود غذا، باعث نابودی تدریجی آن شده است و در نتیجه افراد اندکی موفق به رؤیت آن شدند.
پیوسته در حرکت بودن این ماهی باعث شده مردم آن دوران تصور کنند زمین بر پشت چنین ماهیای سوار است و حرکت آن باعث تغییر فصول و آمدن شب و روز میشود. پس آنها بهموت را با راز لاینحل زندگی و سرنوشت در ارتباط دانستند و برای آن داستانها ساختند.
منابع:
مروجالذهب، ابوالحسن علیبن حسین مسعودی، ترجمه ابوالقاسم پاینده، جلد اول، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰.
نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و منطقالطیر، حمیرا زمردی، نشر زوار، ۱۳۸۵.
هزار و یکشب، عبداللطیف تسوجی، جلدهای اول و دوم، انتشارات هرمس با همکاری مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها، ۱۳۸۳.
از رنگ گل تا رنج خار، قدمعلی سرامی، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸.
هما شهرامبخت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست