جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

امین ولایت


نام شیخ عبدالحسین امینی, معروف به «علامه امینی» در ذهن و زبان پژوهشگران حوزه دین, بیشتر با اثر نامبردار او, «الغدیر فی الكتاب و السنه و الادب» شهرت یافته است و شگفت این كه حتی همین كتاب به ظاهر معروف, چندان قدر ندیده و بر صدر ننشسته است

نام شیخ عبدالحسین امینی، معروف به «علامه امینی» در ذهن و زبان پژوهشگران حوزه دین، بیشتر با اثر نامبردار او، «الغدیر فی الكتاب و السنه و الادب» شهرت یافته است و شگفت این كه حتی همین كتاب به ظاهر معروف، چندان قدر ندیده و بر صدر ننشسته است.

گواه آن كه هنوز ترجمه بسامان و سزاواری از این كتاب چند ده ساله برای فارسی زبانان فراهم نیامده است. گویا این تقدیر عالمان بزرگ ماست كه همچنان در جهان فضیلت‌هایی زیست كنند كه دیگران را به فهم بایسته آن راهی نیست.

براستی پس از تلاش ستایش‌برانگیز اهل كلام برای اثبات ولایت علی (ع)، در رازنای تحقیقات و تك‌نگاری‌های تاریخی و میدانی، كدام اثر به صلابت و بی طرفی و روشمندی و علمیت «الغدیر» به ظهور رسیده است؟ در روز بزرگداشت این دانشمند سختكوش شیعی به واقع می‌سزد كه از غربت او بگوییم تا مدح و تمجیدهایبی اثر و تكراری(۱).

عبدالحسین امینی در سال ۱۳۲۰ ه- ق در تبریز در خانواده علم و پارسایی دیده به جهان گشود. حاج میرزا احمد امینی، پدرش، از عالمان بزرگ تبریز بود و به پرهیزگاری، دانش و اخلاق حسنه شهره.

جد بزرگ علامه امینی نیز مشهور به «امین الشرع»، شیفته آل الله (ع) بود و برای ابراز شیدایی بر آستان این عزیزان خدا، شعر می‌سرود و تشویق به سرودن می‌كرد. نسبت این خاندان به «امینی» از همین لقب «امین الشرع» نیای آنان بود.

عبدالحسین در چنین خاندانی برآمد و چنین بود كه از كودكی عشق به خاندان طهارت در او ریشه گرفت.

اما او تنها در عشق ورزیدن توقف نكرد، بلكه درصدد فراگیری علوم آنان بر آمد و مقدمات علوم را در مدرسه طالبیه تبریز فرا گرفت و در محضر عالمان بنامی چون آیت‌الله سید محمد بن عبدالكریم موسوی، مشهور به مولانا، صاحب كتاب «مصباح المساكین»، سید‌مرتضی خسروشاهی و شیخ حسین، صاحب كتاب «هدیه الانام» درس آموخت. همین عشق فطری، عبدالحسین را به سفر به نجف اشرف ترغیب كرد؛ شهری كه همواره می‌توانست در جوار مولایش به تحصیل و تحقیق بپردازد.

در حوزه علمیه نجف، نزد استادانی چند از جمله سید ابوتراب خوانساری و سید محمد فیروزآبادی، شاگردی كرد و در حین تحصیل، تحقیق را كه عمده‌ترین دل مشغولی‌اش بود، دنبال می‌كرد. شیخ عبدالحسین در سال ۱۳۳۵ تألیف «شهداء الفضیله» را آغاز كرد. عبدالحسین ۳۳ ساله در این دوره از میان كتب قدیمی‌ای كه در آستانه نابودی و فراموشی بودند، نگاشته‌هایی درباره عالمان متقدم و متاخری كه در راه حق به شهادت رسیده‌اند، تدوین كرد.

او برای تهیه این كتاب كه تحسین محققان زمانه‌اش را برانگیخت، به كتابخانه‌های بسیاری در ایران و عراق سر كشید. امینی در این كتاب كوشید تا به دانش و بینش بیش از یكصد تن از پیروان علی(ع) و عالمان شیعه از قرن چهارم تا چهاردهم بپردازد.

هدف ایشان در تالیف این مجموعه، اثبات این نكته بوده كه علمای شیعه هم در میدان جهاد مبارزه كرده‌اند و هم در میدان علم. خواننده پیش از خواندن این كتاب، هرگز تصور نمی‌كند كه دانشمندان شیعه، در نشر آثار تشیع تا این اندازه قربانی داده باشند؛ زیرا در نخستین مرحله، آنچه از لفظ «عالم و دانشمند» به ذهن خطور می‌كند، شخصیت‌های علمی‌ای هستند كه در زوایای كتابخانه‌ها و مراكز تدریس و تعلیم به وظایف علمی خود می‌پردازند، نه كسانی كه در صحنه‌های دفاع از حریم تشیع، جان خود را نیز فدا كنند.

امینی تعلیقه‌ای بر كتاب «كامل الزیارات» ابن قولویه قمی نوشت. او این تعلیقه را با هدف معرفی مفهوم زیارت در فرهنگ تشیع و بحث پیرامون آن به رشته تحریر در آورد و در ادامه آن با تألیف «ادب الزائر» ارادت خود را به امام حسین (ع) اثبات كرد. همچنین در فلسفه، «ثمرات الاسفار» را در دو جلد تدوین می‌كند و در فقه و اصول نیز حاشیه‌ای بر دو كتاب «مكاسب» و «وسایل» شیخ انصاری می‌نگارد.

در همین دوره است كه از جانب حضرات آیات سید ابوالحسن اصفهانی، حاج میرزا احمد حسین نایینی، شیخ عبدالكریم حایری یزدی و شیخ محمد‌حسین كمپانی اجازه اجتهاد دریافت می‌دارد و سپس به تبریز باز‌می‌گردد. در این زمان به تفسیر قرآن روی می‌آورد و در باب برخی آیات سوره‌های اعراف، واقعه و مومن بحث می‌كند. همه این تحقیقات مقدمه‌ای است بر كار عظیم او.

امینی با اندیشه امت واحد اسلامی و با اندوخته كلان خود به سراغ نگارش كتابی رفت كه واقعیتی را به منظور ایجاد وحدت در جامعه اسلامی مطرح سازد: حدیث غدیر را شكافت و واقعه غدیر را با هدف تبیین ولایت جاودان امیر مومنان حضرت علی (ع) تحریر كرد. وی روش كار خود را در تدوین این كتاب بر بررسی موضوعی مسئله غدیر و ولایت امیر مؤمنان می‌گذارد و با مواد و مصالح مختلف تاریخی از جمله آیات قرآن، احادیث و قول تابعین و اصحاب و علمای فرق مختلف، به‌ویژه مذاهب چهارگانه، بر دفاع از ولایت همت می‌گمارد.

امینی برای این منظور با سفر به كتابخانه‌های كشور‌های مختلف دنیا از جمله عراق، هندوستان، پاكستان، مغرب، مصر و... ابتدا به سراغ تحقیق درباره آیات تبلیغ (سوره مباركه مائده -۶۷ )، اكمال (مائده - ۵)، آیات یك تا سه سوره مباركه معراج، ولایت (مائده - ۵۵) و سوره هل اتی می‌رود. آن گاه احادیث غدیر، ولایت، منزلت، ثقلین، انذار العشیره و... را از مناظر تاریخی و سندی تحلیل و بررسی می‌كند. سپس در پی اسناد حدیث غدیر، ۲۴ كتاب تاریخی، ۲۷ محدث، ۱۴ مفسر قرآن و ۷ متكلم اسلامی را می‌یابد كه به نقد و بررسی حدیث غدیر پرداخته‌اند.

امینی پس از آن، راویان حدیث غدیر از صحابه و تابعین پیامبر را به ترتیب می‌آورد و در این فهرست به ۱۱۰ تن از صحابی و ۸۴ تابعی اشاره می‌كند.علامه آ‌ن‌گاه ۳۶۰ تن از راویان حدیث غدیر را از قرن دوم تا قرن چهاردهم بر می‌شمارد و برای این منظور به كتابخانه‌های بسیاری از كشورهای اسلامی سفر می‌كند. علامه در پایان تحقیق، اشعار شاعران مختلف را درباره این موضوع ذكر می‌كند. در این مقوله، قصد او كمك گرفتن از انواع روایات است برای دفاعی تاریخی از ولایت.

علامه امینی با تالیف «الغدیر» خاطرات عصر نبوی را تجدید كرد؛ عصری كه سروری از آن امت قرآنی بود، رسول اكرم(ص) رهبری آن را بر عهده داشت و خود علی بن ‏ابیطالب(ع) را جانشین خویش قرار داد. امینی، احیاگر سنت نبوی، با «الغدیر» جلوه‏های شوكت و عظمت امت اسلامی را در خاطره‏ها زنده كرد و اصل اصیل و محور حكومت قرآنی، غدیر خم، را یادآور شد.

دكتر سید‌جعفر شهیدی كه خود در نجف و تهران از یاران آن فرزانه بود، نقل می‏كند كه، روزی علامه امینی به من گفت: «برای تألیف «الغدیر» ۱۰ هزار جلد كتاب خوانده‏ام.» وی در ادامه می‏گوید: «او مردی گزافه‏گو نبود. وقتی می‏گفت كتابی را خوانده‏ام، بدرستی خوانده و در ذهن سپرده و از آن یادداشت برداشته بود.» (۲)

تلاش بـی‌وقفه، معمار مـدینه غدیر را، دچار فتـور جسمانـی كـرد و بیمارش نمـود. بیماری، اندك‌اندك رو به فزونـی گرفت تا اینكه آن پیر فرزانه در روز جمعه ۱۲ تیـر مـاه ۱۳۴۹ ه- ش برابر با ۲۸ ربیع‌الثـانـی ۱۳۹۰ ه- ق نزدیك اذان ظهر در آستانه ۷۰ سالگی به ملكـوت اعلی پیـوست.

سید علی هاشمی

پی نوشت‌ها:

۱. اگرچه در این مجال باید از تلاش چند ساله

سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، نویسنده و محقق، برای ترجمه الغدیر یاد كرد و او را ستود.

۲.«شهداء الفضیله»، مقدمه شیخ محمد خلیل الدین عاملی، ص۴.