جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا

تاریخ را در گورستان ورق بزنید


تاریخ را در گورستان ورق بزنید

این روزها اگر بخواهیم زمانی را برای متفاوت زندگی کردن در نظر بکیریم, حق انتخاب هایمان بسیار زیاد است رفتن به سفرهای کوتاه برای دیدن طبیعت بکر, کوهستان, دریاچه و حتی پارک های زیبای داخل شهرها تنها چندتا از این گزینه ها هستند, اما امروز گزینه دیگری را پیشنهاد می کنیم که شاید اولش کمی خوشتان نیاید یا جا بخورید ولی دلایل انتخاب این کار را می گویم قبرستان گردی یا آرامستان گردی یا گورستان گردی شما هر نامی که دلتان می خواهد روی این کار بگذارید

این روزها اگر بخواهیم زمانی را برای متفاوت زندگی‌کردن در نظر بکیریم، حق انتخاب‌هایمان بسیار زیاد است. رفتن به سفرهای کوتاه برای دیدن طبیعت بکر، کوهستان، دریاچه و حتی پارک‌های زیبای داخل شهرها تنها چندتا از این گزینه‌ها هستند، اما امروز گزینه دیگری را پیشنهاد می‌کنیم که شاید اولش کمی خوشتان نیاید یا جا بخورید ولی دلایل انتخاب این کار را می‌گویم قبرستان‌گردی یا آرامستان‌گردی یا گورستان‌گردی. شما هر نامی که دلتان می‌خواهد روی این کار بگذارید!

قبرستان‌گردی ترس ندارد. برای نترسیدن از بعضی چیزها لازم است وقتی حالمان خوب خوب است، وقتی اوضاع زندگی‌مان روبه راه است، خودمان به استقبال ترسمان برویم و با آن انس بگیریم.

اگر شما هم با این نگاه به قبرستان نزدیک یا دور محل زندگی‌تان سری بزنید، تازه می‌بینید که این مکان‌ها برای خودشان دنیای عجیبی دارند.

بعضی از آدم‌ها، فخر و خودبزرگ‌بینی‌شان را به قبرهایشان هم کشانده‌اند. مثلا سفارش کرده‌اند روی سنگ قبرشان کارهای مهم زندگی‌شان را ثبت کنند.

بعضی از آدم‌ها مهم‌اند ولی سنگ قبرشان ترک خورده و زیر بوته‌ای پنهان شده است. بعضی‌ها اصلا سنگ قبری ندارند ولی اسمشان مانده است. بعضی سنگ قبرها تصاویر یا نوشته‌های جالبی دارند که لازم است چند دقیقه‌ای بالای آن بایستید و فکر کنید.

رفتن به قبرستان نه‌تنها کاری دلگیرکننده نیست، بلکه شادی‌آور هم هست، چون ما از یادگرفتن، از نگاه دوباره به زندگی و از اندیشیدن متفاوت حالمان خوب می‌شود.

با این توضیحات، برای ابتدای شبه‌سفر آرامستان‌گردی، ابن بابویه در شهر ری را توصیه می‌کنم. قبرستانی که آنقدر دیدنی‌هایش زیاد است که می‌توانید ساعت‌‌ها در آن به تماشای قبرها بایستید.

اگر از تهران به سمت شهر ری حرکت می‌کنید، با کمتر از هزار تومان می‌توانید به دیدن ابن بابویه بروید. سوار مترو شوید و در ایستگاه شهر ری پیاده شوید. از آنجا با اتوبوس‌های دولت‌آباد در زمانی کوتاه خودتان را به در اصلی بقعه شیخ صدوق برسانید.

وقتی وارد می‌شوید، اگر از سمت راستتان بالا بروید، به مستطیل مرتفع‌تری می‌رسید که محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) با تاریخ وفات ۵ آذر ۱۳۲۱ و خاندانش در آن دفن شده‌اند.

همین طور که مسیرتان را به سمت راست و رو به بالا ادامه دهید، کافی است چشم بیندازید تا قبر تعداد دیگری از افراد مشهور را ببینید. یک قبر سفید بلند با طرحی جالب، مدفن میرزاده عشقی است.

شاعر مشهور دوران مشروطه که بر دیواره سنگ قبرش نوشته شده:

خاکم به سر، ز غصه به سر خاک اگر کنم

خاک وطن که رفت چه خاکی به سر کنم

میرزاده عشقی در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ هدف گلوله قرار گرفته و به گواه نوشته سنگ قبرش «در راه آزادی» از دنیا رفته است.

البته دیدن گلزار شهدای۳۰ تیر که روی سنگ قبر هر کدام عددی را گذاشته و زیرش نوشته‌اند: شهید راه وطن و دیدن قبر شهدای موتلفه و مزار مرحوم موذن‌زاده اردبیلی هم خالی از لطف نیست.

چند ردیف بالاتر هم قبر دکتر سیدحسین فاطمی، وزیر امور خارجه دکتر محمد مصدق و مدیر روزنامه باختر امروز که مرتفع‌تر از دیگر قبرهاست، قرار دارد. به فاصله چند قبر، قبر مرتفع دیگری هم هست که قبر خواهر دکتر فاطمی است. این توضیحات را یکی از فراشان ابن بابویه می‌گوید. فراشی که ۲۰ سال است در اینجا کار می‌کند و سواد ندارد ولی قبر تمام آدم‌های مشهور ابن بابویه را می‌شناسد. به قول فراش نقل است شلوغ‌ترین مراسم تدفین در این قبرستان برای دکتر حسین فاطمی بوده است.

فضای ابن بابویه‌ تمیز است ولی علف‌های بلند‌شده‌اش بعضی قبرها را پوشانده است یا حتی ریشه‌هایشان موجب شده تا سنگ‌ها ترک بردارد. این روزها ابن بابویه برای خودش باصفاست. بخصوص آن درخت‌های توتی که بالای بعضی قبرها کاشته‌اند و این روزها پر از توت‌های رسیده است یا گل صورتی وحشی یا گل‌های سرخ انار.

وقتی که سمت راست ابن بابویه را دیدید و از همان پشت تصمیم گرفتید که به سمت چپ این آرامستان بروید، با یک مقبره خانوادگی بزرگ مواجه می‌شوید؛ آرامگاه خاندان دهخدا که قبر سفید رنگ مرحوم علامه دهخدا در آن خودنمایی می‌کند.

از گل‌های تازه خشک شده روی قبرهای این آرامگاه معلوم است که هنوز اینجا رو به فراموشی نرفته است. دیوار به دیوار آرامگاه دهخدا، مدفن دکتر محمدمهدی فولادوند، مترجم قرآن و فرانسه‌دان معروف قرار دارد که کتاب مادام بواری اثر جاودان گوستاو فلوبر را ترجمه کرده است.

قسمت مسقف وسیعی که پشت مقبره شیخ‌صدوق قرار دارد، آرامگاه مرحوم شیخ رجبعلی خیاط در اتاقی فرش‌شده است که معمولا افرادی در آنجا به خواندن دعا و قرآن مشغولند.

همان طور که به سمت در اصلی (از سمت چپ) نزدیک می‌شوید، قبر بسیار ساده سیداشرف‌الدین حسینی گیلانی، از شاعران ملی دوران مشروطه و مدیر روزنامه نسیم شمال را هم می‌بینید.

وقتی سنگ قبر ساده بعضی از آدم‌های موثر در روزگار خود را می‌بینم، وقتی حضور انسان‌های زنده تاثیرگذار در جهان و در عین حال بی‌هیاهو را می‌بینم، مطمئن می‌شوم که جریان دیگری جز فهم مألوف ما از هستی، در جهان جاری است. از همین جاست که می‌گویم قبرستان‌گردی برای خودش شادی‌آور هم است.

در انتهای سمت چپ در اصلی بخشی مسقف هست که مزار مرحوم غلامرضا تختی در آن قرار دارد. جایی که روز ۱۷ دی به گفته افراد همیشه حاضر در ابن بابویه، بسیار شلوغ می‌شود.

حتما شما هم ماجرای کشف جسد تازه شیخ صدوق را پس از حدود ۹۰۰ سال شنیده‌اید. نمی‌توان به ابن بابویه رفت و از عارفان و دینداران مدفون در آن نگفت، از میرزا ابوالحسن طباطبایی زواری متخلص به جلوه گرفته تا آشیخ رضای دربندی، مرشد چلویی و... صحبت از دیگر ناگفتنی‌های ابن‌بابویه، با شما،‌ چرا که همه چیز را که نمی‌شود در این چند ستون کاغذی گفت.

حورا نژادصداقت