چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
انتظار و انقلاب
![انتظار و انقلاب](/web/imgs/16/152/itkw61.jpeg)
در یک رهیافت توصیفی از ریشهها و عوامل وقوع انقلاب اسلامی ایران، میتوان به مؤلفهها و گزارههای مختلفی اشاره کرد; مانند اسلام ستیزی رژیم پهلوی، گسترش فساد، ظلم و بی عدالتی، توسعه و نوسازی ناقص و نامتناسب، استبداد و اختناق مداوم، استبداد و سرکوبی آزادی خواهان، عوارض حکومت تحصیلدار، استحکام باورها و اعتقادات ارزشی مردم و... .
در این میان، یک عامل فکری و ایدئولوژیکی - که از دید تیز بین نظریه پردازان و نویسندگان داخلی و خارجی پنهان نمانده - مساله «غیبت امام زمان (عج)» و «انتظار ظهور منجی عالم بشری» است. به نظر آنان، این باور و اعتقاد، زمینهساز تغییر نگرش و رفتارهای مردم ایران، تقویتبنیانهای فکری و فرهنگی جامعه، گسترش روزافزون اندیشههای اصلاح طلبانه، تلاش و کوشش برای تغییر و تحول، عدم پذیرش حاکمیتهای سیاسی، داشتن امید و آرزو برای پیروزی در نهایت قیام و انقلاب علیه بی عدالتیها و زمینه سازی برای انقلاب جهانی مهدی موعود، بوده است.
فرضیه علمی قابل طرح در مورد انقلاب اسلامی ایران، این است که عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی در شروع و پیروزی انقلاب نقش داشته است. یکی از گزارههای اصلی و مورد قبول عدهای از نظریه پردازان انقلاب، عامل مذهب است که در بطن آن، «انتظار» ، به وضوح دیده میشود.
نقش و تاثیر اساسی «انتظار» در شکلگیری مبانی فکری و ایدئولوژیکی انقلاب، غیر قابل انکار و تردید است.
با توجه به مؤلفههای ظلم ستیزی انتظار، عدم مشروعیتحاکمان سیاسی، نصب عام فقیهان برای نیابت از امام عصر (عج)، امید به اصلاح و تعالی جامعه و نابودی مظاهر ظلم و فساد، غصب حق حاکمیت ائمه علیهم السلام، محرومیت جامعه از فیض حضور امام، زمینه سازی برای تعجیل فرج و... میتوان گفت که مساله «انتظار» - به طور مستقیم یا غیر مستقیم - محور فکری و رهبری انقلاب اسلامی بوده و نقش عمدهای در شروع و پیروزی آن داشته است.
● امامت و مهدویت
بحث «امامت و ولایت» ، یکی از نابترین و مترقیترین نظریات سیاسی - دینی است و ریشهای عمیق در باورها و اعتقادات شیعیان دارد.
اعتقاد به امامت (رهبری معصوم)، مستلزم آثار، پیامدها و نتایج درخشان و کم نظیری است که شیعه را از سایر مکاتب و مذاهب، متمایز میکند. مهمترین اثر و نشانه «ولایت مداری» ، در حکومت و سیاست و حرکتهای انقلابی و اصلاح طلبانه تبلور پیدا میکند.
«به عقیده شیعه، هر حکومتی غاصب و ظالم است، به هر شکل و در هر قالبی که باشد; مگر آن که امام معصوم علیه السلام یا نایب او، زمام حکومت را در دست گیرد. به همین دلیل شیعه در تاریخ، به طور مداوم، در یک جریان انقلابی مستمر به سر میبرند، نه آرام میگرفتند و نه آن را رها میکردند» . (۱)
«مساله امامت در شیعه، همواره تهدیدی نسبتبه قدرت دولتهای غیر مذهبی بوده است. در شیعه از لحاظ تئوری، حکومت مشروع، متعلق به امامان است» . (۲)
گفتنی است که یکی از مفاهیم و عناصر پر ارج در بحث امامت، «اعتقاد به مهدویت» «انتظار ظهور امام غایب» و «تشکیل حکومت جهانی به دست او» است. از آن جا که امامت در نزد شیعه، امری ضروری، مداوم و جزء جداییناپذیر زندگی بشری است، لذا نمیتوان محدودیت و پایانی برای آن قائل شد. از این رو امتداد امامت، در «مهدویت» و غیبت امام دوازدهم تجلی یافته است.
«مهدویت امام دوازدهم امامیه، بسط بعدی نظریه امامت امام غایب بود; که عقیده معروف ظهور مهدی (عج) و ایجاد عدالت و مساوات در جهان را با غیبت طولانی امام دوازدهم ترکیب میکرد» . (۳)
«مهدویت» جایگاهی بس والا و ارجمند درفرهنگ ناب شیعه دارد.
شیعه، حیات و بالندگی خود را مدیون آن است; با آن زندگی و رشد میکند; نفس میکشد; امید و آرزو و رستگاری دارد; نور و روشنایی میگیرد; هدایت و راهنمایی میشود و ... .
شیعیان همواره از سوی حاکمان ظالم و دین ستیز، مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند و حیات دینی و معنویشان در معرض خطر بود. از این رو باید به جایی اتکا میداشتند; فرهنگ و مذهب خود را حفظ میکردند; اندیشهها و تفکرات خود را تعالی میبخشیدند و در طوفان حوادث باقی میماندند. به طور قطع میتوان گفت: این نقطه اتکاء و مرکز الهام بخش، فرهنگ زنده «مهدویت» بوده است.
برنارد لوئیس در مقاله خود به نام «شیعه در تاریخ اسلام» میگوید: «سرکوبی بسیاری از قیامها و ناپدید شدن رهبران آنها، باعث ظهور ویژگی دیگری در دکترین شیعی شد و موضوعات و مسائلی چون مساله «غیبت و رجعت» رهبر شیعیان حضرت مهدی، آخرین امام شیعیان به وجود آمد. پیروان وی معتقدند که وی نمرده; بلکه مخفی شده و به زودی از مخفی گاه خود باز خواهد گشت و این از اساسیترین قسمتهای این اعتقاد به شمار میرود. ... این منجیگری تبدیل به یکی از جنبههای اساسی اسلام تشیع شد» . (۴)
ویلیام وات، محقق دانشگاه ادین بورگ، در کتاب «اصولگرایی اسلام و مدرنیسم» میگوید: «اعتقاد به امامت و مساله انتظار، از جمله ویژگیهای تشیعاند که در اندیشه سیاسی شیعه، نقش مهمی ایفا میکنند» . (۵)
ماربین، مستشرق معروف آلمانی، در کتاب «انقلاب بزرگ» میگوید: «از جمله مسائل اجتماعی بسیار مهم که همیشه موجب امیدواری و رستگاری شیعه شده است، همانا اعتقاد به وجود حجت عصر و انتظار ظهور او است. حتی اگر آثار معتقدات مذهبی از بین برود، شیعه دارای آن سرمایهای خواهد بود که ماورای قوای طبیعی و عارضی مذهب بوده و شوکت و اقتدار قوت حکومتخود را در عالم نگاه خواهد داشت» . (۶)
به نظر هانری کربن نیز «سرزمین ایران از دید اخروی، سرزمین انتظار است; قلمروی که در آن امام غایب، دستاندرکار فرا رساندن ساعت موعود در زمان غیبت است» . (۷)
● فرهنگ الهام بخش
شاخصه و ویژگی عمده «اعتقاد به مهدویت» انتظار و آمادگی مداوم و آگاهانه برای ظهور امامی است که از دیدگان همه غایب است و در صدد نابودی ظلم، ستم، فساد، تباهی، بی دینی و انحراف از جهان است. شهید سید محمد باقر صدر مینویسد:
«مهدویت، تبلور یک الهام فطری است که مردم، از دریچه آن ... روز موعود را میبینند. مهدی (عج) تنها یک اندیشه نیست که ما، در انتظار ولادت او باشیم و یک پیشگویی نیست که به امید مصداق آن نشسته باشیم; بلکه مهدی یک واقعیتخارجی و آماده باش است که ما منتظر عملیات او هستیم.
تفکر «نفی هر نوع ظلم و ستم» ، اینک در شخص پیشوای منتظر - که به زودی ظهور خواهد کرد - تجسم یافته است، شخصیتی که به همه قدرتها، «نه» میگوید و تعهدی نسبتبه هیچ حاکم ستمگری ندارد» . (۸)
نظریه بی بدیل انتظار، به عنوان نقطه محوری مباحث کلامی و اعتقادی شیعه; بنیان مستحکم علوم دینی (فقه، حدیث و...) ; روح حیات سیاسی - اجتماعی شیعیان; اساس باورهای آنان و الهام بخش حرکتهای دینی و اصلاح طلبانه به شمار میرود.
انتظار دارای مفاهیم و مؤلفههای زیادی است که در صحیفه علمی و عملی جهان تشیع، به روشنی مکتوب و مضبوط میباشد; از جمله:
نفی وضع موجود (فساد، ظلم، بی عدالتی و تباهی) ;
طرد و عدم پذیرش حکومتهای سیاسی (نامشروع دانستن آنها) ;
اصلاحطلبی و امید به زندگی بهتر (فرج و گشایش) ;
تلاش و کوشش برای پیشرفت و ترقی;
قیام، انقلاب و نهضت مداوم و فعال;
تشکیل حکومتهای مشروع و دینی;
عدم انقیاد و سازش در برابر ظالم و مفسدان و... .
با توجه به این امور، به صراحت میتوان گفت که «از بهترین رازهای نهفته بقای تشیع، همین روح انتظاری است که کالبد شیعه را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وا میدارد... به تعبیر دکتر علی وردی (استاد جامعه شناس دانشگاه بغداد)، تشیع آتشفشان خاموش کوهسار اسلام است که گاه و بی گاه، دود، بخار، لرزه و تکان اندکی پدید میآورد و همین تاثیر اندک، ریشه تمام انقلابات دنیای اسلام است» . (۹)
جان دی استمپل نیز گوید: «از نظر تاریخی، اسلام شیعه، معتقد است که هر دولت غیر مذهبی، ذاتا فاسد است و سرانجام هنگام ظهور مهدی (عج)، امام دوازدهم شیعیان، [آن دولت] باید سرنگون شود و به جای آن حکومت عدل الهی در جهان مستقر گردد...» . (۱۰)
گفتنی است که انتظار نمایانگر دو موضع نفی و اثبات است و موضع اثباتی آن همواره سازنده، نشاط آور، امید برانگیز و تحرک بخش میباشد; اما موضع نفی آن، مخرب، انحرافی و خطرناک است و همواره موجب عقب ماندگی معتقدان به آن شده است.
«مساله انتظار حکومتحق و عدالت «مهدی» و قیام مصلح جهانی، در واقع مرکب از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات. عنصر نفی، همان بیگانگی از وضع موجود و عنصر اثبات، خواهان وضع بهتر است. اگر این دو جنبه، در روح انسان، به صورت ریشه دار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد. این دو رشته اعمال، عبارت است از ترک هر گونه همکاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد و حتی مبارزه و درگیری با آنان، از یک سو و خودسازی و خودباوری و جلب آمادگی جسمی و روحی، مادی و معنوی، برای شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانی، از سوی دیگر... هر دو قسمت، کاملا سازنده و عامل تحرک، آگاهی و بیداری است» . (۱۱)
«انتظار» ، نه تنها جوهره اصلی حیات فکری شیعه است; بلکه باور به آن، امری بایسته و واجب است و از بهترین و با ارزشترین اعمال به شمار میرود. امام زین العابدین علیه السلام فرموده است: «انتظار الفرج من اعظم العمل; انتظار فرج، از برترین اعمال است» . (۱۲)
انتظار فرج، یکی از عقاید انسانساز و انقلاب آفرین و از مهمترین منابع الهام و شوق دهی برای زمینه سازی جهت ایجاد تحول و تکامل و سوق دادن انسانها به سوی حکومت عدل و ایمان است. از دیدگاه اسلام، به خصوص مذهب حق تشیع، انتظار، همه گاه برانگیزنده، تحرک بخش، جنبش آفرین، سرچشمه شور مقاومت، ایثار و قیام و حرکت مستمر است. (۱۳)
شیعه یعنی شوق یعنی انتظار صاحب آیینه تا صبح تا بهار شیعه یعنی صاحب پا در رکاب تا که خورشید افکند رخ از نقاب
● نگرشهای دو سویه
به رغم روشنی و قطعیت نظریه اصیل «انتظار» ، تفاسیر و برداشتهای مختلفی از آن ارائه شده است. قسمت عمده این برداشتها، مربوط به فهم علما و دانشمندان و بخش دیگر، مربوط به برداشت عموم شیعیان از مساله «انتظار» است.
دو برداشت اصلی و عمده، در این زمینه، عبارت است از:
۱) انتظار، به معنای قیام و انقلاب علیه دولتهای ظالم و غاصب، مبارزه با فساد و تباهی برای زمینه سازی ظهور امام زمان (عج) و شکلدهی به حرکتهای اصلاح طلبانه و سازنده است.
۲) انتظار، به مفهوم انزوا، بی تفاوتی و بی اعتنایی نسبتبه حکومتهای نامشروع و یا عدم توجه به فساد و انحرافات موجود در جامعه و انتظار رکود آفرین برای ظهور امام غایب است.
این برداشتها، حتی در نحوه سلوک علما با حاکمان و نگرشها و رفتارهای سیاسی آنان، تاثیر زیادی داشته است.
نویسندهای، با استفاده از رای «وبر» درباره انگیزههای دینی عمل اجتماعی، تاثیر باور و گرایش شیعی را برنگرشهای سیاسی متفکران شیعه مذهب، چنین بر میشمرد:
باورهایی که موجب بروز انگیزه موافقت و همراهی با اقتدار حاکم میگردد;
باورهایی که باعث تشدید تمایلات ستیزهجویانه و مخالفتبا ساختسیاسی مستقر، به منظور از میان برداشتن نظم هنجاری حاکم میگردد;
باورهایی که بی تفاوتی و کناره جویی سیاسی را تقویت میکند. (۱۴)
شجاعی زند در مقاله «دین و دولت» مینویسد:
«پارسایان شیعی، با الهام از فلسفه انتظار، همواره در جست و جوی کسی بودهاند که جامع شرایط نیابتباشد و سلطنت آسمانی را در زمین مستقر سازد و به شرارتها پایان دهد.
چون جمع چنین شرایطی در شخص واحد، به آسانی میسر نبود و یا در صورت تحقق، موانع زیادی در راه تشکیل دولت صالح وجود داشت، شیعه با یک ارزیابی منفی از شرایط، عملا خود را از حوزه اقتدار سیاسی حاکم کنار کشید; اما به لحاظ نظری، همچنان بر اندماج دین و دولت مصر بود. انعزال و انقطاع از اقتدار سیاسی جامعه، در عمل دو صورت متفاوت پیدا میکرد:
۱) کناره جویی پارسایانه و بی تفاوتی نسبتبه تحولات سیاسی پیرامون;
۲) تلاش فعالانه برای تصاحب یا منقاد ساختن قدرت سیاسی حاکم جهت مرعا داشتن اصول و مقررات شریعت» . (۱۵)
گفتنی است که این اختلاف نظرها، محدود به عرصههای علمی و اندیشهای نبود; بلکه در رفتار و فعالیتهای عموم شیعیان مشهود بوده است. دکتر حمید عنایت، ضمن اشاره به بی اعتنایی شیعیان در طول تاریخ به حکومتهای موجود، مساله برداشتهای مختلف آنان را بدین گونه مطرح کرده است:
«با توجه به این که تمامی حکمرانان کنونی در دنیا، غیر قانونی اند (قوانین بر حق، تنها در پایان این جهان ظاهر میشود) ; اکثر شیعیان در طول تاریخ، به جای شورش علیه دولتهایشان، ترجیح دادند نسبتبه سیاستبی اعتنا باشند.
همان طور که شیعیان دوازده امامی، از نظر سیاسی، مانند شمشیر دو لبهای هستند که میتواند طرفداران را به مبارزه تشویق و یا آنان را به آرامش و فروتنی دعوت کنند» . (۱۶)
غیر قانونی شمردن حکومتها و نگرش عدم همکاری با آنها و بیاعتنایی و بی توجهی به مقامات حکومتی و نیروی نظامی آنها، انزوا و گوشهگیری و مبارزه منفی با حکومت را پدید آورد. علاوه بر این اندیشه تقدیرگرایی و یاس و سرخوردگی از حکومتهای موجود نیز، از برداشتهای دیگر دوران غیبتبه شمار میرود.
«غیر قانونی بودن حاکمان موقتی، برداشتی سطحی نیست، بلکه متضمن این مفهوم است که حاکم قانونی، در آینده ظاهر میشود. اما این انتظار، دو نگرش سیاسی متناقض را پدید میآورد; زیرا ممکن است عقیدهای محکم به وجود آورد که جنبه مبارزه و جنگجویی را ارتقا دهد; لیکن به جنبه تقدیرگرایی نیز تاکید دارد و پذیرش آنچه که مقدر شده، تقویت میکند; با این امید که رستگاری بعدا خواهد آمد» . (۱۷)
شهید مطهری نیز از یک منظر دیگر، به اختلاف برداشتها از مساله «انتظار» اشاره کرده و آنها را به دو دسته اصلاحی و سازنده و مخرب و باز دارنده تقسیم کرده است:
«انتظار فرج، دو گونه است: انتظاری که سازنده است، تحرک بخش است، تعهد آور است، عبادت [است] ; بلکه با فضیلتترین عبادت است. و انتظاری که ویرانگر است، بازدارنده است، فلج کننده است و نوعی اباحیگری محسوب میشود... .
انتظار ویرانگر، برداشت قشری از مردم، از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود، این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد و فقط و فقط، از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها، تبعیضها، اختناقها، حق کشیها و تباهیها ناشی میشود...» . (۱۸)
● برداشتبایسته
در طول تاریخ شیعه، هر چند این دو برداشت - به خصوص قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران - نشانهها و آثاری از خود بروز داده است; اما با توجه به سیر تحولات سیاسی - اجتماعی ایران و جهان و ضرورت اقدامهای اصلاح طلبانه و انقلابی، برداشت صحیح از انتظار (قیام و تلاش و کوشش) نظریه غالب در میان شیعه گشت و آثار و نتایجشگفتی نیز به بار آورد.
روحیه اصلاحطلبی و پیشرفت، قیام و انقلاب علیه بی عدالتیها، تلاش و کوشش برای پیشرفت و تکامل، مبارزه جویی با ظالمان و مفسدان، عدم همراهی با حاکمان نامشروع، تشکیل حکومت صالح و... برداشتهای صحیح و مجاهدانه از «انتظار» است. این تغییر نگرش، نقش مهم و محوری در پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به رهبری داهیانه امام راحلقدس سره داشت.
روشن است که در این دوره طلایی، افکار و آرای شیعیان و درک و فهم آنان از مساله انتظار و ارتباط آن با مسائل روز، تغییر کرد و سمت و سوی آگاهانه و انقلابی به خود گرفت. دکتر حمید عنایت، درباره این تغییر و تحولات مینویسد:
«در طی صد ساله اخیر، درک شیعه از تمامی این مطالب (غیبتحضرت مهدی و شهادت امام حسین علیه السلام) به تدریج تغییر کرد.
بخشی به جهت هوشیاری ایرانیان و بخشی به دلیل واکنش نسبتبه تغییرات اجتماعی و سیاسی و قسمتی دیگر، به لحاظ سیر تکاملی عقاید شیعه از طریق اجتهاد.
نتیجه آن به طور باورنکردنی، کنارگذاشتن تفسیرهای دعوت به آرامش و فروتنی (تقیه) و ظاهر شدن روحیه مبارزه و جنگجویی بود. این رویه همان اصطلاح سیاسی کردن افکار مسلمانان کشورهای دیگر است» . (۱۹)
با این تغییر شیوه و نگرش، قطعا راهی انتخاب میشد که متناسب با شرایط روز و تغییرات زمان و مکان و برداشت صحیح از انتظار (قیام وانقلاب) باشد.
پرفسور حامد الگار، درباره انتخاب راه مبارزه و قیام مینویسد:
«پس از غیبت امام، هر دو راه بر روی شیعیان گشوده بود; هم [مبارزه غیر عامل به صورت ] سکوت، هم عمل انقلابی; ولی به مرور زمان و بنا بر ایجاب شرایط اوضاع و احوال خاص، شیوه دوم گزیده شد» . (۲۰)
گزینش شیوه مبارزه و عمل انقلابی و اصلاح طلبانه، خط بطلان بر افکار انحرافآمیز و فهم نادرست از غیبتبود که برخی از شیعیان آن را محمل سستی، رکود، ضعف، ترس و همکاری با رژیمهای ظالم قرار داده بودند.
● انتظار و انقلاب اسلامی ایران
با توجه به مطالب گذشته، روشن میشود که پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ثمره نگرش و فهم انقلابی، و مجاهدانه و اصلاح طلبانه از انتظار است. دکتر حمید عنایت، یکی از پیشگامان ارائه این مطلب است که در مواردی مختلف، به آن اشاره کرده و عقیده به غیبت را، یکی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی دانسته است:
«... دو نظریه تاریخی [در میان شیعه] وجود دارد که به طور بالقوه، زمینهساز فرضیه انقلاب [ایران ] میتواند باشد:
اول عقیده به «غیبت» است; بر این اساس که امام دوازدهم، حضرت مهدی (عج)، در سال ۸۹۳ م ناپدید (غایب) شد و در نهایت جهت ایجاد عدالت، در دنیا ظاهر خواهد شد.
به طور اصولی، شیعه متوجه شده است که بین این دو تاریخ، عدالت واقعی در دنیا وجود ندارد که به طور بالقوه، نظریهای انقلابی است. (۲۱)
پرفسور حامد الگار ریشه انقلاب اسلامی را به موضوع امامت از دیدگاه شیعه و مساله غیبت امام زمان (عج) و پیامدهای سیاسی آن متصل میداند:
«... اگر تنها جانشین شرعی پیامبر و تنها دارنده اختیارات و اقتدارات شرعی بعد از پیامبر، در عرصه ظاهری جهان، حضوری نداشته باشد; لاجرم هر قدرت دنیوی که ادعای صلاحیت و اداره امور را داشته باشد، فی حد نفسه، نامشروع خواهد بود; الا این که بتواند به نحو روشن و غیر قابل تردید، نشان دهد که اقتدارات مزبور را، به نیابت از جانب امام غایب اعمال میکند.
این عقیده بسیار مهم، سبب گردیده تا مسلمانان شیعه، در خلال بخش اعظم تاریخشان، در برابر سلطه و اقتدار سیاسی بالفعل موجود، موضع رد و نفی داشته باشند... شیعه همواره مخالف نظریه همسازی و مصالحه با نظام سیاسی موجود بوده است. این مخالفت و معارضه، گاهی نظری بوده و در واقع پیامدهای عملی آن در مورد ایران تا زمان تحقق انقلاب اسلامی ایران - که کاری است نهایی و یا منطقی تئوری سیاسی شیعه است - هیچ گاه تام و تمام تجلی نیافته بوده است» . (۲۲)
گفتنی است که باورها و دیدگاههای علما و مردم - به خصوص بعد از وقایع مشروطیت - به تدریجبه این سمت پیش میرفت که سکوت، گوشه نشینی و بی تفاوتی نسبتبه مسائل سیاسی و اجتماعی، امری نادرست و غیرقابل پذیرش است و با فلسفه اصلی غیبت، ناسازگار میباشد. این روند، در انقلاب اسلامی سال ایران از پانزدهم خرداد تا دوازدهم بهمن، به نقطه عطف و شکوفایی خودرسید و نقش مهمی در جریانات وقایع سیاسی به جای گذاشت.
دکتر عنایت مینویسد: «وضعیت ایران را میتوان به طور دقیق، سیر جدید واقعگرایی عنوان کرد که در ابتدا، جایگزین طرز تفکر قبلی (آرامش و فروتنی) میشد. این امر در انقلاب مشروطه سال ۱۹۰۶ بسیار محتمل بود; یعنی، علما، با کنترل قانونی قدرت سلطنت، در واقع، این را مطرح میکردند که شیعیان نباید جهتبهبود وضعیتخود، فعالیتسیاسی مثبت را تا ظهور امام زمان (عج) و ایجاد نظامی عادی به تاخیر اندازند» (۲۳) .
اما نقطه شکوفایی و اوج این تفکر، در عصر پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نمودار گشت; یعنی، دوران تاریک و پر از ظلم و فساد رژیم پهلوی و آگاهی فزونتر علما و عموم شیعیان، زمینه را برای ظهور و بروز آثار و پیامهای اصلی «انتظار» فراهمساخت.
این رژیم که به سرعتبه سمت دین ستیزی، ترویج مفاسد، ارزش زدایی، خفقان، استبداد، ... پیش میرفت، از باورهای عمیق و درونی مردم متدین غافل بود و به روحیه ظلم ستیزی، شهادتطلبی و اصلاح گرایانه آنان توجهی نداشت; اما آحاد مردم، در پشت گرایش ظاهری به رسوم وعادات غربی، به اسلام وفادار بودند و این پدیده خلاف قاعدهای بود که بسیاری از روشنفکران ایرانی و خارجی را بر آن داشت تا تصور کنند که گرایشهای مذهبی رو به افول است... این انقلاب [اسلامی ایران]، در جهت توسعه سطح آگاهی مذهبی به وقوع پیوست که عمق وفاداری به مذهب شیعه را نمودار کرد... اگر این حرکت، به مفهوم مرحله قطعی و نهایی خیزش عمومی، به مانند حلالی برای آن عوامل باشد، نقش مذهب، عنصر اصلی در کل مساله است.
بارزترین مشخصه آن (تفکر سیاسی اسلام شیعی و مساله انتظار)، اجازه قیام علیه حاکمان ظالم است ...» . (۲۴)
منشا این قدرت مذهبی عمدتا انتظار ظهور امام غایب و آمادگی شیعیان برای ایثار، جهاد، مبارزه، اصلاحگری، و قیام در زمان غیبتبوده است.
حامد الگار، در کتاب «انقلاب اسلامی درایران» ریشه انقلاب اسلامی ایران را به موضوع امامت از دیدگاه شیعه و مساله غیبت امام زمان و پیامدهای سیاسی آن متصل میداند.
● «اندرو وهی وود» نیز مینویسد:
«شیعیان، معتقدند از طریق آموزههای چهارده معصوم، میتوان از هدایت الهی بهرهمند شد، یا این که با رجعت امام غایب پیشوای مذهبی شیعیان - که مستقیما توسط خداوند هدایت میشود - حکمتبالغه الهی در آستانه ظاهر شدن در جهان است. شیعیان عقیده دارند که تاریخ اسلام، به سمت هدف یک جامعه آرمانی حرکت میکند، نه به دور از آن.
چنین عقایدی، درباره احیاء یا رستگاری قریب الوقوع، یک کیفیت موعودباورانه عاطفی را به مذهب شیعه ارزانی داشته است... چشم انداز یک رستگاری معنوی، باعث ایجاد مشخصه قوت و توانمندی عاطفی، در این مذهب شده است. هنگامی که چنین حمیت دینی، در برابر یک هدف سیاسی، آماده به کار میشود، موجب یک تعهد و ایثارگری قوی خواهد شد...» . (۲۵)
با توجه به این بیان، روشن میشود که موضوع مهم و اساسی غیبت امام عصر علیه السلام و امید به تشکیل حکومت صالح جهانی، به طور مستقیم و غیر مستقیم، بر رفتارهای سیاسی ایرانیان تاثیر داشت و آنان را به سمتشهادتطلبی، مقاومت و مبارزه با رژیم پهلوی سوق میداد:
... علاوه بر موضوع مهم و اساسی غیبت مقام سیاسی برخوردار از مشروعیت و امتناع از تن در دادن و سر فرود آوردن در قبال قدرت سیاسی موجود; مفهوم شهادت نیز... مضمونی عمیق و در خور تامل دارد. در هم آمیختن این مضمون و موضوع; یعنی، نفی قدرت سیاسی بالفعل و ایمان به فضیلتشهادت، تشیع را ... به زیور مقاومت مبارزه جویانهای آراسته کرد [که نتیجه آن پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود] . (۲۶)
فهمی هویدی در «ایران من الدخل» نیز کلید فهم انقلاب اسلامی ایران را در واژههایی مانند ولایت فقیه، مرجعیت، تشیع، امام غایب، غیبت کبری و غیبت صغری میداند. (۲۷)
نویسنده کتاب «مدخلی بر ریشههای انقلاب اسلامی» ضمن اشاره به ریشههای مکتبی و عقیدتی انقلاب اسلامی ایران، به اصل مهدویت و غیبت اشاره کرده، مینویسد:
«آن چه به ماهیتشورانگیز و انقلابی امامت در تشیع میافزاید، اصل مهدویت است که حمید عنایت، آن را به عنوان موجبیت تاریخی یا تاریخیت تشیع مطرح کرده است. به نظر وی، انتظار فرج و امید به رجعت امام غایب، امیدواری شیعه را برای پیروزی نهایی بر ظلم و ظلمه و به سامان آمدن جهان، میرساند و همین پیوند معنادار، بین ظهور امام زمان (عج) و تشکیل حکومتحق و عدل، دستمایه بالقوه نوعی «فعالگرایی تندرو» میشود.
از این نظر، اعتقاد به مهدویت و غیبت امام زمان (عج)، یکی از منابع بالقوه انقلاب و مبارزه در شیعه است. این اصل از چند طریق به انقلاب و مبارزه متصل میشود:
الف) مفهوم انتظار; ... انتظار، یک مفهوم فعال و مثبت دارد و آن، آمادگی روحی و جسمی منتظر، برای همراهی با آن حضرت در هنگام ظهور است ...;
ب) حکومت در عصر غیبت; ... ملت مسلمان ایران، بر اساس اعتقاد به امامت و غیبت امام معصوم علیه السلام، به ولایت فقیه نیز همانند امامت مینگرند و اسباب و شرایط حاکمیت وی را فراهم میکنند. به همین سبب، دعوت فقیه (امام خمینی) را برای اقامه حدود الهی و تشکیل حکومت اسلامی پذیرفتند و قیام کردند و این نیز همان مایه انقلابی است که در امامت وجود داشت.
ج) مشروعیتحکومت; ... نفی نظری مشروعیت همه قدرتهای حاکم در عصر غیبت، همواره اندیشهای مهم و مؤثر بوده که شیعه از آن به عنوان کاریترین سلاح علیه حاکمان مستبد و ظالم استفاده، کرده است...» . (۲۸)
● امام خمینی (ره)، انقلاب و انتظار
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با رهبری هوشیارانه و خردمندانه امام خمینی (ره)، نقطه عطفی در جهان اسلام به شمار میآید. درست، چهارده قرن پس از بعثت آخرین پیامبر الهی، مردی مبارز، آگاه، توانمند و اصلاح گر، رهبری تودههای مظلوم و رنج کشیده و بی پناه ایران را بر عهده گرفت و با الهام از سالار شهیدان و برداشت صحیح از انتظار، به مبارزه با حاکمان جور و فساد پرداخت.
قیام اصلاح طلبانه امام خمینی، تبلور و نماد انتظار مردم برای ظهور نجات دهنده مستضعفان و ستم پیشگان از دست دنیا مداران فاسد و ستمگر بود.
خانم تداسکاچ پل در مقاله خود، به این امر مهم اشاره کرده، مینویسد:
«... نقش امام خمینی، به عنوان یک کانون مرکزی برای رهبری انقلابی، پژواکی از انتظار مداوم مردمی برای ظهور دوباره امام دوازدهم را در خود داشت; امامی که مدتها قبل، از انظار پنهان گشته بود تا در زمانی که یک اسلام کامل - عنوان مقطع نهایی سیر تاریخ - پدید آید، او بار دیگر به جهان مرئی باز گردد» . (۲۹)
امام با تلفیق چندین مؤلفه مهم - به خصوص با تاکید بر وظیفه انقلابی شیعیان در عصر غیبت - پیام آور تازهای از انتظار ظهور امام عصر (عج) بود.
او در راس هرم تفکرات سیاسی شیعه و در کانون مرکزی مبارزه قرار گرفت و هدف اساسی خود را تشکیل حکومت اسلامی قرار داد.
سعید ارجمند در مقاله «انقلاب اسلامی ایران در منظری تطبیقی» مینویسد: «... دکتر ین شیعی، اصول هزارهگرایی مهمی را در بر میگیرد که همان اعتقاد به ظهور امام دوازدهم مهدی موعود (عج) برای نجات جهان است. این عقیده نسبتبه آنچه که برای بنیان گذاری امپراتوری صفوی در سال ۱۵۰۱ مطرح بوده تلائم و نزدیکی بیشتری با هدف انقلابی [امام ] خمینی داشت» . (۳۰)
امام خمینی با توجه به چند مؤلفه اساسی زیر، رهبری قیام اصلاح طلبانه را بر عهده گرفت:
۱) ارائه نظریه «ولایت فقیه» و بایستگی حکومتبرای فقیهان در زمان غیبت امام عصر (عج) : «همین ولایتی که برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امام در تشکیل حکومت و اجرا و تصدی هست، برای فقیه هم هست» (۳۱)
عدهای از بزرگان فقه - به خصوص امام خمینی - معتقدند: فقیه همه اختیارات امام را در زمان غیبت، در زمینه اجرای حاکمیت قوانین الهی دارا است; مگر مواردی که به دلیل خاص، از مختصات امام شمرده شده است.
امام راحل (ره) فرموده است: «اعتقاد به ضرورت تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجراء و اداره، جزئی از ولایت است; چنان که مبارزه و کوشش برای آن هم از اعتقاد به ولایت، [ناشی] میشود» . (۳۲)
دکتر حشمت زاده، در کتاب خود تصریح میکند که امام - برخلاف نظر عدهای - ضرورت برقراری حکومت اسلامی را به شکل کاملی تبیین فرموده است:
«علی رغم آن که بسیاری، عملا و نظرا بر این باور بودند که در عصر غیبت و قبل از ظهور امام زمان (عج)، حکومت اسلامی مقدور نیست; امام خمینی کانون توجه و تبلیغ را بر ضرورت برقراری حکومت اسلامی قرار داده بود; زیرا حکومت را منشا و ریشه اصلی صلاح و فساد جامعه میدانستند...» . (۳۳)
امام راحل (ره) در موارد زیادی، (چه در کتابهای «ولایت فقیه» و «البیع» و چه در سخنرانیها و اعلامیههای خود)، برقراری حکومت اسلامی را در زمان غیبت امام معصوم، ضرورت اولیه کشورهای مسلمان و به مصلحت و خیر آنان میدانست: «از غیبت صغری تاکنون - که هزار و چند سال میگذرد - ممکن است صدها هزار سال دیگر [بگذرد و ] مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد و در طول این مدت مدید، [آیا] احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود و هر که هر کاری خواستبکند؟
[آیا] قوانینی که پیامبر اسلام، در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن، ۲۳ سال زحمت طاقت فرسا کشید، فقط برای مدت محدودی بود؟ آیا خداوند اجرای احکامش را محدود کرد به دویستسال؟
و [آیا] پس از غیبت صغری، اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟» (۳۴)
۲) نامشروع شمردن رژیمها و نظامهای سیاسی موجود (به خصوص رژیم ظالم و مستبد پهلوی) و لزوم اجرای احکام اسلامی به دست مسلمانان;
ـ پرفسور حامد الگار در این زمینه مینویسد:
«یکی از مهمترین نقشهای آیت الله خمینی [در سیر این مبارزات] که حتما بایستی بدان توجه داشت، این است که ایشان مساله را اساسا و تماما، به شکل نامشروعیت ذاتی هر گونه اقتدار سیاسی در زمان «غیبت» مطرح ساختند. ایشان طی یک سلسله سخنرانیها و درسهایی تحت عنوان «حکومت اسلامی» ، میگویند که آیا غیبت امام بدین معنا است که اجرای احکام شریعت را باید تعطیل کرد؟ روشن است که نه و برای این که احکام شریعتبه اجرا در آیند، پس باید کسانی باشند که آن را اجرا کنند...» . (۳۵)
امام راحل (ره) خود میفرمود: «... ما چارهای نداریم جز این که دستگاههای حکومتی فاسد و فساد کننده را از بین ببریم و هیئتهای حاکمه خائن و فاسد و ظالم و جانی را سرنگون بکنیم. این وظیفهای است که همه مسلمانان در یکایک کشورهای اسلامی باید انجام بدهند و انقلاب سیاسی اسلامی را به پیروزی برسانند» . (۳۶)
۳) تبیین معنا و مفهوم صحیح و درست از انتظار (مبنی بر تلاش، امید، قدرت یافتن و...) ; از نظر امام خمینی (ره)، انتظار زمانی مفهوم واقعی و اساسی خود را پیدا میکند که با امید به قدرت یافتن اسلام معنا شود. ایشان میفرماید:«انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور، ان شاءالله، تهیه شود» . (۳۷)
از نظر ایشان انتظار فرج، زمانی معنای واقعی خود را مییابد که منتظر، در جهت منویات حضرت ولی عصر (عج) تلاش میکند; ولو این که موفقیت واقعی در پیاده شدن این نظریات، به زمان ظهور امام معصوم برگردد» .
ایشان میفرماید: «البته این پر کردن دنیا از عدالت، اگر میتوانستیم میکردیم; اما چون نمیتوانیم بکنیم، ایشان باید بیایند» . (۳۸)
۴) آگاهی بخشیدن به مردم، در جهت ایجاد آمادگی و زمینه سازی برای ظهور حضرت مهدی (عج) ; حضرت امام (ره) فرمودهاند:
«امید است که این انقلاب، جرقه و بارقهای الهی باشد که انفجاری عظیم در تودههای زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیةالله - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - منتهی شود» . (۳۹)
«ما باید در این طور روزها، در این طور ایام الله، توجه کنیم که خودمان را مهیا کنیم از برای آمدن آن حضرت ... ما باید خودمان را مهیا کنیم از برای این که اگر چنانچه موفق شدیم - ان شاءالله - به زیارت ایشان، طوری باشد که رو سفید باشیم، پیش ایشان» . (۴۰)
و در نهایت، سخن را با این گفته «مارتین کرام» به پایان میرسانیم که: «طرفداران پرشور امام خمینی، او را نایب امام، یعنی، نماینده امام غایب میدانند. چنین عنوانی، به این معنا است که پیروان امام خمینی، قدرت او را الهی و مشروع میدانند. جاذبه امام خمینی و علما، بازتابی از ستایش ائمه است» . (۴۱)
رحیم کارگر
پینوشتها:
۱) پور سیدآقایی و ...، تاریخ عصر غیبت، ص ۳۷۶.
۲) بشیریه، سیری در نظریههای جدید در علوم سیاسی، ص ۱۲۰.
۳) دکتر جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۲۲۴.
۴) بلخاری حسن، تهاجم یا تفاوت فرهنگی، انتشارات حسن افزا، ص ۱۳۰.
۵) همان، ۱۳۱.
۶) همان، ۱۳۲.
۷) ر. ک: هانری کربن، آفاق تفکر معنوی در اسلام، ص ۲۱.
۸) گفت و گو در باره امام مهدی (ترجمه «بحثحول المهدی» از شهید صدر)، مترجم: مصطفی شفیعی، (به نقل از نشریه موعود، ش ۱۸، ص ۳۶) .
۹) انتظار بذر انقلاب، ص ۱۶۴ (به نقل از ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و ...، ص ۲۲۹) .
۱۰) درون انقلاب ایران، ترجمه شجاعی، ص ۶۵.
۱۱) مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی (عج)، ص ۱۰۲.
۱۲) منتخب الاثر، ص ۲۴۴، ح ۱.
۱۳) ظهور حضرتمهدی از دیدگاه اسلام، ص۲۰۷.
۱۴) شجاعی زند، مقاله دین و دولت، راهبرد، ش ۱۱، س ۱۳۷۵، ص ۱- ۱۲.
۱۵) همان.
۱۶) دکتر حمید عنایت، مقاله انقلاب در ایران سال ۱۹۷۹ (تشیع، ایدئولوژی سیاسی انقلاب اسلامی ایران)، ترجمه منتظر لطف، فرهنگ توسعه، شماره ۴، ص ۴ (به نقل از درآمدی بر ریشههای انقلاب اسلامی، ص ۱۵۷) .
۱۷) دکتر عنایت، همان، ص ۱۵۷.
۱۸) مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص۶۲.
۱۹) درآمدی بر ریشههای انقلاب اسلامی، ص۱۵۸.
۲۰) حامد الگار، انقلاب اسلامی در ایران، ترجمه اسلامی و چیندری، ص ۳۹.
۲۱) درآمدی بر ریشههای انقلاباسلامی، ص ۱۵۶ و ۱۵۷.
۲۲) انقلاب اسلامی در ایران، ص ۲۱ و ۲۲.
۲۳) درآمدی بر ریشههای انقلاب اسلامی، ص۱۵۸.
۲۴) در آمدی بر ریشههای انقلاب اسلامی، ص ۱۵۱ و ۱۵۶ (مقاله دکتر عنایت) .
۲۵) اندروهی وود، در آمدی بر ایدهئولوژیهای سیاسی، ترجمه رفیعی مهر آبادی، ص ۵۲۴.
۲۶) حامد الگار، انقلاب اسلامی در ایران، ص ۲۳.
۲۷) تهاجم یا تفاوت فرهنگی، ص ۱۳۱.
۲۸) محمد شفیعیفر، مدخلی بر ریشههای انقلاب اسلامی، انتشاراتتهذیب، ص۹۰ و ۹۱.
۲۹) تداسکاچ پل، مقاله حکومت تحصیلدار و اسلام شیعه در انقلاب رهیافتهای نظری بر انقلاب اسلامی، ص ۲۰۶.
۳۰) فراتی عبدالوهاب (گردآورنده) رهیافتهای نظری بر انقلاب اسلامی، (مجموعه مقالات) ص ۱۴۹.
۳۱) امام خمینی، ولایت فقیه، ۵۷.
۳۲) همان، ص ۱۸.
۳۳) حشمت زاده، چهارچوبی برای تحلیل انقلاب اسلامی، ص ۱۹۶.
۳۴) ولایت فقیه، ص ۳۰.
۳۵) انقلاب اسلامی در ایران، ص ۳۸.
۳۶) ولایت فقیه، ص ۳۵.
۳۷) صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.
۳۸) همان ، نشریه موعود، شماره ۷، ص ۸۶.
۳۹) صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۷۵.
۴۰) همان، ج ۱۲، ص ۲۰۹.
۴۱) تهاجم یا تفاوت فرهنگی، ص ۱۳۰۸.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست