جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
اینترنت بیپناه، اعتماد بیپهنا
بیاعتمادی همواره یک بستر تاریخی دارد که باعث میشود هر جریانی با ذهنیت سرچشمه گرفته از آن تفسیری منفی پیدا کند. بیاعتمادی کاربران اینترنت به مدیران این بخش در ایران هم یک زمینه کاملا تاریخی دارد که از سه جریان مشابه تشکیل شده است؛ آمارسازی، فاصلهگزاری و مسوولیتناپذیری.
بحث آمارسازی در بازار اینترنت که تمامی جراید و از جمله عصرارتباط بارها ( مانند همین هفته گذشته) به آن پرداختهاند هم بارها طی سالهای اخیر تکرار شده است به گونهای که شمار کاربران شبکه جهانی به تکرار توسط مسوولان حتی بیش از ۳۰ میلیون نفر هم اعلام شده است که در تضادی آشکار با واقعیتهای روزمره اطراف ما قرار دارد. جاییکه تنها یک سوم پورتهای اینترنت پرسرعت تامین شدهاند و هنوز الگوی غالب استفاده عموم مردم استفاده از دیالآپ است و واقعا دولت الکترونیکی و بانکداری الکترونیکی محقق نشدهاند چگونه میشود بیش از نیمی از جمعیت کشور ( آن هم چهار سال پیش) کاربر اینترنتی باشند؟ آیا چنین ادعاهایی یا همین اخبار اخیر در خصوص فراهم آوردن اینترنت نامحدود و پرسرعت آنچنان دور از ذهن نیست که اعتماد حتی سادهترین کاربران به مدیران را خدشهدار کند؟
فاصلهگزاری:
هرچند طی سالهای اخیر بازار اینترنتی شاهد چندین و چند مزایده متوالی برای پروانههای رنگارنگ ازPAPها گرفته تا VoIP و وایمکس و غیره بوده همواره شرکتهای خصوصی قربانیان دایمی رفتار عمومی دولت با خود بودهاند. حربهای که خصوصیها با آن به تنگنا رفتهاند هم روز به روز متفاوت بوده است؛ روزگاری فضای غیر شفاف مزایدهها بوده، زمانی عدم تحقق تعهدات، زمانی مالیات و در دوران اخیر بیشتر امنیت. آیا در چنین فضایی شرکتهای خصوصی رغبت و امکان آن را دارند که حس اعتماد نسبت به ناظردولتی خود را در مشترکانشان تقویت کنند؟ مگر همین شرکتهای خصوصی واسطه ارایه خدمات دولتی به مشترکان خصوصی خود (که همان مردم باشند) نیستند؟
مسوولیتناپذیری:
وقتی عالیترین مقام ارتباطی کشور یا به زبان سادهتر همان وزیر ICT در مراسم تودیعش تاکید میکند سیاستگزاری اینترنت از عهده وی خارج بوده است و حتی به زبان خود گزارشی که مبنای این تصمیمات بوده است را هم ناپخته و نادرست میخواند آیا انتظار دارید بقیه مدیران برجای مانده از همان وزارتخانه هم همین موضع منفعل را پیشه نکنند؟ چرا ناگهان اینترنت کشور به برهوت مدیران پاسخگو تبدیل شده است تا فقط وقتی یک کابل ۱۰ هزار کیلومتر قطع میشود یک نهاد جسارت ارایه توضیحات مختصر و هدفمندی را ارایه کند؟
مخلص کلام آنکه اگر امروز مجریان اینترنتی کشور ناگزیرند درهر موردی با اتهام کمکاری و اغفال مواجه شوند باید دلیل آن را جای دیگری جستوجو کرد؛ جایی که پس از دو هفته و اندی قطعی اینترنت ( آن هم با وجود تجربه مشابه) هیچ مقامی پاسخگو نیست ولی شما می بینید که همچنان طرحی مبهم و شدیدا مورد نقد به نام اینترنت ملی نه تنها پس از ۵ سال با سماجت به حیات خود ادامه میدهد بلکه معاون شرکت ارتباطات زیر ساخت درست در روز قطع شدن فیبر نوری (۲۵ فروردین ۱۳۸۹) از بودجه ۷۰ میلیارد تومانی آن خبر میدهد و به تحسین پهنای باند شبکهای میپردازد که هنوز حتی فاز مطالعاتیاش هم آغاز نشده است. آری! بیاعتمادی به راستی بستری تاریخی دارد.
نویسنده: آرش برهمند
منبع: عصر ارتباط
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست