سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

دوسویه خلع سلاح هسته ای


دوسویه خلع سلاح هسته ای

اوباما و دیپلمات های امریکایی با زیرکی توانستند سپتامبر امسال خلع سلاح هسته ای را در کانون مباحث سازمان ملل قرار دهند این حرکت یک باره تیترهای رسانه های خبری را تسخیر کرد

اوباما و دیپلمات‌های امریکایی با زیرکی توانستند سپتامبر امسال خلع سلاح هسته‌ای را در کانون مباحث سازمان ملل قرار دهند. این حرکت یک باره تیترهای رسانه‌های خبری را تسخیر کرد. سخنرانی اوباما بر پایه جلب افکار عمومی طراحی شده بود. رئیس جمهور امریکا طرح کاهش تسلیحات هسته‌ای قدرت‌های بزرگ را از تریبون بزرگترین اجلاس اعلام کرد.

اوباما خواست در اولین حضور خویش در سازمان ملل این طرح را به عنوان یک ابتکار یا هدیه به خانواده جامعه بین المللی عرضه کند. با پشتیبانی وسیعی که بویژه دو کشور متحد امریکا در شورای امنیت (انگلیس و فرانسه) از این تصمیم بعمل آوردند ، طرح اوباما شکل و شمایل یک « فرایند سیاسی » در روابط بین‌الملل را به خود گرفت.

اوباما از بی اعتمادی و بی اعتنایی افکارعمومی نسبت به موضوع خلع سلاح قدرت‌های بزرگ آگاهی داشت و می دانست که همه ناظران این قضیه را به صورت یک سوژه کهنه و بی پشتوانه می نگرند. براین اساس رئیس جمهور امریکا در نطق خویش تلاش زیادی بعمل آورد تا اعتماد عمومی نسبت به این موضوع دوباره جلب شود. اما آیا به راستی پیشنهاد اوباما نشان از تغییر نگاه قدرت‌های صاحب سلاح هسته‌ای دارد؟ سؤالات بسیاری در این باره مطرح است، بویژه این که قول و وعده‌های رئیس جمهور امریکا از سوی قدرت‌های هسته‌ای دیگر نیز تکرار شده است.

آیا این یک رویکرد است یا تاکتیک ؟ و آیا اعضای باشگاه هسته‌ای جهان که در شورای امنیت جمع هستند به راستی به اعتراض طولانی ملت‌هایی که از « تبعیض در بنیاد نظام جهانی » می گویند گوش فرا داده‌‌اند؟ و به راستی رهبران کاخ‌ سفید یا کرملین بعد از قریب نیم قرن باور پیدا کرده‌اند که قبل از بر چیدن زرادخانه‌های هسته‌ای خویش نمی توانند مدعی جهان عاری از سلاح هسته‌ای شوند.

وقتی تاریخ مذاکرات دو قدرت پایه گذار جهان هسته‌ای – امریکا و روسیه – را در این باره مرور می کنیم دلیل چندانی برای امیدواری به وعده‌های تازه اوباما و مدودف باقی نمی ماند. آنها از اول دهه ۹۰ پروسه کاهش تسلیحات هسته‌ای را کلید زده‌اند اما ۲۰ سال سرگردانی پرونده این مذاکرات که به پیمان استارت مشهور است ( پیمان استارت یک، سال ۱۹۹۱ به امضای میخائیل گورباچف و بوش پدر رؤسای جمهوری اتحاد جماهیر شوروی و امریکا رسید ) دلیل کافی بر این بی اعتمادی است.

آنچه روشن است هر گونه تصمیمی برای جهان هسته‌ای از مسیر اراده دو قدرت محوری روسیه و امریکا جاری خواهد شد. در این باره کافی است به بررسی مهمترین سندی که رؤسای جمهور روسیه و امریکا امضا کردند یعنی «درک متقابل کاهش و محدودیت تسلیحات تهاجمی راهبردی» پرداخته شود.

● تبانی در عین رقابت هسته‌ای

باراک اوباما در ۹ ماه دوران رهبری خود بخش عمده‌ای از تلاش خویش را صرف این کرده که روسیه را با طرح‌های جهانی خویش همراه سازد. او همه عوامل تشویق و ترغیب روس‌ها را نیز در این مسیر به‌کار بسته آخرین نمونه از مشوق‌های او انصراف از طرح جنجالی سپر موشکی بود که مسکو آن را خطری برای امنیت ملی خویش می‌خواند.

اوباما که با وعده تحول در روابط امریکا وروسیه قدرت گرفت پس از دیدارهای حساس با همتای روسی خویش نخستین توافق هسته‌ای را امضا کرد. برپایه این توافق که به امضای رؤسای جمهور دو کشور رسیده قرار است دو طرف در جهت کاهش کلاهک های هسته ای در مدت هفت سال، ۱۷۰۰ فروند موشک دارای کلاهک هسته‌ای خویش را از میان ببرند.

اما برداشتن همین گام اول و جامه عمل پوشاندن به نخستین وعده اوباما نیز امری دشوار و پیچیده است. روس‌ها اعلام کرده‌اند که کاهش کلاهکهای هسته ای در صورتی ممکن است که امریکا به نوبه خود سیستم دفاع ضدموشکی راهبردی را توسعه ندهد و از گسترش قابلیتهای موشکهای بالستیک دارای دقت بالا هم خودداری کند. آنها حتی پس از لغو پروژه سپر موشکی امریکا در اروپای شرقی شواهدی تازه ارائه کردند که حاکی از این است پنتاگون این طرح را به جای اروپا در خاورمیانه و قفقاز و به جای زمین در دریای مدیترانه مستقر می سازد.(گفتنی است در حالی که بخش اعظم موشکهای راهبردی روسیه در ترکیب نیروی زمینی قرار دارد بیشتر موشکهای راهبردی امریکا در اختیار نیروی دریایی است ) .

کارشناسان امور استراتژیک با نگاه به سرمایه‌گذاری‌های وسیع دو قدرت در زمینه نسل جدید موشک‌های بالستیک و یا زیردریایی‌های هسته‌ای معتقدند آب شدن یخ خصومت روابط امریکا و روسیه در آینده نزدیک ممکن نیست. نتایج دیدار‌های مدودف و اوباما از آنچه که انتظار می‌رفت کمتر بوده و در راستای حل اختلاف های هسته‌ای نمی توان آنها را موفقیت‌آمیز دانست. دو رئیس جمهور تاکنون فقط به توافق کلی در زمینه تسلیحات تهاجمی راهبردی و ایجاد کمیسیون مشترک دست یافته‌اند و از راهکارهای عملی بویژه تعیین «جدول زمانی برای خلع سلاح» خبری نیست.

میان کارشناسان حول این موضوع اتفاق نظر وجود دارد که رشته تصمیم گیری در باره زرادخانه‌های هسته‌ای دو قدرت فراتر از اراده اوباما و مدودف است. تصمیم گیری نظامی و استراتژیک دو قدرت در اختیار نهادهایی است که نگرشی متفاوت به جهان و امنیت بین الملل دارند . ترس از فریب خوردن و دریافت نکردن امتیاز متقابل در ازای امتیازات داده شده هنوز چه در واشنگتن و چه درمسکو جدی است.

همین شبکه از تصمیم گیران در مسکو و واشنگتن هنوز در خصوص تمایلات یکدیگر اطمینان ندارند. البته علاوه بر این در ۹ماه اخیر اوباما چند اشتباه محاسباتی دچار شد که دامنه این بدبینی را عمیق تر کرد. اوباما بویژه در روزهای آغازین زمامداریش سنت دموکرات‌ها را در دامن زدن به حقوق بشر روسیه پیش گرفت و در این راستا وی از الگوی رهبری پوتین انتقاد کرد غافل از این که این کار وی به منزله بازگشت به عقب یعنی دوران کلینتون است و ممکن است بنیان همه توافق‌ها را برهم بزند.

با این حال در ماه‌های اخیر اوباما بویژه پس از عزیمت مدودف به امریکا بسیار تلاش کرده تا از بدبینی روس‌ها بکاهد. او می داند که در کوتاه مدت همه مشکلات واشنگتن- مسکو حل و فصل نمی شود اما قول داده به سمت تفاهم گام بردارد.

● کارت بازی قدرت ها

با ملاحظه این واقعیات است که ناظران تردید ندارند که توافق این دو کشور برای کاهش تسلیحات هسته ای اقدامی نمادین است . هدف و کارکرد این توافق بیش از آنکه ایجاد تحول در روابط دو قدرت باشد متوجه کشورهای دیگر است. هم اوباما و هم مدودف در شرایط فعلی منافع سیاسی شان را در این می بینند که از این اهرم بهره کافی برای امتیازگیری ببرند. توافقات آنها در زمینه هسته‌ای به کشورهای دیگری که می خواهند در مسیر کسب قدرت هسته ای حرکت کنند حکم یک هشدار را دارد .

این نوع بازی سازی میان روسیه و امریکا سالهاست که جریان دارد. در دوران ریاست جمهوری جرج بوش و ولادیمیر پوتین ، رؤسای جمهور سابق امریکا و روسیه، همین اندیشه بر مذاکرات خلع سلاح هسته‌ای دو قدرت حاکم بود . به اقرار پوتین حتی نخبگان نظامی روسیه نیز بشدت به اهداف امریکا در امر خلع سلاح هسته‌ای بی اعتماد هستند زیرا شواهد نشان از این دارد که پنتاگون همزمان با مذاکرات هسته‌ای مطالعات خویش را حول ساخت و توسعه نسل جدید سلاح‌های هسته‌ای یا موشک‌ها و بمب‌های هوشمند متمرکز کرده است و کمپانی‌های امریکایی برای جذب شرکای نظامی جدید بویژه در خاورمیانه عربی با سرعت در حال سرمایه‌گذاری برروی برنامه‌ هسته‌ای اعراب هستند.