پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

همیشه یک نفر خنده را شروع می کند


همیشه یک نفر خنده را شروع می کند

بهانه هایی برای شادی های کوچک دسته جمعی

همیشه بهانه‌های ساده و بامزه‌ای برای جمع شدن افراد دور هم و شادی وجود دارد؛ بهانه‌هایی که گاهی آنقدر ساده و معمولی است که هیچ‌کس به آن توجه نمی‌کند و گاهی هم آنقدر عجیب و غریب است که افراد را به خنده می‌اندازد و دورهمی‌ها را خبری می‌کند و ممکن است حتی دردسرساز هم بشود...

این بهانه می‌تواند از خوردن خوراکی‌های خوشمزه شروع شود و به جشنواره‌هایی مثل جشنواره غذا، نقاشی، رنگ‌بازی کنار خلیج‌فارس و خیلی چیزهای دیگر برسد یا گردهمایی‌هایی مثل آب‌بازی در پارک آب و آتش، موفرفری‌ها، چاق‌ها و دوقلوها را تشکیل دهد. هر چه هست اصل ماجرا به شادی دسته‌جمعی می‌رسد و خوشحالی افراد باهم.

● شادی جشن‌های مذهبی

جشن نیمه‌شعبان، یکی از مهم‌ترین جشن‌های همگانی است که در ذهن همه ما مانده است. خیابان‌ها آنقدر چراغانی می‌شوند و آنقدر شیرینی و شربت بین مردم پخش می‌شود که شادی لذت?بخشی، توی دل آدم می‌آید و جاخوش می‌کند. این‌جور مواقع اگر شهرداری هم برنامه ویژه داشته باشد و آتش‌بازی در میادین اصلی شهر برگزار شود که خیلی بیشتر خوش می‌گذرد.

● جشن دوقلوها

چندسالی است که اردیبهشت‌ها و همزمان با روز جهانی دوقلوها، دوقلوهای ایرانی دورهم جمع می‌شوند تا از بچه‌های زیر ۵ سال گرفته تا آدم بزرگ‌های میانسال ۷۰-۶۰ ساله، همه شاد و خوشحال باشند و با نگاه کردن به زوج‌های شبیه هم، شاد و خوشحال‌تر شوند. این گردهمایی آنقدر رونق گرفته که حتی دوقلوها در شهرستان‌ها هم آستین بالا زده‌اند و به مناسبت روزشان، دور هم جمع می‌شوند.

● گردهمایی موفرفری‌ها

اول بهمن سال ۸۹، هرکس مویش فرفری بود و از قرار خبر داشت، به پارک ملت رفت. این‌طور شد که گردهمایی موفرفری‌ها راه افتاد. یک بعدازظهر زمستانی، با انواع و اقسام موی فرفری مواجه می‌شدید. موفرفری‌ها در پارک ملت، خیلی سروصدا راه نینداختند، اما به عکس‌هایشان که نگاه کنید، هنوز شادی و خوشحالی، توی چشم‌های ذوق‌زده‌شان معلوم است. حالا بماند که خیلی‌ها از این جمع شدن و خوشحالی، خیلی خوششان نیامد، اما از آنجایی که موفرفری‌ها، چندان با سروصدا خوشحالی نکردند، گردهمایی‌شان هم به خوبی و خوشی تمام شد.

● جشن آب‌پاشی

تابستان سال۹۰، همان اوایل افتتاح پارک آب و آتش، جماعتی با هم قرار گذاشتند از فواره‌های این پارک به شکل خوبی برای شادی و خوشحالی استفاده کنند. در یک روز گرم تابستانی، همه جمع و بزرگ و کوچک مشغول شادی، هیجان و آب‌بازی شدند. درنهایت هم مسوولان پارک به بهانه چسبیدن کیسه نایلون‌ها به فواره‌ها، زنگ تعطیلی زدند و جماعت خوشحال، راضی و خیس را به خانه فرستادند اما بلافاصله یک روز بعد از این خوشحالی دسته‌جمعی، ورق برگشت. صدای اعتراض‌ها بلند شد و حتی عده‌ای به خاطر شرکت در این جشن خوشحالی دستگیر شدند. کار بالا گرفت و صدای موافق و مخالف بلند شد تا بالاخره بعد از رسیدن ماجرا به نمایندگان مجلس و انتقاد نمایندگان از دستگیری افراد به جرم آب‌بازی، ماجرا ختم بخیر شد.

● شادی عروس‌کشان

نیمه‌های شب در شهر، وقت خوبی برای رانندگی و موزیک گوش دادن است. دقیقا وقتی که ممکن است با جماعتی برگشته از عروسی روبرو شوید و پشت سر ترافیک ماشین‌هایی که مهمان عروسی بودند و حالا عروس و داماد را بدرقه می‌کنند، گرفتار شوید. این‌جور مواقع افراد راه‌حل‌های مختلفی دارند؛ عده‌ای آرامش خودشان را حفظ می‌کنند، عده‌ای دیگر عصبی می‌شوند و می‌خواهند لایی‌کشان از وسط جماعت عروس و داماد بگذرند و عده‌ای دیگر هم با ماشین‌ها و آدم‌های شاد عروسی همراه می‌شوند و بوق‌بوق‌کنان به جماعت عروس‌کشان می‌پیوندند. بین تمام این افراد، آنهایی که با شادی آدم غریبه‌های توی خیابان همراه می‌شوند، لحظات شاد و خوش‌تری را می‌گذرانند.

● شادی‌های ترافیکی

این اتفاق زمان و مکان مخصوصی ندارد. مناسبتی هم نیست. کافی است فقط چند روز تعطیل باشد و جاده‌ها شلوغ شوند تا شادی ترافیکی دیده شود. البته که هنوز اسمی برای آن تعریف نشده، اما ما خودمان به این مدل شادی می‌گوییم، شادی ترافیکی؛ شادی‌ای که بعد از چند ساعت ایستادن در ترافیک جاده‌ای اتفاق می‌افتد و ناگهان می‌بینید یک عده بدون توجه به ساعت‌های خستگی و عصبیت ترافیک، از سرناچاری و جلو نرفتن، کنار جاده می‌ایستند و شروع می‌کنند به دست زدن و خوشحالی. البته حالا دیگر کمی این رفتار از مد افتاده، اما هرکس که یکبار در وسط جماعت خوشحال شادی ترافیکی ایستاده باشد، خیلی خوب می‌داند که آن لحظه‌های خاص، یکی از به یادماندنی‌ترین لحظه‌های سفرش بوده است.

● شادی‌های ورزشی

طرفداری از یک تیم ورزشی یا یک ورزشکار خاص، جزو آن‌ دسته از اتفاقاتی است که زندگی همه را درگیر می‌کند و هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌ را رد کند؛ اتفاقی که گاهی به شدت فرد را خوشحال می‌کند و گاهی هم نه، اما در زمان خوشحالی و شادمانی، آدم هیچ‌وقت تنها نیست و حتی گاهی می‌تواند شادی‌اش را با آدم‌های توی خیابان هم قسمت کند و لذت ببرد.

● شهربازی

با خراب شدن شهربازی بزرگ تهران، این مدل شادی دسته‌جمعی، کمی تا قسمتی به خاطره‌ها سپرده شد اما هنوز هم افرادی هستند که حاضرند برای چند ساعت شادی و هیجان، به شهربازی ارم بروند و با وسایل خطرناک و البته کمی قدیمی این شهربازی، با آدم‌هایی غریبه و ناآشنا فریادهای شادی و هیجان بکشند. البته که در این سال‌ها، بانجی‌جامپینگ بام تهران و بوستان ولایت هم به هیجانات شهر اضافه شده و در شهرهایی مثل تبریز، اصفهان و شیراز ، شهربازی‌ها با قدرت، محل اصلی برای جمع شدن و شادی و هیجان هستند.

● شادی‌های پاتوق‌ها

توی هر شهری، پاتوق‌هایی برای خوراکی‌های عجیب و غریب وجود دارد. مثلا در همین تهران، یک بستنی‌فروشی هست که معجون‌های خوشمزه‌ای دارد و فروشندگانش، برای هر پارچ معجونی که درست می‌کنند، حرکات آکروبات می‌زنند و مشتری‌ها بیشتر به خاطر هیجان دیدن این حرکت‌ها سراغ این بستنی‌فروشی می‌روند تا خوردن معجون. این پاتوق‌ها توی هرشهری هست و اگر یکبار دقیق به آدم‌هایی که توی این پاتوق‌ها مشغول سفارش دادن هستند، نگاهی بیندازید، می‌بینید لبخند به لب هستند؛ لبخندی که معمولا با شما هم قسمت می‌شود و کافی است بچه کوچکی از این همه شادی سرذوق بیاید و فریاد سرخوشی بکشد. آن وقت است که شادی دسته‌جمعی خیلی بیشتر می‌شود و همه بی‌توجه به کیفیت واقعی خوراکی، معتقدند بهترین و خوشمزه‌ترین را خورده‌اند.

● شادی جشن‌های سنتی

شب یلدا و جشن‌های سنتی دیگر هم، همه جزو بهانه‌های خوب و شاد زندگی است که ما را به خیابان‌های همیشه پرترافیک و شلوغ شهر امیدوار می‌کند چهارشنبه‌سوری هم همین‌طور است، به جز صدای ترقه و فشفشه، اینکه توی خیابان‌ها آتش به راه می‌افتد و همه به هم لبخند می‌زنند، خیلی خوب است.

زهرا گل پرو