یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

نوآوری دانش


نوآوری دانش

دانش از طریق اثرگذاری در محصولات, فرایندها و افراد موجب ایجاد ارزش برای سازمانها می شود, در حالی که مدیریت دانش اطلاعات, داده ها و داراییهای فکری را به ارزشهای دیرپا و ماندگار تبدیل می کند DELL, ۱۹۹۶ به دلیل نیاز سازمانها به نوآوری, توجه به مدیریت دانش با توجه به مدیریت نوآوری همراه و همگام بوده است

رشته مدیریت دانش به عنوان منبع و سرچشمه اصلی مزیت رقابتی در آینده شناخته شده است. این بدان معنا نیست كه در دنیای به شدت رقابتی امروز نمی‌توان از مدیریت دانش برای كسب مزیت رقابتی و پیشبرد اهداف و مقاصد نوآوری در سازمانها استفاده كرد، بلكه می‌توان قاطعانه ادعا كرد كه امروزه مهارتهای مدیریت دانش می‌تواند در پیگیری و تحقق نوآوری در سازمانها موثر واقع شود. در این مقاله تلاش شده است كه اولاً به موضوع گذار از انقلاب اطلاعات و ورود به دوران انقلاب دانش اشاره و سپس نقش و اهمیت دانش را تشریح كرد. ثانیا توضیح داده شود كه چرا مدیریت دانش می‌تواند موجبات شكوفایی و بالندگی نوآوریهای دانش را فراهم آورده و چگونه می‌توان از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای دستیابی به این اهداف و مقاصد بهره جست. ثالثاً از طریق تامل و دقت در اصول دانش مدار، ساختارهای توزیع دانش و مهارتهای دانش مدار به معرفی یك الگوی مدیریت استراتژیك برای تلاشهای نوآوری پرداخته شود. در پایان، به چالشهای بنیادین و اساسی اشاره ‌شده كه تمام انواع سازمانها اعم از دولتی، بازرگانی و صنعتی ناچارند برای بهره‌مندی از مزایای نوآوری استراتژیك به استقبال آنها بروند.

اصطلاح مدیریت دانش طی دهه گذشته توجه و اقبال بسیاری در عرصه کسب و کار یافته است. علت این اقبال و توجه آن است که بسیاری از مدیران سازمانهای مختلف، مدیریت دانش را به عنوان فرایندی قلمداد می کنند که سازمانها را قادر می سازد از داراییهای دانش برای ایجاد ارزش در سازمانها استفاده كنند. برای مثال، کاربرد اینترنت از زمان اجرای پروژه ARPA-NET در ایالات متحده آمریکا روز به روز افزایش یافته و امروزه اینترنت به عنوان یک ابزار کلیدی برای مدیریت دانش به شمار رفته و رشته مدیریت دانش به یک سوژه داغ و بحث برانگیز تبدیل شده است. از این رو، بسیاری از مدیران آن را به عنوان منبع مزیت رقابتی آینده تلقی كرده و آن را درحوزه های مختلف نظیر تحقیق و توسعه، داروسازی، بازاریابی و مهندسی نرم افزار به کار می گیرند.

علاوه براین، مدیریت نوآوری نیز که با مسائل و موضوعاتی نظیر مدیریت کارآمد فرایند نوآوری سر و کار دارد توجه و اقبال بسیاری را به خود جلب کرده است GOH, ۲۰۰۴,HARKEMA AND BROWAEYS, ۲۰۰۲, GIGET, ۱۹۹۷ )). از آنجا که نوآوری به عنوان یکی از عناصر مهم و کلیدی کسب و کار محسوب می شود، امروزه مدیریت دانش به عنوان یکی از وظایف و کارکردهای اصلی سازمان محسوب می شود. علی رغم مطالبی که بیان شد تحقیقاتی که در زمینه دستیابی ، مدیریت و کاربرد داراییهای دانش در نوآوری انجام گرفته است هنوز کافی نبوده است. امروزه، مدیریت دانش و مدیریت نوآوری دو حوزه مدیریتی متمایزی هستند که به نظر می رسد دارای تاثیرات و نتایج مجزایی هستند. با وجود این، یکی از دغدغه های عمده و اصلی مدیران ارشد سازمانها این است که از طریق کاربرد موثر داراییهای دانش به ایجاد، تحکیم و توسعه نوآوری بپردازند.

● ترکیب مدیریت دانش و نوآوری

افزایش رقابت بین بنگاهها در مقیاس جهانی باعث شده است که تفکیک یا عدم تفکیک حوزه های مدیریت دانش یا مدیریت نوآوری موضوع چندان استراتژیک و مهمی به شمار نیاید. در عوض، موضوع استراتژیک و مهم کاربرد مدیریت دانش در فرایندهای مدیریت نوآوری است که موجب می شود سازمانها عملکرد خود را ارتقا ببخشند. در گذشته سازمانها با تکیه بر نوآوری جدید برای ارتقای عملکرد سازمان از خـــــود می پرسیدند: نوآوری چگونه می‌تواند عملکرد سازمانی را ارتقا ببخشد، در حالی که امروزه با تکیه بر نوآوری دانش به عنوان منبع بالقوه مزیت رقابتی از خود می پرسند: چگونه توسل به نوآوری دانش، ما را قادر می سازد که در دنیای پر تلاطم کسب و کار به مزیت رقابتی بلندمدت نائل شویم؟

برای اینکه بتوانیم چشم انداز روشنی به مدیریت استراتژیک نوآوری دانش بگشاییم، لازم است که دو جریان فکری پشتیبان مدیریت دانش و مدیریت نوآوری را بیان کنیم. رویکرد استراتژیک به مدیریت دانش و مدیریت نوآوری ممکن است به ترکیب و یکپارچه سازی بیشتر این دو حوزه منجر گردد. برای اینکه این جنبه از مدیریت نوآوری دانش درک شود یک چارچوب مدیریت استراتژیک پیشنهاد می گردد که به عنوان یک الگوی مفهومی قادر است به سازمانها کمک کند که درک کنند چگونه می توان نوآوری دانش را از طریق یک روش کلی، جامع و هماهنگ هدایت كرد.

شكل شماره یک نشان می دهد که مدیریت دانش و مدیریت نوآوری ارائه گر یک رویکرد مدیریت استراتژیک به نوآوری دانش به عنوان یک منبع مزیت رقابتی پایدار است.

● اهمیت دانش

▪ گذار به انقلاب دانش: در اقتصاد نوین، دانش منبع اصلی توسعه اقتصادی و صنعتی است و سایر عوامل سنتی تولید مانند زمین، نیروی کار و سرمایه در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارند(DRUCKER, ۱۹۹۴). عوامل سنتی تولید از نظر مقیاس و دامنه با محدودیت روبرو بوده و افزایش نهایی آنها به بازده نزولی سرمایه گذاری منجر می شود. در مقابل، قانون اقتصادی دیگری بر بازده دانش حکمفرماست: سرمایه گذاری بیشتر در دانش یا اطلاعات به بازدهی بالاتری ختم خواهد شد. نگرش سنتی به نوآوری از تاکید بر داراییهای فیزیکی و ملموس به فرایندهای جذب، همانند سازی و تسهیم دانش برای ایجاد نوآوری در دانش مبدل شده است. در چنین شرایطی دانش به عامل کلیدی ارتقای عملکرد سازمانی تبدیل شده است. هر چند صاحبنظران رشته نوآوری اهمیت دانش را به رسمیت می‌شناسند، اما ابهام موجود بین ارزش دانش و اطلاعات سازمانها را ناچار ساخته است که میلیاردها دلار در فناوری اطلاعات سرمایه گذاری كنند(STRASSMAN,۱۹۹۷). این ناهماهنگی بین مخارج فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی را می توان به گذار از عصر اطلاعات و ورود به عصر دانش نسبت داد(MALHOTRA,۲۰۰۰,۱۹۹۷). در حقیقت توجه روزافزون به نوآوری دانش به عنوان اهرم استراتژیک عملکرد سازمانی موضوع تازه ای نیست.

سازمانهایی در اقتصاد مبتنی بر دانش موفق عمل می کنند که بتوانند در فرصتهای حاصل از داراییهای دانش سرمایه‌گذاری كنند. این سازمانها فاتحان صنعت خواهند بود. سازمانهایی که از عهده این مهم برنیایند بازندگان صنعت تلقی خواهند شد. برای این کار سازمانها مجبورند انواع داراییهای دانش را شناسایی و نحوه اجرای موثر مدیریت دانش را بیاموزند.

● مهارت مدیریت دانش

دانش از طریق اثرگذاری در محصولات، فرایندها و افراد موجب ایجاد ارزش برای سازمانها می شود، در حالی که مدیریت دانش اطلاعات، داده ها و داراییهای فکری را به ارزشهای دیرپا و ماندگار تبدیل می کند(DELL, ۱۹۹۶). به دلیل نیاز سازمانها به نوآوری، توجه به مدیریت دانش با توجه به مدیریت نوآوری همراه و همگام بوده است.

تاکنون دستاوردهای مدیریت دانش مهم و چشمگیر بوده است. یکی از دستاوردهای مدیریت دانش در زمینه محصول تولید خودرو هوشمند است که سیستم مدیریت موتور آن قادر است عملکرد قطعات و اجزای مهم موتور را کنترل كرده و از نیاز به سرویس و به دنبال آن افزایش عملکرد موتور آگاهی داشته باشد. دستاورد دیگر دانش در زمینه فرآیند بهره مندی از بهترین مهارتها است، مانند کارخانه های تولید کننده نیمه هادیهای دارای فناوری بالا است که موجب شده است صرفه جوییهای هنگفتی در زمینه سرمایه گذاری در داراییهای سرمایه ای انجام گیرد. در زمینه افراد، دانش تخصصی افراد مجرب در معاملات تجاری( مذاکرات چند میلیارد دلاری ) قادر است موفقیت یا عدم موفقیت در کسب و کارهای مبتنی بر دانش را تعیین كند.

از تاثیرات مهم مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی گسترش ابزارهای مدیریت دانش مانند یادگیری الکترونیک، گذرگاههای اینترنتی(WEB PORTAL)، چت یا گفتگوی الکترونیک، و ابزارهای جستجو و گردآوری داده ها و غیره است. علی رغم وجود مزیتهای مدیریت دانش در زمینه صرفه جوییهای مالی، سرمایه گذاری در زمینه مدیریت دانش با ریسک ها و مخاطراتی همراه است، زیرا مشکلات و مسائل مربوط به استقرار آن موجب می شود که به مزایای مورد انتظار منجر نشودLINDGREN AND HENFRIDSSON,۲۰۰۲, STORY AND BARNETT,۲۰۰۰, FAHEY AND PRUAK,۱۹۹۸ ). همانگونه که در بالا بدان اشاره شد، دستاوردهای مدیریت دانش در حیطه کسب و کار عبارت است: محصول مانند حق اختراع یا اعطای امتیاز فناوری( سرمایه فکری )، فرآیند مانند رویه های مالی یا روشهای تولید( سرمایه ساختاری) افراد مانند نیروی متخصص( سرمایه انسانی ).

● تکامل نوآوری دانش

سازمانهای امروزی بی وقفه تلاش می کنند تا خود را از رقبایشان متمایز کنند. کسب توانایی لازم برای ایجاد تمایز، کاربرد هوشمندانه داراییهای دانش برای مقاصد نوآوری است. بنابراین، بسیاری از سازمانها در صددند بر مبنای فرایندهای خاص تولید، مهارتهای خاص و کمیاب، خلاقیت و اقدامات مدیریتی نظیر مدیریت زنجیره عرضه و مدیریت روابط مشتری، تکنیک های جدید را بیازمایند(GOLD ET AL,۲۰۰۱)

امروزه سازمانها سخت تلاش می کنند که به عنوان پیشگامان مهارتهای مدیریت دانش شناخته شده و از این طریق مزد تلاش و کوشش خود را بگیرند. این مهم از طریق کاربرد دانش برای مقاصد نوآوری امکانپذیر است. برای مثال، شرکت نوكیا سازمانی است که از مهارتهای مدیریت دانش در کسب و کار استفاده كرده و مزایای رقابتی بسیاری را در زمینه نوآوری و توسعه محصول کسب کرده است. نوکیا با استفاده از مهارتهای مدیریت دانش اقدام به شناسایی رویه های بازار و نیازمندیهای مشتریان می نماید. تعجب آور نیست اگر بگوییم که نوکیا قادر است هر ۲۵ روز یک دستگاه تلفن همراه جدید به بازار عرضه كند.

● الگوی مدیریت استراتژیک

بسیاری از نویسندگان موضوعهای مدیریت دانش بر خلاف نظریه پردازان نوآوری مایل نیستند اهمیت اقتصادی نوآوری را درک کنند. از طرف دیگر نویسندگان نوآوری اغلب قادر نیستند از مهارتهای مدیریت دانش به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک استفاده كنند. با وجود این، تقریباً هر سازمانی تلاش می کند از فرصتهای ارائه شده توسط مدیریت دانش نظیر روشهای کسب، همانند سازی و تسهیم اطلاعات استفاده در نوآوری استفاده كند. روشن است که ظهور نوآوری دانش نه تنها سازمانها را قادر می سازد نسبت به رقبا مزیت رقابتی به دست آورند بلکه ابزار سودمندی را برای ارتقای عملکرد سازمانی ارائه می كند.

به جای بررسی نقاط قوت و ضعف نوآوری دانش بهتر است که بر مدیریت استراتژیک نوآوری دانش تمرکز شود. در واقع جریان فکری موجود این است که نوآوری دانش باید بر روی کدام یک از ابعاد استراتژیک مدیریت تمرکز كند. درک این موضوع ممکن است افق جدیدی در استقرار و تحکیم نوآوری دانش در سازمانها بگشاید.

منابع

Amidon, d.m, ۱۹۹۷, innovation strategy for the knowledge: the ken awaking, butterworth-heinemann, Boston, MA.

Drucker, p, ۱۹۸۸," the coming of the New organization", Harvard business Review, pp۴۵-۵۳, jan-feb ۱۹۸۸

Goh, A, ۲۰۰۴," Enhancing competitiveness through Iinnovation: issues and implications for industrial policy making", International Journal of Applied Management and Technology, vol.۲, no.۲, p ۱-۲۳

Gold,A,malhotra,A,and segars,A,۲۰۰۱," knowledge Management: an organizational capabilities perspective:, Journal of Management Iinformation systems, vol.۱۸,no.۱,pp.۱۸۵-۲۱۴

Gupta,A. and macdaniel,j.,۲۰۰۲," Creating competitive Advantage by Effectively Managing knowledge: A framework for knowledge Management:, Journal of knowledge Management practice,vol.۳,no.۲,pp۴۰-۴۹

Harkema, s.j.and browaeys, m.j., ۲۰۰۲," Managing innovation successfully: A complex process", European Academy of Management annual conference proceeding, EURAM ۲۰۰۲,BRUSSELS

Lindgren, r. Andhenfridsson,o., ۲۰۰۲," using competence system: adoption barriers and design suggestion", journal of information and knowledge management, vol.۱,no.۱,pp.۶۵-۷۸

Malhotra, y., ۲۰۰۰, knowledge management and new organization forms: a framework for business model innovation, knowledge management and virtual organization, idea group publishing, Hershey, pa

Maryam, M.and leinder, D.۲۰۰۱," knowledge management and knowledge management system: conceptual foundation and research issues", MISquarterly, vol.۲۵, no.۱, pp.۱۰۷-۱۳۶

O dell,c.,۱۹۹۶," a current review of knowledge management best practices", knowledge management ۹۶ conference, business intelligent, London

Strassmann, PA., ۱۹۹۷, the squandered computer: evaluating the business alignment of information technologies, information economic press, New Canaan, ct.

صابر مقدمی: عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.