ترور دانشمندان ایرانی و پرسش های بی پاسخ

آخرین اقدام تروریستی صهیونیست های جنایتکار, قتل یکی از نخبگان دانشگاهی ایران در ماه گذشته بود که جامعه ما را یکبار دیگر نسبت به جنایت پیشگی دشمنان پیشرفت ملت ایران مطمئن ساخت و ما را در ماتم از دست دادن فرزندی برومند نشاند که تنها جرمش این بود که دانشمند بود و می توانست منشاء خدمات زیادی برای توسعه و رفاه آینده مردمش باشد

آخرین اقدام تروریستی صهیونیست های جنایتکار، قتل یکی از نخبگان دانشگاهی ایران در ماه گذشته بود که جامعه ما را یکبار دیگر نسبت به جنایت پیشگی دشمنان پیشرفت ملت ایران مطمئن ساخت و ما را در ماتم از دست دادن فرزندی برومند نشاند که تنها جرمش این بود که دانشمند بود و می‌توانست منشاء خدمات زیادی برای توسعه و رفاه آینده مردمش باشد.

اسرائیلی‌ها که پایه‌گذار انواعی از تروریسم از جمله تروریسم ضدعلمی هستند و سابقه طولانی در ترور دانشمندان مسلمان در تمام کشورهای اسلامی از جمله ایران دارند، درباره به شهادت رساندن داریوش رضایی‌نژاد، با خونسردی و وقاحت ادعاهایی علیه این شهید و علیه اهداف صلح دوستانه دولت ایران ـ از طریق رسانه‌های وابسته به خود ـ مطرح کردند که اگر فقط یک استفاده داشته باشد، آن هم تایید دخالت و نقش صهیونیست‌ها در قتل این دانشمند است والا ادعاهای دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی یک رژیم جعلی که اصولا از منظر حقوق بین‌المللی تمامیت آن فاقد مشروعیت است و علاوه بر آن، سابقه طولانی در دشمنی با مردم ایران دارد، نه تنها قابل استناد نیست بلکه به هیچ وجه قابل اعتنا هم نمی‌باشد.

در حالی که آمریکایی‌ها بلافاصله از این ترور ضدعلمی فاصله گرفتند، اما رسانه‌های آنها از جمله آسوشیتدپرس اخباری را منتشر کردند که نشان می‌داد درصدد توجیه اقدام اسرائیلی‌ها هستند. خبری را که همزمان جورج جان، خبرنگار مشهور آسوشیتدپرس در مقر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تهیه کرد و در آن به اسناد ارائه شده به وی توسط یکی از دولت‌های قابل اعتماد منطقه (منظور وی رژیم اسرائیل است) اشاره کرده بود، نشان‌دهنده هماهنگی صهیونیست‌ها حتی با بخش رسانه‌ای در آمریکا برای توجیه و پشتیبانی این ترور بوده است، لذا به هیچ وجه بعید نیست که دولت آمریکا از این ترور حداقل مطلع بوده است.

اما رژیم در حال بحران صهیونیستی، با سکوت در مقابل این قبیل اخبار و گزارش‌ها، در واقع پذیرفته که طراح و مجری این اقدام تروریستی بوده است. البته سابقه این رژیم در ترورهای حسودانه و رذیلانه دانشمندان مسلمان در کشورهای مختلف اسلامی، ما را از استدلال بیشتر برای تایید نقش آن در ترورهای ضدعلمی مستغنی می‌نماید. از منظر حقوقی اکنون تمام شرایط برای اقامه دعوی در دادگاه‌های بین‌المللی یا داخلی علیه مسوولان جنایت پیشه این رژیم و محاکمه و مجازات عوامل دستور دهنده و مجریان اصلی ترورهای ضدعلمی در ایران فراهم شده است.

این‌که اسرائیلی‌ها یک دانشمند ایرانی در رشته برق را به قتل برسانند و بعد ادعاهایی درباره دست داشتن وی در برنامه هسته‌ای نظامی مطرح کنند، عملا نشان‌دهنده تلاش برای اثبات این تئوری خود ساخته آنهاست که ایران در حال ساخت بمب اتمی است؛ چیزی که حتی دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا هم به آن باور ندارند.

ترور یک دانشمند غیرمرتبط با برنامه انرژی اتمی کشورمان، نشان‌دهنده عجز دستگاه جنایتکار اطلاعاتی اسرائیل و توسل به تروریسم کور است، دستگاهی که همیشه دوست داشته خود را قوی‌تر از آنچه که هست نشان دهد.

● پاسخ این سوال‌ها چیست؟

این سوال مطرح است که چرا آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین و مدیر کل ژاپنی آژانس، درباره این ترور ضدعلمی که ادعا می‌شود دانشمند ترور شده در جریان آن، در همان حیطه‌ای فعالیت می‌کرده که صلاحیت آژانس است، سکوت کرده، در حالی که اسرائیلی‌ها در وین تلاش‌هایی برای توزیع اسنادی در توجیه این اقدام ضد انسانی خود داشته‌اند؟ آیا آمانو با این سکوت خود، با مجرم همراهی نکرده است؟ آیا آمانو پس از این، آبرویی مقابل ملت ایران و ملل مستقل جهان برای بحث درباره انرژی هسته‌ای ایران خواهد داشت؛ کسی که چشمش را برابر جنایتکاری یکی از مدعیان اصلی و پشت پرده مباحث مربوط به انرژی هسته‌ای ایران بسته است.

مذاکره‌کنندگان کشورهای ۱ + ۵، که مدتهاست بر طبل توخالی دیپلماسی می‌کوبند، چرا در مقابل ترور یک دانشمند دیگر ایرانی توسط اصلی‌ترین مدعی هراس از برنامه هسته‌ای ایران، سکوت کردند؟ آیا این سکوت برای عاملان این جنایت ضدعلمی، تشویق‌آمیز نخواهد بود؟ آیا ۱ + ۵، موافق چنین تروریسمی است و آن را جزئی از استراتژی چماق و هویج خود علیه مردم ایران می‌داند؟ می‌توان گفت حداقل یکی دو کشور غربی مذاکره کننده، بویژه انگلیس از این اقدام خوشحال نیز هستند، چرا که آن را حتی محکوم هم نکرده‌اند. نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا که بر سر هر موضوع کوچک و بزرگی خود را موظف به موضعگیری می‌داند و اعدام یک قاچاقچی را هم تحمل نمی‌کند، چرا در باره ترور دانشمندان ایرانی سکوت و غفلت را ترجیح می‌دهد؟ چرا وی فکر می‌کند این اقدام در دستور کار سیاست خارجی اتحادیه اروپا نمی‌گنجد، ولی اعدام قاچاقچیان مواد مخدر نقض اصول مورد نظر آن اتحادیه است؟ آیا خانم اشتون دیگر توان و امکان برگزاری یک جلسه آبرومندانه با مقامات ایرانی را در خود می‌بیند که بار دیگر یکی از دانشمندان خود را در جریان مذاکرات از دست داده است؟

نکته: دانشمندان و نخبگان علمی ایران و جهان باید با تشکیل یک جبهه مشترک اخراج دانشمندان صهیونیست از تمامی محافل و مراکز علمی و قطع همکاری با دانشگاه‌های موجود در خاک فلسطین اشغالی را در دستور کار قرار دهند

بررسی تفکرات حاکم بر سیاست خارجی انگلیس و آمریکا و اکنون اتحادیه اروپایی، نشان می‌دهد آنها به این گونه اقدامات به عنوان اهرم فشار بر طرف‌های مذاکره‌کننده نگاه می‌کنند و لذا گمان خواهند کرد در هر گونه مذاکرات آینده دست آنها در مقابل مذاکره‌کننده ایرانی قوی‌تر است و ایران در موضع ضعف مذاکره خواهد کرد. آیا آنها فراموش کرده‌اند چنین اهرم‌سازی، لااقل آخرین بار به نفع آنها عمل نکرد و مذاکره‌کننده ایرانی طعم اقدامی از این دست را در کام آنها بشدت تلخ کرد و آبروی بین‌المللی آنها را به چالش کشید؟

● شناسایی و مجازات توطئه‌گران ترورها

اما در مورد رژیم صهیونیستی، مردم ایران چیزی جز اجرای عدالت علیه آمران و عاملان اصلی این جنایت‌های تروریستی نمی‌خواهند. دستگیری و اعدام یکی دو جنایتکار دون‌پایه و خود فروخته نه موجب پایان این قبیل جنایات می‌شود و نه مجازات شایسته‌ای علیه طراحان و عاملان اصلی دشمنی علیه مردم ایران خواهد بود.

مردم ایران اجازه نمی‌دهند پیشرفت، رفاه و توسعه آنها قربانی مطامع گروهی بی‌خرد و خونخوار شود که به جان و ناموس نخبگان این مرز و بوم حمله می‌کنند. بایستی به صهیونیست‌هافهماند که ملت ایران در مقابل اقدامات تروریستی آنها دست بسته نخواهد ماند.

این ملت هیچ‌گاه جنایت پیشه نبوده است. ملت ما در طول جنگ تحمیلی با عراق به‌رغم استفاده صدام از سلاح‌های ممنوعه و حمله موشکی به شهرها و مراکز جمعیتی، از توسل به اقدامات متقابل اجتناب کرد و لذا روی آوردن به اقدامات متقابل تروریستی ضدعلمی علیه دانشمندانی که برای صهیونیست‌ها کار می‌کنند را توصیه نمی‌کند اما این حداقل خواسته است که مقامات توطئه‌گر رژیم صهیونیستی در هر سطحی که در این امر دخالت داشته‌اند، شناسایی و به مجازات کشیده شوند. کسی که برای جلوگیری از رفاه و توسعه یک ملت از طریق ترور دانشمندان آن اقدام می‌کند، مستحق هیچ ترحمی نیست.

● جبهه مشترک برای اخراج صهیونیست‌ها از محافل علمی

وظیفه دانشمندان و نخبگان علمی ایران و جهان این است که مقابل تروریسم ضدعلمی که پیشرفت علم در سطح جهان را هدف گرفته است، یک جبهه مشترک برای اخراج دانشمندان صهیونیست از تمامی محافل و مراکز علمی و دانشگاهی جهان تشکیل دهند و دانشگاه‌های جهان را تشویق کنند هر گونه همکاری علمی با دانشگاه‌های موجود در خاک فلسطین اشغالی را قطع کنند. دانشمندان ایرانی باید از همکاران بین‌المللی خود بخواهند که در مقابل حملات تروریستی به دانشمندان در ایران سکوت نکرده و اجازه ندهند علم و پیشرفت بشریت که اندیشمندان بزرگ ایرانی نقش بسزایی در توسعه آن داشته‌اند، طعمه سیاست‌های خصمانه و دشمنی‌های بیشرمانه عده‌ای سیاستمدار جنایت پیشه در تل‌آویو شود.

اگر قرار باشد ترور حسودانه دانشمندان یک ملت با هدف جلوگیری از ترقی آن ملت، تبدیل به یک رویه معمول شود، تا یک دولت جعلی بتواند ادعای برتری علمی در منطقه‌ای تاریخی و دانشمند پرور بکند، آینده تیره و تاری در انتظار علم و بشریت خواهد بود.

خوشبختانه ایران دارای جامعه دانشگاهی گسترده و جوانانی باهوش و وطن پرست است که علاوه بر آن که جای دانشمند فقید کشورمان را بزودی پر خواهند کرد، در دفاع از خون آن مظلوم تمام تلاش خود را به کار خواهند بست تا هم جامعه علمی بین‌المللی را از طریق تمام مراکزی که در سطح بین‌المللی در آنها تحصیل یا تدریس می‌کنند، یا با آن ارتباط دارند، نسبت به این خطر و تهدید هشدار آمیز مطلع کنند و هم از طرق مختلف در سراسر جهان، یک مشارکت گسترده علیه تروریسم ضدعلمی به راه اندازند.

● محاکمه مقامات رژیم صهیونیستی

در سطح داخلی، تاکنون بجز دستگیری بعضی عوامل این ترورهای ضدعلمی، هیچ اقدامی برای به محاکمه کشاندن آمران و عاملان اصلی آنها صورت نگرفته است و ادامه ترورها نیز نشان می‌دهد که سازمان جنایتکار موساد با از دست دادن برخی عوامل خودفروخته اش، دست از جنایت پیشگی بر نمی‌دارد. دولت و مقامات قضایی ایران بایستی اقداماتی را برای محاکمه داخلی یا بین‌المللی مقامات ارشد رژیم صهیونیستی آغاز کنند تا حداقل نام این جنایتکاران در سطوح بین‌المللی برای همه شناخته شده و قدرت تحرک و مانور این تروریست‌ها در جلسات و مذاکرات بین‌المللی علیه ملت ایران محدود شود و مقامات جهان از این پس بدانند و با افرادی نشست و برخاست نکنند که عامل ترور نخبگان یک کشور هستند و دستشان به خون آلوده است.

خانواده شهدای جامعه علمی ایران بایستی در قالب یک کاروان به تمام مراکز علمی و بین‌المللی سفر کنند و ضمن ارائه اسناد و مدارک دال بر دخالت اسرائیلی‌ها در قتل فرزندان نخبه این مرز و بوم، خواستار هشدار به اسرائیل و توقف روابط سیاسی و اقتصادی و به ویژه علمی تمامی ملل جهان با یک رژیم جنایت پیشه شوند. دستگاه دیپلماسی ایران نیز در تماس‌های خود با مقامات بین‌المللی و جهانی موضوع تروریسم ضدعلمی که تنها اختراع اسرائیل است را بعنوان یک محور مهم بین‌المللی مورد بحث قرار دهد.

همه انواع تروریسم محکوم است اما تروریسم علیه نخبگان ملت‌ها، هدف گرفتن مغز بشریت است و باید مورد محکومیت بیشتر ی از سوی تمام مجامع و شخصیت‌های جهانی قرار گیرد.

ملت ایران هیچ‌گاه خواستار توسل به تروریسم ضدعلمی برای مقابله با جنایات اسرائیلی‌ها نیست کما این‌که در برابر حملات سبعانه چنگیزخان مغول هم به تروریسم متوسل نشد. ما یک ملت کاملا اخلاقگرا و ارزش محور هستیم، ولی مقامات ما باید به دنبال راهی باشند که چنگیزخان‌های جدید جهانی احساس نکنند می‌توانند دانشمندان ما را به آسانی ترور کنند و از محاکمه و مجازات بگریزند. اگر جلوی چنگیز از ابتدا بدرستی گرفته می‌شد، وی توان و امکان حمله به تمدن چند هزار ساله ایران و حمله به سایر کشورها و خلق یک تراژدی شرم‌آور برای تاریخ بشریت را پیدا نمی‌کرد.