چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
سیاست های مدیریت ریسک در بخش کشاورزی ـ بخش اول
▪ خبرنگار:
در این گفتوگو به دنبال مساله شناسی و بررسی موانع و مشکلات فراروی بیمهی محصولات کشاورزی درایران هستیم. شما هم به عنوان یک عضو هیأت مدیره صندوق بیمهی محصولات کشاورزی دراین زمینه تجربه دارید وهم به عنوان یک پژوهشگر، مطالعات و بررسیهای ویژهای درباره تجربه سایرکشورها داشتهاید.
درآغازاین گفت وگو برای ما توضیح دهید موانع و مشکلات بیمه محصولات کشاورزی درایران، چیست، و ویژگیهای آنها کدام است؟
ـ دکتر جوادیان:
بیش از ۱۲۰ سال ازعمربیمه محصولات کشاورزی دردنیا میگذرد، شکلگیری تفکر سیستم بیمه ای برای اولین باراز آمریکا آغاز و سپس به کشورهایی مانند کانادا، کشورهای اروپایی و درنهایت کشورهای آسیایی، انتقال یافت. در حال حاضرسیستم بیمه کشاورزی دربیش از ۵۰ کشور مورد استفاده قرارمیگیرد. نظام بیمه کشاورزی دراین کشورها شباهتها و تفاوتهایی با یکدیگردارند.
آنچه که دراین گفت و گو به آن اشاره خواهم کرد، حاصل بررسیهایی است که در تجربهی کوتاه چند سال گذشتهی صنعت بیمهی محصولات کشاورزی کشورو همچنین، مطالعات تطبیقی نظام بیمه محصولات کشاورزی ایران با سایرکشورها انجام گرفته است. براساس یافتههای حاصل ازمطالعات تطبیقی نظامهای بیمه کشاورزی بیش از ۵۳ کشورمختلف و مقایسه آن با شرایط کشور خودمان، میتوان، مجموعهی موانع و مشکلات فراروی بیمه محصولات کشاورزی را در ۳ محورمختلف تفکیک کرد:
زیرساختهای کشاورزی از قبیل نوع نظام های بهرهبرداری اعم از نظام سنتی و یا نظام کشاورزی درحال گذاربا هم متفاوت است. اما نقصانهای موجود در این زیرساختها، ازجمله موانع و مشکلات اصلی فراروی بیمهی محصولات کشاورزی است. تا آنجا که میتوان زیرساختهای کشاورزی را بسترحرکت، تحول و توسعه بیمه کشاورزی، دانست.
اولین ومهم ترین مانع ازموانع زیرساختی بخش کشاورزی، نبود استانداردها در واحدهای تولیدی بخش کشاورزی اعم ازدامداری، مرغداری و مزارع است. برای بیمه کردن یک محصول باید شناخت کاملی ازآن وجود داشته باشد. بنابراین چنانچه بخواهیم مزرعهای را تحت پوشش بیمه قراردهیم، ویژگیهای این مزرعه همچون نوع محصول، تاریخ کشت، شاخصهای زمین و غیره باید مشخص باشد.
ممکن است تعریف این استانداردها دربیمهی کالاهای دیگرآسان ترباشد برای نمونه هنگامیکه خودرویی را بیمه میکنیم باید مجموعهای ازاستانداردهای مربوط به آنرا داشته باشیم چراکه هدف بیمه کردن آن خودرواست بنابراین میتوان برای تمام ماشینهای پژویی که دریک منطقه وجود دارند یک استاندارد تعریف کرد اما دربخش کشاورزی اینگونه نیست.
متاسفانه نبود این استانداردها، مشکلات بسیارمهمی را در سیاستگذاریها و بیمهی کشاورزی بهویژه در بخش ارزیابی خسارت ایجاد کرده است. چراکه میزان خسارتهای ایجاد شده دراثررعایت استاندارها یا عدم رعایت آنها مشخص نیست یا آنکه نمی توان گفت که چه میزان ازخسارتهای ایجاد شده معلول ریسک تحت پوشش دستگاه بیمهگر بوده است.
برای نمونه دربخش ارزیابی خسارت، ارزیابان بیمه با مراجعه به مزارع مشاهده کردهاند که تولید گندم در دو مزرعه به فاصلهی ۴۰۰- ۳۰۰ متراز یکدیگردر یکی ۸ تن ودرمزرعه دیگر ۳ تن درهکتاربوده است. ازجمله عمدهترین دلایل این تفاوت چشمگیردرتولید این دو مزرعه، عدم رعایت استانداردهایی چون استفاده ازبذرسالم، سیستمهای آبیاری مناسب، مبارزه با علفهای هرز وغیره درمراحل کاشت، داشت و برداشت درمزرعه دوم بوده است. بنابراین استانداردهای مطرح شده باید درواحدهای تولیدات کشاورزی متغیربه متغیرتعریف و وزن هریک ازآنها درتولید مشخص شود.
▪ خبرنگار:
وضعیت تدوین استانداردهای بخش کشاورزی درکشورهای دیگر، چگونه است؟ مرجع تدوین استانداردهای موردنیاز چه سازمان و نهادی است؟ میتوانید دراین باره مقایسهای میان کشورما و کشورهای توسعه یافته داشته باشید؟
ـ دکتر جوادیان:
در کشورهای توسعه یافته استانداردهای تولید محصولات کشاورزی تدوین شده است، به طوریکه درکشوری مانند کانادا یا کشورهای اروپایی، مزارع دارای شناسنامهای هستند که تمام اطلاعات موجود دراین شناسنامهها به موضوع استانداردها برمیگردد. حتی این امکان وجود دارد که اطلاعات ۵۰-۴۰ساله رکودهای تولیدی تکتک مزارع نیزدراین شناسنامهها وجود داشته باشد. یکی ازاساتید رشته اقتصاد که برای تحصیل به کشورآمریکا رفته بود اینگونه نقل میکرد که به منظورتحقیق درزمینهی تز دکترای خود که بررسی نوسانات قیمت هندوانه بود، به یکی ازمیادین میوه و ترهبار این کشور مراجعه کرده، و ازمسوول میدان خواست که درصورت امکان اطلاعات مربوط به میزان ورود و قیمت محصول هندوانهی وارد شده به این میدان را در طی ۱۵-۱۰ گذشته دراختیارش قراردهد؛ مسوول میدان میوه و ترهبار، دیسکتی حاوی اطلاعات ۱۶۰ سالهی این میدان ترهبار را دراختیار وی قرار میدهد. لازم به یادآوریست که اطلاعات و استانداردهای موردنیار بخش کشاورزی دراکثر کشورها وجود دارد و وزارت کشاورزی مسوول ومتولی، تبیین وتعریف این استانداردها میباشد، درکشورما نیزاین مسوولیت برعهده وزارت جهاد کشاورزی، به ویژه موسسات پژوهشی و دانشگاهی فعال درعرصه کشاورزی است.
درحال حاضردرکشورما چهارمیلیون و سیصدهزاربهره برداردربخش کشاورزی وجود دارند که باید برای هریک ازاین واحدها استانداردی داشته باشیم، منظوراین نیست که این استانداردها وجود ندارند، بلکه ایناستانداردها به شکل مدون ومشخص درکشورما وجود ندارد تا قابل استفاده برای تکتک مزارع درموقعیتهای مختلف باشد. دراین زمینه استانداردهای منطقهای نیزپاسخگوی بیمه کشاورزی نیستد، درنتیجه نمیتوان این استانداردها را به شکل منطقهای تعریف کرد. بلکه باید برای تمام بهرهبرداران موجود درکشور، این استانداردها به طورجداگانه تعریف شود تا بیمهگذار بتواند واحدهای تولیدی را براساس این استانداردها تعریف و ریسکهای تاثیرگذار بر آن را خریداری کند.
▪ خبر نگار :
چه معاونت و مرجعی در وزارت کشاورزی باید مسوولیت تهیهی ۴ میلیون شناسنامهی بهرهبرداران را عهدهدار شود؟
ـ دکتر جوادیان:
به نظرمیرسد که کل وزارت جهاد کشاورزی باید دراین کارمشارکت داشته باشد، چرا که واحدهای تولیدی کشوربخشهای مختلفی دارند، برای نمونه یک واحد بهره برداری ممکن است اقدام به تولید محصولات زراعی کند درحالی که واحد بهرهبرداری دیگری، اقدام به تولید محصولات باغی، آبزیان یا طیورمیکند؛ درنتیجه تمام بهرهبرداران باید استانداردهای خاص خود را داشته باشند تا این استانداردها تبدیل به شناسنامه شوند، اما نکته مهم این است که شناسنامههای ایجاد شده باید به روزشوند.
نبود شناسنامه دربرخی ازواحدهای تولیدی مانند باغات، مشکلات عدیدهای را به وجود آورده است، چراکه برخی از باغات مختلط هستند و درختانی با ارقام گوناگون دریک واحد بهرهبرداری توسط باغدار برای بیمه شدن معرفی میشوند. این درحالی است که برنامهی بیمه پذیری محصولات مختلف، متفاوت از یکدیگراست.
برای نمونه اگرمحصولاتی مانند سیب وهلو را درنظر بگیریم، مشاهده می شود که هلو محصولی است که پس از ۷ سال، درخت آن غیر قابل استفاده می شود اما قابلیت باروی درخت سیب ۴۰ سال است. زمانیکه یک بهرهبردار، باغی را با مجموعهای ازمشخصات به بیمه معرفی میکند، صندوق بیمه مجبوراست خسارت تمام درختان آن باغ اعم از، گردو، هلو، گلابی وغیره، را پرداخت کند.
دولت تأکیدهای زیادی درقانون برنامهی ۵ ساله چهارم در راستای هدفمند کردن یارانهها دارد، برنامهی دولت درسال ۱۳۸۶، پرداخت نقدی یارانهی نهادههای کشاورزی بود، اما با تمام بررسیهای انجام شده، به دلیل نبود اطلاعات لازم، هنوز مقام اجرا با مشکل مواجه است؛ چراکه این استانداردها یا همان شناسنامهها، هنوز تدوین نشدهاند. شاید بتوان گفت این موضوع یک ماموریت فرابخشی است، به بیان دیگرباید دستگاههای برنامهریز، دولت، یا نهادهایی وجود داشته باشند که منابع اعتباری آنرا تامین و دستگاههای گردآوریکنندهی اطلاعات، اطلاعات مورد نیاز برای انجام این کار را ایجاد کنند.
همچنین بخشی ازاطلاعات نیز توسط بهرهبردارجمعآوری و دستگاههای متولی جمعآوری اطلاعات مانند مرکز آمارسازمان مدیریت و برنامهریزی وظایف خود را به خوبی انجام دهند، بنابراین با مشارکت تمام بخشهای مذکوراین کارعملی خواهد شد.
نظام بهرهبرداری ازجمله مواردی است که باید دربخش موانع زیرساختی به آن اشاره کرد. دراین زمینه اگربخواهیم درکنارنظام بهرهبرداری خرده مالکی، نظام بهرهبرداری کشت صنعت را مثال بزنیم، مشاهده می شود که اجرای سیستم بیمهی کشاورزی در درون هریک ازاین نظامها، با موانع و مسایل خاصی روبه رو است. ابعاد توانایی مالی کشاورزخردهپا نیزازجمله موارد دیگری است که میتوان به آن اشاره کرد؛ چنانچه کشاورز توانایی مالی خرید ریسک را نداشته باشد، این مساله به عنوان مانع وچالشی درمسیرتوسعهی صنعت بیمهی کشاورزی مطرح میشود. همچنین دربحث نظام بهرهبرداری میتوان به ابعاد واحدهای تولیدی اشاره کرد. مشخص نبودن این واحدها درنوع و نظام بیمه تاثیرگذاراست .
برای نمونه اگر بخواهیم آمار سطح زیرکشت محصولی را مشخص کنیم درصورتیکه از ۳ مرجع متفاوت سئوال شود، با ۳ آمار مختلف دراین باره مواجه میشویم.
به بیان دیگر، اگربخواهیم در سطح کلان وضعیت آماری محصولات را بررسی کنیم مشاهده می شود که آمارهای منطقهای با آمارهای کشوری کاملاً متفاوت است. آمارهای ارائه شده ازسوی مرکز آمار سازمان مدیریت دربخش کشاورزی با آمارهای وزارت جهاد کشاورزی واستان مورد بررسی کاملاً متفاوت است به طوری که با ۳آمار متفاوت روبه رو می شویم که در برخی از موارد انحراف معیار این آمارها به ۴۰ -۳۰درصد نیز می رسد .
نظام بیمهی کشاورزی درکشورما و دربسیاری ازکشورهای دیگر براساس خود اظهاری است و ازجمله مهمترین مولفههای مطرح درخود اظهاری میتوان به ارائه اطلاعات مربوط به وسعت وحدود زمین از بیمهگذاربه بیمهگران اشاره کرد اما از آنجایی که در کشور ما ابعاد اراضی و وسعت زمینهای بهره برداران مشخص نیست، بنابراین در بهکارگیری شیوهی خود اظهاری دربیمه با مشکل روبه رو میشویم. برای نمونه هنگامیکه کشاورزی اعلام میکند که قصد بیمه کردن مزرعهی ۵ هکتاری کندم را دارد، براساس اظهارات وی، بیمهگرکروکی آن مزرعه را کشیده، وسپس بیمهنامه را به کشاورزمی فروشد، پس ازمدتی که کشاورز ادعای خسارت میکند، ارزیابان بیمه با مراجعه به زمین مورد نظرمشاهده میکنند که مزرعه ۵ هکتاری وجود خارجی ندارد، یا اینکه تنها در ۲ یا ۳ هکتارازاین مزرعه گندم کشت شدهاست و مابقی زمین زیر کشت محصول دیگری مانند جو است، این درحالیست که بیمهگر۵ هکتارگندم را بیمه کرده است اما حالا باید خسارت ۲هکتارجو را نیزپرداخت کند؛ در نتیجه این مساله عملکرد بیمه را دچارمشکل میکند.
▪ خبر نگار :
درکشورهای دیگر وضعیت گردآوری اطلاعات و آمار در بخش کشاورزی چگونه است، چه سازمان یا نهادی مسوولیت ثبت این آمار را برعهده دارد؟
ـ دکتر جوادیان:
طی سفری به کشورهندوستان، مشاهده کردم که دراین کشورنهادهای متولی برنامهریزی منطقهای، مسوولیت بخش آمار واطلاعات را برعهده دارند، که نقش این نهادها همانند سازمان مدیریت وبرنامهریزی درکشورماست؛ دراین نهادها نقشهای از سطوح سبز و تولیدی وجود دارد که براساس نقشهی مذکور سطح زیرکشت واقعی هرمزرعه مشخص شده و از سویی برای زمینهای زراعی شناسنامهای تهیه شده که اطلاعات کاملی را ازابعاد و وسعت اراضی به تفکیک واحد بهرهبرداری دراختیارافراد قرارمیداد.
درکشورما نیز نهادهایی مانند سازمان ثبت اسناد، دستگاههای برنامهریزی و وزارت جهاد کشاورزی باید این اطلاعات را تولید کنند، تا سیستم بیمهای بتواند نقش آفرینی مطلوبتری داشته باشد.
درحال حاضر، این مساله به عنوان چالشی عمده در بخش زیرساختی است که صندوق بیمه را به عنوان یک بیمهگر،به شدت آزارداده ومشکلات عدیدهای را در ارتباط با بیمهگذاران برای آن بهوجود آورده است.
▪ خبر نگار:
آیا پیش ازبیمهکردن، زمین و یا واحد تولیدی کشاورزی توسط ارزیابان بیمه موردبررسی قرارمیگیرد؟
ـ دکتر جوادیان:
درتمام بخشها این گونه نیست، به بیان دیگر دربرخی ازبخشها برای بیمه کردن آن محصول یا مورد بیمه ای باید بررسی های لازم انجام بگیرد. برای نمونه دربخش دام تا زمانی که متخصصین دامپزشکی درواحدهای دامداری بازدیدهای لازم را انجام ندهند و دامها به طوردقیق شناسایی نشود ،عمل بیمه انجام نمی گیرد چراکه تکتک دامها متفاوت ازیکدیگرند، به طوری که ممکن است دریک گاوداری بزرگ، گوساله یک روزه، سه ماه، تا گاو شیری چند ساله وجود داشته باشد که ریسکهای تاثیرگذار، قیمت و نرخ بیمه ای هریک ازاین دام ها، متفاوت ازیکدیگر است.
مثال دیگری که دراین زمینه می توان به آن اشاره کرد این است که در برخی ازباغات مانند گردو که محصولات آنها به شکل تک درخت بیمه میشود باید چنین بازدیدهایی انجام گیرد، اما در محصولات زارعی باتوجه بهاینکه تنوع پوشش بیمهای ابن محصولات بسیار گسترده است، ممکن است از ۱۲.۵ میلیون هکتار اراضی زراعی موجود در سطح کشور، تقریباً ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار از اراضی تحت پوشش بیمه باشند، بنابراین خود اظهاری در بیمهی محصولات زراعی مشکلاتی را ایجاد میکند.
کشورهای دیگرمشکل شناسایی را دربحث خود اظهاری با استفاده ازروشهایی مانند تهیهی شناسنامهها و به کارگیری تکنولوژیهای سنجش ازراه دور و عکسهای ماهوارهای و بسیاری از امکانات دیگر، بسیارراحتترانجام می دهند. بهطوری که وسعت و حدود مزارع کاملاً برای آنها شناخته شده است، درواقع مشکلی ازاین منظر ندارند. شاید بههمین دلیل است که دراین کشورها، سیستم خود اظهاری هیچ مشکلی ایجاد نمیکند، اما درکشورما، با توجه به اینکه اراضی کشاورزی، شناسنامه واقعی ندارند، خود اظهاریها با شناسنامه واقعی هم خوانی ندارد.
درکشورما ۷ نوع اقلیم وجود دارد درحالی که دراکثرکشورهای دنیا چنین تنوع اقلیمی وجود ندارد.اقلیم شناسان مناطق را از منظر تنوع اقلیمی در گروههای گرمسیری، سردسیری، نیمه سردسیری، نیمه گرمسیری وغیره قرار میدهند. دربرخی ازاستانهای کشورمانند خراسان رضوی و کرمان، تنوع اقلیمی بسیار گسترده است درنتیجه نیاز به کشت ارقام و ومحصولات خاص خود را دارند.
این تنوع اقلیمی کشورما را ازیک مزیت نسبی بسیاربالایی برخوردارکرده است، بهطوری که بهرهبرداران تنها در بخش زارعت و باغات بیش از ۱۲۰ نوع محصول تولید میکنند و ازنظر تنوع کشت جزء کشورهای برتردنیا هستیم. همچنین درتولید برخی ازمحصولات باغی، زراعی و گیاهان دارویی دارای رتبههای اول تا سوم جهانی هستیم؛ برای نمونه کشورما بعد ازآمریکا، دومین رتبهی جهانی را ازلحاظ تنوع پوشش بیمهای دارد.
به نظر می رسد تنوع اقلیمی برای کشورما به شرط استفادهی بهینه ازآن، یک فرصت است نه تهدید! تنوع اقلیمی باید ما را به سمتی هدایت کند که برای اقلیمهای گوناگون درمناطق مختلف، مناسبترین محصول وارقام را داشته باشیم. اما مشکل این است که درکشورما، کشت محصولات، منطقهای نیست، به طوریکه درمناطق مختلف انواع و ارقام گوناگونی از محصولات کشت می شود و برنامهی نظام مندی دررابطه با کشتها آنها وجود ندارد.
برای نمونه، میتوان به کشت محصولاتی مانند پیاز وسیبزمینی اشاره کرد که به عنوان کشتهای متوالی درسالهای اخیردرکشور بوده اند. درسالهای ابتدایی و درمقاطع مختلف زمانی، درمکانیابی وانتخاب مناطق برای کشت این محصولات با مشکلات زیادی روبرو بودیم، از جمله درمنطقهی جیرفت، در دورهای یک ساله، ۳۵۰۰ هکتاراز زمینهای این منطقه به کشت سیبزمینی اختصاص داده شد، اما تمام این ۳۵۰۰ هکتاردچار خسارت صددرصدی سرمازدگی شدند. این مساله دلایل متعددی دار؛ که ازجمله میتوان به کشت محصول و یا رقم نامناسب در منطقه اشاره کرد.
بنابراین عدم معرفی محصولات وارقام مناسب و سازگار با شرایط آب وهوایی منطقه، یکی ازعمدهترین چالشهای بخش کشاورزیاست که تاثیرزیادی برروی صنعت بیمه کشاورزی میگذارد. باتوجه بهآنکه ۷ اقلیم کشوراز منظر پهنهبندی تبدیل به حدود ۸۳۰ دشت درکل کشورشده است بنابراین باید درنظر داشت که ارقام کشت شده دراین ۸۳۰ دشت باید متناسب با شرایط این دشتها باشند، تا دچارخسارات هنگفتی نشویم.
براساس آمارده سال گذشته، درسالهای اول، متوسط حجم خسارتهای وارده به محصولات کشاورزی که دراثرعوامل قهری ایجاد شده بود به صورت مستقیم در حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان گزارش شده است، در ۵ ساله اخیر این رقم به ۲۰۰۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده بهطوری که درسال زراعی ۸۵-۸۶ براساس محاسبات انجام شده، میزان این خسارتها به ۳۲۰۰ میلیارد تومان رسیده است. این مساله بیانگر این امر است که روند خسارتهای قهری تاثیرگذار برتولیدات کشاورزی، بهشیوهای مستمرروند صعودی دارد، به طوری که حجم خسارات حاصل ازسرمای شدید و خشکسالی سال ۸۷-۸۶ حدود ۱۰۰۰۰میلیارد تومان شده است .
▪ خبرنگار:
به نظر میرسد خود بیمه با وضع مقرراتی میتواند مرجعی برای کاستن خسارات باشد و علاوه بر نقش بازدارنده نقش ترویجی ایفا کند. در واقع بیمه میتواند الگوی مورد تأیید خود را از سیاست کشت در هر منطقه اعلام کند و سپس بیمهی هر محصول را منوط به رعایت این الگو کند؟
ـ دکتر جوادیان:
به نظرمی رسد که خود بیمه نیز بتواند مرجع چنین کاری باشد، چراکه تاکنون، سیگنالهایی را به بخش کشاورزی منتقل کرده است؛ برای نمونه بیمه تنها مرجعی است که به متولیان بخش کشاورزی اعلام کرد، که ۳۵۰۰ هکتار زمینی که در منطقه جیرفت کرمان بهمنظورکشت متوالی سیبزمینی انتخاب شده، نامناسب است؛ چرا که درگذشته بیمه بهدلیل انتخاب ناصحیح نزدیک به ۵/۳میلیارد تومان خسارت، پرداخت کرده بود. درحالی که میزان حق بیمه دریافتی بیمه از کشاورزان کمتراز۴۰-۳۰ میلیون تومان بوده است.
مثال دیگری که میتوان دراین جا به آن اشاره کرد موضوع بیمه کردن مرغ داریها طی ۷-۶ سال گذشته است، براساس ارزیابیهای صورت گرفته، این نتیجه حاصل شد که در اکثرمرغداریهای کشورازبدترین سیستم حرارتی (چهار شاخهدان) استفاده میکنند. به طوریکه ۹۰ درصد خسارتهای پرداختی بیمه به دلیل استفاده ازاین دستگاه بود، چراکه این دستگاه در حین کارکردن دود بسیاری تولید میکرد. درنتیجه، صندوق برای بیمه کردن مرغ داریها شرایطی را مقررکرد، که یکی ازآنها عدم استفادهی مرغداریها از سیستم حرارتی مذکور بود. البته برای انجام این کار، هماهنگیهایی میان صندوق وسیستم بانکی انجام شد، تا تسهیلات لازم را در اختیار بیمهگذاران قراردهند. درحال حاضر بیش از ۶۰ درصد مرغداریها، بنابر توصیهی صندوق بیمه اقدام به تعویض این دستگاهها کردند.
همچنین دراین زمینه میتوان به سایت ۷۰۰ هکتاری پرورش میگو درآبادان اشاره کرد؛ صندوق بیمه هرساله این سایت را تحت پوشش خدمات بیمهای قرار میدهد، که درهرسال بیش از ۵۰ درصد این سایتها دچار خسارت سرما میشوند. ازسوی دیگر بیماری لک سفید در سایتهای پرورش میگو درمناطق بوشهر و هرمزگان شیوع یافته است؛ حضوربیمه دراین سایت و دیگر واحدهای تولیدی میتواند نقش مهمی را در آگاهی تولیدکنندگان بخش کشاورزی ایفا کند.
به نظرمی رسد که یکی ازمهمترین کارکردهای حضور بیمه در بخش کشاورزی ارائهی مجموعهای از سیگنالها به سیاست گذاران است، تا درمواردی مانند منطقهای کردن کشت، استاندارد کردن واحدهای تولیدی وهمچنین نظاممند کردن تولیدات کشاورزی مورد استفاده قرار گیرند .
درواقع بیمه کشاورزی میتواند سیگنالهای بسیارخوبی را ایجاد کند، هنگامیکه ۳ هزارهکتار در منطقهای طی ۵ سال متوالی تحت پوشش خدمات بیمهای قرار میگیرد و هرساله حداقل ۹۰ درصد محصولات آن خسارت میبیند و در مسیر اصلاح مسیر گام موثری برداشته نمیشود در واقع این موضوع میتواند هشداری جدی برای دولت باشد.
در تمام کشورهای دنیا، منابع آماری بیمه از دیگر منابع آماری معتبرترهستند، چراکه این سازمان موظف به پرداخت خسارات بیمهگذاران است. در سال گذشته که وزارت جهاد کشاورزی به دنبال هدفمند کردن یارانهی نهادههای کشاورزی بود، ابتدا به صندوق بیمه محصولات کشاورزی مراجعه کرد؛ اما از آنجایی که نظام بیمه در کشور ما نظام همگانی نبود و صندوق بیمه توان بیمه کردن تمام عرصهها را نداشت، بنابراین نتوانست اطلاعات کاملی از تمام واحدهای بهرهبرداری در اختیار وزارت کشاورزی قرار دهد.
در کشورهای دیگر مانند آمریکا اقداماتی مانند تعیین الگوی کشت به طورعمده توسط وزارت کشاورزی انجام می گیرد، به طوری که یکی ازمهم ترین ارکان ساختاری بیمه کشاورزی این وزارتخانه است. در این راستا بخش کشاورزی و ساختارهای متولی آن موانع و چالشهای زیرساختی را برطرف کرده و برای آنها تدابیر لازم را می اندیشند، و تاثیرمنفی این چالشها را برروی بیمه کشاورزی کاهش می دهند .
گروه دیگرازموانع زیرساختی دربیمه کشاورزی، مسالهی نبود اطلاعات دقیق اقلیمی ومحیطی است، چراکه ریسکهای تحت پوشش بیمهی کشاورزی به طورعمده ریسکهای اقلیمی هستند. شناسایی واندازهگیری دقیق این ریسکها، نیازمند مجموعهای ازاطلاعات دقیق هواشناسیست، که متاسفانه در کشورما این اطلاعات دقیق نیست؛ برای نمونه با دقیق شدن دراخبارپیشبینیهای هواشناسی مشاهده میکنیم که حیطهی این پیشبینیها محدود است، درحالی که طول مدت بیمه برای برخی از محصولات کشاورزی، مانند مرکبات بیش از ۱۲ماه است بنابراین برای بیمه کردن آنها باید تمام اطلاعات اقلیمی وهواشناسی این دوره را داشته باشیم.
ازمهمترین کارکردهای اطلاعات اقلیمی وهواشناسی دربحث بیمهی کشاورزی ارائه مجموعهای ازپیش آگاهیها است تا بیمهگزاران بتوانند بهوسیلهی این اطلاعات تمهیدات لازم را فراهم کنند.
برای نمونه اگرامکان پیشبینی دقیق سرما، تا ۴۸ ساعت قبل از وقوع آن، وجود داشته باشد با استفاده ازاقداماتی مانند آتش زدن لاستیک، استفاده ازدود و برخی از دستگاههای ساده دیگرمیتوان ازبروزخسارت جلوگیری کرد یا باعث کاهش خسارت شد. همچنین با استفاده ازبرخی ازدستگاه های ساده میتوان هوای سرد را از اطراف درخت دورکرده، و با این شیوه ازسرمازدگی درختان و بروز خسارات جدی جلوگیری کنیم.
پیش آگاهیها یکی از ارکان مهم در کشاورزی امروز است، بهطوریکه، حتی دربرخی ازکشورهای پیشرفته با پیشبینی ابرهای تگرگزا، کپسولهایی ساخته شده است که این ابرها را تبدیل به ابرهای غیر تگرگزا و بارانی میکنند، چرا که خسارت تگرگ به مراتب بیشترازباران است.
همچنین دراینباره میتوان به بارورکردن ابرها، درکشورروسیه اشاره کرد درسالهای اخیردرکشورما نیزبرروی این موضوع مطالعاتی انجام شده است که البته دارای مخالفان وموافقانی بوده است .
درهرصورت شناخت کامل نسبت به اطلاعات اقلیمی، از جمله مسائل مهمی است که نبود آن درکشورما ، به عنوان یکی ازعمدهترین چالشهای مطرح در بخش کشاورزی است بطوریکه، بیمه کشاورزی را نیزتحت تاثیر قرارمیدهد.
▪ خبرنگار:
دورهی زمانیای که این پیش آگاهی ها دردنیا ارائه میشود چه حدودی است؟
ـ دکتر جوادیان:
دربسیاری ازمناطق ، این دوره زمانی حداقل یک سال زراعی است، با وجود این، پدیدههایی مانند ال لینو و لانینو وجود دارند که براساس آن می توان ازتغییرات دمایی آب اقیانوسها، پدیدههای هواشناسی را از لحاظ میزان بارندگی پیش بینی کرد. دراین حالت، نوسانات و تغییرات دمایی عمق ۸ متری آب اقیانوسها را با سیستمهای پیچیدهای اندازهگیری میکنند. البته من اطلاع دقیقی ازجزئیات آن ندارم. همچنین با استفاده ازعکسهای ماهوارهای نیزمیتوان در فاصلههای زمانی ۲ تا چندهفته پیش ازوقوع حادثه، آن را پیشبینی کرد. اگراطلاعات این پیشبینیها دراختیار بیمهگذاران قرارگیرد به راحتی میتوان با اعمال روشهای مدیریتی مناسب میزان خسارتها را کاهش داد.
همچنین اگراطلاعات زمانی ۵۰ سال گذشته هریک ازعوامل اقلیمی را دراختیارداشته باشیم، به راحتی میتوان برای سالهای بعد نیزوقوع حوادث راپیشبینی کرد. چرا که پریود زمانی دادههای هواشناسی درسالهای مختلف کاملا مشخص است.
برای نمونه گفته میشود که درهر ۲۰ سال، سرمای شدید ایجاد میشود. بنابراین با دراختیار داشتن اطلاعات اقلیمی ۳۰ -۲۰ ساله گذشته به راحتی میتوانیم با احتمال بالایی درصد، وقوع پدیدههای اقلیمی را پیشبینی کنیم .
دراین بخش نیزبا کمبود اطلاعات مواجه هستیم که به عنوان یک چالش در سیاستگذاری بیمهی محصولات کشاورزی مطرح است. درحال حاضر،مجموعه ایستگاههایی که دراختیار وزارت نیرو وسازمان هواشناسی قراردارند، به هیچ وجه پاسخگوی تنوع پوشش محصولات کشاورزی کشور نیست.
به نظرمی رسد که مشکل عمده کشوردراین زمینه نبود ایستگاههای هواشناسی است. از سوی دیگرطی جلساتی که با مسئولین هوا شناسی داشتیم براین عقیده بودند. که تعمیم اطلاعات هواشناسی به سایرمناطق فاقد ایستگاه هوا شناسی امکان پذیرنخواهد بود .
اما دربرخی ازمواقع امکان پیش بینی وجود ندارد. برای نمونه تاکنون پیش بینی خشکسالی امکان پذیر نبوده است. به بیان دیگر تا کنون اطلاعاتی به دست ما نرسیده است که براساس آن سازمانهای هواشناسی اعلام کنند که درسال زراعی آینده، به طوردقیق خشکسالی اتفاق میافتد بلکه اگرچنین چیزی مطرح شود، معمولا براساس حدس و گمان است.
برای نمونه اگربه طورمتوالی طی ۵سال با پدیده خشکسالی مواجه شویم، این گونه تصورمی شود که حداقل تا ۳ سال آینده پدیدهای خشکسالی به طورجدی رخ ندهد. اما درعمل مشاهده میشود که دوباره پدیده خشکسالی اتفاق میافتد. یا اینکه درفلان استان متوسط بارندگی ۲۰ درصدکاهش می یابد. به همین دلیل است که تاکنون امکان اندازهگیری نرخهای بیمهای ازطریق اطلاعات هواشناسی برای ما فراهم نبوده است .
اتکای صندوق بیمه دراین زمینه تنها به اطلاعات شخصی است، به بیان دیگرمجموع دریافتیها و پرداختیهایی که برای خسارتی مانند سرما انجام گرفته مبنای اندازهگیری ریسک سرما و محاسبه نرخهای بیمهای است. این مساله، در واقع به عنوان یک چالش فرا روی بیمه محصولات کشاورزی قرار دارد، که ناشی از نبود اطلاعات دقیق اقلیمی است.
▪ خبرنگار:
در این جا مرجع تدوین استاندارد، نظاممند کردن مزارع و منطقهای کردن کشت، میتواند خود بیمه باشد. یا اینکه بیمه میتواند به مثابه یک ابزار تسهیل کننده این مسیر، اقدامات لازم را انجام دهد . چرا که اگر بیمه، خود مرجع این کار باشد، مشکلات مرتبط با هریک ازاین مسائل حل خواهد شد. برای نمونه صندوق بیمه میتواند مطالعاتی را درباره الگوی کشت منطقهای، به یک یا چند موسسه تحقیقاتی سفارش دهد و حاصل آن را به بیمه شوندگان به عنوان الزامات و شرط قراداد خود، ابلاغ و در قرارداد رسماً قید کند.
ـ دکتر جوادیان:
بیمه کشاورزی درکشورما با چالشهای زیادی مواجه است. مواردی چون منطقهای نبودن کشت،عدم الگوی کشت مناسب، نبود شناسنامه ونظیرآن، ازکاستیهای زیرساختی بخش کشاورزی است که بیمهگر رابا چالشهایی مواجه میکند. با توجه به اینکه این چالشها تحت عنوان موانع زیرساختی بخش کشاورزی گروه بندی شده اند متولیان وکسانی که دربخش کشاورزی فعالیت می کنند، باید درصدد رفع این موانع و چالشها باشند. البته، این بدان معنا نیست که بیمه کشاورزی خود را ازاین چالشها مبرا بداند، بلکه درجای خود، درباره هریک این چالشها، راهکارهایی اتخاذ کرده و در راستای برون رفت ازاین چالشها، تمهیداتی نیزاندیشیده شده است. برای نمونه درحال حاضر، به دلیل نبود شناسنامه درواحدهای تولیدی، تمام کارگزاران خصوصی، ملزم به استفاده از دستگاه GPS هستند که، ازمهمترین کارکردهای این دستگاه، اندازهگیری وسعت مزارع با سرعت بالا است. همچنین درحدود یک سال است که صندوق بیمه برای مساحی اراضی کشاورزی و حتی ارزیابی خسارت ، به دنبال استفاده ازسیستمهای سنجش از راه دور وخرید نقشههای تولیدی، حاصل ازعکسهای ماهوارهای است.
گفت و گو:
زهرا شعبان زاده ـ خبرنگار اقتصاد کشاورزی سرویس مسائل راهبردی خبرگزاری دانشجویان ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست