چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

زندگی مصنوعی به مثابه فلسفه


زندگی مصنوعی به مثابه فلسفه

فیلسوفان در مواجهه با زندگی مصنوعی دو گونه عكس‌العمل‌ می‌توانند داشته باشند؛ آنها می‌توانند این زندگی را به مثابه راه جدیدی برای انجام فعالیت‌های فلسفی ببینند و یا با نگاهی …

فیلسوفان در مواجهه با زندگی مصنوعی دو گونه عكس‌العمل‌ می‌توانند داشته باشند؛ آنها می‌توانند این زندگی را به مثابه راه جدیدی برای انجام فعالیت‌های فلسفی ببینند و یا با نگاهی ساده‌تر، آن را ابژه‌ای ببینند كه ارزش تفكر دارد و به لحاظ چنین ارزشی آن را با استفاده از فلسفه سنتی مورد بررسی قرار دهند.

آیا شایسته‌تر است كه زندگی مصنوعی را به مثابه یك متد فلسفی جدید ببینیم و یا آن را پدیده‌ای جدید محسوب كنیم كه در لوای فلسفه سنتی قابلیت تجربه كردن دارد؟ به اعتقاد من دیدگاه نخست به مراتب بهتر و امید‌بخش‌تر است.

فیلسوفان هماره درگیر تجربیات فكری و بحث‌های جنجالی در مورد امكان، نیاز و عدم امكان تحت فرضیات مختلفی هستند. مساله مشخصی كه با وجود تمام شرایط حضور خود را حفظ كرده پیچیدگی‌ای است كه محصول تعصبات و محدودیت‌های قوه تصور فیلسوف است و این پیچیدگی را معمولا درك منطقی فیلسوف به او دیكته می‌كند.

زندگی مصنوعی مانند جدش، هوش مصنوعی، می‌تواند به مثابه گونه‌ای از فلسفه محسوب شود.

به طور خلاصه می‌توانم بگویم كه تحقیق روی زندگی مصنوعی خلق تجربیات فكری كنترل شده روی پیچیدگی‌های تعریف نشده زندگی است. این یك طریق فوق‌العاده در تایید و یا عدم تایید خیلی از شهود است و یا حد سیاستی است كه برای تحقیقات مفهومی و تعریفات سوژه‌ای فلسفه است.

فیلسوفانی كه این موقعیت را می‌بینند، با وجود این تمام تعاریف انتزاعی كه در این مسیر ممكن است وجود داشته باشد، وارد میدان شده و برای استفاده از هنرمندی‌های شبیه‌سازانه كامپیوتری كمر همت می‌بندند.

منبع: مقدمه كتاب «مقالاتی در باب اذهان طراحی شده» نوشته دنیل دنت، انتشارات پنگوئن و MIT



همچنین مشاهده کنید