چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

چتر آبی


چتر آبی

آبی و زیبا و مهتابی ست
چتر من امروز بارانی ست
قلب او یک دسته چوبی
حرف او تنها به آسانی ست
روز بارانی کنار من
چتر من با اشک همدرد است
او همیشه خسته و بیمار
روز بارش دسته اش سرد است
رنگ …

آبی و زیبا و مهتابی ست

چتر من امروز بارانی ست

قلب او یک دسته چوبی

حرف او تنها به آسانی ست

روز بارانی کنار من

چتر من با اشک همدرد است

او همیشه خسته و بیمار

روز بارش دسته اش سرد است

رنگ از رخساره اش رفته

خورده سرما چتر آبی رنگ

سهم او از خنده باران

ترشدن در کوچه ای دلتنگ

بینوا از ترس می لرزد

شاید این دیدار پایانی ست

پیچ او شل گشته و هرز است

دسته اش در اوج بی جانی است

آشنایی دارد آخر او

سالها با قطره باران

دوری اش را سخت می داند

بینوا اصلا ندارد جان

استخوانهایش زده بیرون

از میان پوشش آبی

چتر من با باد خوش فرسود

در شبی زیبا و مهتابی

چتر من با یاد تو هر روز

زیرباران خیس می گردم

شاعر این شعر من هستم

خاطرات دسته ای سردم

سپیده عسگری (رایحه)