جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
عزاداری به سبک طهرانی های اصیل
اما پیرترین خادم تکیه حاج باقر صفرعلی است پیرمردی کوهنورد که با کلاه بلند نمدیاش در ابتدای ورودی تکیه در حال چای ریختن است مهارتش در پرکردن لیوانها نشان از قدمت کاری میدهد که سالها با خلوصی مخصوص به خود انجام داده است. میگوید کار اصلیام نقاشی ساختمان است، اما در دو ماه محرم و صفر کار را تعطیل میکنم و تمام وقت در تکیهام نخلکشی در تکایا رسمی است که از قاجاریه برجا مانده است، بزرگترین نخل مربوط به تکیه امیرچخماق یزد است نخلهایی هم در تکیه تجریش، تکیه نیاوران حصاربوعلی و تکایای مانده در محلات مرکزی شهر تهران برجا مانده است. کارشناسی این شیوه نخلکشی را برگرفته از سوگ سیاوش میداند که مربوط به دوره قبل از اسلام است، تشیع که وارد ایران شد نخل به نمادی از تابوت سیدالشهدا تبدیل شد
فرهنگ اسلامی، دو ماه در سال عزاداری دارد، محرم و صفر ماههاییاند که با شیب تند دهه اول محرم شروع میشود تا ۱۷ روز اول، شب هفتم که تمام میشود کمی عزاداریها فروکش میکند تا حوالی اربعین که عزاداری بزرگ دیگری است، عزاداری که همه کشورهای شیعه نشین، به عزاداری میپردازند، مراسمی که در هر منطقهیی با فرهنگ و آداب مردم آن منطقه آن را به اجرا در میآورند، آداب و رسومی که ریشه در تاریخ مذهبی مردم دارد و در برخی موارد هم ریشه در تاریخ قبل از اسلام دارد. عزاداریها مدتی است روالی مدرن به خود گرفته است، دیگر تنها صدای هیاتها و دستهها نیست که در خیابان طنین میافکند، صدای نوحه پخش ماشینهایی که سرنشینهای جوان دارند، شاید بلندتر از صدای دسته عزاداری باشد، کیفیت دستههای عزاداری هم فرق کرده است، شرکتکنندگان در مراسم عزاداری امام حسین(ع)، به لحاظ تیپیک تغییر کردهاند، دختران و پسران جوان این نسل، به این لحاظ تفاوتهای زیادی با نسل پیش از خود دارند، شاید تنها رنگ تیرهپوششان نشان از عزاداری بدهد، تیپ ظاهری بسیار مدرن و شیک آنها نشان از حرفی دیگر میدهد. اما در این میان پیدا کردن تکایا و هیاتهایی که همچنان به روشها و سبکهای قدیمی عزاداری میکنند، کار آسانی نیست، از تکیههای قدیمی چندتایی بیشتر در شهر نماندهاند، همه تخریب شدهاند و جایشان را به هیاتهای جدید دادهاند. اما در هر محله قدیمیای تک و توک تکیه قدیمی پیدا میشود که بتوان سراغشان رفت و با یک تیر دو نشان زد، در عزاداریهایی شرکت کرد که اجدادمان در ۲۰۰ سال پیش در همان محل و به همان شیوه عزاداری میکردند. تکیهها در محلهای قدیمی که هرکدام زمانی ده بودند، جزو لاینفک ده به شمار میآمدند، همانند حمام، قبرستان و مسجد که هر دهی باید یکی از آن خودش میدا شت.
سراغ تکیه نیاوران، تجریش و حصار بوعلی رفتیم، سه تکیه در شمال تهران که در منطقه شمیراناند و هنوز به سبک قاجار عمل میکنند. نیاوران در میان این سه تکیه بیشتر شبیه آن روزهای قاجارش است، تکیه نیاوران، بالای میدان نیاوران است و روبهروی کاخ. گنبدسبزرنگش توجه هر رهگذری را به خود جلب میکند، خیلی چیزها در این تکیه هنوز به سبک زمان قاجارش است، از ستونهای چوبیاش گرفته تا حجرههایی دور تکیه و درچوبی ورودی به آن که دری سنگین و قدیمی است با کلونی رویش.
● گردوی یا نیاوران، دهی در شمیران
نیاوران، یکی از چندین ده شمال تهران بوده، دهی که در ابتدا نامش برگرفته از چشمه گُردوی، به همین نام بوده و بعدها شده است نارون و در نهایت به نیاوران تغییر نام داده، عدهیی هم معتقدند کردوی بوده که برگرفته از نام برادر بهرام چوبینه که زمینداری در این محل بوده نامگذاری شده بود، عده دیگری هم میگویند که به دلیل اینکه این محل در قدیم نیزار بوده به آن نیآوران میگفتند که بعدها شده نیاوران. اهالی قدیمی محل که هنوز لهجه نیاورانی که نزدیک به مازندرانی است، داشته باشند خیلی کماند.
تکیه علاوه بر این الزاماتی هم دارد، تکیهها همه دارای در اصلی و فرعیاند، دری برای عموم و دری دیگر برای افراد خاصتر یا خودمانیتر. از بین این تکایا، نیاوران تنها تکیهیی است که به شیوه قدیمیاش باقی مانده، بزرگ است و لوکیشن چند فیلم هم بوده. در واقع موزه کوچکی است از وسایل قدیمی برجامانده. آجرهای کف به دهه ۴۰ برمیگردد، ستونها چوبیاند.
حاج حسین لاجوردی، از اعضای هیات امنای تکیه است، هنوز غروب نشده و مراسم تکیه شروع نشده، تنها روبهروی بخاری بزرگ سالن اصلی نشسته و دارد سرمای استخوانهای پیری را میزداید. از قدمت تکیه پیر میگوید و از تغییراتی که دست زمانه بر آن وارد کرده: «تکیه در سال ۱۲۳۶ شمسی به دستور ناصرالدین شاه ساخته شد، در واقع کپیای از تکیه دولت است که ناصرالدین شاه برای روزهای تابستانیاش درست کرده بود. جایی هم درون خود سالن برای خاندان سلطنتی درنظر گرفته شده بود، یکی از حجرههای نزدیک در ورودی که پله میخورد تا طبقه بالا و با پردهیی توری شکل، جدا میشد که در حال حاضر این پلهها و این محوطه به خاطر کمبود جا برای عزاداران از بین رفته است. پیش از این تکیه سقف نداشت، در زمان عزاداری رویش را با چادر میپوشاندند، بعدها مسقف شد. درون سال اصلی حجرهها طاق طاق بودند و هر خانوادهیی طاق خودش را داشت، در آن زمان که نیاوران دهی بیش نبود، کلا ۲۵۰ خانوار داشت، بعدها که جمعیت زیاد شد شیروانی زدند. جمعیت آنقدر کم بود که در همین سالن اصلی پایین برای جداکردن زنان و مردان پرده زده بودند که زنان یک سو مینشستند و مردان سوی دیگر. حالا زنان به طبقه بالا نقل مکان کردهاند.»
لاجوردی ۷۵ ساله میگوید از بچگی در این تکیه بزرگ شده و تقریبا همهچیزش را از بر است، شب عاشورا دسته تکیه راه میافتد سمت تکیه حصار بوعلی روز عاشورا میروند کاشانک. آنها هم این دید را پس میدهند و شب تاسوعا حصار بوعلیها میآیند و شب عاشورا کاشانکیها. نخل تکیه نیاوران هم از نخلهای معروف است، لاجوردی قدمت نخل را ۷۵ سال اعلام میکند و مدعی است نخل را پدرش، مرشد اکبر لاجوردی ساخته. نخلی که در سه روز از سال دور تکیه گردانده میشود، روز عاشورا، روز شهادت امام رضا(ع) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) که یکی از خادمان تکیه معتقد است اصلیترین روز نخل گردانی روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) است. هلهله است که هنگام نخلگردانی از مردم شنیده میشود و عزاداری اوج میگیرد. ضریحی هم در وسط تکیه روی سنی گذاشته شده که میگوید به این میگوییم تخت، که کاربردی شبیه سن دارد، تعزیهخوانها رویش اجرا میکنند.
تکیه صاحب معنویای هم دارد به نام حاج آقا مصطفوی که در حال حاضر در دانشگاه امام صادق(ع) فلسفه درس میدهد. آیتاللهی که با کمک مردم نیاوران بعد از انقلاب، مانع از سرقتهای کاخ نیاوران شده بود.
● نیاوران هم تکیه است و هم موزه
گوشهیی از تکیه، تبدیل به موزه کوچکی شده، موزهیی از ظروف قدیمی که در حجرهیی شیشه بند شده در تکیه خودنمایی میکند و از زمان قاجار به جا مانده و برخی از آنها هم متعلق به دوران پهلوی است. در ویترین، وسایل قدیمی از آفتابه لگن گرفته تا کاسه و لیوان مسی و برنجی، سطل فلزی، منقل، مجمعهای مسی، شمعدانهای بلند، لالههای قدیمی بزرگ، تنگهای شیشهیی و بلوری، سماورهای بزرگ و قوری منقش به و ان یکاد و تکهیی کاشی فیروزهیی که معلوم نیست به کجا تعلق داشته از دیگر محتویات موزه کوچک تکیه نیاوران است. زنگ مرشد هم در این میان خودنمایی میکند، زنگ طلایی که زمانی روی پیشخوان آشپزخانه اصلی تکیه بود و مرشدی که دیگر در قید حیات نیست، برای اعلام ورود علما و بزرگانی که به تکیه وارد میشدند، زنگ را به صدا درمیآورد.
تابلوهایی هم به دیوارهای تکیه آویخته شدهاند، همه با موضوعیت عاشورا و صحنههایی از آتش زدن خیمهها تا میدان جنگ و به نیزه زدن سرها و قتلگاه.
از آنجایی که تکیه مقابل کاخ نیاوران است و کاخ را در دهه ۳۰ یا ۴۰ ساختند، وقتی عمارت ساخته شد درباریان اجازه راه افتادن دسته عزاداری از مقابل کاخ و خیابان اصلی را نمیدادند، لذا عزاداران مجبور به عبور از کوچه پس کوچههای نیاوران بودند، عادتی که همچنان از قدیم بر جا مانده. نخلکشی در تکایا رسمی است که از قاجاریه برجا مانده است، بزرگترین نخل مربوط به تکیه امیرچخماق یزد است، نخلهایی هم در تکیه تجریش، تکیه نیاوران، حصاربوعلی و تکایای مانده در محلات مرکزی شهر تهران برجا مانده است. کارشناسی این شیوه نخلکشی را برگرفته از سوگ سیاوش میداند که مربوط به دوره قبل از اسلام است، تشیع که وارد ایران شد نخل به نمادی از تابوت سیدالشهدا تبدیل شد. در واقع نخل، همانند اسمش نخل واقعی نیست، نمادی چوبی است شبیه سرو که نماد آزادگی و آزادمردی را نشان میدهد.
● تکیه تجریش، محصور در میان بازارچه
اما نیاوران تنها تکیه شمیرانات و محلههای پایین دست کوه نیست، وارد بازارچه تجریش که میشویم، هیاهوی مغازهداران آنقدر زیاد است که گمان میشود اینجا کاری جز فروختن میوه و سبزیهای تازه انجام نمیشود، کمی که از بر خیابان دور شویم و درون یکی از کوچههای تنگ و باریک بازارچه شویم، سردر بزرگ تکیه تجریش از چشمها دور نمیماند، در روزهای معمولی سال آنجا هم میوه میفروشند، محوطهیی وسیع است که چند سالی است مسقف شده، همه تکیههای تهران، بیسقف بودند و تکیه تجریش هم.
ستونهایش باید چوبی باشد، اما یکی از خادمان قدیمی تکیه میگوید وقتی سیل آمد ستونها را با خود برد و مجبور شدیم به جای ستونهای چوبی قبل و ترس از تخریب دوباره، ستونها را آهنی بزنیم. مثل باقی تکیهها دو طبقه است، خانمها بالا و آقایان پایین. بازهم مثل بقیه تکیهها تالاری دارد برای بزرگان که بالاتر از سطح دیگر حجرههاست. تکیه ۱۸۰ ساله است، در سال ۱۳۱۸ قمری ساخته شده. دو تکیه در تجریش واقع شده که در روزهای تاسوعا و عاشورا، این دو تکیه که تکیه بالا و پایین نام دارند، برای سرکشی به دید و بازدید هم میپردازند، همان رسمی که در همه دههای قدیمی تهران وجود داشت. تکیه تجریش، قهوهخانهیی هم دارد که متولیان مخصوص به خود دارد، خاندان فیاضی از ۱۵۰ سال پیش مسوول قهوهخانهاند و چای را همیشه باید یک فیاضی برای عزاداران تهیه کند. عکس پنج تن از خاندان فیاضی بر بالای سماور بزرگ قهوهخانه هم تاییدی است بر حرفهای آخرین فیاضی که بیش از ۵۰ سال دارد.
اما پیرترین خادم تکیه، حاج باقر صفرعلی است، پیرمردی کوهنورد که با کلاه بلند نمدیاش در ابتدای ورودی تکیه در حال چای ریختن است، مهارتش در پرکردن لیوانها نشان از قدمت کاری میدهد که سالها با خلوصی مخصوص به خود انجام داده است. میگوید کار اصلیام نقاشی ساختمان است، اما در دو ماه محرم و صفر کار را تعطیل میکنم و تمام وقت در تکیهام.
در میان ادارهکنندگان تکیه، هیچ مرد جوانی دیده نمیشود، شاید جوان ترهایشان همان ۵۰ سالههاییاند که وقتی سراغ حاج باقر را میگیرم، با خنده یاد کودکیهایشان و کتکهایی که از پیرمرد خوردهاند، میافتند. پیرمردی دیگر به نام بحری هم که باز از قدیمیهای تجریش است هم نذر قهوه دارد، آن هم تنها برای خادمین تکیه. ۳۰ سال است که قهوه سرو میکند. تکیه اما در روز هفتم ماه که به نام روز علی اصغر نامگذاری شده، مخصوص خانمهاست، طبقه بالا و پایین تکیه پر از زنان و کودکانشان میشود حتی پذیرایی و انتظامات هم در آن روز بر عهده زنان است، شیر سرو میکنند و گهوارههایی درست میکنند که در روضه خوانی کودکان را بر بالای سر میگیرند. تنها روضهخوان است که مرد است. سید جمال خان فیاضی که قهوهخانه را میگرداند، از تزیین نخل در شب عاشورا میگوید: «نخل جنسش تمام چوب است، اما با این وجود ۵۰۰ کیلو وزن دارد، شب عاشورا پارچهیی مخملی رویش میاندازند و در حالی که زیارت عاشورا میخوانند شمایل، آینه، شمشیر،
کلاهخود، قپهها را به آن وصل میکنند دو تا سپر با پیچ و مهره به آن میچسبانند و گل آرایی هم میکنند دو دستهگل در بالا و سه تا جلوی نخل تا روز عاشورا جوانان سید محل آن را بلند کنند و عزاداری شروع شود.» از روز سیل هم میگوید« باد قبل از سیل ستونها را کند، آب و گل همسطح ستونهای تیرچوبی شده بود، فقط شیروانی مانده بود. گل توی امامزاده صالح هم رفته بود و تا ضریح را گرفته بود. ما در آن روزها در حجرههایی که در امامزاده صالح بود و به خاندان مشیرالدوله تعلق داشت و قبرهای خانوادگیشان بود، در کنار درخت چنار معروف امامزاده عزاداری میکردیم.»
او از همت اهالی قدیمی تکیه برای بازسازی خبر میدهد: «خودمان ستونهای آهنی را به جای چوبیها گذاشتیم، گفته بودند باید تکیه را تخریب کنیم. اوقاف میخواست اینجا را تصرف کند که ما نگذاشتیم تا تکیه دوباره سرپا شد.»وسط تکیه چهار تخت است که با فرش رویش را پوشاندهاند و حالتی شبیه همان سن تکیه نیاوران را دارد، دور تا دور آن را هم حجرهها گرفتهاند. منبری هم در وسط گذاشتهاند برای سخنران و روضه خوان. از چهار گوشه تکیه چهار در ورودی به بازار دارد. با اینکه هنوز ظهر است، اما مردم برای شنیدن صدای روضه و نوشیدن جرعهیی چای در تکیه نشستهاند، مشتریان همیشگی بازارچه تجریش، محرم که میشود دلتنگیهایشان را در تکیه رفع میکنند، حتی با خریدهایشان در دست در حالی که عازم خانهاند.
● حصار بوعلی، هنوز قجری غذا میدهد
در کوچه پس کوچههای پشت میدان نیاوران، از کوچه سرازیری خان سفید که پایین میرویم در پیچ و خمها به تکیهیی با گنبد سبز میرسیم که اهالی میگویند به ۴۰۰ سال پیش بازمیگردد، تکیه
حصار بوعلی هم از تکایای قدیمی تهران است که نخل دارد و روز عاشورا نخل میگرداند. اینجا اما برخلاف تکیههای دیگر که دیگر اطعام را به روش مدرن در ظرفهای یکبار مصرف به دست مردم میدهند، هنوز غذا رادر ظروف استیل میدهند، سینیهای یک نفره، بشقاب استیل و لیوانی نوشیدنی که هیچ کدام پلاستیکی نیستند. یکی از اهالی محله که جوانی است ۳۰ و چند ساله از خاطراتش از تکیه میگوید: «مزه دوغ نعناعی که در کاسه فلزی میدادند، هنوز زیر زبانم است، سیبهای سرخی روی نخل روز عاشورا میگذاشتند و در آخر نخلگردانی، آنها را به سمت مردم پرت میکردند، همه بچههای همسن و سال من آرزویشان گرفتن آن سیبها بود.»
در این تکیه هم عزاداری از ۵ محرم شروع میشود تا ۲۰ شب. روز ۲۵ محرم هم بانیای دارد که نذر کرده مجلس فقط زنانه باشد، روایتی میگوید تکیه ۱۷۰ سال دارد و روایتی دیگر عمر آن را۴۰۰ سال میداند. حجرهها هم مانند دیگر تکایا، در قدیم به قشری خاص متعلق بوده است، حجرهیی برای غریبهها، حجرهیی برای بچهها و حجرهیی برای بزرگترین محل که بزرگتر هم بود. یکی از اهالی تکیه به ماجرای خراب کردن سردر تکیه اشاره میکند: «در زمان رضاشاه خواستند کل تکیه را خراب کنند، از سردر شروع کردند که کارشان بیپایان ماند، کند وی زنبوری در زمین بود که با خراب کردن سردر، زنبورها به سربازان رضاخان حمله کردند و آنها پابه فرار گذاشتند.»
ستونهای چوبی دارد ۱۱۵ ساله که روی سنگی بنا شدهاند. آهن شیروانی را از روسیه آورده بودند. جابر انصاری از طایفههای قدیمی محل است، میگوید: «اینجا طایفههای متعددی دارد، هر تالاری به یک طایفه تعلق داشت، طایفههایی چون خان سفید، آقاجانی، ناطقیان، عسگریان سیفان قراقوزلو و جابر انصاری. هر کدام برای خودشان غذایشان را میپختند و میل میکردند اما در حال حاضر این طور است که شام هر شب را یک طایفه میدهد و دیگر هرکسی برای خودش غذا نمیپزد.»
منبری در حال ساخت است که میگوید مدلش را از روی منبر مسجد گوهرشاد مشهد برداشتیم که متعلق به ۸۰۰ سال پیش است. ۲۷ هزار برش دارد و پنج پله. او میگوید این روزها که در خیابان راه میرویم، از هر کوی و برزن صدای نوحه خوانی جوان میآید که تازه کاری از صدایش میبارد و با ریتمهای تند سعی در پوشاندن عیوب صدایش دارد و رهگذران به روی خود نمیآورند که کلا خارج میزند، نسل ما چیزی از عزاداریهای طهرانیهای قدیم به خاطر نمیآورد، میتوانیم یک بار برویم سراغ یکی از چند تکیه باقیمانده از تهران و رسمی جدید ببینیم، رسمی که از ۲۰۰ سال گذشته هنوز پابرجاست.
غزل حضرتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست