پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بنزین سهمیه بندی شده بود


بنزین سهمیه بندی شده بود

اینکه محروم کردن بخشی از مردم با حقوق مساوی با سایر شهروندان کشور از چه میزان تصمیم گیری قانونی برخوردار است اینکه نمایندگان این شهرستان ها به وزیر نفت و سایر مسوولان دولت درباره آن تبعیض علنی تذکر داده بودند یا نه اینکه همه مردم در برابر قانون مساوی اند و چرا به سادگی قانون اساسی نقض می شود و فعلاً بماند

۱ دوم فروردین ۸۶. از زنجان که رد شدیم در مدخل پیچ جاده بیجار باک را پر کردیم. ۷۰ لیتر. طبق برآورد تجربی من این میزان بنزین باید تا بانه کفاف دهد. آنجا هم، خب مگر نه اینکه سرزمین ایران است، بنزین می زنیم دیگر. تازه ماشین ما دوگانه سوز است و خدا برکت دهاد گاز بی نیاز از منت دیگران را. به سقز که می رسیم آمپر میان نصف و خالی قد علم کرده. جای نگرانی نیست. شب را می مانیم.

تا صبح با باک پر و خیال راحت حرکت کنیم. تجربه به من هشدار می دهد که هر قدر به مرز نزدیک شویم اوضاع از هر نظر غیرعادی می شود، پس بهتر است قبل از صبح بنزین بزنیم. مبادا... شهر سقز فقط سه پمپ بنزین دارد. ساعت ۳۰؛۲۰. هوا تاریک و سرد شده است. مغازه ها بسته و رفت وآمد مردم خسته، تک وتوک و شکسته بسته، هر سه پمپ بنزین نیز بسته است. بدون حضور یک نفر برای پاسخگویی به مهمانان نوروزی. عجیب نیست.

۲ سوم فروردین ۸۶. شب از نیمه گذشته است و صحبت ما و میزبانان خونگرم مان گل انداخته. از هر دری. سقوط صدام روحیه مردم کرد را شاد، شادتر از همیشه، کرده است. از قصد سفر می گوییم و اینکه صبح می خواهیم به بانه برویم و اگر خدا بخواهد... و از پمپ بنزینی سوال می کنیم که بنزین اش کمتر گازوئیل دارد، و سرانجام می فهمیم با همه سیاسی بودن مان باز هم به اوت زده ایم. فکر می کنم مگر نه اینکه در شرایط «پیش بینی ناپذیری» همه چیز را باید - حتی غیرمترقبه ها و ناممکن ها را - از قبل پیش بینی کرد.

دو لاستیک زاپاس و... چند گالن بنزین، احتمال حریق؟ جهنم. از تو راه ماندن که بهتر است. یورش این افکار وقتی مرا بیشتر می آزارد که درمی یابم در تمام استان پهناور کردستان و بخش عمده ای از شهرستان های آذربایجان غربی بنزین از ماه ها پیش جیره بندی شده است. مهمانان و رهگذران با ارائه مدارک معتبر - هنوز از کارت سوخت خبری نیست- می توانند فقط ۱۵ لیتر بنزین صدقه بگیرند و شهروندان ساکن هر سه روز ۱۰ لیتر، عجیب هست و نیست.

۳ چهارم فروردین ۸۶. در شهر سقز مانده ایم. زمین گیر. با گاز حرکت می کنیم. نور پایین. می خواهم با مدیران استان و شهرستان صحبت کنم و دلیل این دوگانگی را بپرسم و مرجع تصمیم گیری را. گیرم که می دانم و مردم محلی بارها به من گفته اند که دلیل این جیره بندی قاچاق بنزین به عراق است؛ نیز گفته اند هر چقدر بنزین می خواهی لیتری ۳۰۰ تومان. خالص. هرچند شما مهمان باش. قابل ندارد. با این مردم کردی که گپ بزنی - به قول شاملو - حاضرند تمبان خود را بفروشند و یک شام مهمانت کنند، در کردستان نوروز فقط یک روز است. اما برای مدیران غیربومی پانزده روز. پس کسی که پاسخگو باشد در دسترس نیست. لطفاً بعد از سیزده بدر شماره گیری فرمایید،

۴ پنجم فروردین. آمپر روی صفر (E) خوابیده است. در صف بنزین سوزن زمین نمی افتد چه رسد به ماشین ما. چند خانه آتش گرفته. با همان گالن های ذخیره شده، زمستان نیز - شنیدیم - به سبب قطع طولانی گاز شهری چند خانواده مرده اند از گاز و البته گاز CO۲. از خیر سفر می گذریم و سر ماشین را به طرف تبریز برمی گردانیم. با کپسول گاز. بوکان نیز مانند سقز و دیواندره و سنندج و کامیاران و سردشت و پیرانشهر و... بنزین جیره بندی و نایاب است و صف ها طولانی تر از شب ۶تیر تهران، ۵ هنوز پنجم فروردین. به میاندوآب می رسیم.

شهری میان دو رود کم آب. پس این همه باران کجا رفته است؟ اولین پمپ بنزین. فواد (پسرم) می گوید؛ «اینجا هم تعطیل است.» عدم حضور حتی یک اتومبیل من را مجاب می کند که ترمز نزنم و بروم. اما می ایستم. خدا را چه دیدی. پیش بینی ناپذیری است دیگر، و... مژده، باک پر می شود. می توانم چند بشکه را هم پر کنم و به سقز بر گردم و تا سلیمانیه بروم و از تفریغ لیتری ۸۰ تومان و ۸۰۰ تومان خرج سفر را جبران کنم.

به این می گویند مقاومت علیه «مبارزه با قاچاق سوخت»، کاری که همه روزه صورت می گیرد و البته توسط چند نفر در سیصد، چهارصد هزار نفر از مردم این شهرستان ها و آنگاه تاوانش را باید مردم پس بدهند و مسافران. لعنت به هر چه سفر، که هر چه کرد او کرد، چه مدیران مدبری، شهرهای بعدی ایضاً مانند میاندوآب.

● بعد از تحریر

اینکه محروم کردن بخشی از مردم با حقوق مساوی با سایر شهروندان کشور از چه میزان تصمیم گیری قانونی برخوردار است؟/ اینکه نمایندگان این شهرستان ها به وزیر نفت و سایر مسوولان دولت درباره آن تبعیض علنی تذکر داده بودند یا نه؟ / اینکه همه مردم در برابر قانون مساوی اند و چرا به سادگی قانون اساسی نقض می شود و... فعلاً بماند.

اما با توجه به علاقه مندی رئیس جمهور محترم و مشاورانش به پاسخگویی منتقدان اقتصادی یکی دو سوال به شتاب طرح می شود. نخست بگویم که هر ایرانی علاقه مند به توسعه کشور نه فقط با واردات بنزین (آن هم با بودجه ۵/۲ میلیارد دلاری) موافق نیست و ترجیحاً با واردات گوجه فرنگی و پرتقال و گلابی و موز پاکستانی - هم - مخالف است، بلکه دوست دارد هم سو با حذف یارانه ها و تعدیل اقتصادی - برنامه ای که با سیاستگذاری دولت اول هاشمی رفسنجانی آغاز شد و همین طرفداران اقتصاد انقباضی آن را هو و تخریب کردند و... - درآمد سرانه مردم ایران نیز ارتقا یابد. حجم تولید صعود کند.

میزان صادرات غیرنفتی فربه شود. تراز بازرگانی از وضع فعلی به ده ها میلیارد دلار مثبت افزایش یابد. تسهیلات بانکی در اختیار مولدان غیررانتیه قرار گیرد و... نرخ تورم نه ۲۳ درصد - به تعبیر بخش پژوهش های مجلس - و نه صد درصد در بخش مسکن و غیره، بلکه روندی طبیعی و منطبق بر منطق بازار به خود گیرد. چه خوب.

دکتر محمد قراگوزلو