یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مدیر باید موجبات انگیزه و رشد کارکنان را فراهم کند


مدیر باید موجبات انگیزه و رشد کارکنان را فراهم کند

برایان اسمیت چنین عنوان می‌کند: "من با رهبران بسیاری ملاقات کرده‌ام که آرمان‌ها و نقطه‌نظرهای شخصی‌شان باعث نابودیشان شده است". علت این اتفاق، در بسیاری از موارد، این است …

برایان اسمیت چنین عنوان می‌کند: "من با رهبران بسیاری ملاقات کرده‌ام که آرمان‌ها و نقطه‌نظرهای شخصی‌شان باعث نابودیشان شده است". علت این اتفاق، در بسیاری از موارد، این است که رهبران ظرفیت خود را برای دیدن واقعیت‌های روزمره از دست می‌دهند.

آنها با تحمل نابسامانی‌ها و پرهیز از عدم قطعیت‌ها، تظاهر می‌کنند که همه چیز به خوبی پیش می‌رود. در نهایت ایشان به جای رهبر، مبدل به سخنرانان قابلی خواهند شد. رهبرانی که طراح، ناظر و معلم هستند، قادرند که وظیفه اصلی خود را به خوبی تشخیص دهند.

مارتین لوتر کینگ می‌گوید: "دقیقا به همان ترتیب که سقراط معتقد بود، برای رهانیدن بشر از چنگ افسانه و خرافات، به وجود آمدن نگرانی و تشویش در اذهان ضروری است، امروزه نیز به وجود آمدن نوعی نگرانی و تشویش برای بیرون آمدن بشر از اعماق تاریک تعصب و نژاد پرستی الزامی‌ است".

نگرانی‌ای که کینگ از آن صحبت به میان می‌آورد، نگرانی سازنده است. منشاء این نگرانی در دارا بودن آرمان نسبت به امور و بیان حقیقت در مورد واقعیت‌های مرتبط با آرمان مزبور است.

کینگ مطلب را چنین بیان می‌کند: "باید نقطه نظر خود را به نحوی شرح و بسط دهید که دیگر امکان نادیده گرفتن آنها وجود نداشته باشد". نگرانی سازنده با اضطراب تفاوت دارد. داستان غایی و مقصود نهایی یک رهبر و ارزش‌ها و نقطه‌نظرهای وی، جهت حرکت و اهداف او را مشخص می‌کند.

پایبندی دائمی‌ او به حقیقت و کنجکاوی وی نسبت به شناخت نیروهایی که به وجود آورنده واقعیت‌های موجود هستند، به صورتی شکاف بین وضع موجود و آرمان‌های او را مشخص می‌سازد.

رهبران نه تنها در خود، بلکه در تمام سازمان خود این حالت نگرانی سازنده را به وجود آورده و آن را هدایت می‌کنند. بدین ترتیب است که ایشان به سازمان خود انرژی و توان می‌بخشد.

جهان شتابنده امروز نیازمند الگوهای جدید است و مدیر آینده باید مجهز به جعبه ابزاری مملو از ساختارهای نوین باشد تا بتواند برای هر کاری ابزار مناسب را برگزیند.

هیچگاه پاسخ به این سوال که مدیران واقعا چه کاری انجام می‌دهند ساده و روشن نبوده است. اما آنچه که واضح و آشکار است این است که مدیران در سازمان نقش‌هایی دارند که باید با آنها آشنایی کامل داشته باشند و در ایفای هرچه بهتر آنها تلاش کنند.

نقش عبارت از الگوی رفتاری قابل انتظار است که برای شغل خاص تعیین می‌شود و مسوولیت‌های فرد را از طرف گروه تعیین می‌کند. بنابراین باید با آشنا کردن مدیران با نقش‌هایشان، مسوولیت‌های ایشان را مشخص کرد تا هویت نقش‌ها آشکار شود و مدیران درک کاملی از نقش‌ها به دست آورده و بتوانند انتظارات دیگران را از نقش‌های خود برآورده کنند.

همانطور که گفته شد یکی از عوامل استرس‌آفرین سازمانی تعارض در نقش است که بر اثر وظایف گوناگون و تقاضاهای ضد و نقیض به وجود می‌آید و اگر آموزش کافی نباشد و ارتباطات ضعیف باشد، ابهام در نقش حاصل می‌شود.

پس باید شرایط را در سازمان به‌گونه‌ای فراهم کرد که همه و مخصوصا مدیر به نقش‌های خود واقف شوند.

از بررسی نظرات این بزرگان می‌توان به این نتیجه کلی رسید که مدیر باید، رهبر باشد و موجبات انگیزه و رشد کارکنان را فراهم کند، باید حلال مشکلات باشد و بتواند تعارضات سازمانی را به نحو احسن مدیریت کند، باید برنامه‌ریز و تخصیص‌دهنده منابع باشد، نقش اطلاعاتی یعنی گیرنده و توزیع‌کننده اطلاعات باشد، باید با برقراری ارتباط با زیردستان و سایر سازمان‌ها مجموعه را در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده یاری دهد و در نهایت باید بتواند با شفاف کردن نقش‌ها و اهداف، یک درک صحیح از مسوولیت‌ها، اهداف کاری، مهلت‌ها و انتظارات عملکردی را برای کارکنان ایجاد کند.



همچنین مشاهده کنید