یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

مفهوم نیاز اطلاعاتی از دیدگاه پیشگامان علوم كتابداری و اطلاع رسانی


مفهوم نیاز اطلاعاتی از دیدگاه پیشگامان علوم كتابداری و اطلاع رسانی

مفهوم نیازهای اطلاعاتی در علم اطلاع رسانی همیشه دارای مشكل بوده است طبق نظر «دروین» و «نیلان», تقریباً بلا استثنا برای نیاز اطلاعاتی تاكنون تعریفی تعیین نشده است در این مقاله می خواهیم تا برخی اصطلاحات و نظریه های مرتبط از منظر صاحب نظران را ارائه دهیم

یكی از حوزه‌های مطالعاتی علوم كتابداری و اطلاع‌رسانی مطالعه كاربران است كه در سه بخش نیاز اطلاعاتی ، رفتار اطلاع‌یابی و رضایت كاربران انجام می‌شود.

مطالعه نیازهای اطلاعاتی كاربران كه محور فعالیت طراحان نظام اطلاع‌رسانی و كتابداران تجربی است، تركیبی از نظریه‌ها و مفاهیم در ارتباط با افرادی است كه نیازمند اطلاعات هستند (Westbrook، ۱۹۹۷). همچنین پیشینه مطالعاتی نیاز اطلاعاتی، تأكیدی است براین كه اكثر فعالیت‌ها و خدمات كتابخانه‌ها و مراكز اطلاع‌رسانی برای برآوردن نیازهای مراجعه‌كنندگان می‌باشد و برای طراحی نظام اطلاعاتی و ارائه خدمات اطلاع‌رسانی، توجه به نیازهای اطلاعاتی جامعه مورد نظر ضروری به نظر می‌رسد.

«چانگ سونگ كیم» در كتابی با عنوان بررسی جنبه‌های موقعیتی و رفتارهای اطلاع‌یابی در كتابخانه دانشگاهی می‌نویسد: «تعریف مفهوم نیاز اطلاعاتی در علم اطلاع‌رسانی همیشه دارای مشكل بوده است. طبق نظر «دروین» و «نیلان»، تقریباً بلا استثنا برای نیاز اطلاعاتی تاكنون تعریفی تعیین نشده است. آن‌ها این‌گونه استدلال كرده‌اند كه اولاً كاربران در مشخص كردن و تعیین نیازهایشان و درخواست منابع اطلاعاتی از نظام، مشكل‌دارند. این مشكل توسط «تیلور» نیز ذكر شده است. ثانیاً‌ روش‌های اظهار نیز در طی سالیان تغییر كرده است. نیازهای اطلاعاتی نیز رشد و نمو می‌كند، و نیاز اطلاعاتی را نتیجه ظهور مشكلات در یك موقعیت خاص می‌دانند»(Kim، ۱۹۹۴). بنابر این شناسایی و ارائه تعاریفی از مفهوم نیاز اطلاعاتی به پژوهشگران كمك خواهد كرد تا در انجام مطالعات خود از آن‌ها استفاده كنند.

●نیاز و اطلاعات

معانی موجود در منابع مرجع روانشناسی، نیاز را به مفاهیمی چون خواسته، آرزو و آرمان ، توقعات، میل و انتظارات اطلاق كرده‌اند. نیاز به عنوان عیب و نقص نیز تعریف شده است یا حالتی است كه در كلیه مراحل یادگیری وجود دارد.

درباره واژه «نیاز» نظریه‌پردازان بسیار در تمام رشته‌ها، نظریه‌هایی ارائه كرده‌اند. در حوزه روانشناسی از مشهورترین نظریه دراین باره نظریه «كرت لوین» ، نظریه «ابراهام هرولد مزلو» ، نظریه «هنری الكساندر ماری» و‌ نظریه «ویلسون» را می‌توان نام برد. با توجه به نظریه‌های روانشناختی، نیاز یك حس درونی است و برحسب خصوصیات فردی دارای اشكال و رتبه‌های متفاوت و متنوعی از نیاز جسمی تا خود- شكوفایی می‌باشد. برخی نیازها در بین افراد مشترك‌اند، و محیط زندگی و اجتماع نیز تاثیر بسزایی در ارضای نیاز دارند.

جامعه‌شناسان «نیاز» را از لحاظ ارتباط فرد با جامعه و محیط پیرامونش مطالعه می‌كنند. در این نوع نگرش، نیازها درسطح فرد و شرایط و موقعیت او مطرح نیست، بلكه نیازهای گروهی، جمعی و اجتماعی مورد توجه هستند. جنبه اجتماعی نیاز به ارائه خدمات، بهینه‌سازی ارتباطات اجتماعی، تشكیل نهادهای فرهنگی– اجتماعی، كمك شایانی می‌كند و باعث ارتقای سطح آموزش در جامعه می‌شود (بررسی‌های بی‌شماری برای نیازهای آموزشی در جوامع مختلف انجام شده).

در فرهنگ‌های اقتصادی «نیاز» را معادل خواست، تمایل، احتیاج، تقاضا و مصرف بیان كرده‌اند و عموماً نیاز، عاملی برای استفاده بیشتر از كالا در جامعه است.

«بوآزا»در دایرهٔ‌المعارف كتابداری می نویسد: «در اكثرمنابع شاید مفیدترین تعریف اطلاعات این باشد كه شك و احتمال را كاهش می‌دهد. اطلاعات به معنای مجموعه‌ای از خبر، داده، امور واقعی، و پیام‌های است كه با ارزش، واقعی، و دارای معنا هستند و به طور رسمی و غیررسمی تبادل می‌شوند. اطلاعات، كالا و فرآیندی است كه با ورود به هر نظامی باعث تغییر آن می‌شود و در هنگام انتخاب، به آن نیاز‌داریم.

از منظر دریافت‌كننده اطلاعات، اطلاعات چیزی است كه تصویر كلی (فرایند اطلاعات) را تغییر می‌دهد یا چیزی به آن اضافه می‌كند. «ویلسون» معتقد است كه تنها مشكل اطلاعات، فقدان یك تعریف مشخص و خاص برای آن نیست، بلكه مشكل استفاده از یك تعریف مناسب در سطح و مقصد تحقیق است. اطلاعات به طور طبیعی برای برآوردن یك نیاز اطلاعاتی است. «ماركوئین» و «آلن» معتقدند كه استفاده از اطلاعات، یك رفتار است و داده‌ها براساس رفتارهایی مثل پرسش از افراد، مشاهده اتفاقات، یا آزمایش مصنوعات، جمع‌آوری می‌شوند. به عبارت دیگر، استفاده از اطلاعات، به معنای رفتار اطلاع‌یابی است كه در ضمن استفاده از اطلاعات، نیازهای اطلاعاتی افراد نیز برآورده شود» (Bouazz، ۱۹۸۹).

●تعریف نیاز اطلاعاتی

مدخل «نیاز اطلاعاتی» در اصطلاحنامه كتابداری این‌گونه است:

واژه نیاز اطلاعاتی به نیازی اشاره می‌كند كه باید از خدمات اطلاع‌رسانی یا از مواد و منابع اطلاعاتی تأمین شود. در اینجا فرض شده كه استفاده از اطلاعات، نتیجه برآورده‌شدن نیاز اطلاعاتی است. چون نیاز اطلاعاتی در ذهن كاربر است، مستقیماً‌ مشاهده نخواهد شد و فقط با مشاهده اقلام اطلاعاتی مصرف‌شده یا پاسخ‌های سؤالات، قابل استنباط است. در بررسی نیازهای اطلاعاتی، فرد محقق برای شناسایی موضوعات مورد نیاز تلاش می‌كند (Zweizig, & Powell ۱۹۹۰)

●دیدگاه پیشگامان

«ویلسون» برای تعریف مفهوم نیاز اطلاعاتی ابتدا به مفهوم اطلاعات در مطالعات تحقیقاتی كاربران اشاره می‌كند:

۱. اطلاعات به عنوان یك موجودیت فیزیكی یا پدیده (مثل تعداد مجلات یا تعداد كتاب‌ها)؛

۲. اطلاعات به عنوان مجرای ارتباطی كه از طریق آن، داده‌ها منتقل می‌شود ( مثل برخورد شفاهی)؛

۳. اطلاعات به عنوان داده موضوعی موجود در یك سند كه یا از طریق شفاهی و به عنوان داده‌ای با هدف منتقل شده، یا به ‌عنوان توصیه یا عقیده‌ ، ارزش قضاوت دارد.

اطلاعات در موقعیت‌های متفاوت به نیازهای انسانی وابسته است:

محتویات واقعی : موضوع منابع داده‌ها، نیازهای شناختی را برآورده می‌كند. درحقیقت كاربران فكر می‌كنند كه در این منابع، اطلاعات وجود دارد و برخی منابع برای برآوردن نیازهای عاطفی طراحی شده‌اند (مثل‌رمان‌ها).

مجراهای ارتباطی : مجراهای شفاهی ممكن است به خوبی نیازهای عاطفی را برآورده كنند؛ اما بیشتر، نیازهای شناختی را ارضا می‌كنند.

سند فیزیكی :بیشتر نیازهای عاطفی را بر آورده می‌كند، مثل جمع‌آوری مجموعه‌ها یا كتاب‌های تصویری، و مجموعه‌های كمیاب صحافی‌شده، و ...

«ویلسون» معتقد است از این واقعیت كه اطلاعات ممكن است به سبك و روش دیگری غیر از سند فیزیكی ارائه شود، نباید غفلت كرد؛ بخصوص وقتی این سبك‌ها تأثیر قوی در فرهنگ دارند، مثل تلویزیون یا كنفرانس یا تله‌كنفرانس‌های رایانه‌ای كه از طریق آن، امكان ارتباط تعاملی برقرار می‌شود. اطلاعات پیوسته پایگاه داده‌ها، گاهی نیازهای شناختی و تنوع بصری تلویزیون، نیازهای عاطفی را برآورده می‌كند و گاهی سبك‌ها تحت تأثیر عوامل محیطی یا اقتصادی هستند. در زندگی اجتماعی هر فرد، نقش‌هایی وجود دارند كه بسته به‌آن‌ها، نیازهای فردی تغییر می‌كنند. به نظر وی نظام‌های اطلاعاتی ‌تخصصی، یكی از وابسته‌ترین نقش‌ها را نقش موقعیت كار دانسته‌اند كه مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و مسئولیت‌ها را به دنبال دارد. نقش كاری، انجام یك كار خاص است و فرآیند برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری، موتور محرك اولیه نیازهای شناختی است.

به نظر «ویلسون» ماهیت سازمان با ساختار فردی و شخصیتی افراد، به هم پیوسته و ممزوج است و این نیازهای عاطفی مثل موفقیت در كار، خود- بیانی (بیان شخصیت و احساس خود در هنر و ادبیات) و خودشكوفایی را خلق می‌كنند. الگوی خاص نیاز اطلاعاتی، تابعی از همه این عوامل خواهد بود. به علاوه، عواملی مثل سطح كار سازمان، و محیط و فضای حاكم بر سازمان نیز در این امر دخیل است:

۱. فضای حاكم اقتصادی و تخصیص متفاوت منابع اطلاعاتی در برخی محیط‌های كاری سبب‌ فقر اطلاعاتی یا غنای اطلاعاتی می‌شود و تاثیرات متعاقب آن، انتخاب مجراهای ارتباطی یا رفتارهای اطلاع‌یابی است.

۲. نظام‌های سیاسی باعث می‌شوند نوع خاصی از اطلاعات برای گروهی غیر قابل دسترس و ممنوع باشد و این سبب می‌شود كه عدم دسترسی به اطلاعات، به كار صدمه بزند.


مفهوم نیاز اطلاعاتی از دیدگاه پیشگامان علوم كتابداری و اطلاع رسانی
شكل ۱. نمایی از روابط درونی اجتماعی بین نیازهای افراد و عوامل دیگر بنا به نظر «ویلسون»

شكل ۱، نمایی از روابط درونی احتمالی نیازهای افراد با عوامل دیگر است. البته منظور ازاطلاعات، ابزاری برای ارضای نیازها است كه شامل امور واقعی، داده‌ها، افكار، اندیشه‌ها و توصیه‌ها است (Wilson، ۲۰۰۰).

«ویكری» درباره ‌نیاز اطلاعاتی می‌نویسد:

هر شهروندی در زندگی روزمره، هر لحظه نیازمند دانستن درباره نحوه دست‌یابی، كیفیت، و قیمت بسیاری چیزها مثل خدمات بهداشتی، تأمین اجتماعی، تسهیلات آموزشی و امكانات تربیتی است. افراد حتی در انجام كارهای خانه هم نیازمند اطلاعات عملی مثل آشپزی، باغبانی، و… هستند. در انجام فعالیت‌ها و كارهای اداری نیز، نیازمند اطلاعات فنی و گاه حرفه‌ای در مورد محیط كار، فرآیند انجام كار، مدیریت و موارد مشابه هستند. به طور كلی هر فعالیت انسانی دارای یك ورودی اطلاعاتی است و در این راستا تمام فعالیت‌ها در سازمان‌های خدماتی و تولیدی دارای نیاز اطلاعاتی هستند (Vickery & Vickery, ۱۹۸۷, pp. ۲۷-۳۳).


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.