شنبه, ۲۶ خرداد, ۱۴۰۳ / 15 June, 2024
صاحب مشک
روی آن قاب عکس مردی قدبلند و چارشانه با مشکی دردست بود و بچه ها او را عمو صدا می زدند. بچه ها به صاحب مشک گفتند: «ما تشنه هستیم عمو.» او هم مشک را برداشت و با اسب سفیدش به راه افتاد. به چشمه ای رسید. مشک را پر از آب کرد. صاحب آن مشک با این که خیلی تشنه بود ولی آب نخورد.
در راه بازگشت، ناگهان دشمنان او را محاصره کردند. صاحب مشک اصلاً نمی ترسید. دشمنانی که او را محاصره کرده بودند خیلی می ترسیدند، با هم به او حمله کردند، چون به تنهایی کسی جرأت نداشت با او بجنگد.
ناگهان حمله کردند بر دستی که مشک به آن تکیه داشت. مشک را بر روی شانه دیگرش گذاشت آن دستش دیگر هم... با دندان هایش مشک را نگه داشت. لباس های آن مشک خیس شده بود. مشک هنوز تیر نخورده بود که یکی از چشم های زیبای صاحبش را با تیر زدند. حالا آن مشک دیگر صاحبی نداشت که از او محافظت کند. صاحبش ازروی اسب بر زمین افتاد و آهی کشید، آن آهی که کشید برای مشکی بود که دشمنان او را تکه تکه کرده بودند و بچه هایی که در خیمه منتظر مشک و عموعباس بودند.
سیده فاطمه حسینی - مدرسه شاهد اشراقی. قم
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
انتخابات ریاست جمهوری مسعود پزشکیان انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 سعید جلیلی محمدباقر قالیباف انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم ایران قالیباف علیرضا زاکانی مصطفی پورمحمدی ریاست جمهوری
شهرداری تهران هواشناسی قتل سیل تهران سیلاب چالوس طوفان سازمان هواشناسی پلیس وزارت بهداشت آتش سوزی
چین قیمت دلار قیمت طلا همستر کامبت خودرو قیمت خودرو یارانه مسکن تورم حقوق بازنشستگان دلار بانک مرکزی
دیوارنگاره سینمای ایران عربستان جواد عزتی تلویزیون رسانه ملی سریال دفاع مقدس فیلم سینما
فناوری دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی غزه روسیه جنگ غزه فلسطین آمریکا اوکراین عراق لبنان حماس علی باقری کنی یمن
فوتبال یورو 2024 پرسپولیس استقلال تیم ملی آلمان فدراسیون فوتبال باشگاه پرسپولیس لیگ برتر جواد نکونام تیم ملی فوتبال ایران اوسمار ویرا باشگاه استقلال
هوش مصنوعی ایلان ماسک اپل سامسونگ گوگل مایکروسافت تسلا ناسا
سرطان فشار خون گرمازدگی پیری مسواک زدن