شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کی کتاب چاپ کنیم


کی کتاب چاپ کنیم

نویسندگان و شاعران جوان در برابر وسوسه چاپ کتاب هایشان دو تصمیم متفاوت می گیرند

نویسندگان و شاعران جوان در برابر وسوسه چاپ کتاب هایشان دو تصمیم متفاوت می گیرند. گروه اول کسانی هستند که در اولین فرصت پیش آمده شعرها و قصه هایشان را به دست چاپ می سپرند. اما گروه دوم در برابر وسوسه های چاپ مقاومت می کنند ومایل نیستند به آسانی آثارشان را در قالب کتاب در معرض قضاوت خوانندگان قرار دهند.

اما برای این هریک از گروه این سؤال مطرح است که: زمان مناسب برای چاپ کتاب چه زمانی است؟

شاعر جوانی که ۷۰-۸۰ قطعه شعر سروده است. داستان نویس جوان دیگری که ۵۰-۶۰ داستانک دارد آیا باید همین مقدار اثر را با همین مقدار تجربه و دانش چاپ کند یا اینکه نه آثار اولیه را همچنان در دنیای شخصی خود نگه دارند و آثار پخته تری را برای چاپ آماده کنند. آن دو گروهی که در بالا ذکر کردیم برای چاپ کردن یا چاپ نکردن آثارشان دلایل متفاوتی می توانند ارائه دهند.

گروه اول که در چاپ کتابهایشان تعجیل دارند معتقدند که یک اثر ادبی و هنری هرچند ضعیف هم باشد باید آن را چاپ کرد. آنها دلیل چاپ اثرشان را چنین توجیه می کنند که: وقتی اثر در برابر دید و داوری مخاطبان قرارگرفت و نقد و بررسی و پذیرفته و یا نفی شد، صاحب اثر به اندازه واقعی خود در اثر مطبوعش پی می برد و در خلق و چاپ آثار بعدی با واقع بینی و هوشیاری بیشتری عمل می کند؛ چنین نویسنده یا شاعری می تواند برای مدعای خود دلایل فراوانی بیاورد. از شاعران و نویسندگانی نام ببرد که اولین آثارشان چنگی به دل نزده است حتی ناشران با اکراه آن را چاپ کرده اند. آنها می توانند بگویند که مجموعه داستان «آتش خاموش» دانشور «دید و بازدید» مرحوم آل احمد و «چمدان» مرحوم علوی و دهها مورد دیگر آثاری در حد سیاه مشق هستند اما نویسندگان آنها در آثار بعدی خود جزو نویسندگان تاثیرگذار مطرح شده اند، بنابراین، این گروه صاحبان قلم معتقدند که باید در اولین فرصت آثار خود را چاپ کرد.

اما گروه دیگر نظر متفاوتی دارند آنها معتقدند که نباید آثار سیاه مشق را چاپ کرد. مگر خواننده پول و وقت اضافی دارد که پای تمرین های شاعری یا نویسندگی جوانی تازه از راه رسیده بنشیند. یک جوان چقدر تجربه اندوخته که بتواند اثر متفاوتی را خلق کند.

این گروه اغلب معتقدند که باید تا سن ۴۰ سالگی اثری را چاپ نکرد باید اجازه داد که مطالعه و تجربه اثر را ارزشمند تر کند باید تکلیف شاعر و نویسنده با خودش روشن باشد. پیرامونش، اعتقاداتش و نوع قضاوتش درباره هستی را تعریف پذیر کند آن وقت دست به خلق و چاپ اثر بزند.

آنها استدلال می کنند وقتی قرار است شاعر یا نویسنده ای سیاه مشق هایی را که چاپ کرده جمع آوری و خمیر کند پس چه اصراری دارد که آنها را به دست چاپ بسپرد. این گروه معتقد به چاپ پله کانی آثار خود نیستند و می گویند که باید اولین اثر را در بالاترین پله دانش و تجربه چاپ کرد. ضمن آنکه آنها همچنین بر خلاف نظر معمول معتقد اند که هر کتابی ارزش یک بار خواندن را ندارد و خوانندگان را از خواندن کتاب های ضعیف منع می کنند و حتی بر این باورند که خواندن کتابهای زرد و بازاری و سطح گرا، قدرت تخریبی دارد و خواننده را از عمق به سطح می آورد و ذهن و درون او را آسان پذیر می کند.

با وجود همه این دیدگاهها نگارنده بر این باور است که پیش از هر چیز باید شاعر و نویسنده جوان با خودش رو راست باشد و با خودش کنار بیاید و سعی کند به این سوال پاسخ بدهد که آیا او استعداد و انگیزه لازم برای طی کردن این مسیر دشوار و پرمخاطره را دارد؟ آیا او اهل این جهانی، که دارد به آن وارد می شود، هست؟ باید تکلیفش را با خودش روشن کند که آیا می تواند این راه را ادامه بدهد؟ او باید این مسئله را جدی بگیرد که نکند اشتباه شده باشد. جوان بودن و جویای نام و نان بودن برای طی کردن این مسیر دشوار کافی، نیست؛ تکیه به احساس دادن. توی یک روزنامه رفتن یا پشت یک مجله دیده شدن نمی تواند دلیل قانع کننده ای برای ورود و ماندن در این عرصه باشد.

نکند استعداد، علاقه و انگیزه اش به این جهان ربطی ندارد. از خودش بپرسد آیا اشتباه نشده؟ آیا آدر س را اشتباهی نیامده، اگر چنین است چرا دور برگردان ها را نادیده می گیرد و همچنان به ماندن در جهانی نامتجانس با روحیاتش ادامه می دهد. بنابر این اگر او با کاری که می کند سنخیت دارد به عقیده نگارنده باید اثرش را چاپ کند البته وسواس داشته باشد که هر چیزی را چاپ نکند اما بالاخره همین مقدار معقول را به دست چاپ بسپرد و راه را ادامه بدهد به سمت اثر بعدی و پله دوم، سوم و به سمت بالاترین آنها.

نویسندگان و شاعران به خصوص در دوره حاضر باید به این نکته توجه جدی داشته باشند که به دلیل سرعت گرفتن چرخه اطلاعات و تنوع رسانه های نوشتاری، دیداری و شنیداری آثار خلق شده به سرعت از تاثیر می افتند و با تغییر ذائقه هنری و ادبی به سرعت از همراهی با خوانندگان باز می مانند و اثرگذاری وجذابیت خود را از دست می دهند. برداشت متفاوت از مفهوم تاریخ هنر و ادبیات معاصر باعث شده است که برخی تعجیل در چاپ آثار خود را به عنوان یک ضرورت مدنظر داشته باشد. خلاصه اینکه به جز آثاری که به سوالها، خواهش ها و نیازهای همیشگی انسان پرداخته اند آثار دیگر باید در موقع خود چاپ شوند. شتاب ویژ گی زندگی امروزه جهان است. نویسندگان و شاعران و صاحبان قلمی که راه را با کندی می سپرند از جلوداری و همدلی که هیچ، از همپایی و همراهی نیز باز خواهند ماند.

محسن تاج آبادی



همچنین مشاهده کنید