جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

معرفی توانایی های هنری و آكادمیك


معرفی توانایی های هنری و آكادمیك

هنرمندان نقاش واقع گرا برای دومین بار در تاریخ هنری كشور با یك صدا كردن قلم و رنگ اقدام به برپایی نمایشگاهی با عنوان رئالیسم و هایپررئالیسم كردند آنها می خواهند هنر صحیح رئال را به مخاطب خود معرفی كنند تا شاید راهی باشد برای تمیز دادن هنر حقیقی با هنر مجاز

این سبك امروزه تحت عنوان نقاشی بازاری كه اصول این سبك را رعایت نمی كند و در باور مخاطب با نوعی خطای تشخیص رئال همراه شده است. فرهنگسرای نیاوران از۲۰ آذر الی ۱۵ دی پذیرای برگزیده این مجموعه هنری از هنرمندان واقع گرای كشور است.در این نمایشگاه حدود ۲۰۰ اثر به نمایش گذاشته شده كه از این میان ۴۰ اثر از كارهای اساتید صاحب نام این سبك انتخاب شده است.برای انتخاب آثار ارسالی كه از سراسر كشور صورت گرفته بود، هیأتی مشتمل بر نه نفر از هنرمندان جهت انتخاب آثار به شور نشستند. این هیأت انتخابی عبارت بودند از: سید جمال الدین خرمی نژاد، علی اكبر صادقی، منوچهر معتبر، علی پتگر، نامی پتگر، ایرج اسكندری، چلیپا، علیزاده و كفشچیان مقدم.این هیأت آثار را بر اساس عنوان نمایشگاه یعنی رئال «واقع گرایی» و هایپررئال به معنی اجرای اثر با نگاه شخصی خود هنرمند كه حس و نظر او نیز دخیل و با ساز و كار واقع گرایی به اجرا درآمده باشد، انتخاب كردند. در واقع هدف كلی از برپایی این نمایشگاه مطرح كردن توانایی های نقاشان معاصر ایران در حوزه هنر واقع گرا و فراواقع گرا به دور از هرگونه انحصار طلبی عنوان شده است. در مجموع آثار انتخابی بر اساس اظهار نظر هیأت داوری باید واقعیتی از جامعه امروز را به مخاطب خود نشان دهند و با عنصر رنگ و طراحی دقیق هدف و حركت را دنبال كند. در این نمایشگاه از نمایش آثاری كه صرفاً عكس را مدنظر قرار داده بود و پیرو سبك فوتورئالیسم بود خودداری شد و به همین جهت تعداد كثیری از آثار به دلیل نبودن در حوزه و عنوان انتخابی نمایشگاه مورد قبول واقع نشدند. در این نمایشگاه آثاری از نقاشان قدیم سبك رئالیسم همانند جعفر پتگر و همچنین آثار مرتضی كاتوزیان كه در موزه هنرهای معاصر نگهداری می شود، برای نمایش به این نمایشگاه آورده شده است.علیرضا نوروزی طلب دبیر این نمایشگاه هدف برپایی آن را ایجاد زمینه و معرفی توانایی های آكادمیك و هنری و زیباشناسی خلاق نقاشان معاصر ایران در مكتب رئالیسم و هایپررئالیسم عنوان كرد. وی در پاسخ به این سؤال كه ایده برپایی دومین جشنواره كشوری رئالیسم از كجا منشأ گرفت، می گوید: «در حال حاضر در مورد این سبك بحث چندصدایی مطرح است. برای یك صدا كردن و جهت دادن به این جریانها و ایجاد زمینه رشد و شكوفایی و معرفی سبك رئالیسم چنین تصمیمی در خصوص برپایی نمایشگاه اتخاذ شد. گرایشهای مختلف هنری در تمام دنیا و طول تاریخ هنری وجود دارد و هیچ گاه هیچ گرایشی حق ندارد زبان سلطه برای سایر سبكها شود و گرایشهای دیگر را محكوم كند و بخواهد كه آنها را از میدان معرفی خارج كند.حال ما برای یكسوی كردن این شعار چندصدایی در حیطه رئالیسم تصمیم به اجرای این تجربه هنری گرفتیم تا افرادی كه در این زمینه توانایی های هنری و آكادمیك بیشتری دارند خودشان را معرفی كنند. بهتر است خاطرنشان كنم كه ما انتظار یك نتیجه بسیار پربار را نداریم و حداقل انتظاری كه می توانیم داشته باشیم ارائه توانایی های نقاشان معاصر این سبك است و در این خصوص از كلیه هنرمندان در تمام گرایشهای هنری دعوت كردیم كه اگر در این زمینه تجربه ای دارند، برای نمایشگاه ارسال كنند. حال ممكن است كه عده ای به این جریان به علت برخوردهای دل آزارانه ای كه در خصوص انحصارطلبی های هنری شده است، بدبین بوده باشند كه ما امیدواریم كه برپایی چنین نمایشگاه هایی باعث جلب اعتماد آنها بشود و آنها را به صحنه رقابت وارد سازد. ما با این اقدام فقط یك اتود كوچك را اجرا كردیم و هیچ ادعایی هم نداریم.وی در پاسخ به این سؤال كه در جهت اصلاح باور مردم در خصوص تشخیص سبك صحیح رئال از جریانات غلطی كه تحت همین عنوان نزد افراد دیگر در حال اجرا است، چه باید كرد، می گوید: متأسفانه در اكثر جوامع در كنار هر جریان هنری و تفكر اصیلی یك جریان غیرهنری و غیراصیل هم رشد می كند كه این مسئله در تمام شاخه های علوم انسانی وجود دارد؛ به طور مثال ما یك هنر به معنی حقیقی داریم كه به آن هنر متعالی می گویند و در كنار آن هنر دیگری هم داریم كه مجازاً به آن هنر می گویند. در حقیقت به این هنر مجازی در خصوص ساختار و نحوه اجرایش می توان واژه مبتذل یعنی به ابتذال كشیدن سبك صحیح كار را به كار برد و اگر دقیق تر بخواهیم این گونه آثار را به نقد بگذاریم باید یك نمونه از این گونه كارها را در كنار یك اثر صحیح سبك رئال قرار دهیم و دلایل ابتذال اثر را در قالب چندین عنوان مطرح كنیم. در مجموع باید دلایل ما عینی باشد و ذهنی نباشد. اگر بخواهیم در این سبك به دنبال بزرگان نقاش و پایه گذاران آن بگردیم به نام هنرمندانی همچون كورپه، رپین، شیشكین و... برمی خوریم. این نمایشگاه به ما كمك می كند كه این مرزهای تشخیص را مشخص تر كنیم و در حقیقت این گردهمایی هنرمندان در قالب نمایشگاه می تواند یك اتود باشد كه ما توانایی های اولیه را نشان دهیم. البته احتمال دارد به دلیل كثرت تعداد داوران و تنوع بینش هنری آنها تأثیراتی در نحوه قضاوتشان به وجود آید. ولی در نهایت باید بگویم كه كلمه صحیح مطلق و بدون نقص را در این برپایی نمی توان به كار برد و این ادعا شایسته هیچ كس نیست؛ چنانچه ارسطو می گوید: شایسته نیست كه فیلسوف ادعا كند آنچه من می گویم حقیقت است!در ادامه و به همین مناسبت با تنی چند از اعضای هیأت انتخاب كه آثارشان در گروه اساتید سبك رئال در نمایشگاه به نمایش درآمده است به گفت وگو نشستیم. از جمله گفت وشنودها با سید جمال الدین خرمی نژاد دبیر اولین دوره نمایشگاه آثار رئال انجام شده است. این هنرمند در خصوص نحوه اجرای سبك رئال توسط هنرمندان ایرانی و تغییراتی كه بر اثر مرور زمان و نیاز هنرمند رئالیسم در طول تاریخ هنری این سبك به وجود آمده می گوید: رئالیسم یك سبك قدیمی است و ما می دانیم كه تمام مكاتب هنری، مایه گرفته از ادبیات و رخدادهای اجتماعی است. رئال موضوع جدیدی در ایران و دنیا نیست. رئالیسم یعنی واقع گرایی، یعنی آنچه كه در پیرامون ما می گذرد، نه به صورت مو به مو و دوربین گونه پیاده كردن؛ بلكه با تفكری اندیشمندانه، آنچه را كه می بینیم به نحوی كه فكر می كنیم بر روی بوم یا كاغذ بیاوریم. در واقع ردپای تفكر و اندیشیدن در یك اثر رئالیسم باید وجود داشته باشد؛ به خصوص در چنین قرنی نباید رئالیسم معاصر را فراموش كرد. رئال قدیمی با حال و هوای چندین قرن پیش از خود ویژگی هایی داشت كه دیگر پاسخگوی نقاشان واقع گرای امروز نبود. به همین دلیل با توجه به اقتضای زمان تغییراتی در این سبك به وجود آمد. به هر حال با توجه به سبكها و مكاتب گوناگونی كه در زمینه هنر وجود دارد، هنرمند نقاش حق دارد كه راه و روش خاص خود را انتخاب كند. من نیز خود به رئال تمایل بسیاری دارم؛ رئالیسمی كه معاصر باشد. یعنی بیننده حس كند كه اثر از جنس گذشته نیست و به زمان حال تعلق دارد.خرمی نژاد همچنین درباره این دوره از نمایشگاه و نحوه داوری آن می گوید: این رخداد هنری به نظر من بسیار مبارك و خوشحال كننده است، زیرا هر حركت هنری قابل تحسین است. اما در خصوص نحوه انتخاب با توجه به این موضوع كه در گرایشهای مختلف علاوه بر نشان دادن فرم و فضای رئالیسمی باید در تكنیك و روشهای قلم زنی و مهارتهای كاری تعمقی صورت گیرد و نظر دقیقی در امر قضاوت انجام شود، متأسفانه در این دوره هیأت داوری قبل از روز انتخاب آثار، جلساتی را در خصوص آشنایی بیشتر در مورد نظرات یكدیگر و معیارهای انتخاب آثار تشكیل ندادند و به همین جهت در مورد گزینش برخی آثار به خصوص آبرنگ، بی مهری صورت گرفت. از آنجا كه رنگ روغن گام اول ورود به رئالیسم است و اكثر هنردوستان، نقاشی را با این ابزار هنری آغاز می كنند، شاید شناخت این سبك در نظر اكثر افراد استفاده از این ابزار رنگی باشد. در حالی كه اجرای این سبك توسط ابزار رنگی دیگری نیز میسر است. او ادامه می دهد: در انتخاب آثار این دوره رأی كارهای آبرنگ در اقلیت بود و من معتقد بودم كه نسبت به هر اثر رئالیستی آبرنگ با توجه به فضای تكنیكی آن قضاوت شود. ولی متأسفانه با بی مهری هایی كه انجام شد، اكثر آثار آبرنگ متعلق به آبرنگ كاران موفق ایرانی كه در عرصه های بین المللی هم موفق بودند، انتخاب نشدند. این در حالی است كه آبرنگ در دنیای هنری حاضر از موقعیت بسیار والایی برخوردار است و انجمن های متعددی در این رابطه وجود دارد.

علی پتگر نیز در زمینه نحوه انتخاب آثار می گوید: معیارها در انتخاب آثار مشخص نیست و قبل از چنین نشستی باید معیاری در جهت گزینش كارها در نظر گرفته می شد. در این خصوص می توان به عناوینی همچون توانایی اجرای اثر، خلاقیت، شناخت كمپوزیسیون و اجرای كار فی البداهه و فكری اشاره كرد؛ چنانچه با در نظر گرفتن این عناوین به هر یك از كارها امتیاز داد. به نظر من این گونه انتخابی كه در این دوره از داوری صورت گرفت، دو یا سه مورد مد نظر بود و بقیه موارد مغفول واقع شد. به هر حال معیار قضاوت درست، از خود قضاوت بسیار مهم تر است.وی در ادامه می گوید: البته من اولین باری است كه برای چنین انتخابی دعوت شده ام و به همین دلیل تجربه چندانی در این امر ندارم. ولی بعد از این برنامه به این نتیجه رسیدم كه باید قبل از این كه اعضای هیأت داوری به قضاوت بنشینند، میزگردهای علمی تشكیل دهند و با نقطه نظر یكدیگر آشنا شوند. همچنین لازم است كه در این گونه انتخابات معیارهای جهانی را هم در نظر گرفت و آن معیارها با توانایی هایی كه هنرمندان جهان به آن دست یافته اند، مقایسه شوند. باید دریابیم كه هنر ما در كدام مرحله از این رقابت جهانی قرار دارد و سپس به یك قضاوت صحیح بنشینیم. در غیر این صورت اگر گزینش آن به گونه نادرستی صورت گیرد و بدون ارائه دلیل قاطع و مشخص به هنرمند، اثر مردود اعلام شود، می تواند تأثیر مخربی بر هنرمند به خصوص هنرمندان جوان باقی بگذارد.

الهه رحمانی خاكی