یکشنبه, ۲۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 16 March, 2025
مجله ویستا

خانواده خاکی حاصلخیز برای پرورش انسان های بالغ


خانواده خاکی حاصلخیز برای پرورش انسان های بالغ

برای تشکیل خانواده ای با ثبات به عنوان پایه های یک جامعه سالم ضروری است جوانانی که تازه تشکیل زندگی می دهند نقش خود را به درستی ایفا کنند

خانواده، خاکی حاصلخیز برای پرورش انسان های بالغ است. (انسان بالغ کسی است که تفاوت میان خود و دیگران را درک می کند و از هویت مستقل برخوردار است) مقررات حاکم بر خانواده های موفق بیانگر آن است که زن و شوهر از تفاوت های رفتاری، ارتباطی و نگرشی خانواده خود کاملا آگاهند و آنها را بدون تعصب می پذیرند.

برای تشکیل خانواده ای با ثبات به عنوان پایه های یک جامعه سالم ضروری است جوانانی که تازه تشکیل زندگی می دهند نقش خود را به درستی ایفا کنند.

به همین دلیل تربیت صحیح وکامل فرزند و آماده کردن او برای یک انتخاب درست درمرحله ازدواج و توجه به ابعاد مختلف روانی، انسانی، اجتماعی و شخصیتی فرزندمان در زندگی بسیار مهم است.

دکتر جف اندرو روانشناس مرکز مطالعات خانواده درپنسیلوانیا معتقد است که خانواده متعادل و موفق مجموعه ای است که درآن، همه اعضا موفق هستند و همه مناسبات بین فرزندان جوان و والدین روال طبیعی دارد. اعضای این خانواده می توانند از قدرت انسانی خود برای مشارکت، تعاون و پاسخ به نیازهای جمعی و فردی استفاده کنند. درنظام سالم خانوادگی نقش ها انعطاف پذیر است و دست به دست می چرخد. حرکت آرام و آهسته است.

البته برای رسیدن به یک خانواده سالم باید به چند نکته نیز توجه داشت. خانواده واحدی برای رشد و بقاست. مکانی است که نیازهای احساسی و عاطفی همه اعضا درآن تامین می شود. درخانواده سالم رشد و پیشرفت همه اعضای آن مدنظر است و درآن عزت نفس ایجاد می شود.

کانونی مهم برای جامعه ای است که می خواهد دوام داشته باشد و به طور یقین خانواده، خاکی حاصلخیز برای پرورش انسان های بالغ است. (انسان بالغ کسی است که تفاوت میان خود و دیگران را درک می کند و از هویت مستقل برخوردار است) مقررات حاکم بر خانواده های موفق بیانگر آن است که زن و شوهر از تفاوت های رفتاری، ارتباطی و نگرشی خانواده خود کاملا آگاهند و آنها را بدون تعصب می پذیرند.

● منطقی بودن را آموزش دهیم

زن و شوهر هر کدام برای یافتن راه حل های مسالمت آمیز قدم برمی دارند. ظرفیت قبول تفاوت و روبه رو کردن منطقی فرزندانشان بخصوص در دوره جوانی با تضادها و اختلاف ها، نشانه صمیمیت خانواده سالم است. اختلاف سازنده چنانچه مورد استفاده درست قرارگیرد، سازنده و مفید خواهد بود.

در یک ازدواج موفق، زن و شوهر متعهدند که بر سر تفاوت خود به توافق برسند و با اختلافات برخورد منصفانه داشته باشند.

● تربیت صحیح درخانواده

خانواده محل انتقال سنت ها، باورها و انواع مختلف شناخت هاست. از شیوه غذا خوردن تا افکار اقتصادی و سیاسی بنابراین نخستین قدم های اجتماعی شدن را نوجوان درخانواده برمی دارد و به موجودی اجتماعی تبدیل می شود. خانواده با اسم خانوادگی گذاشتن به کودک او را در مسیر و شبکه خویشاوندی قرارمی دهد بنابر این خانواده نخستین هویت اجتماعی فرد را فراهم می آورد.

موقعیت اجتماعی والدین، موقعیت اجتماعی فرزند را در ۲۰ سال اول زندگی تعیین می کند. خانواده با الگو قرارگرفتن به او می آموزد خود را در آینه چشم پدر و مادر تماشا کند. درخانواده است که نخستین بار خود را می بینیم و احساس صمیمیت را درک می کنیم. می آموزیم که احساس چیست و چگونه می توانیم آن را ابراز کنیم و این پدر و مادر هستند که احساسات قابل قبول و موضوع را مشخص می سازند، اجازه ها را صادر می کنند.

رشد ما درخانواده بیشتر متأثر از همین ارزشگذاری ها و گرایش های اخلاقی، عاطفی و اجتماعی است. از این رو خانواده ها به عنوان یکی از عوامل مؤثر در رشد کودک، درکنار سایر عوامل قرار می گیرد.

بنابراین چگونگی رشد و تربیت جوان در خانواده، در چگونگی شکل گیری یک خانواده سالم و ایده آل نقش پررنگی دارد.

همسران جوان برای ایجاد همدلی با یکدیگر نیاز به فرصت هایی در ابتدای زندگی زناشویی دارند. بنابراین به موازات ایجاد این همدلی و حتی برای بوجودآوردن آن باید برای یکدیگر در حکم آیینه ای باشند که هم خوبی ها و هم نارسایی ها را نشان دهند و برای بهتر زیستن خود تلاش مشترک داشته باشند.

● زندگی هدف دار بادوام است

زندگی مشترک بدون وجود ارزش ها و اهداف متعالی بادوام نیست. بنابراین همسران جوان باید اساس تشکیل خانواده را رسیدن به چنین اهدافی قرار دهند. حتی اگر بدون توجه به چنین اهدافی زندگی خانوادگی را آغاز کردند باز هم باید برای رسیدن به اهداف متعالی تلاش کنند.

دوهمسر در زندگی باید از عزت نفس و احترام برخوردار باشند. هیچ دختر و پسر جوانی نمی توانند با انگیزه توجه به خود و احساس برتری نسبت به همسر وارد زندگی مشترک شوند و انتظار شیرین کامی و موفقیت داشته باشتد. ممکن است در ابتدای زندگی مشترک این نحوه رفتار بین دو همسر وجود نداشته باشد و هرکدام سعی کنند با احترام به دیگری حرمت نفس او را حفظ کند، اما چنین رویه ای باید به مرور در روابط متقابل آنان به وجود آید. مرد و زن جوان در صورتی می توانند چنین رویه ای را در رابطه با یکدیگر پیش بگیرند که خود بزرگ منش و دارای عزت نفس باشند و یا همزمان آن را در خود تقویت کنند.

از آنجا که زوج های جوان، هرکدام در خانواده پدری روابط خانوادگی و اجتماعی متعددی داشته اند، این روابط تا مدتها بر رابطه مشترک آنها تأثیر می گذارد. بنابراین هرکدام مراقب باشند تا همراه با احترام به دیگری، فامیل و اطرافیان او را نیز مورد احترام قرار دهد.

● منعطف باش

در یک خانواده نباید اندیشه ها و احساس های زوجین حالت راکد و منجمد داشته باشد. خشکی، سردی و تغییرناپذیری در روحیات با ایجاد حالت تعادل و استحکام در خانواده سازگار نیست، چون راه را بر هرگونه بازنگری نسبت به اعمال و افکار درست می بندد.

زن و مرد در عین حال که دارای اصول و اهداف ثابت و معینی هستند باید در روابط با یکدیگر انعطاف و بردباری داشته باشند. دارابودن روحیه انعطاف در بسیاری مواقع می تواند تنش ها و سختی های پیش آمده در فضای خانواده را کاهش دهد. مثلا هنگامی که همسر شما خشمگین و عصبانی است، خونسردی شما می تواند در فروکش کردن این عصبانیت موثر باشد و در زمان دیگری اتخاذ چنین روشی توسط او نیز می تواند خشم احتمالی شما را فروکش کند.

زن و شوهر هنگامی که یکی از آنها در فشار و سختی قرارمی گیرد باید بتوانند نقش کمک و یار را برای یکدیگر ایفا کنند. این روحیه هم برای مرد و هم برای زن لازم است. برای زن، شوهرداری به معنای صحیح گاهی از اوقات همدلی و همراهی با شوهر در سختی ها و مشکلات است که در حسن رفتار و مدیریت خانواده تجلی می یابد و یک مرد نیز با مشارکت جدی در کارهای همسر خود، هنگامی که امور خانه، او را دچار خستگی می کند چنین نقشی را ایفا نماید.

● سعی کنید آگاه شوید

انجام هرکاری به مهارت و دانش نیاز دارد. یعنی برای همسر تواناشدن، باید دانایی ها، دانش ها و مهارت های لازم را کسب کرد. از این رو توصیه می شود با مطالعه کتاب های مربوط به تعلیم و تربیت، روانشناسی خانواده و با شرکت درجلسه های آموزش خانواده به دانش و مهارت خود بیفزایید.

جوان هایی که تازه ازدواج می کنند باید مهارت های ارتباطی را برای بهبود روابط خود بیاموزند و در فضایی سرشار از حسن تفاهم و حسن نظر به حل و فصل مسائل خود بپردازند. برخی از این مهارت ها، فعالانه به حرف های یکدیگر گوش کردن، تشریک مساعی و مشورت کردن، به عقیده یکدیگر احترام گذاشتن و پذیرفتن یکدیگر است.

محکم شدن یک ازدواج، علاقه به داشتن یک زندگی سالم، ایجاد یک کانون گرم و صمیمی و نائل شدن به تفاهم مسئولیت همه اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر است. از این رو می توان گفت که حل مسائل زناشویی و خانوادگی مستلزم کوشش همه جانبه اعضای خانواده بویژه زوج خانواده است.

وقتی در زندگی اختلاف نظر و یا سوءتفاهمی بروز می کند، به جای سرزنش کردن یکدیگر و تفسیر نادرست، به شناسایی مسئله، علت یابی و سرانجام راهیابی آن بپردازد.

- لازمه ایجاد، حفظ و استقرار زندگی سالم، داشتن تعهد، وفاداری، اعتقاد، انصاف و صمیمیت، پذیرش، تفاهم و اعتماد متقابل است. با رعایت این اصول نسبت به همسرتان احساس مسئولیت کنید وخانواده را به فضایی سرشار از امنیت روانی و عاطفی تبدیل نمایید.

مورد تأیید واقع شدن، مورد توجه و محبت قرارگرفتن از نیازهای اساسی انسان است. سعی کنید در روابط زناشویی به نوعی و به طریقی رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه قراردهید و تأیید کنید.

همسر شما باید بفهمد که برای او ارزش قائل هستید. تشویق، تأیید و بیان نکات مثبت باید به طور آشکار و در جمع باشد و تذکرات نکات منفی و انتقاد باید به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد.

- گاهی میان زوج های جوان پیام هایی رد و بدل می شود که به درستی درک نمی گردد. زیرا برخی از پیام ها مبهم هستند و هرکس می تواند آنها را به گونه ای مثبت یا منفی تفسیر کند. باید به صراحت و با وضوح از طرف مقابل تان سؤال کنید یا از او توضیح بیشتر بخواهید تا اشکال رفع شود و ابهامی درمیان نباشد.

راه حل عمده مسائل و مشکلات شروع زندگی، اصلاح نگرش و شیوه برخورد تصحیح انتظارات براساس توان یکدیگر است. حتما زمان مشخصی را در روز یا در هفته برای گفت وگو درباره مسائل و مشکلات و روشن کردن انتظارات از یکدیگر اختصاص دهید.

گاهی زوج های جوان از یک مسئله دو برداشت کاملا متفاوت دارند. اما آنها را با یکدیگر مطرح نمی کنند و یا نمی خواهند که این برداشت های متفاوت را درک کنند و در نتیجه بروز یک مسئله ساده ممکن است به یک بحران تبدیل شود. شما باید سعی کنید که برداشت های یکدیگر از مسئله را جویا شوید.

برای شناخت ریشه اختلافهای زندگی باید با روان شناسی یکدیگر آشنا شد و فهمید که زن یا مرد به چه اموری بها می دهند و نظام ارزش های آنها چیست. به طور معمول زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفی و مورد حمایت واقع شدن اهمیت می دهد. درحالی که مرد می خواهد مستقل و خودمختار باشد و برای آزادی عمل ارزش قائل است. چاره کار هم این است که دو طرف از خود انعطاف نشان دهند و به آگاهی برسند.

- زوج های جوان موظفند خود را در برابر یکدیگر آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه دارند و از پریشانی و وضع نامرتب اجتناب کنند.

- نباید زوج ها تفاوت های فردی موجود یکدیگر را با فرد دیگری مقایسه کنند. نکته مهم این است که زوج ها باید حاضر شوند این تفاوت ها را درک کنند و اختلافهای زناشویی را در یک فضای محرمانه و صمیمانه مطرح کنند و معتقد باشند که می شود و می توان به تفاهم رسید و یک ارتباط سالم برقرار کرد.

علیرضا سزاوار