پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اسوه بندگی خدا


اسوه بندگی خدا

امام حسن مجتبی در زمان خود عابدترین و زاهدترین و برترین مردم به شمار می آمد. هرگاه به سفر حج می رفت، پیاده و چه بسا پای برهنه راه می پیمود و هرگاه یاد مرگ می کرد، به شدت می گریست، …

امام حسن مجتبی در زمان خود عابدترین و زاهدترین و برترین مردم به شمار می آمد. هرگاه به سفر حج می رفت، پیاده و چه بسا پای برهنه راه می پیمود و هرگاه یاد مرگ می کرد، به شدت می گریست، هرگاه به یاد خانه قبر می افتاد، اشک می ریخت، هرگاه از روز حشر و برانگیخته شدن در روز قیامت یاد می کرد، گریان می شد. هرگاه به یاد عبور از روی پل صراط می افتاد می گریست، هرگاه یاد می کرد که باید برای حسابرسی در پیشگاه خداوند حاضر شود، صیحه می زد و بی هوش می شد. هرگاه به نماز می ایستاد، اعضای بدنش در مقابل پروردگار عزوجل می لرزید.

و هرگاه از بهشت و جهنم یاد می کرد مانند شخص مار گزیده می لرزید و به خود می پیچید و از خداوند بهشت را طلب می کرد و از آتش دوزخ به خدا پناه می برد.(۱) امام حسن(ع) هرگاه به در مسجد می رسید سر مبارک خود را بلند می کرد و می فرمود: بار خدایا! مهمان تو بر در خانه ات ایستاده ای خدای نیکوکار، شخص گناهکار نزد تو آمده، در حالی که در زشتی و بدی از حد گذر کرده، پس تو به زیبایی و نیکویی خود، از گناهان و زشتی های من بگذر، ای پروردگاری که کریم و با گذشت و بخشنده ای.(۲)

۱- بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۳۱

۲- همان، ص۳۳۹