دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

زائری از غرب


زائری از غرب

بررسی دیدگاه های هانری کربن, اسلام شناس غربی

نوع نگاه به کربن همیشه سبب انتقادات علمی به او می‌شد.دراین سال‌ها همواره سعی می‌کردندکربن را فقط درجایگاه یک مستشرق درنظر بگیرند.کربن نیزهمیشه با معیا‌رهای یک شرق شناس منطبق نبود.شیوه کربن همیشه بحث انگیز بوده‌ است

نام هانری کربن استاد دانشگاه سوربن درمیان اندیشمندان غربی نام آشنایی است. یا یک نگاه کوتاه درمی‌یابیم که تنها وی‍ژگی کربن اسلام شناس بودن وی نیست.او متفکری شرق شناس،اسلام شناس،شیعه شناس وایران شناس است. کربن تحصیلات خود را نزد استادانی چون ادموند هوسرل، ارنست کاسیرر، امیل بریه، اتین ژیلسون و لویی ماسینیون به پایان رساند.کربن درطول حیات خود با بسیاری از اندیشمندان ایرانی همچون علامه طباطبایی دیدارومباحثاتی داشت. جلد دوم کتاب «چشم‌اندازهای معنوی و فلسفی اسلام ایرانی» نوشته هانری کربن با ترجمه ان‌شاءالله رحمتی درروزهای آینده به بازاروارد می‌شود. انتشار این کتاب بهانه‌ای است تا به بیان تفاوت دیدگاه‌های او نسبت به مستشرقین دیگر بپردازیم‌ و مفهوم اسلام ایرانی را ازدیدگاه این اندیشمند بررسی کنیم.

● وِیژگی هانری کربن نسبت به مستشرقین غربی دیگرچیست ؟

ان‌شاءالله رحمتی پژوهشگر ومترجم تا به حال شش کتاب ازهانری کربن را ترجمه کرده‌است. آثاری چون ابن سینا وتمثیل عرفانی،کتاب تخیل خلاق درعرفان ابن عربی،معبد مکاشافه و واقعه‌انگاری علم میزان از جمله آثار کربن است که رحمتی آنها را به فارسی برگردانده است. کتاب اسلام ایرانی نوشته کربن چهار جلد است که دو جلد آن تا به‌حال ترجمه شده است. جلد اول آن مدتی است که عرضه شده وجلد دیگر به زودی به بازار نشر وارد می‌شود. دکتررحمتی درباره تفاوت نگاه این اسلام شناس با دیگراسلام شناسان غربی به تهران امروز می‌گوید: من همیشه مقدمات مبسوط وپاورقی‌های کاملی برای فهم همه کتاب‌های کربن درذیل آن نوشته‌ام.دلیل این امر،دشواری آثاراین مستشرق غربی است.اگربخواهیم کربن را دریک دسته‌بندی کلی قرار دهیم.کربن با اینکه یک مستشرق غربی است،دردسته‌بندی رایج مستشرقین نمی‌گنجد.کربن نسبت به شرق شناسان دیگر بسیار متفاوت است. نگاه شرق شناسان درخوشبینانه‌ترین حالات نسبت به شرق،یک علاقه علمی وآکادمیک است. آنها شرق را بیشتر به عنوان یک موضوع پژوهش قرار می‌دهند وبه‌دنبال آن هستند که ببینند درشرق چه چیزهایی وجود داشته‌است.می‌توان گفت نگاه آن‌ها با همان نگاه غربی به شرق نگاه می‌کنند. معمولا مستشرقین به اینکه شرق نیز می‌تواند دستاورد علمی یا نگاه تازه‌ای برای دنیای امروز بشر وغرب داشته باشد،نگاه نمی‌کنند. به همین دلیل شرق‌شناسی یک پدیده غربی است.به عنوان مثال همان طور که غربی‌ها درباره اقوام ابتدایی تحقیق می‌کنند،درباره شرق نیزپژوهش می‌کنند.البته دراین میان ما شرق‌شناسان بزرگی داریم که ابعاد وسیعی از شرق را شناسایی کرده‌اند که نادیده گرفتن آنها درست نیست. کربن خود تصریح می‌کند که به معنای متداول، شرق شناس نیست، بلکه او یک فیلسوف شرق‌شناس است.شرق‌شناس صرف،شرق را به عنوان یک فلسفه زنده نگاه نمی‌کند. کربن برخلاف فیلسوفان دیگر غرب که فیلسوف هستند اما موضوع تفکرشان غرب است ومکاتب غربی را تنها فلسفه امروزی وزنده بشر می‌دانند، دلبسته فلسفه اسلامی است.

● اسلام ایرانی از نگاه کربن چیست ؟

نگاه خاص به اسلام در کشور ایران،موضوعی است که درآثارکربن دنبال می‌شود.رحمتی درباره نگاه هانری کربن به اسلام ایرانی به تهران‌امروز می‌گوید: من درپیشگفتار کتاب اسلام ایرانی جلد اول سعی کردم که منظور کربن را ازاسلام ایرانی توضیح بدهم.اسلام ایرانی هرگز یک فحوای نژادی وقومی نیست.درنگاه کربن اسلام یک حقیقت واحد است وهیچ ارتباطی با اقوام مختلف ندارد.اسلام آیین جهانی است و مخاطب اسلام کل بشریت است. باید این نکته را درنظر بگیریم که اسلام یک دین لایه لایه است و نمی‌توان آن را دریک سطح محدود کرد،همین موضوع سبب می‌شود که نسبت افراد با دین متفاوت شود.پیامبر اسلام(س) می‌فرماید: «قرآن ظاهری دارد و باطنی دارد.درباطن قرآن نیز هفتاد بطن نهفته است.» درواقع هدف این سخن این است که قرآن کلام سطحی نیست و باطنی دارد. زمانی که انسان‌ها با اسلام مواجه می‌شوند، به نسبت اینکه کدام مرتبه از اسلام را درک می‌کنند،فهم متفاوتی ازاسلام دارند. اگر با دیدگاه پدیدارشناسانه کربن به موضوع نگاه کنیم،درمی‌یابیم ایرانیان استعداد و اهلیت خاصی برای شناختن دین اسلام داشته‌اند.می‌توان گفت اسلام درایران به شکل جامع‌تر وعمیق‌تر فهمیده شده است. ایرانیان درحین فهمیدن ظاهر شریعت اسلام،درظاهرشریعت اسلام محدود نشده‌اند ودرزمره اهل طریقت قرار گرفته‌اند. ایرانیان چون ازبدو آشنایی با اسلام،به باطن کلام این دین نگاه می‌کردند دچار گرایشات شیعی نیرومندی شدند.علت گرایش به تشیع درایرانیان این بود که ایرانی‌ها فقط به ظاهر اسلام توجه نمی‌کردند. ایرانیان حقیقت اسلام را که همان تاویل است به‌خوبی از مکتب ائمه آموخته‌اند. البته پیشینه فرهنگی ایرانیان نیز دراین پیوند بی‌تاثیر نبوده است.ایرانیان قبل از آشنایی با اسلام دین توحیدی داشته‌اند.اسلام نیزادیان توحیدی دیگر را یکسره ابطال نکرد،بلکه تحریفات ادیان را تصحیح نمود.اگرچه ادیان باستانی دچار انحرافاتی شده بودند اما درمیان ایرانیان همیشه انسان‌های حکیمی بوده‌اند که پیام توحیدی را دردل آموزه‌های دینی خود درک می‌کردند.کربن با نگاه پدیدارشناسانه و واقع گرایانه خود مواجهه ایرانیان با اسلام را عمیق‌تر می‌داند به همین سبب معتقد است که ایرانیان به تشیع،گرایش بیشتری داشته‌اند.

● علت مخالفت منتقدین نسبت به کربن چیست؟

مخالفت با آرای یک اندیشمند درعرصه علمی، امری غیر منتظره نیست.این انتقادات ومخالفت‌ها درباره کربن نیز وجود دارد.دکتر رحمتی‌ علل این نقدها را درنگاه کربن جست‌وجو می‌کندو می‌گوید: نوع نگاه به کربن همیشه سبب انتقادات علمی به او می‌شد.دراین سال‌ها همواره سعی می‌کردند،کربن را فقط درجایگاه یک مستشرق درنظر بگیرند.کربن نیزهمیشه با معیا‌رهای یک شرق شناس منطبق نبود.شیوه کربن همیشه بحث انگیز بوده‌ است.خود کربن در مقدمه کتاب اسلام ایرانی می‌نویسد: «ما فیلسوفان شرق شناس مثل انسان‌های خانه به دوش هستیم.شرق شناسان نمی‌توانند ما رابفهمند واز طرف دیگر فلسفه‌ای که ما بیان می‌کنیم،دارای زبان ومفاهیمی است که برای فیلسوفان قابل درک نیست.اگر ما بتوانیم فلسفه را به زبان قابل فهم برای فیلسوفان ارائه کنیم مخاطب آثار ما فیلسوفان هستند نه شرق شناسان.»

● تعریف کربن از فلسفه متفاوت است

دکتر رحمتی درباره دیدگاه کربن نسبت به فلسفه می‌گوید: «تعریفی که کربن نسبت به فلسفه دارد با تعریف امروزی از فلسفه، متفاوت است.کربن به‌دنبال حکمت وتئوزوفی یا حکمت الهی می‌گردد.با درنظرگرفتن این تعریف ازفلسفه؛دیگر نمی‌توان بین فلسفه وعرفان خط بکشیم. دراین تعریف ما نمی‌توانیم بگوییم،ملاصدرا فیلسوف و ابن عربی عارف است. درحقیقت تفاوت ملاصدرا با ابن عربی به مراتب کمتر از تفاوت ملاصدرا با فخر رازی است که به فیلسوف بودن مشهوراست. به همین دلیل کربن حتی عطار را به عنوان حکیم مورد بررسی قرار می‌دهد.درجلد دوم کتاب اسلام ایرانی، کربن حتی حماسه‌های شاهنامه را نیز تفسیر حکمی‌کرده‌ است. از مضامین اندیشه کربن گذر ازحماسه پهلوانی به حماسه عرفانی است.بنابراین آنچه که برای کربن موضوعیت دارد،حکمت است.به همین دلیل او همه فیلسوفان را درشرق بررسی نمی‌کند،زیرا نمونه نگاه آنها درغرب نیز موجود است.مثلا او درباره ابن‌رشد یا فخررازی چیزی نمی‌نویسد. کربن شرق شناسی جریان ساز بوده ونگاه او درادیبان و روان‌شناسان موثر واقع شده است.بسیاری از شخصیت‌های اسلامی توسط کربن معرفی شده‌اند.

● چرا سهروردی مورد توجه کربن قرار گرفت؟

دکترحسن سید عرب پژوهشگر فلسفه اسلامی است که پ‍ژوهش‌های گسترده‌ای درباره فلاسفه اسلامی ازجمله سهروردی انجام داده است.هانری کربن در طول جنگ جهانی دوم درکتابخانه خود به مطالعه آثار این فیلسوف می‌پرداخت.سید عرب درباره علل نگاه کربن به آرای سهروردی به تهران امروز می‌گوید: «هانری کربن (۱۹۰۳-۱۹۷۹م)، فیلسوف فرانسوی و از موسسان فلسفه تطبیقی است که به‌رغم توجه تام به فلسفه، ترکیب نادری از فلسفه و اسلام شناسی در حوزه مطالعات شرقی است. کربن به گفته خود افلاطونی به دنیا آمد و اشراقی زندگی کرد و سهروردی (۵۴۹-۵۸۷ق)، به عنوان مرشد روحانی او، وی را به وطن معنوی خویش که همان «شرق مثالی یا سرزمین نور» است، راهنمایی کرد. او آنچه را در جوانی می‌جست در فلسفه اسلامی یافت. علاقه وی به فرهنگ ایران و اسلام و تشیع و در واقع سرنوشت معنوی او، از توجه به سهروردی نشأت می‌گیرد به گونه‌ای که هیچ شخصیتی به اندازه وی، کربن را مجذوب نکرد.»وی به تاثیر مطالعه طولانی مدت آثارسهروری بر دیدگاه عرفانی هانری کربن معتقد است: «نزد کربن، اشراق و عرفان سهروردی برآمده از حضور و معرفت است. او در طول زندگی پر حاصل خود به‌دنبال تفسیر معنوی کلمه «حضور» بود. پیش‌تر آن را به‌عنوان اصطلاحی فلسفی که وی را به قلمروی فلسفه‌های اگزیستانس متصل می‌کرد، آموخته بود اما در شرق معنوی که وی آن را جهان کشف نشده خود می‌دانست، کلمه حضور را به عنوان معرفتی که در عرصه علم و عمل، وی را به طریق تفکر معنوی سوق می‌دهد، یافت. کربن نمی‌توانست بدون ادراک این معنا، آموخته‌های خود را از استادان بزرگ مابعدالطبیعه در غرب در حوزه عرفان عملی به کار بندد. معهذا او حضور را راز بزرگ حکمت اشراق می‌دانست و به درستی مدعی بود که بزرگ‌ترین سهم ملاصدرا از حکمت اشراق، همین معنا بوده و به خوبی آن را در حکمت متعالیه به کار بسته است. کربن، اشراق را لحظه ظهور معرفت دانسته و می‌گوید در اندیشه سهروردی، شرق، چشمه نور و وجود و مشرقی بودن، به عمق و باطن رفتن و اشراق، کشف و اظهار و انکشاف ظهور است.

به عبارت دیگر اشراق، مشاهده وجدانی و معاینه عرفانی است که توسط آن، حقیقت وجود –چنانکه هست- بر انسان پدیدار می‌گردد. معهذا به نظر کربن ایرانیان چون در شرق جهان اسلام زندگی می‌کنند، اشراقی نیستند بلکه چون حامل خمیره ازلی‌اند، ‌اشراقی هستند. بنابراین سهروردی بار «گذشته» ایران را به دوش کشید و آن را به «اکنون» تبدیل کرد. کربن می‌گوید،‌ سهروردی سنت‌گراترین حکیم مسلمان است، زیرا پیوند میان اشراق ایرانی-اسلامی و سنن معنوی ایران باستان، حاصل فکر او بوده و در حقیقت وی وارث حکمای خسروانی است زیرا به جهان شناسی فلسفی، خصوصا به تلفیق حکمت و سلوک معنوی آنها توجه کرده است. سهروردی مثل افلاطونی را بر اساس فرشته شناسی زرتشتی تفسیر کرده و از این رو، عبارت «افلاطونیان پارس» به بهترین وجه، مبین اندیشه‌های اوست.»سید عرب درباره نقش کربن درمعرفی فلاسفه مسلمان همچون سهروردی را موثر می‌داند: «کربن احیاکننده التفات به سهروردی و حکمت اشراق در غرب و ایران امروز است. او با معرفی فلسفه اسلامی قصد نداشت غربیان را از راهی که رفته‌اند، باز دارد. مهم‌ترین خدمت کربن به فلسفه اسلامی، برجسته کردن اهمیت سهروردی در رویدادهای فکری ایران و ضرورت شناخت وی برای انسان معاصر است. او ضمن تصحیح و شرح و ترجمه بسیاری از نوشته‌های سهروردی و دیگر متفکران مسلمان، دومین جلد از مهم‌ترین اثر خود با عنوان درباره اسلام ایرانی را به بررسی اندیشه‌های سهروردی اختصاص داد.»

● کربن درکدام دسته اسلام شناسان غربی قرارمی‌گیرد؟

دکتر سید عرب درباره جایگاه کربن درمیان مستشرقین غربی به تهران امروز می‌گوید: «هانری کربن وقتی به ساحت معنوی اسلام که نزد او اشتمال بر حکمت عرفان دارد، التفات می‌کند در واقع به آن پناه برده است. وقتی او را «زائری از غرب» معرفی می‌کنند، در واقع هنوز لایه‌هایی از رویکرد فرهنگ غرب در او هست، در حالی که کربن پس از آشنایی با عرفان و حکمت الهی اسلام، برای همیشه از آن فرهنگ غرب گسست. به هرحال کربن در پناه معنویت اسلام در شرق و در مهد میراث و قرائت ایرانی از آن آرام گرفت. اطمینان و سکینه حاصل از این استعاذه او هنوز در میان سلوک عملی و نظری دوستداران او هویداست. او نخستین رهروی این طریق نبود، اما آنچه موجب اهمیت وی در این رتبه شد، اتخاذ زبانی است که به‌کارگیری آن توانست وی را در توصیف این معنویت کمک کند. اهمیت این زبان که تفصیل آن در این مختصر نمی‌گنجد، کربن را برای همیشه به آینده فرستاد.»

● نگاه علمی، رمز موفقیت

عرصه تفکر، عرصه وسیع و گسترده‌ای است.افراد زیادی تا به حال دراین عرصه گام برداشته‌اند. اگرچه تفسیر هر اندیشه،با بیان نقدهایی ازطرف جامعه علمی همراه است. اما به نظر می‌رسد،داشتن دید علمی صحیح وهمه‌جانبه،عاملی است که نگاه اندیشمند رادرردیف دیدگاه‌های جریان ساز وموثر قرار می‌دهد.

زهرا نوروزی